سرادر شهید سلیمانی در بخشی از خاطراتش شوق به شهادت شهید حسین همدانی را بیان میکند.
شهدای ایران: بعد از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی برشهایی از بیانات و خاطرات شفاهی ایشان و همرزمان این شهید را برای شناخت مجاهدتهای این سردار آسمانی در دوران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و همچنین جبهههای مقاومت منتشر میکنیم.
سرادر شهید سلیمانی در بخشی از خاطراتش شوق به شهادت شهید حسین همدانی را اینگونه بیان میکند:
من رفتم خدمت آقا (رهبر معظم انقلاب) برای مجوز کاری که ایشان (شهید حسین همدانی) میخواست انجام بدهد، برای این رفته بودم مجوز بگیرم، چون آن وقت ما هنوز مجوز اینکه پاسدار داخل میدان ببریم نداشتیم. ما میخواستیم که پاسدار ببریم برای اینکه فوعه و کفریا را بتوانیم آزاد بکنیم؛ لذا آمدیم مجوز برای این کار را بگیریم.
شهید همدانی هم چون فرماندهی قرارگاه سیدالشهدا امام حسین (صلوت الله علیه) بود او هم در این کار متولی شد. او وقتی شنید که پاسدارها میآیند و پاسدارها باید بیایند و همهی این حرفها، اصلاً _چون خودش سالها اینجا بود_ یک شوقی پیدا کرد. یعنی کلاً هوایی شد و گفت من اصلاً نمیمانم و به سمت آنجا آمد.
آخرین لحظهای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانیای در او دیدم. من در آن لحظهی آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. بعداً فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است.
اینکه میگویم در یک شکل جوانی او را دیدم، چون آن حالت خاص را در او ندیده بودم، آن سکوت خاص را، خیلی بشاش و خندان بود؛ خیلی.
آنجا با خنده به من گفت «بیا باهم یک عکسی بگیریم، شاید این آخرین عکس من و تو باشد.» او خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلاً عکسی بگیرد؛ چه خودش، چه با کسی. وقتی این حرف را زد من تکان خوردم. خواستم بگویم شما نروید، چون از همان جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم؛ ولی یک حسی به من گفت، چیزی نیست خبری نیست، لذا چیزی به او نگفتم.
وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
چون رهد از دست خود دستی زند/ چون جهد از نفس خود رقصی کند
من این دست رقص را، این حالت پرواز را، این حالت اشتیاق را، این حالت عروج را در او دیدم.
منبع: کتاب ذوالفقار/ برشهایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی.
سرادر شهید سلیمانی در بخشی از خاطراتش شوق به شهادت شهید حسین همدانی را اینگونه بیان میکند:
من رفتم خدمت آقا (رهبر معظم انقلاب) برای مجوز کاری که ایشان (شهید حسین همدانی) میخواست انجام بدهد، برای این رفته بودم مجوز بگیرم، چون آن وقت ما هنوز مجوز اینکه پاسدار داخل میدان ببریم نداشتیم. ما میخواستیم که پاسدار ببریم برای اینکه فوعه و کفریا را بتوانیم آزاد بکنیم؛ لذا آمدیم مجوز برای این کار را بگیریم.
شهید همدانی هم چون فرماندهی قرارگاه سیدالشهدا امام حسین (صلوت الله علیه) بود او هم در این کار متولی شد. او وقتی شنید که پاسدارها میآیند و پاسدارها باید بیایند و همهی این حرفها، اصلاً _چون خودش سالها اینجا بود_ یک شوقی پیدا کرد. یعنی کلاً هوایی شد و گفت من اصلاً نمیمانم و به سمت آنجا آمد.
آخرین لحظهای که من شهید همدانی را دیدم، تقریباً چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانیای در او دیدم. من در آن لحظهی آخر که شهید همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. بعداً فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است.
اینکه میگویم در یک شکل جوانی او را دیدم، چون آن حالت خاص را در او ندیده بودم، آن سکوت خاص را، خیلی بشاش و خندان بود؛ خیلی.
آنجا با خنده به من گفت «بیا باهم یک عکسی بگیریم، شاید این آخرین عکس من و تو باشد.» او خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلاً عکسی بگیرد؛ چه خودش، چه با کسی. وقتی این حرف را زد من تکان خوردم. خواستم بگویم شما نروید، چون از همان جایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم؛ ولی یک حسی به من گفت، چیزی نیست خبری نیست، لذا چیزی به او نگفتم.
وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
چون رهد از دست خود دستی زند/ چون جهد از نفس خود رقصی کند
من این دست رقص را، این حالت پرواز را، این حالت اشتیاق را، این حالت عروج را در او دیدم.
منبع: کتاب ذوالفقار/ برشهایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی.
وقتی نمایندهای صلاحیتش را از دست میدهد حتی یک ساعت ماندنش در مجلس هم صلاح نیست باید او را به دستگاه قضایی سپرد تا به تخلفاتش رسیدگی کنند نه اینکه پس از پایان دوره نمایندگی و آلوده کردن دیگران بتواند مجدداً ثبتنام نماید و وقتی رد صلاحیت شد هزینه برای نظام درست کند.
رئیس جمهور که توصیه به وحدت میکنند پس چرا رد صلاحیت افراد فاقد صلاحیت را بهانهای برای حمله به شورای نگهبان میکند. آیا این موارد را در جلسات خصوصی نمیشد مطرح کرد تا جواب بسیار واضح آن را هم دریافت کنند.
پس از شهادت مظلومانه سردار فاتح دلها و سردار بزرگ اسلام، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نهادهایی مثل مدیریت شهری و... برای ترویج نام این شهید والامقام با تغییر نام برخی اماکن و معابر اعلام آمادگی کردند و یا تدوین زندگی ایشان درکتب درسی را مطرح نمودند. ضمن نهایت قدردانی و سپاس، امیدواریم که راه و هدف حاج قاسم در ذهن و فکر و عمل نسل حاضر و نسلهای آینده همیشه جاری باشد.
یکی از نمایندگان مجلس از طرف مردم کرمان برای کشتن جرثومه فساد و تباهی یعنی ترامپ جایزه 3 میلیون دلاری نقدی در نظر گرفتهاند ولی به نظرم منتقم خون سردار دلها شهید سپهبد عزیز سلیمانی خداوند متعال است و این انتقام را هم خواهد گرفت و بهای خون این شهید و همراهانشان، نابودی سیطره ایالات متحده آمریکا بر جهان است و انشاءالله این اتفاق خواهد افتاد. خوب است کیهان دیگر به طور مستمر تبعات و اثرات خون مقدس سردار و تحول جهانی را رصد نماید.
انتقام شهید حججی نابودی حکومت داعش در سوریه بود و انتقام سردار شهید حاج قاسم انشاءالله فتح بیتالمقدس و فروپاشی ایالات متحده آمریکا خواهد بود.
چرا برخی مسئولین به جای اینکه افرادی مثل ترامپ دلقک را مورد حمله قرار دهند دائم به نیروهای خودی حمله میکنند و اسباب خوشحالی شیطان بزرگ را فراهم میکنند؟!
از محل تشکیل جلسات شورای انقلاب فرهنگی در گذشته خبر ندارم ولی به تازگی در ریاست جمهوری برگزار میشود. امیدوارم این کار وسیله ممانعت از حضور برخی از اعضای آن نباشد.
فقط چند روز پس از گرانی بنزین بازرسان در میادین و بازار قیمتها را کنترل میکردند و پس از چند روز گویا حضرات به مرخصی رفتند و خبری از کنترل قیمتها نیست و هر روز شاهد افزایش قیمتها هستیم. امروزه هم پیاز دوباره گران شده است. گوشت هم فقط گفته میشود 30-40 درصد با گرانفروشی روبروست ولی از اقدامی برای کاهش قیمت خبری نیست. چرا؟
این روزها داغترین خبر، خبر استیضاح ترامپ به خاطر استمداد از کشور ثالث برای پیروزی در انتخابات است. آیا کسانی که به کری گفتند اگر برجام به نتیجه نرسد جناح ما در انتخابات شکست میخورد کارشان استمداد از دشمن برای پیروزی در انتخابات نبود؟
برای کسانی که پس از حدود 7 سال میگویند بلد نیستم باید وعده و قول انتخاباتیشان را هر چند وقت یکبار رسانهای کرد تا تصور نکنند مردم دچار فراموشی شدهاند!
امیدوارم شاهد مداخلات جانبدارانه برخی دولتمردان در انتخابات مجلس نباشیم و فعالیتهای تبلیغاتی انتخابات مجلس با جنب و جوش برخی دولتیها مرتبط نباشد و الا شورای نگهبان موظف است به موضوع ورود و با متخلفین در هر ردهای که باشند برخورد کند.
حقوق ماهانهام 750 هزار تومان است. نه خانه دارم، نه ویلا، نه ماشین، نه مغازه چرا کمکمعیشتی برای من واریز نشده است؟!
یک کارگر ساده، مستاجر، بدون داشتن وسیله نقلیه با درآمد ماهانه یک میلیون و دویست هزار تومان هستم ولی برایم یارانه معیشتی واریز نشده وقتی اعتراض میشود با تهدید که اگر خلاف واقع باشد یارانه شما هم قطع میشود، مانع اعتراض افراد مستحقی مثل من میشوند چرا؟! سالهای قبل مغازه داشتم که ورشکسته شدم گویا آن ایام را محاسبه میکنند که البته آن ایام هم درآمد 8 میلیونی نداشتهام که اعلام میکنند سه ماهه اینقدر تراکنش داشتهاید؟!
با 5 سر عائله و مستاجری و درآمد زیر یک میلیون تومان به من کمک معیشتی تعلق نگرفته است. تراکنش مالیام به علت جلب کمکهای مردمی و امداد به نیازمندان در برههای بالاتر از میزان اعلامی سازمان حمایت معیشتی بوده است و به این علت مرا از دریافت آن محروم کردهاند. این عادلانه نیست.
از بانکی 40 میلیون تومان وام گرفتم و باید 61 میلیون تومان به بانک بازگردانم دولت این تراکنش در حساب بنده را ملاک عدم دریافت یارانه معیشتی قرار داده و خانوادهام را از دریافت یارانه معیشتی محروم کرده است!
فرهنگی بازنشستهام که ماهیانه 2 میلیون و 600 هزار تومان دریافت میکنم یک خانه کوچکی داشتم که برای عروسی پسرم آن را فروختم و بخشی از پول را خرج عروسی فرزندم کردم و با باقیمانده پول یک خانه کوچکتر خریدم اما دولت همین را ملاک ثروتمند بودن بنده قرار داد و یارانه معیشتی را برایم واریز نکرد. حقوق شهروندی مختصاتی دارد که ابتدا دولتمردان باید آن را بیاموزند.
شغلم سوپرمارکتی است و تراکنشی که توسط دستگاه پوز در مغازهام انجام میگیرد باعث شده یارانه معیشتی برایم واریز نشود. توجیه دولت این است که شما گردش مالی مناسبی دارید اما بنده مستاجر هستم و هر ماه باید اجاره مغازه را پرداخت کنم، سنجیدن وضعیت معیشتی مردم با این معیارهای دولت کاملا غلط است!
60 سال سن دارم و معیشت مساعدی را ندارم. برای اقساط عقبافتاده که مبلغ 15 میلیون وام گرفته بودم اقساط عقبافتاده دارم از سوی بانک با مامور نیروی انتظامی برای جلب بنده جلوی در خانهام آمده بودند. سوالم این است آیا بانکها با کسانی که ارزهای دولتی را معلوم نیست کجا خرج کردهاند یا عدهای که وامهای بدون ضامن گرفتند و تا به امروز به بانک بازنگرداندهاند، برای بازپسگیری پولها همین اقدام را انجام میدهند؟
رئیسجمهور اعلام کرد که درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین را به مردم پرداخت میکند. پس چطور من بازنشسته با 2 میلیون درآمد و فاقد سهام عدالت و ... جزو مردم محسوب نشده و از این افزایش قیمت بنزین سهمی نبردم و کمک معیشتی شامل حال من نشد؟
رادیو ترتیل از موج FM رادیو حذف شده، البته در موجهای دیگر هم نتوانستم برنامه را پیدا کنم!
از سال 91 در مناطق محروم در خدمت آموزش و پرورش هستم، با این همه محرومیت و سختی، به جای اینکه در آذرماه، رتبهبندی جدید را اعمال کنند، رتبهبندی چند سال پیش را اجرا کردند! بسیاری از فرهنگیان به این رتبهبندی معترضند. شایسته است نمایندگان مجلس به این موضوع ورود کنند.
در طول یک سال گذشته هنوز موفق به ثبتنام برای خرید خودرو نشدهام. عرضم این است که نهادهای نظارتی در این کشور با دستگاه عریض و طویلی که دارند چه کار میکنند.
از دستگاههای ذیربط درخواست میشود تبصرهای بر برخی قوانین بزنند تا خشک و تر با هم نسوزند. این قانون که مثلا به خودروهای بالای 10-15 سال ساخت کارت سوخت تعلق نگیرد نباید به همه خودروها تعمیم داده شوند چرا که در بین آنها خودروها و حتی موتورسیکلتهایی هم پیدا میشود که طی این مدت کمتر از 60-70 هزار کیلومتر کار کردهاند و تمام دستگاههای آن صحیح و سالم است.
خروش انقلابی مردم عراق که با برگزاری تظاهرات میلیونی و بیسابقه خواستار خروج اشغالگران آمریکایی از کشورشان شدند، نشان از این امر دارد که دولت تروریست و بیحیثیت آمریکا باید سربازانش را از منطقه خارج کند و الا جبهه مقاومت، دهان تروریستها را به خاک خواهند مالید و آنان را با خفت و خواری از منطقه بیرون میکنند.
تصویر شهید حاج قاسم سلیمانی روی پول ملی کشور میتواند خاری در چشم دشمنان و یادآوری مکتب و راه این شهید آسمانی برای جوانان باشد که برای امنیت ما سرداران بزرگی همچون حاج قاسم و یارانش چه فداکاریهایی کردهاند.
ما اگر به دولت یا نماینده مجلسی رأی دادیم برای عزت و اقتدار کشورمان بود و مطالباتی را هم داشتیم اما نمیدانیم در شرایطی که هم عزت کشور را با برجام پایین آوردند و مطالبات مردم را به وعدههای اجنبیها گره زدند باید از کجا حقوقمان را پیگیری کنیم، آیا در حقوق شهروندی که همواره شعار دولتیها بود به این سوال بنده پاسخ داده شده است؟
برخی از مردم نذر کرده بودند تا نمایندههای واداده و دارای فساد مالی و ... تأیید نشوند. وقتی این امر محقق شد روزه گرفته و نماز شکر به جا آوردند.
یک نماینده رد صلاحیت شده مدعی اصلاحطلبی گفته با نبود اصلاحطلبان مجلس ضربه میخورد. عرض میکنیم مگر این جماعت در طول این چند سال که در قدرت و ثروت هستند جز اینکه به کشور ضربه و آسیب زدهاند کاری کردهاند؟
از مجلس این دوره سخت گلایه داریم چرا که یک ملت را فدای هیئت دولت کرده در حالی که باید دولت و مجلس فدای ملت بشوند.
یکی از مدعیان اصلاحطلبی به نام صادق زیباکلام مشکل اصلاحطلبان را عدم ارتباط با نسل دهه هفتادیها دانسته است اما واقعیت این است که مشکل برخی از اصلاحطلبان در دروغگویی و فریب دادن مردم و همچنین خیانت یعنی همراهی با آشوبگران و اغتشاشگران میباشد. کاری هم جز دنبالهروی از غرب بلد نیستند.
از اعضای شورای شهر تهران میخواهم به پاس مجاهدتهای ابومهدی مهندس یار و همکار همیشگی شهید سلیمانی یکی از خیابانهای پایتخت را به نام ایشان نامگذاری کنند.
آنقدری که روزنامه کیهان به مطالبات فرهنگیان یا مالباختگان کاسپین و ... پرداخت، مجلس فعلی پیگیر خواستههای ما نبود، تشکر میکنم از روزنامه کیهان که ما را دید و حمایتی همهجانبه کرد.
پلهبرقی شهرک گلستان شهرستان رباطکریم که در طول شبانهروز تردد زیادی هم دارد مدت طولانی است که خراب است و زمانی هم که سالم بود درب ورود با قفل و زنجیر بسته بود. از مسئولین امر درخواست میشود برای رفاه مردم به ویژه سالمندان و معلولین نسبت به راهاندازی آن اهتمام ورزند.
دریافتی ماهانه بنده حدود 4 میلیون تومان است و دخترم که در شرکتی خصوصی مشغول کار است حدود 2 میلیون تومان حقوق دریافت میکند، یارانه معیشتی به ما تعلق نگرفته فقط به خاطر اینکه مجموع درآمد خانوادهام 6 میلیون بوده است. اینچنین برآوردی برای شناخت اقشار کمدرآمد جامعه آیا واقعا صحیح است؟!
بانک مسکن بابت صد میلیون تومان وام مسکن که پرداخت میکند دو برابر آن سود دریافت میکند قسط ماهیانه آن نیز یک میلیون و 600 هزار تومان است. کجای این کار در جهت حمایت از اقشار کمدرآمد جامعه است؟
در تاریخ 2 دیماه به مبلغ 2 میلیون و 300 هزار تومان خرید داشتم و کارت کشیدم بهرغم اینکه از حساب بنده این پول کسر شد ولی عملیات ناموفق اعلام گردید. الان مدت 23 روز است که این پول به حساب من برنگشته و هرچه پیگیری میکنم نتیجه ندارد با یک حساب سرانگشتی مبلغ زیادی بابت سود این پولهای سرگردان به جیب بانکها سرازیر میشود و هیچ مسئولی هم پاسخگو نیست.
مسئولین وزارت آموزش و پرورش اعلام کردند حقوق معلمان حقالتدریسی بهصورت ماهانه پرداخت میشود. در صورتی که حقوق سال گذشته ما هنوز پرداخت نشده است. با این حقوق اندک چگونه میتوان در این تورم و گرانی زندگی را سر و سامان داد؟ ما 80 معلم عشایر لرستان برای رسیدن به مدرسه باید 10 ساعت پیادهروی کنیم. درد ما را به گوش وزیر برسانید!
6 ماه قبل برای اتومبیل تیبا اقدام به ثبتنام فروش فوری کردم بعد از این مدت اعلام کردهاند خودرو نداریم. خیلی راحت مردم را به سخره گرفتهاند و از مدعیالعموم هم خبری نیست.
یکی از اقوام ما تعداد 5 واحد مسکونی و سه باب مغازه اجاره داده و از اینکه موفق به فرار مالیاتی شده خوشحال است! چرا دولت از این افراد پولدار مالیات نمیگیرد و به تولید نمیرسد؟
از مسئولین امر درخواست میشود تدبیری بیندیشند تا مستمریبگیران، بدون سپردهگذاری بتوانند وام بگیرند و گرهای را از مشکلات زندگی خویش باز کنند.