به گزارش شهدای ایران برای آنکه مردان بزرگ در یادها ماندگار شوند و انتظار ادامه راهشان را داشته باشیم باید راه و رسم آنها را تببین کرد. در این نوشتار سه ویژگی از شخصیت این مرد بزرگ مد نظر است که به صورت اجمالی به آنها پرداخته میشود. عبدالله والی با توجه به ویژگیهای شخصیتیاش نمیتوانست فقر و استضعاف را ببیند و بیتفاوت باشد. پیش از اینکه به بشاگرد برود، در راستای خدمت رسانی به محرومان و رسیدگی به مستضعفین فعالیتهایی داشته و روابطی با خیرین برای جذب کمک برای محرومین پیدا کرده بود. یک اتفاق او را با بشاگرد آشنا میکند. طبیعتاً با توجه به علاقه و سابقهاش در خدمت رسانی به محرومان هرکسی انتظار دارد ایشان بدون هیچ تردیدی به بشاگرد برود و این بار خدمت رسانی به مستضعفان را در آنجا ادامه دهد. از طرف دیگر جنگ تحمیلی نیز موضوع دیگری است كه والی را به سمت خود میكشاند. اما والی کسی نیست که در پی خواست و علاقه خودش برود، بلکه تلاش میکند از ولی امر خود کسب تکلیف کند. پس از آنکه امام توصیه میکنند «بهداد بشاگرد برسید» دیگر حجت بر والی تمام میشود و بدون هیچ گونه تردیدی به بشاگرد میرود و کارش را آغاز میکند. ولایت پذیری مهم ترین ویژگی والی است. با اینکه تمایل زیادی به خدمت به فقرا و مستضعفان دارد، دفاع از اسلام و میهن عرصه دیگری پیش روی او باز كرده است، ایشان دنبال کسب تکلیف از ولی است.
در بشارگرد به عنوان مسئول کمیته امداد فعالیت خود را آغاز میکند. با توجه به شرایط سختی که جنگ تحمیلی به وجود آورده بود، بودجه و امکانات کشور تماماً به سمت جنگ کشیده شده و نهادهای نوپای نظام در مضیقه بودند. از طرف دیگر کمیته امداد حوزه وظایف و اختیارات محدودی داشت. اما عبدالله والی مردی نبود که هر کدام از این عوامل سد راهش شود. در همان ابتدا از تجربه ارتباط با خیرین استفاده میکند و پای خیرین را به کمک رسانی به بشاگرد باز میکند. علاوه بر آن از نهادهای دیگر برای گرفتن امکانات بهره میگیرد و البته مهمتر از همه اینها تمام ظرفیت خود و خانوادهاش را به میدان میآورد. عبدالله والی میتوانست به عنوان مسئول کمیته امداد بشاگردهمه آن وظایفی را که حوزه اختیارات و وظایف سازمانیاش بود به بهترین نحو انجام دهد و بیش از آن خودش را به زحمت نیندازد. اما او اینگونه نبود، او میدانست مردم بشاگرد بیش از آنکه فقیر باشند مستضعفاند و «به داد بشاگرد رسیدن» با این نگاه که کمیته امداد محدودیت دارد و بودجه نیست و با هزار بهانه دیگر ممکن نبود. عبدالله والی تمام آن کارهایی که چندین نهاد مختلف با نیروهای زیاد و امکانات فراوان به سختی انجام میدهند به تنهایی سازمان دهی و با نیروهای محدود و کمک خیرین عملیاتی کرد.
در نهایت، ویژگی دیگر پیامبر بشاگرد استقامت او بود. او 23سال به سختی و شبانه روز کار کرد. میخواست بشاگرد را به دست بشاگردیها بسپارد و برای آن نیازمند این بود که بشاگردیها توانمند شوند. به همین دلیل بذرهای رشد و تعالی را در وجود مردم مستضعف با دست خودش کاشت. او مدرسه و حوزه تاسیس کرد، آنقدر ماند تا بچههای بشاگرد با سالهایی که عبدالله را به پیری میکشاند قد بکشند.