بازی با کرونا یا جان مردم؟
در شرایطی که همه اجزا و دستگاههای کشور در مقابله با ویروس کرونا میبایست به صورت مجموعهای هماهنگ با هدف مشخص عمل کنند، روزنامه دولتی ایران آمار اعلام شده از سوی دولت درباره کرونا را زیر سؤال برد.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در شرایطی که همه اجزا و دستگاههای کشور در مقابله با ویروس کرونا میبایست به صورت مجموعهای هماهنگ با هدف مشخص عمل کنند، روزنامه دولتی ایران آمار اعلام شده از سوی دولت درباره کرونا را زیر سؤال برد. ارگان دولت در شماره روز پنج شنبه نوشت: «آیا باید مردم را نسبت به ویروس کرونا نگران کرد یا از نگرانی در آورد؟ آیا حساسیتهای مردم درباره این پدیده یکسان و مشابه است؟ سیاست کلی حکومت و رسانهها چه باید باشد؟ اولین نکتهای که باید رعایت کرد، اطلاعرسانی صحیح است. چه درباره نحوه برخورد با پدیده و رعایت اصول بهداشتی و چه در زمینه آمارها و اطلاعات آن. در این باره وزارت بهداشت باید سیاست اطلاعرسانی خود را تکمیل کند. همه میدانیم که تعداد مبتلایان به ایدز در ایران حدود ۴۰ هزار نفر است. این آمار ثبت شده و رسمی است، ولی کارشناسان یقین دارند که ۶۰ تا ۷۰ درصد افراد مبتلا به ایدز در این آمار نیستند. یا تشخیص داده نشدهاند یا مراجعه نکردهاند. این مسئله درباره کرونا خیلی حادتر است. ممکن نیست که با تعداد زیر 200 نفر مبتلا حدود 20 نفر فوتی وجود داشته باشد. گرچه آمار رسمی همان است که این وزارتخانه میگوید ولی در عین حال باید برآورد علمی داشته باشد که چه تعداد دیگر نیز مبتلا شدهاند و این اطلاعرسانی به نفع همه است... بنابراین اطلاعرسانی باید با تأکید قطعی و بدون چون و چرا بر بیان حقیقت، همه حقیقت و نیز نگفتن چیزی بجز حقیقت متمرکز شود.»
اپیدمی کرونا بخشهای مختلف کشور را علیه آن بسیج کرده است اما شبکه رسانهای فریب و امپراتوری خبری دروغ با دستاویز قرار دادن آن و عملیات پرحجم «کرونای رسانهای»، امنیت روانی مردم را نشانه گرفته و علیه انقلاب و نظام اسلامی دروغپراکنی و عقدهگشایی میکنند. در این میان، ارگان دولت نیز خود را ناظری مغرض از بیرون فرض کرده و نقش رسانهای معاند را بازی میکند.
دوگانه سازی دروغین «جمهوری خواهان بد- دموکراتهای خوب»
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «سندرز (کاندیدای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) از شانس بالایی برای پیروزی در رقابتهای مقدماتی برخوردار است و پیروزی دموکراتها در برابر ترامپ میتواند مقدمهای برای بازگشت کاخ سفید به برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) باشد.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«اما بايد يقين داشته باشيم هيچکس با چک سفيد امضا به برجام بازنميگردد. حتي سندرز نيز مطالباتي از ايران خواهد داشت و ما بهازاي امتيازاتي که از ايران دريافت ميکند، به برجام باز خواهد گشت. بهطور کلي بازگشت به دوران اوباما ديگر غيرممکن است.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«اما بايد يقين داشته باشيم هيچکس با چک سفيد امضا به برجام بازنميگردد. حتي سندرز نيز مطالباتي از ايران خواهد داشت و ما بهازاي امتيازاتي که از ايران دريافت ميکند، به برجام باز خواهد گشت. بهطور کلي بازگشت به دوران اوباما ديگر غيرممکن است.»
چندی پیش روزنامه اصلاحطلب سازندگی در اعترافی دیرهنگام نوشته بود:«تاریخ مذاکرات در ایران نشان میدهد که پدران تحریمها همین دموکراتها (کارتر و کلینتون) هستند.»
عباس عبدی، از فعالین اصلاحطلب نیز چندی پیش گفته بود:«به نظر بنده حتی اگر ترامپ هم نمیآمد و کلینتون انتخاب میشد، باز هم در اجرای برجام دچار مشکل و حتی مشکلات بدتری میشدیم».
همچنین احمد زیدآبادی از فعالین اصلاحطلب چندی پیش گفته بود: «به نظر من اگر خانم کلینتون نیز در آمریکا به قدرت میرسید سرنوشت برجام مانند امروز بود و هیچ تفاوتی بین ترامپ و کلینتون در این زمینه وجود ندارد. به صورت کلی آمریکاییها با این انگیزه وارد مذاکره با ایران شدند که سیاست ایران در موارد دیگر هم تغییر کند. به همین دلیل نیز هنگامی که این خواسته برآورده نشد، آمریکا تلاش کرد با اضافه کردن تبصرههای مختلف به برجام عرصه را برای ایران تنگ کند. این رویکرد در دولت اوباما آغاز شد و قرار بود در دولت کلینتون ادامه پیدا کند. در نتیجه برای آمریکا این مسئله که چه کسی در آینده به قدرت میرسید دارای اهمیت نبود و در اولویت بعدی قرار داشت».
دموکراتها و جمهوری خواهان در هر مسئلهای با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند. برخلاف ادعای حامیان برجام، توافق هستهای از اولین روز اجرا در دولت اوباما به صورت فاحش نقض شد.
FATF؛ ترفند دلچسب دولت برای فرار از پاسخگویی
روزنامه دولتی ایران در شماره روز پنج شنبه، درباره بیانیه دولت در پی تصمیم FATF برای گنجاندن ایران در لیست سیاه خود، نوشت: «با بیانیه دیروز دولت چه بپذیریم که دستگاه اجرایی در عمل برنامهای برای به جریان انداختن مجدد لوایح FATF داشته باشد و چه نداشته باشد، یک چیز کاملاً روشن است و آن اینکه بحثها بر سر این موضوع همچنان ادامه خواهد داشت و کلیدواژه FATF از سرخط خبرهای ایران به این زودیها کنار نخواهد رفت. اینکه دولت فارغ از بیان مجدد انتقاداتش به نهادهای داخلی که مانع تصویب لوایح FATF شدند در دو بند پایانی بیانیه خود بر لزوم بازنگری در این موضوع تأکید دارد حکایت از آن میکند که حداقل در ماههای پیش رو بحث و موضعگیری بر سر این موضوع استمرار پیدا کند. حالا یا به صورت گلایه دولت از طرفهایی که اجازه ندادند کار تجارت و تبادل مالی کشور حالتی عادیتر به خود بگیرد یا به شکل رایزنی و طرح پیشنهاداتی جدید برای برگشت دوباره لوایح پالرمو و CFT به دستور کار.»
دولت حاضر نیست، نسبت به خروج از لیست سیاه در صورت تصویب لوایح مربوط به FATF تضمین دهد. نسبت به حل مشکلات اقتصادی در پی تصویب این لوایح نیز تضمینی ندارد. حتی تضمین نمیدهد که با تصویب آنها و اجرای کامل توصیههای FATF مبادلات بانکی برقرار شود. FATF طبق بیانیه رسمی اعلام کرده که حق شرط ایران را نمیپذیرد. یعنی مصداق تررویسم را FATF تشخیص میدهد و ایران تنها باید مجری آن باشد. عدم برقراری مبادلات بانکی هم ناشی از تحریمهای ثانویه آمریکاست نه FATF. بعضی از بانکهای داخلی در راستای اجرای دستورات FATF همکاری با برخی نهادهای کشور را قطع و آنها را تحریم کردند. به موارد پیش گفته، اضافه کنید که مقامات آمریکا نیز بارها بر لزوم تصویب لوایح FATF، همکاری کامل ایران با این کارگروه و تأثیر آن در جلوگیری از دور زدن تحریمها تصریح کردهاند. گزارههای فوق به وضوح حاکی از آن است که اصرار دولت برای تصویب لوایح FATF و منوط کردن برقراری مبادلات بانکی به آن، امری خلاف منافع ملی و تقلایی ترفندمآبانه برای فرار از پاسخگویی و انحراف افکار عمومی از سوءمدیریت و ناکارآمدی آن در اداره کشور است.