آداب و رسوم حاكم بر عزاداريهاي حسيني يكي از عرفانيترين مراسم هاي عموم مردم شهر های ایران زمین است. آن ها از روز اول محرم كه سوگواري هاي مذهبي آغاز مي شوند به هیات های مذهبی در شهر های خود می روند و آداب و رسوم خاصی دارند که آشنا شدن با آنها در این ایام خالی از لطف نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛آداب و رسوم حاكم بر عزاداريهاي حسيني يكي از عرفانيترين مراسم هاي عموم
مردم شهر های ایران زمین است. آن ها از روز اول محرم كه سوگواري هاي مذهبي آغاز مي
شوند به هیات های مذهبی در شهر های خود می روند و آداب و رسوم خاصی دارند که آشنا شدن با آنها در این ایام خالی از لطف نیست.
محرم در آذربايجان شرقي
مردم آذربایجان با تشكيل دسته هاي عزاداري موسوم به شاخسى واخسى (شاه حسين ، واى حسين) مراسم دهه اول محرم را آغاز مي كنند و هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد ها و تكايا مراسم سينه زني،زنجير زني و نوحه خواني درسوگ ياران امام حسين (ع) برگزار مي شود.
اين مراسم ها درطي 10 شب متوالي صورت مي گيرد و در شب تاسوعا، روز تاسوعا، شب عاشورا و ظهر عاشورا به اوج خود مي رسد. شبيه خوانى يا تعزيه و شمع سوزى درمساجد در بعد از ظهر روز تاسوعا از عرفانيترين و زيباترين مراسم هاي سوگواري ايام محرم در اين خطه از ايران زمين است.
طشت گذارى جهت سيراب كردن عزاداران با انواع شربت ها و اطعام سوگواران با انواع غذاهاي طبخ شده، گل مالي بر سر و روى خود در روز عاشورا، جوش زدن علم يعنى لنگرهايى كه علم موقع حركت به سوى كسى پيدا مى كند براي اداى نذورات مردم عزادار، قفل زنى (يعنى آويختن قفل به بدن)، ذغال مالى بر صورت به منظور نشان دادن پريشان حالى، تزيين اسبى به نشانه اسب امام حسين (ع)، اداى نذر و سياه پوشيدن درطول ماه محرم، برگزاري مراسم روز سوم و چهلم (اربعين حسينى) شهادت امام حسين (ع) از ديگر مراسم هاي رايج ماه محرم در اين استان است.
محرم در تهران
ايام عزاداري حضرت امام حسين (ع) در تهران؛ ايامياست كه غرورها خاموش، نخوتها فراموش، بزرگي ها كنار افتاده و مرد و زن، عالي و داني، امير و فقير خاك سار و غلام مولا امام حسين (ع) مي شوند و با ذكر مصيبت هاي آن حضرت به عزاداري و تعزيه خواني (كه نوعي نمايش مذهبي است) مي پردازند.
مراسم هاي عزاداري محرم و صفر دراستان تهران يكي از باشكوه ترين مراسم هاي سراسر ايران است، چرا كه به دليل خاصيت مهاجرپذير بودن منطقه؛ تمام اقوام ايراني در اين استان ساكن هستند و مي توان آداب و رسوم مختلف اقوام را در هياتهاي مخصوص آن ها به خوبي مشاهده كرد.
محرم در اصفهان
منسجم ترين سوگواريهاي عمومي اصفهانيها، مراسمهاي ويژه ماه محرم و شهادت حضرت امام حسين (ع) است كه از آداب خاص خود برخوردار است. در ماه محرم مردم اصفهان به عزاداري، نوحهخواني، سينهزني و ... پرداخته و مراسمهاي پرشوري را برگزار مي كنند. در سينهزني افراد به صورت دو ستون روبه روي هم مي ايستند و سينه ميزنند. البته ابتدا افراد بزرگسال، بعد جوانان و سپس كودكان پشت سر هم مي ايستند.
در جلوي آنها نيز علم حركت ميكند كه افراد بر سر بلند كردن آن با هم رقابت دارند و هر كس به نوبت علم را تا مسافتي حمل مي كند و اعتقاد دارند اگر علم از دست كسي افتاد، بايد گوسفندي قرباني كرد. مردم اصفهان در روزهاي نهم و دهم محرم (تاسوعا و عاشورا) دوختن و بريدن لباس و ناخن گرفتن را بسيار ناپسند ميدانند. برخي از مناطق استان اصفهان چون روستاي تاريخي ابيانه مراسم تاسوعا و عاشورا بسيار باشکوهي برگزار مي کنند و گردشگران بسياري در اين ايام براي ديدن مراسم خاص آن ها به روستاي زيباي ابيانه سفر مي کنند.
محرم در بوشهر
در ماه محرم و ديگر ايام سوگواري مردم به سينه زني و عزاداري مي پردازند و سينه زن ها به شكل خاصي به صورت دايره در مي آيند و نوحه خوان ها نوحه مي خوانند و همراه با آن طبل و سنج و شيپور هم مي زنند كه معروف ترين آلت موسيقي رايج در اين استان دمام است. در ماه هاي سوگواري به هيچ شكل در اين منطقه مراسم هاي شادي و عروسي صورت نمي پذيرد.
محرم در خراسان جنوبي
مراسم هاي سوگواري حضرت امام حسين(ع) از اول محرم آغاز شده و اوج آن نهم و دهم محرم است که با سينه زني، زنجيرزني، علم و کتل کشي و تهيه سفره هاي نذري همراه است.
نخل گرداني و مشعل گرداني از آيين هاي سنتي خاص اين منطقه است که به شکل مخصوصي اجرا مي شود. "نخل" در اصطلاح حجله مانندي است كه از چوب ساخته مي شود و با انواع پارچه هاي قيمتي، آينه و چراغ و گل و سبزه آراسته مي شود. نخل را در روز عاشورا به محلي كه مراسم روضه خواني و تعزيه برپاست؛ مي برند و به عنوان نمادي از تابوت حضرت امام حسين (ع) حركت مي دهند. شايد مهم ترين دليل براي رواج اين مراسم اين باشد كه در روايات ذكر شده؛ پيكر امام حسين (ع) را روي شاخه هاي درخت خرما گذاشته و به محل دفنش برده اند.
رسم بيل زني نيز از ديگر آيين هاي ويژه مراسم سوگواري حضرت اباعبدالله است. اين رسم در هيچ يک از شهرهاي ديگر ايران به چشم نميخورد و تنها سالي يک بار، در ظهر عاشورا در منطقه خوسف استان خراسان جنوبي انجام مي شود. براي برپايي اين مراسم در هر يک از دو هيأت خوسف، دو دسته پانزده نفري كه در مجموع چهار دسته هستند؛ تشكيل مي شود. افراد بيل به دست، دايره وار و به هم چسبيده؛ بيل ها يشان را به طرف آسمان مي گيرند و هر فرد در هنگام حركت؛ به هوا پريده و تيغه بيل اش را به بيل هاي ديگر مي زند و همه يک صدا و با آهنگي مخصوص مي گويند «حيدرعلي» و هم زمان بيل ها نامنظم و با شتاب به يک ديگر مي خورند. منقلب شدن افراد شرکت کننده؛ سبب حاکم شدن فضايي حزن آلود و معنوي در اين مراسم مي شود.
هفت منبر نيز رسم ديگري است که در غروب روز تاسوعا و توسط زنان برپا مي شود. در هفت منبر، مسجد، حسينه و يا منزل شمع روشن مي كنند. خادم هاي اين مکان ها از عصر تاسوعا روي منبر يک پارچه سياه مياندازند و آن را در نزديكي درب مسجد و يا حسينيه مي گذارند و يک مجمر يا تشت پر از گل را روي پله منبر مي گذارند. تشت خالي را هم در پله ديگري مي گذارند. زنان؛ نزديک غروب آفتاب به اين اماكن مي روند، نيت مي كنند، شمع را روشن كرده و داخل سيني مي گذارند و بعد نذورات خود از قبيل خرما، شيريني و پول داخل تشت مي ريزند و منبر را زيارت كرده و به مكان ديگر مي روند.
معمولا در هر مكان يک شمع روشن مي كنند و نذورات جمع شده به خادم منبر تعلق دارد. شمع ها تا پايان مراسم و خاموش شدن آن ها در محل باقي مي مانند و اشک هاي شمع را هم دور نمي ريزند و در مكاني از مسجد جمع آوري مي كنند.
علم بندي و علم گرداني نيز از ديگر آداب مرسوم سوگواري هاي محرم در اين استان است. مراسم علم بند و علم بندان يا عقدعلم بعداز روزهاي ششم و هفتم محرم شروع مي شود و علت آن را ورود اهل بيت به كربلا ذكر مي كنند. علم ها اغلب باني و علم چي دارند كه صاحب علم محسوب مي شوند و اين كار به طور موروثي از پدر به پسر بزرگ تر ميرسد.
در گذشته يک روز پيش از محرم؛ علم بندها كه بيش تر سادات هم بودند؛ علم ها را در خانه خود بسته و در عاشورا به مسجد مي بردند و بعد از نوحه خواني علم ها را به پاي منبر مي بردند كه در اصطلاح به آن تخت بردن علم گويند. در روستاي چنشت كه روستاي بكر و دور افتاده اي است؛ در هنگام فوت افراد عادي نيز علم مي بندند.
محرم در سمنان
مردم سمنان نيز چون ديگر مردم كشور از تاريخ اول تا دهم محرم هر سال به عزاداري براي شهادت امام حسين (ع) مي پردازند و اين عزاداري تا ده روز ادامه دارد. هرساله پيش از شروع ايام عزاداري، مردم روستاها و شهرهاي استان سمنان با سياه پوش کردن محله ها، تکايا و حسينيه ها و با برپا کردن خيمه ها، به استقبال اين ماه عزاداري مي روند.
از روز اول دهه ماه محرم، مجالس روضه خواني در تکايا در سه نوبت صبح، عصر و شب برگزار مي شود. هرمحله و تکيه، دسته هاي عزاداراي جداگانه دارد. دسته هاي عزاداري از شب ششم تا عاشورا به صورت گردشي درمحله ها عزاداري مي کنند. اين عزاداري بيش تر به شکل زنجير زني و سينه زني صورت مي گيرد. درميان دسته هاي عزادار، درگذشته اسبي به عنوان ذوالجناح که افساري به آن مي بستند وجود داشت که يک نفر آن را مي کشيد. در سال هاي اخير نيز گاهي اين کار انجام مي شود.
از جمله کارهايي که مردم در دهه ي اول محرم انجام مي دهند؛ تزيين نخل با تصاويري از امامان، واقعه عاشورا و تصاوير شهداست. در بعضي موارد، با آيينه و روپوشي از رنگ مشکي يا سبز اين تزيينات را از روز هفتم تا روز عاشورا به همراه دسته هاي عزاداري حمل مي کنند. مراسم نخل گرداني در روز عاشورا به ويژه در شهرستان سمنان بيش تر صورت مي گيرد.
بنا به اعتقادات و باورهاي ديني، برخي از بيماران خود را به اين نخل ها مي بندند و شفا مي طلبند در روز عاشورا در بيش تر نقاط استان، افرادي که نذر کرده باشند، به مردم غذا مي دهند. در ميان مراسمي که در روز تاسوعا و عاشورا بيش از هر چيز در بعضي نقاط جلب توجه مي کند آتش زدن خيمه به ياد سوختن خيمه هاي ابا عبدالله الحسين و خاندان و اصحابش است.
در روز چهلم شهادت امام حسين (ع) و 28 صفر كه سالروز رحلت حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) است, نيز مراسم روضه خواني و عزاداري به شکل سينه زني و زنجيرزني در بيش تر نقاط استان برگزارمي شود و برخي خانواده ها به اندازه توانايي مالي خود نذرهايي را به اشكال مختلف بين مردم تقسيم مي کنند.
محرم در ايلام
سوگواريهاي مخصوص ايام شهادت امام حسين (ع) يکي از مهمترين مراسم هاي سوگواري عمومي در ايلام به شمار مي رود. دراستان ايلام، بيرق هاي سبز و سرخ و سياه بر بام منازل، سر درب مساجد، مغازه ها و ... فرا رسيدن ايام محرم را خبر مي دهند و مردم آماده مي شوند تا با شکوه هر چه تمام تر مراسم عزاداري سالار شهيدان را برگزار نمايند.
در دهه اول ماه محرم، در هر يک از روزها خانواده هاي ايلامي به تهيه نذري(انواع خورش ها و پلوها) آش رشته، حليم و شربت مي پردازند و به فقرا و نيازمندان و همسايگان و عزاداران مي دهند. در شب عاشورا و تاسوعا در پاي ديگ هاي حليم كه در خانه ها و كوچه ها و خيابان ها بار گذاشته شده اند؛ شب زنده داري مي كنند و در روزهاي عاشورا و تاسوعا با رفتن به خيابان ها و تشكيل دسته هاي عزاداري و سينه زني و ذکر مصيبت براي سالار شهيدان؛ حضرت امام حسين (ع) عزاداري مي كنند. مردم ايلام ماه صفر را دوست ندارند چرا که معتقدند در اين ماه گل سرسبد آفرينش حضرت محمد(ص) وفات نمودند.
محرم در كرمانشاه
در كرمانشاه از عهدقاجار به بعد تكيههاي متعدد و معتبري در مركز شهر ساخته شده است. در اين تكايا مراسم عزاداري ماه محرم با شكوه تمام برگزار ميشد. بعضي از اعيان روضهخواني را در تكاياي خود انجام مي دادند و تكايا را با چلچراغ و لالههاي زيادي تزيين ميكردند.
تكيه حسنخان معينالرعايا (تكيه معاونالملک) از جمله اين تكايا بود. اين تكيه در بين ساير تكايا ممتاز و منحصر به فرد بود و مراسم عزاداري وسوگواري سالار شهيدان امام حسين(ع) و يارانش هر چه با شكوهتر در اين مكان اجرا مي شد. ديوارهاي اين تكيه مملو از كاشيكاري با نقوش مختلف است.
در يكي از كاشيكاريهاي حياط حسينيه تكيه معاونالملک، مجلسي از عزاداري ماه محرم در شهر كرمانشاه به تصوير كشيده شده است. از جمله تكاياي ديگري كه در ايام سوگواري امام حسين(ع) مراسم برگزار ميشد و تكيه علي پاشاخان ايلخاني كلهر از طايفه جامي زادهها در برزه دماغ و تكيه معتضد در محله چناني و تكيه حاج عباس اربابي درگذر صاحب جمع بود. از آغاز ماه محرم مساجد و تكايا و بازار و خيابانهاي شهر سياهپوش مي شوند و پرچمهاي سياه بر سر درب مغازهها نصب ميشود. از اول اين ماه نهم، هيأتهاي عزادار در مساجد روضهخواني وسينهزني مي دهند. دستههاي زنجير زن در روز تاسوعا و عاشورا بيرون از فضا به سوگواري ميپردازند.
در روز عاشورا كه اوج سوگواري سالار شهيدان است، هيأتهاي عزادار از محلههاي مختلف حمل علم و كتل، به همراه دستههاي زنجيرزن و سنجزنان بيرون ميآيند و به سمت مزار شهدا ميروند.
در روز عاشورا «كتل» نيز حركت ميدهند. در زمان حركت عزادار و كتل را در جلو حركت ميدهند. دور تا دور كتل، اشعاري در سوگ حضرت امام حسين(ع) و يارانش به طور حزنانگيز ميخوانند. در پشت سر آنها زنان حركت كرده و علمداران پشت سر زنان حركت كرده و به دنبال آنان هستند. از ديگر مراسم اين ايام، شبيهخواني و تعزيه است كه در روز عزاداري انجام ميشود. اهالي روستاها از مهماناني كه از نقاط دور و نزديک آنجا ميآيند و آنان را اطعام مينمايند. در گذشته در شهر كرمانشاه مراسم قمهزني و قفلزني نيز رايج يوده است.
محرم در گيلان
مردم گيلان نيز چون ديگر مردم كشور از تاريخ اول تا دهم محرم هر سال به عزاداري براي شهادت امام حسين (ع) مي پردازند. گونههاي مختلف دسته گرداني معمول در گيلان سينه زني، كرب زني، شام غريبان و قوم بني اسد است. رسم و روال حركت دستههاي عزادار تابعي است از روابط محلهها در شهرها و روستاهاي مختلف و هر كدام مبدا و مسيري معين دارد. از جمله در «ماسوله» مراسم بايد از محلهاي كه امامزاده در آن قرار دارد و مسجد بر ناميده ميشود، آغاز شود.
در تمام شهرها و روستاهاي بزرگ گيلان مراسم روضه خواني انجام ميشود. محل روضه خواني مسجد است اما در بعضي از خانهها هم برحسب نذر و يا بنا بر وضعيت و وقف روضه خوانده ميشود. بازاريان رشت سراهاي بازار را هم براي روضه خواني سياه پوش ميكنند.
تعزيهخواني در گيلان از جهت روش و شيوه اجرا و نوع تعزيه نامه زير نفوذ و تأثير قزوين است. در شهرهاي گيلان تعزيهخوانيها محلي هستند و گروههاي تعزيهخوان گيلان، تا شهرها و روستاهاي جلگه مازندران هم ميروند.
در قسمتهاي كوهستاني، تعزيههاي ايام ماه محرم اغلب توسط افراد محلي خوانده ميشود و در غير ماه محرم گروههاي تعزيهخوان طالقاني و قزويني هم به اين حدود ميآيند. در گيلان مكان خاصي به منظور خواندن تعزيه ساخته شده باشد؛ وجود ندارد. جلوي باز مسجد را تكيه مينامند و مجالس تعزيه در آن جا برگزار ميشود. در قسمت باختري و حوزه ي تالش تعزيهخواني به نسبت ساير قسمتهاي گيلان رواج كم تري دارد.
در گيلان علاوه بر تعزيههايي كه در ساير نقاط ايران اجرا ميشود. چند تعزيه خاص هم وجود دارد كه از جمله آن مي توان به مجلس تعزيه حضرت شاه زاده ابراهيم كه بارگاهش در قسمتهاي كوهستاني شفت قرار دارد، اشاره نمود.
محرم در لرستان
لرستانيها به غير از برگزاري مجالس و تكايا، سينهزني، زنجير زدن (بروجرديهاي مقيم لرستان) رسم مخصوص به خود دارند كه از ديرباز اين مراسم انجام شده و هم اكنون نيز در روز عاشورا انجام ميشود و اين رسم عبارت است از مراسم گل افتادن در صبح عاشورا.
اهالي هر محله قبل از صبح عاشورا مقداري گل تميز تهيه ميكنند و آن را در شب عاشورا آب ميگيرند و آماده ميكنند، چنان چه هوا سرد باشد، يعني عاشورا در فصل زمستان بيفتد؛به فواصل مختلف هيزم ميچينند تا در صبح عاشورا آن ها را آتش بزنند و افرادي كه در گل افتادهاند، به وسيله اين آتشها گرم شوند و افرادي كه نذر دارند در گل بيفتند.
صبح خيلي زود پيش از طلوع آفتاب با بدن برهنه در گل عاشورا ميافتند و غلت ميزنند. در اين موقع صداي يا حسين به عرش ميرسد. عدهاي نذر دارند و آب گرم و گلاب در گل عاشورا ميريزند و عدهاي نيز نفت و هيزم به عنوان نذري ميآورند. در بين افراد بعضيها نذر ميكنند و به گليها ميدهند.
در لرستان با ساز و دهل آهنگي غمانگيز با ريتمي محزون نوايي مينوازندكه به نام (چمريونه) شهرت دارد. اين نوا را هنگام مرگ عزيزان و بزرگان با ساز و دهل مينوازند. افراد گلي يعني سينهزنيهايي كه در گل افتادهاند تعدادشان به قدري زياد است كه شهر را پر ميكنند، و وقتي هر محله افرادش همه در گل افتادند؛ دسته دسته به مساجد و تكايايي كه در آن جا روضه برگزار شده ميروند و سينه مي زنند.
اين مراسم تا ظهر عاشورا ادامه دارد؛ بعد افراد در گل افتاده به حمام هاي شهر ميروند و خودشان را ميشويند. عده اي نيز به رودخانه لرستان ميروند و خود را تميز ميكنند، بعد از عاشورا در شبهاي يازدهم دوازدهم و سيزدهم عزاداري به اسم شام غريبان برگزار مي شود كه عدهاي چارقدسياه به سر و گردان ميپيچند و نوحههاي مخصوص اين شب را ميخوانند و وقتي كه به روضهاي ميرسند و ذكر ميگيرند چراغها را خاموش ميكنند و در تاريكي مراسم را به جا ميآورند.
مراسم چهل منبري (چهل شمع): در شب عاشورا دسته دسته از زنان و دختران دختران با چادرهاي مشگي و پاي برهنه نذر ميكنندكه از بعدازظهر روز تاسوعا تا شب عاشورا چهل شمع را در چهل روضه و تكيه و يا مجلس سوگواري روشن كنند؛ تا مرداشان حاصل شود.
محرم در مازندران
مراسم ماه محرم نيز كه از از جمله سوگواري هاي مذهبي مردم اين ديار به شمار مي آيد، داراي آداب و رسوم خاص خود است. در روستاهاي حوزهي باختري مازندران از نشانههاي آغاز ماه محرم گل مالي ديوار مسجد ده است كه چند روز قبل از محرم توسط زنان روستايي انجام ميگيرند. نمونهي برجسته اين رسم تا پانزدهم سال پيش در «جواهر ده» رامسر برگزار مي شد و گل آن را چوپانان با شير گاوها و گوسفندان خود ميسرشتند. روضهخواني، دستهگرداني و تعزيهخواني سه گونه عمده مراسم عزاداري ماه محرم در اين خطه است.
محرم در مركزي
تعزيهخواني از مراسم هاي ويژه ي عزاداري هاي ماه محرم استان مرکزي به شمار مي آيد. در اين استان پس از دههي اول محرم و در ماه صفر در بعضي مساجد و برخي منازل تعزيه به صورت ثابت برپا ميشوند.
از ويژگيهاي اين نوع تعزيه، اين است كه منحصرا در شب انجام مي شود در هر محل گروهي از تعزيهخوانان و تعزيهداران بيشتر در حياط منزلها از ساعت 8 شب تعزيه را برپا ميدارند در وسط حياط؛ صحنهي مخصوص انجام تعزيه بوده و اطراف حياط با فرش پوشانيده و از غروب دخترها و پسرها زودتر مي روند تا جاي مناسب براي افراد فاميل خود نگهدارند. پس از آن كه عزاداران دور حياط جا گرفتند با صداي شيپور و طبل آغاز تعزيه اعلام مي شود. هر شب مخصوص يک تعزيه است كه تعزيه امام حسين(ع) ، حضرت عباس، حضرت علي اكبر، حضرت مسلم و دوطفلان، تعزيه مختار، ورود اهل بيت امام حسين(ع) به كوفه و شام از انواع آن هستند.
محرم در همدان
با شروع ماه محرم همه ي مناطق مختلف استان در سوگ و عزاي سالار شهيدان حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش به سر مي برند و به سينه زني و زنجير زني و روضه خواني در مساجد و تكايا مي پردازند كه معمولا تا سيزدهم ماه محرم ادامه مي يابد.از رسم هايي كه در ماه محرم در اين ديار رايج است؛ پخش غذاهاي نذري در سطح جامعه است که افراد را از پختن غذا معاف مي کند. مراسم عزاداري محرم و صفر درتمام نقاط استان تقريباً به يک شكل برگزار مي شود.
مردم استان همدان در ايام محرم روزهاي تاسوعا، عاشورا، سومين روز شهادت امام حسين و اربعين را با تشكيل دسته هاي عزاداري وتكرار مرثيه هايي كه توسط مداحان سروده خوانده مي شوند، به عزاداري مي پردازند. عموماً در هيئت هاي عزاداري از وسايلي چون علم، كجاوه، پالكي، چهل چراغ، پرچم، خيمه گاه، بيرق و گهواره علي اصغربه عنوان نمادهايي از عزا و سوگواري استفاده مي شود. مراسم شبيه خواني و تعزيه نيز درروزهاي عاشورا در هر محله و هيئت به نوعي اجرا مي شوند.
محرم در يزد
باشكوهترين آيين عزاداري عمومي در يزد بر سيد و سالار شهيدان حضرت امام حسين(ع) و يارانشان برگزار مي شود. يكي از آيينها و مراسم ويژه ماه محرم كه در تمام نقاط يزد برگزار ميشود، آيين نخلبندي و نخلگرداني است. نخل از جنس چوب است و آن را به شكل برگ درخت و يا سرو ميسازند. معمولاً وزن نخل زياد است و جابهجا كردن آن نياز به كمك دهها نفر دارد. نخل را به عنوان تابوت «سيدالشهداء» يا نمادي ازتابوت شهداي كربلا ميشناسند و ريشه سنتي كهن دارد. مردم يزد در گويش محاورهاي به آن «نقل» ميگويند و معتقدند كه «نخل» يا «نقل» نشاني از اقامت برافراشته شهدا است.
دكتر «اسلامي ندوشن» مينويسد: با آن كه نخل هيچ شباهتي به درخت خرما ندارد، آن را به نام اين درخت مينامند. شايد به علت آن كه اصلش از جنوبغربي و بينالنهرين است. نخل شباهت بسياري به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه يعني جاودانگي و رشادت و زندگي اخروي و آزادگي كه يادآور روحيات و خصايل امام حسين(ع) است. هم چنين اين مراسم بازتابي است از «نقل» حكايت كربلا.
مراسم نخلبندي و نخلگرداني در يزد بدين صورت است كه چند روز پيش از شروع ماه محرم، «باباهاي» (خادمان) ميدان شروع به تزيين و آذين بستن نخل ميكنند. آذينبندي نخل حداقل يك هفته طول ميكشد. در طول اين مدت، باباهاي ميدان، زيورآلات و وسايل مربوط به تزيين نخل را ـ كه قدمت آنها به دوره صفويه ميرسد ـ از انبار بيرون آورده و تمام روز را با پاهاي برهنه به اين امر ميپردازند. بستن نخل نياز به مهارت و سليقه خاص دارد و خادمان ميدان، شيوههاي آن را از پدر و اجداد خود آموختهاند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سياه ميپوشانند، آن گاه روي پارچه سياه را شمشيربندان ميكنند. براي اين كار، صدها شمشير، قمه و خنجر برهنه ـ بعضي از آنها جنس بسيار عالي دارد و نام سازنده آنها بر روي آنها نقر شده ـ را در دو رديف بر دو بدنه نخل ميبندند. به طوري كه هر دو طرف نخل، شمشيربندان ميشود و هيچ جاي خالي در آن باقي نميماند.
سپس تزيينات ديگري از قبيل آيينههاي بزرگ قابدار، منگلهها و دستمالهاي ابريشمي رنگي و زري را در دو سوي نخل ميبندند و بر تارك آن جقههاي فلزي از جنس فولاد و برنج و همرنگ آنها پرهاي طاووس يا ميوه انار ميگذارند و نخل را مانند يك حجله، زيبا و خوشبو ميكنند. در داخل آن نيز زنگهاي بزرگي را با طناب ميآويزند و بچهها هنگام حركت، آنها را به صدا در ميآورند.
در روز بلند كردن نخل، دهها تن از مردان محله، زير پايههاي نخل رفته، آن را با عظمت تمام به حركت درميآورند و چون جنازهاي با شكوه، آن را از ميان موج جمعيت عبور ميدهند. نخل گردانان نخل را تا مسيري ميبرند و يا آن را چند بار دور حسينيه محل ميچرخانند.
در اطراف يزد رسم بر اين است كه درختان را وقف ميكنند تا پس از كهن سال شدن، ساقههاي آنها را ببرند و نخل را مرمت كنند. نخلسازي صنعت ظريفي است كه همگان از عهده آن بر نميآيند. استادان اين رشته شيوههاي ساخت آن را به ديگران ميآموزند. به دليل اهميت نخل و نخلگرداني در يزد، هماكنون خانوادههايي در اين منطقه وجود دارند كه شهرت آنها «نخلبند» و «نخلساز» است.
دسته سقا: در مراسم عزاداري امام حسين(ع)، گروهي از نوجوانان لباس سياه ميپوشند و لنگ قرمزي دور كمر خود ميبندند. آنها مشك روي دوش گذاشته و بازوبندياز قرآنمجيد را كه با پولكهاي رنگارنگ و برگهاي فلزي نقرهاي رنگ تزيين شده، بر كتف خود ميبندند و در صفي منظم با ذاكر و سردسته خود هم خواني ميكنند. اگر فصل گرما باشد يكي دو نفر هم در پشت صف با مشك پر از آب و يا شرب گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب ميدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل(ع) ريخته و به مردم تعارف ميكنند. دسته سقاي يك علم چهارگوش دوپايه و يا يك علم سهگوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل ميكنند.
كتل بستن: در يزد به اسب زين كردهاي كه به طرز خاص آراسته شده و پيشاپيش دسته عزاداري حركت ميكند، «كتل» ميگويند. گاهي به گردن اين اسب چند شال،ترمه يا ابريشمي به رنگهاي سبز و سرخ آويزان كرده و سر و صورت حيوان را با چند قطعه آيينه كوچك، نگين، قرآن و ... آذين مينمايند و گاه بنا بر سليقه شخصي و به تعبيري ديگر، پارچه سفيد خونآلودي را بر پشت حيوان ميكشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تير و پيكان در پارچه فرو ميكنند. هم چنين كبوتر زندهاي را كه با رنگ قرمز آغشته شده نيز بر پشت اسب ميگذارند. افسار اين اسب يا كتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سينهزني حركت ميكند و محافظ آن مرتب سر و صورت حيوان را نوازش ميكند. اين حركت نمادين را «اسب و كتل» مينامند
محرم در آذربايجان شرقي
مردم آذربایجان با تشكيل دسته هاي عزاداري موسوم به شاخسى واخسى (شاه حسين ، واى حسين) مراسم دهه اول محرم را آغاز مي كنند و هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد ها و تكايا مراسم سينه زني،زنجير زني و نوحه خواني درسوگ ياران امام حسين (ع) برگزار مي شود.
اين مراسم ها درطي 10 شب متوالي صورت مي گيرد و در شب تاسوعا، روز تاسوعا، شب عاشورا و ظهر عاشورا به اوج خود مي رسد. شبيه خوانى يا تعزيه و شمع سوزى درمساجد در بعد از ظهر روز تاسوعا از عرفانيترين و زيباترين مراسم هاي سوگواري ايام محرم در اين خطه از ايران زمين است.
طشت گذارى جهت سيراب كردن عزاداران با انواع شربت ها و اطعام سوگواران با انواع غذاهاي طبخ شده، گل مالي بر سر و روى خود در روز عاشورا، جوش زدن علم يعنى لنگرهايى كه علم موقع حركت به سوى كسى پيدا مى كند براي اداى نذورات مردم عزادار، قفل زنى (يعنى آويختن قفل به بدن)، ذغال مالى بر صورت به منظور نشان دادن پريشان حالى، تزيين اسبى به نشانه اسب امام حسين (ع)، اداى نذر و سياه پوشيدن درطول ماه محرم، برگزاري مراسم روز سوم و چهلم (اربعين حسينى) شهادت امام حسين (ع) از ديگر مراسم هاي رايج ماه محرم در اين استان است.
محرم در تهران
ايام عزاداري حضرت امام حسين (ع) در تهران؛ ايامياست كه غرورها خاموش، نخوتها فراموش، بزرگي ها كنار افتاده و مرد و زن، عالي و داني، امير و فقير خاك سار و غلام مولا امام حسين (ع) مي شوند و با ذكر مصيبت هاي آن حضرت به عزاداري و تعزيه خواني (كه نوعي نمايش مذهبي است) مي پردازند.
مراسم هاي عزاداري محرم و صفر دراستان تهران يكي از باشكوه ترين مراسم هاي سراسر ايران است، چرا كه به دليل خاصيت مهاجرپذير بودن منطقه؛ تمام اقوام ايراني در اين استان ساكن هستند و مي توان آداب و رسوم مختلف اقوام را در هياتهاي مخصوص آن ها به خوبي مشاهده كرد.
محرم در اصفهان
منسجم ترين سوگواريهاي عمومي اصفهانيها، مراسمهاي ويژه ماه محرم و شهادت حضرت امام حسين (ع) است كه از آداب خاص خود برخوردار است. در ماه محرم مردم اصفهان به عزاداري، نوحهخواني، سينهزني و ... پرداخته و مراسمهاي پرشوري را برگزار مي كنند. در سينهزني افراد به صورت دو ستون روبه روي هم مي ايستند و سينه ميزنند. البته ابتدا افراد بزرگسال، بعد جوانان و سپس كودكان پشت سر هم مي ايستند.
در جلوي آنها نيز علم حركت ميكند كه افراد بر سر بلند كردن آن با هم رقابت دارند و هر كس به نوبت علم را تا مسافتي حمل مي كند و اعتقاد دارند اگر علم از دست كسي افتاد، بايد گوسفندي قرباني كرد. مردم اصفهان در روزهاي نهم و دهم محرم (تاسوعا و عاشورا) دوختن و بريدن لباس و ناخن گرفتن را بسيار ناپسند ميدانند. برخي از مناطق استان اصفهان چون روستاي تاريخي ابيانه مراسم تاسوعا و عاشورا بسيار باشکوهي برگزار مي کنند و گردشگران بسياري در اين ايام براي ديدن مراسم خاص آن ها به روستاي زيباي ابيانه سفر مي کنند.
محرم در بوشهر
در ماه محرم و ديگر ايام سوگواري مردم به سينه زني و عزاداري مي پردازند و سينه زن ها به شكل خاصي به صورت دايره در مي آيند و نوحه خوان ها نوحه مي خوانند و همراه با آن طبل و سنج و شيپور هم مي زنند كه معروف ترين آلت موسيقي رايج در اين استان دمام است. در ماه هاي سوگواري به هيچ شكل در اين منطقه مراسم هاي شادي و عروسي صورت نمي پذيرد.
محرم در خراسان جنوبي
مراسم هاي سوگواري حضرت امام حسين(ع) از اول محرم آغاز شده و اوج آن نهم و دهم محرم است که با سينه زني، زنجيرزني، علم و کتل کشي و تهيه سفره هاي نذري همراه است.
نخل گرداني و مشعل گرداني از آيين هاي سنتي خاص اين منطقه است که به شکل مخصوصي اجرا مي شود. "نخل" در اصطلاح حجله مانندي است كه از چوب ساخته مي شود و با انواع پارچه هاي قيمتي، آينه و چراغ و گل و سبزه آراسته مي شود. نخل را در روز عاشورا به محلي كه مراسم روضه خواني و تعزيه برپاست؛ مي برند و به عنوان نمادي از تابوت حضرت امام حسين (ع) حركت مي دهند. شايد مهم ترين دليل براي رواج اين مراسم اين باشد كه در روايات ذكر شده؛ پيكر امام حسين (ع) را روي شاخه هاي درخت خرما گذاشته و به محل دفنش برده اند.
رسم بيل زني نيز از ديگر آيين هاي ويژه مراسم سوگواري حضرت اباعبدالله است. اين رسم در هيچ يک از شهرهاي ديگر ايران به چشم نميخورد و تنها سالي يک بار، در ظهر عاشورا در منطقه خوسف استان خراسان جنوبي انجام مي شود. براي برپايي اين مراسم در هر يک از دو هيأت خوسف، دو دسته پانزده نفري كه در مجموع چهار دسته هستند؛ تشكيل مي شود. افراد بيل به دست، دايره وار و به هم چسبيده؛ بيل ها يشان را به طرف آسمان مي گيرند و هر فرد در هنگام حركت؛ به هوا پريده و تيغه بيل اش را به بيل هاي ديگر مي زند و همه يک صدا و با آهنگي مخصوص مي گويند «حيدرعلي» و هم زمان بيل ها نامنظم و با شتاب به يک ديگر مي خورند. منقلب شدن افراد شرکت کننده؛ سبب حاکم شدن فضايي حزن آلود و معنوي در اين مراسم مي شود.
هفت منبر نيز رسم ديگري است که در غروب روز تاسوعا و توسط زنان برپا مي شود. در هفت منبر، مسجد، حسينه و يا منزل شمع روشن مي كنند. خادم هاي اين مکان ها از عصر تاسوعا روي منبر يک پارچه سياه مياندازند و آن را در نزديكي درب مسجد و يا حسينيه مي گذارند و يک مجمر يا تشت پر از گل را روي پله منبر مي گذارند. تشت خالي را هم در پله ديگري مي گذارند. زنان؛ نزديک غروب آفتاب به اين اماكن مي روند، نيت مي كنند، شمع را روشن كرده و داخل سيني مي گذارند و بعد نذورات خود از قبيل خرما، شيريني و پول داخل تشت مي ريزند و منبر را زيارت كرده و به مكان ديگر مي روند.
معمولا در هر مكان يک شمع روشن مي كنند و نذورات جمع شده به خادم منبر تعلق دارد. شمع ها تا پايان مراسم و خاموش شدن آن ها در محل باقي مي مانند و اشک هاي شمع را هم دور نمي ريزند و در مكاني از مسجد جمع آوري مي كنند.
علم بندي و علم گرداني نيز از ديگر آداب مرسوم سوگواري هاي محرم در اين استان است. مراسم علم بند و علم بندان يا عقدعلم بعداز روزهاي ششم و هفتم محرم شروع مي شود و علت آن را ورود اهل بيت به كربلا ذكر مي كنند. علم ها اغلب باني و علم چي دارند كه صاحب علم محسوب مي شوند و اين كار به طور موروثي از پدر به پسر بزرگ تر ميرسد.
در گذشته يک روز پيش از محرم؛ علم بندها كه بيش تر سادات هم بودند؛ علم ها را در خانه خود بسته و در عاشورا به مسجد مي بردند و بعد از نوحه خواني علم ها را به پاي منبر مي بردند كه در اصطلاح به آن تخت بردن علم گويند. در روستاي چنشت كه روستاي بكر و دور افتاده اي است؛ در هنگام فوت افراد عادي نيز علم مي بندند.
محرم در سمنان
مردم سمنان نيز چون ديگر مردم كشور از تاريخ اول تا دهم محرم هر سال به عزاداري براي شهادت امام حسين (ع) مي پردازند و اين عزاداري تا ده روز ادامه دارد. هرساله پيش از شروع ايام عزاداري، مردم روستاها و شهرهاي استان سمنان با سياه پوش کردن محله ها، تکايا و حسينيه ها و با برپا کردن خيمه ها، به استقبال اين ماه عزاداري مي روند.
از روز اول دهه ماه محرم، مجالس روضه خواني در تکايا در سه نوبت صبح، عصر و شب برگزار مي شود. هرمحله و تکيه، دسته هاي عزاداراي جداگانه دارد. دسته هاي عزاداري از شب ششم تا عاشورا به صورت گردشي درمحله ها عزاداري مي کنند. اين عزاداري بيش تر به شکل زنجير زني و سينه زني صورت مي گيرد. درميان دسته هاي عزادار، درگذشته اسبي به عنوان ذوالجناح که افساري به آن مي بستند وجود داشت که يک نفر آن را مي کشيد. در سال هاي اخير نيز گاهي اين کار انجام مي شود.
از جمله کارهايي که مردم در دهه ي اول محرم انجام مي دهند؛ تزيين نخل با تصاويري از امامان، واقعه عاشورا و تصاوير شهداست. در بعضي موارد، با آيينه و روپوشي از رنگ مشکي يا سبز اين تزيينات را از روز هفتم تا روز عاشورا به همراه دسته هاي عزاداري حمل مي کنند. مراسم نخل گرداني در روز عاشورا به ويژه در شهرستان سمنان بيش تر صورت مي گيرد.
بنا به اعتقادات و باورهاي ديني، برخي از بيماران خود را به اين نخل ها مي بندند و شفا مي طلبند در روز عاشورا در بيش تر نقاط استان، افرادي که نذر کرده باشند، به مردم غذا مي دهند. در ميان مراسمي که در روز تاسوعا و عاشورا بيش از هر چيز در بعضي نقاط جلب توجه مي کند آتش زدن خيمه به ياد سوختن خيمه هاي ابا عبدالله الحسين و خاندان و اصحابش است.
در روز چهلم شهادت امام حسين (ع) و 28 صفر كه سالروز رحلت حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) است, نيز مراسم روضه خواني و عزاداري به شکل سينه زني و زنجيرزني در بيش تر نقاط استان برگزارمي شود و برخي خانواده ها به اندازه توانايي مالي خود نذرهايي را به اشكال مختلف بين مردم تقسيم مي کنند.
محرم در ايلام
سوگواريهاي مخصوص ايام شهادت امام حسين (ع) يکي از مهمترين مراسم هاي سوگواري عمومي در ايلام به شمار مي رود. دراستان ايلام، بيرق هاي سبز و سرخ و سياه بر بام منازل، سر درب مساجد، مغازه ها و ... فرا رسيدن ايام محرم را خبر مي دهند و مردم آماده مي شوند تا با شکوه هر چه تمام تر مراسم عزاداري سالار شهيدان را برگزار نمايند.
در دهه اول ماه محرم، در هر يک از روزها خانواده هاي ايلامي به تهيه نذري(انواع خورش ها و پلوها) آش رشته، حليم و شربت مي پردازند و به فقرا و نيازمندان و همسايگان و عزاداران مي دهند. در شب عاشورا و تاسوعا در پاي ديگ هاي حليم كه در خانه ها و كوچه ها و خيابان ها بار گذاشته شده اند؛ شب زنده داري مي كنند و در روزهاي عاشورا و تاسوعا با رفتن به خيابان ها و تشكيل دسته هاي عزاداري و سينه زني و ذکر مصيبت براي سالار شهيدان؛ حضرت امام حسين (ع) عزاداري مي كنند. مردم ايلام ماه صفر را دوست ندارند چرا که معتقدند در اين ماه گل سرسبد آفرينش حضرت محمد(ص) وفات نمودند.
محرم در كرمانشاه
در كرمانشاه از عهدقاجار به بعد تكيههاي متعدد و معتبري در مركز شهر ساخته شده است. در اين تكايا مراسم عزاداري ماه محرم با شكوه تمام برگزار ميشد. بعضي از اعيان روضهخواني را در تكاياي خود انجام مي دادند و تكايا را با چلچراغ و لالههاي زيادي تزيين ميكردند.
تكيه حسنخان معينالرعايا (تكيه معاونالملک) از جمله اين تكايا بود. اين تكيه در بين ساير تكايا ممتاز و منحصر به فرد بود و مراسم عزاداري وسوگواري سالار شهيدان امام حسين(ع) و يارانش هر چه با شكوهتر در اين مكان اجرا مي شد. ديوارهاي اين تكيه مملو از كاشيكاري با نقوش مختلف است.
در يكي از كاشيكاريهاي حياط حسينيه تكيه معاونالملک، مجلسي از عزاداري ماه محرم در شهر كرمانشاه به تصوير كشيده شده است. از جمله تكاياي ديگري كه در ايام سوگواري امام حسين(ع) مراسم برگزار ميشد و تكيه علي پاشاخان ايلخاني كلهر از طايفه جامي زادهها در برزه دماغ و تكيه معتضد در محله چناني و تكيه حاج عباس اربابي درگذر صاحب جمع بود. از آغاز ماه محرم مساجد و تكايا و بازار و خيابانهاي شهر سياهپوش مي شوند و پرچمهاي سياه بر سر درب مغازهها نصب ميشود. از اول اين ماه نهم، هيأتهاي عزادار در مساجد روضهخواني وسينهزني مي دهند. دستههاي زنجير زن در روز تاسوعا و عاشورا بيرون از فضا به سوگواري ميپردازند.
در روز عاشورا كه اوج سوگواري سالار شهيدان است، هيأتهاي عزادار از محلههاي مختلف حمل علم و كتل، به همراه دستههاي زنجيرزن و سنجزنان بيرون ميآيند و به سمت مزار شهدا ميروند.
در روز عاشورا «كتل» نيز حركت ميدهند. در زمان حركت عزادار و كتل را در جلو حركت ميدهند. دور تا دور كتل، اشعاري در سوگ حضرت امام حسين(ع) و يارانش به طور حزنانگيز ميخوانند. در پشت سر آنها زنان حركت كرده و علمداران پشت سر زنان حركت كرده و به دنبال آنان هستند. از ديگر مراسم اين ايام، شبيهخواني و تعزيه است كه در روز عزاداري انجام ميشود. اهالي روستاها از مهماناني كه از نقاط دور و نزديک آنجا ميآيند و آنان را اطعام مينمايند. در گذشته در شهر كرمانشاه مراسم قمهزني و قفلزني نيز رايج يوده است.
محرم در گيلان
مردم گيلان نيز چون ديگر مردم كشور از تاريخ اول تا دهم محرم هر سال به عزاداري براي شهادت امام حسين (ع) مي پردازند. گونههاي مختلف دسته گرداني معمول در گيلان سينه زني، كرب زني، شام غريبان و قوم بني اسد است. رسم و روال حركت دستههاي عزادار تابعي است از روابط محلهها در شهرها و روستاهاي مختلف و هر كدام مبدا و مسيري معين دارد. از جمله در «ماسوله» مراسم بايد از محلهاي كه امامزاده در آن قرار دارد و مسجد بر ناميده ميشود، آغاز شود.
در تمام شهرها و روستاهاي بزرگ گيلان مراسم روضه خواني انجام ميشود. محل روضه خواني مسجد است اما در بعضي از خانهها هم برحسب نذر و يا بنا بر وضعيت و وقف روضه خوانده ميشود. بازاريان رشت سراهاي بازار را هم براي روضه خواني سياه پوش ميكنند.
تعزيهخواني در گيلان از جهت روش و شيوه اجرا و نوع تعزيه نامه زير نفوذ و تأثير قزوين است. در شهرهاي گيلان تعزيهخوانيها محلي هستند و گروههاي تعزيهخوان گيلان، تا شهرها و روستاهاي جلگه مازندران هم ميروند.
در قسمتهاي كوهستاني، تعزيههاي ايام ماه محرم اغلب توسط افراد محلي خوانده ميشود و در غير ماه محرم گروههاي تعزيهخوان طالقاني و قزويني هم به اين حدود ميآيند. در گيلان مكان خاصي به منظور خواندن تعزيه ساخته شده باشد؛ وجود ندارد. جلوي باز مسجد را تكيه مينامند و مجالس تعزيه در آن جا برگزار ميشود. در قسمت باختري و حوزه ي تالش تعزيهخواني به نسبت ساير قسمتهاي گيلان رواج كم تري دارد.
در گيلان علاوه بر تعزيههايي كه در ساير نقاط ايران اجرا ميشود. چند تعزيه خاص هم وجود دارد كه از جمله آن مي توان به مجلس تعزيه حضرت شاه زاده ابراهيم كه بارگاهش در قسمتهاي كوهستاني شفت قرار دارد، اشاره نمود.
محرم در لرستان
لرستانيها به غير از برگزاري مجالس و تكايا، سينهزني، زنجير زدن (بروجرديهاي مقيم لرستان) رسم مخصوص به خود دارند كه از ديرباز اين مراسم انجام شده و هم اكنون نيز در روز عاشورا انجام ميشود و اين رسم عبارت است از مراسم گل افتادن در صبح عاشورا.
اهالي هر محله قبل از صبح عاشورا مقداري گل تميز تهيه ميكنند و آن را در شب عاشورا آب ميگيرند و آماده ميكنند، چنان چه هوا سرد باشد، يعني عاشورا در فصل زمستان بيفتد؛به فواصل مختلف هيزم ميچينند تا در صبح عاشورا آن ها را آتش بزنند و افرادي كه در گل افتادهاند، به وسيله اين آتشها گرم شوند و افرادي كه نذر دارند در گل بيفتند.
صبح خيلي زود پيش از طلوع آفتاب با بدن برهنه در گل عاشورا ميافتند و غلت ميزنند. در اين موقع صداي يا حسين به عرش ميرسد. عدهاي نذر دارند و آب گرم و گلاب در گل عاشورا ميريزند و عدهاي نيز نفت و هيزم به عنوان نذري ميآورند. در بين افراد بعضيها نذر ميكنند و به گليها ميدهند.
در لرستان با ساز و دهل آهنگي غمانگيز با ريتمي محزون نوايي مينوازندكه به نام (چمريونه) شهرت دارد. اين نوا را هنگام مرگ عزيزان و بزرگان با ساز و دهل مينوازند. افراد گلي يعني سينهزنيهايي كه در گل افتادهاند تعدادشان به قدري زياد است كه شهر را پر ميكنند، و وقتي هر محله افرادش همه در گل افتادند؛ دسته دسته به مساجد و تكايايي كه در آن جا روضه برگزار شده ميروند و سينه مي زنند.
اين مراسم تا ظهر عاشورا ادامه دارد؛ بعد افراد در گل افتاده به حمام هاي شهر ميروند و خودشان را ميشويند. عده اي نيز به رودخانه لرستان ميروند و خود را تميز ميكنند، بعد از عاشورا در شبهاي يازدهم دوازدهم و سيزدهم عزاداري به اسم شام غريبان برگزار مي شود كه عدهاي چارقدسياه به سر و گردان ميپيچند و نوحههاي مخصوص اين شب را ميخوانند و وقتي كه به روضهاي ميرسند و ذكر ميگيرند چراغها را خاموش ميكنند و در تاريكي مراسم را به جا ميآورند.
مراسم چهل منبري (چهل شمع): در شب عاشورا دسته دسته از زنان و دختران دختران با چادرهاي مشگي و پاي برهنه نذر ميكنندكه از بعدازظهر روز تاسوعا تا شب عاشورا چهل شمع را در چهل روضه و تكيه و يا مجلس سوگواري روشن كنند؛ تا مرداشان حاصل شود.
محرم در مازندران
مراسم ماه محرم نيز كه از از جمله سوگواري هاي مذهبي مردم اين ديار به شمار مي آيد، داراي آداب و رسوم خاص خود است. در روستاهاي حوزهي باختري مازندران از نشانههاي آغاز ماه محرم گل مالي ديوار مسجد ده است كه چند روز قبل از محرم توسط زنان روستايي انجام ميگيرند. نمونهي برجسته اين رسم تا پانزدهم سال پيش در «جواهر ده» رامسر برگزار مي شد و گل آن را چوپانان با شير گاوها و گوسفندان خود ميسرشتند. روضهخواني، دستهگرداني و تعزيهخواني سه گونه عمده مراسم عزاداري ماه محرم در اين خطه است.
محرم در مركزي
تعزيهخواني از مراسم هاي ويژه ي عزاداري هاي ماه محرم استان مرکزي به شمار مي آيد. در اين استان پس از دههي اول محرم و در ماه صفر در بعضي مساجد و برخي منازل تعزيه به صورت ثابت برپا ميشوند.
از ويژگيهاي اين نوع تعزيه، اين است كه منحصرا در شب انجام مي شود در هر محل گروهي از تعزيهخوانان و تعزيهداران بيشتر در حياط منزلها از ساعت 8 شب تعزيه را برپا ميدارند در وسط حياط؛ صحنهي مخصوص انجام تعزيه بوده و اطراف حياط با فرش پوشانيده و از غروب دخترها و پسرها زودتر مي روند تا جاي مناسب براي افراد فاميل خود نگهدارند. پس از آن كه عزاداران دور حياط جا گرفتند با صداي شيپور و طبل آغاز تعزيه اعلام مي شود. هر شب مخصوص يک تعزيه است كه تعزيه امام حسين(ع) ، حضرت عباس، حضرت علي اكبر، حضرت مسلم و دوطفلان، تعزيه مختار، ورود اهل بيت امام حسين(ع) به كوفه و شام از انواع آن هستند.
محرم در همدان
با شروع ماه محرم همه ي مناطق مختلف استان در سوگ و عزاي سالار شهيدان حضرت امام حسين (ع) و ياران باوفايش به سر مي برند و به سينه زني و زنجير زني و روضه خواني در مساجد و تكايا مي پردازند كه معمولا تا سيزدهم ماه محرم ادامه مي يابد.از رسم هايي كه در ماه محرم در اين ديار رايج است؛ پخش غذاهاي نذري در سطح جامعه است که افراد را از پختن غذا معاف مي کند. مراسم عزاداري محرم و صفر درتمام نقاط استان تقريباً به يک شكل برگزار مي شود.
مردم استان همدان در ايام محرم روزهاي تاسوعا، عاشورا، سومين روز شهادت امام حسين و اربعين را با تشكيل دسته هاي عزاداري وتكرار مرثيه هايي كه توسط مداحان سروده خوانده مي شوند، به عزاداري مي پردازند. عموماً در هيئت هاي عزاداري از وسايلي چون علم، كجاوه، پالكي، چهل چراغ، پرچم، خيمه گاه، بيرق و گهواره علي اصغربه عنوان نمادهايي از عزا و سوگواري استفاده مي شود. مراسم شبيه خواني و تعزيه نيز درروزهاي عاشورا در هر محله و هيئت به نوعي اجرا مي شوند.
محرم در يزد
باشكوهترين آيين عزاداري عمومي در يزد بر سيد و سالار شهيدان حضرت امام حسين(ع) و يارانشان برگزار مي شود. يكي از آيينها و مراسم ويژه ماه محرم كه در تمام نقاط يزد برگزار ميشود، آيين نخلبندي و نخلگرداني است. نخل از جنس چوب است و آن را به شكل برگ درخت و يا سرو ميسازند. معمولاً وزن نخل زياد است و جابهجا كردن آن نياز به كمك دهها نفر دارد. نخل را به عنوان تابوت «سيدالشهداء» يا نمادي ازتابوت شهداي كربلا ميشناسند و ريشه سنتي كهن دارد. مردم يزد در گويش محاورهاي به آن «نقل» ميگويند و معتقدند كه «نخل» يا «نقل» نشاني از اقامت برافراشته شهدا است.
دكتر «اسلامي ندوشن» مينويسد: با آن كه نخل هيچ شباهتي به درخت خرما ندارد، آن را به نام اين درخت مينامند. شايد به علت آن كه اصلش از جنوبغربي و بينالنهرين است. نخل شباهت بسياري به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه يعني جاودانگي و رشادت و زندگي اخروي و آزادگي كه يادآور روحيات و خصايل امام حسين(ع) است. هم چنين اين مراسم بازتابي است از «نقل» حكايت كربلا.
مراسم نخلبندي و نخلگرداني در يزد بدين صورت است كه چند روز پيش از شروع ماه محرم، «باباهاي» (خادمان) ميدان شروع به تزيين و آذين بستن نخل ميكنند. آذينبندي نخل حداقل يك هفته طول ميكشد. در طول اين مدت، باباهاي ميدان، زيورآلات و وسايل مربوط به تزيين نخل را ـ كه قدمت آنها به دوره صفويه ميرسد ـ از انبار بيرون آورده و تمام روز را با پاهاي برهنه به اين امر ميپردازند. بستن نخل نياز به مهارت و سليقه خاص دارد و خادمان ميدان، شيوههاي آن را از پدر و اجداد خود آموختهاند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سياه ميپوشانند، آن گاه روي پارچه سياه را شمشيربندان ميكنند. براي اين كار، صدها شمشير، قمه و خنجر برهنه ـ بعضي از آنها جنس بسيار عالي دارد و نام سازنده آنها بر روي آنها نقر شده ـ را در دو رديف بر دو بدنه نخل ميبندند. به طوري كه هر دو طرف نخل، شمشيربندان ميشود و هيچ جاي خالي در آن باقي نميماند.
سپس تزيينات ديگري از قبيل آيينههاي بزرگ قابدار، منگلهها و دستمالهاي ابريشمي رنگي و زري را در دو سوي نخل ميبندند و بر تارك آن جقههاي فلزي از جنس فولاد و برنج و همرنگ آنها پرهاي طاووس يا ميوه انار ميگذارند و نخل را مانند يك حجله، زيبا و خوشبو ميكنند. در داخل آن نيز زنگهاي بزرگي را با طناب ميآويزند و بچهها هنگام حركت، آنها را به صدا در ميآورند.
در روز بلند كردن نخل، دهها تن از مردان محله، زير پايههاي نخل رفته، آن را با عظمت تمام به حركت درميآورند و چون جنازهاي با شكوه، آن را از ميان موج جمعيت عبور ميدهند. نخل گردانان نخل را تا مسيري ميبرند و يا آن را چند بار دور حسينيه محل ميچرخانند.
در اطراف يزد رسم بر اين است كه درختان را وقف ميكنند تا پس از كهن سال شدن، ساقههاي آنها را ببرند و نخل را مرمت كنند. نخلسازي صنعت ظريفي است كه همگان از عهده آن بر نميآيند. استادان اين رشته شيوههاي ساخت آن را به ديگران ميآموزند. به دليل اهميت نخل و نخلگرداني در يزد، هماكنون خانوادههايي در اين منطقه وجود دارند كه شهرت آنها «نخلبند» و «نخلساز» است.
دسته سقا: در مراسم عزاداري امام حسين(ع)، گروهي از نوجوانان لباس سياه ميپوشند و لنگ قرمزي دور كمر خود ميبندند. آنها مشك روي دوش گذاشته و بازوبندياز قرآنمجيد را كه با پولكهاي رنگارنگ و برگهاي فلزي نقرهاي رنگ تزيين شده، بر كتف خود ميبندند و در صفي منظم با ذاكر و سردسته خود هم خواني ميكنند. اگر فصل گرما باشد يكي دو نفر هم در پشت صف با مشك پر از آب و يا شرب گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب ميدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل(ع) ريخته و به مردم تعارف ميكنند. دسته سقاي يك علم چهارگوش دوپايه و يا يك علم سهگوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل ميكنند.
كتل بستن: در يزد به اسب زين كردهاي كه به طرز خاص آراسته شده و پيشاپيش دسته عزاداري حركت ميكند، «كتل» ميگويند. گاهي به گردن اين اسب چند شال،ترمه يا ابريشمي به رنگهاي سبز و سرخ آويزان كرده و سر و صورت حيوان را با چند قطعه آيينه كوچك، نگين، قرآن و ... آذين مينمايند و گاه بنا بر سليقه شخصي و به تعبيري ديگر، پارچه سفيد خونآلودي را بر پشت حيوان ميكشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تير و پيكان در پارچه فرو ميكنند. هم چنين كبوتر زندهاي را كه با رنگ قرمز آغشته شده نيز بر پشت اسب ميگذارند. افسار اين اسب يا كتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سينهزني حركت ميكند و محافظ آن مرتب سر و صورت حيوان را نوازش ميكند. اين حركت نمادين را «اسب و كتل» مينامند