آخرین نمازجمعهای که به امامت حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در تهران اقامه شد، در تاریخ 14 بهمن 90 است. ایشان پس از هشت سال بار دیگر جمعه این هفته (27 دی) به اقامه نمازجمعه خواهند پرداخت.
برخی تحلیلگران حضور مجدد امام خامنهای در تریبون نمازجمعه را بیارتباط با اتفاقات اخیر یعنی شهادت سردار سلیمانی و تشییع باشکوه وی در شهرهای ایران و عراق نمیدانند. تحلیل آنان این است که رهبر انقلاب در خطبههای نمازجمعه این هفته تهران در خصوص انتقام سخت یعنی خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا خطاب به مردم ایران و منطقه سخنرانی خواهند کرد.
آیتالله خامنهای 24 دی ماه سال 58 با حکم امام خمینی به عنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شدند. اولین نماز جمعه را 4 روز پس از دریافت حکم انتصاب اقامه کردند. ایشان از آن زمان تاکنون حدود 240 بار نمازجمعه تهران را اقامه کردند. نمازجمعههایی که آیتالله خامنهای اقامه کردهاند، به دو بخش پیش از رهبری و بعد از رهبری قابل تقسیم است.
تاریخیترین نمازجمعهای که آیتالله خامنهای در دوران ریاستجمهوری اقامه کردند، مربوط به 24 اسفند سال 63 است. در حین سخنرانیِ آیتالله خامنهای، بمبی منفجر شد که طی آن 18 نفر به شهادت رسیدند؛ اما ایشان پس از وقفهای چند دقیقهای به ادامه سخنرانی خود پرداختند.
در ادامه به بازخوانی 10 خطبه مهم رهبر انقلاب در دوران رهبری ایشان خواهیم پرداخت.
** اولین نمازجمعه رهبری پس از رحلت امام خمینی
رهبر انقلاب اولین نماز جمعه دوران رهبری را چهل روز پس از رحلت امام خمینی (ره) اقامه کردند. ایشان در خطبه دوم این نمازجمعه از مجلس خبرگان رهبری و بیعت مردم تقدیر و تشکر کردند و فرمودند: «برای سازندگی کشور و تداوم راه امام عزیزمان و تحقق آمال و آرزوها و آرمانها و اهداف این انقلاب الهی و بزرگ، راهی طولانی در پیش داریم.»
ایشان ضمن اینکه در پایان خطبه دوم چند جملهای به زبان عربی خطاب به امت اسلامی قرائت کردند، اظهار داشتند: «ما در ادارهی داخلی کشور و در ارتباطات خارجی، از اصول انقلابی و اسلامی پیروی خواهیم کرد و دقیقاً همان راهی را که امام (ره) میپیمود، طی خواهیم کرد. با حضور شما مردم در صحنه، هر ناممکنی ممکن و هر مشکلی آسان خواهد شد.»
چند بار به دلیل تقارن روز جمعه با 14 خرداد (سالروز ارتحال امام خمینی)، نمازجمعه به امامت رهبر انقلاب در حرم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی برگزار شد که آخرین آن نمازجمعه روز 14 خرداد سال 89 بود. همچنین یک بار به مناسبت درگذشت حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی، نمازجعهای به امامت رهبر انقلاب در جوار قبور امام و سیداحمد خمینی برگزار شد.
** دعوت مردم عراق به ایستادگی در برابر صدام
صدام حسین پس از پایان یافتن جنگ ایران و عراق به کشور کویت حمله کرد. سازمانهای بینالمللی که در قبال تجاوز عراق به ایران سکوت کرده بودند، این بار واکنش نشان دادند و آمریکا به همراه چند کشور دیگر در قالب ائتلاف بینالمللی به عراق حمله کردند و ارتش بعث عراق را از کویت بیرون راندند.
جنگ اول خلیج فارس فرصتی شد تا مردم شیعه و کرد عراق، تظاهرات گستردهای در شهرهای مختلف عراق به راه بیاندازند. شیعیان توانستند بر 14 استان عراق تسلط یابند. آمریکا برای اینکه شیعیان عراق به قدرت نرسیدند و نظامی همچون جمهوری اسلامی ایران در عراق شکل نگیرد، به جنگ اول خلیج فارس پایان داد و از عراق خارج شد. صدام که از درگیری با آمریکا رها شده بود، اقدام به سرکوب گسترده شیعیان عراق کرد.
در این زمان (16 فروردین سال 70)، رهبر انقلاب اقدام به اقامه نماز جمعه کردند و با اشاره به حوادث جاری در کشور عراق، فرمودند: «آن چیزی که امروز در عراق اتفاق میافتد، برای من بیسابقه است و نظیر آن را در جایی سراغ ندارم. اگر هم وجود داشته است، من اطلاعی ندارم... رژیمی به جان ملت خودش افتاده و بیدریغ میکشد! در خیابانها تانک وارد میشود - آنطوری که نقل کردند - مردم رهگذر را بیمحابا از دم تیر و تیربار و رگبار مسلسلها میگذراند.»
ایشان در ادامه سخنان خود خطاب به ملت عراق فرمودند: «ملت عراق باید بدانند که این لحظه، لحظهی حساسی است. اگر بایستند، آقایی نصیب آنها خواهد شد و عزیز خواهند گردید... اگر این رژیم بر مردمش مسلط بشود - العیاذ باللَّه - از مردمش انتقام سختی خواهد گرفت.»
ایشان در این نمازجمعه نیز در پایان خطبه دوم خود به زبان عربی در مورد اتفاقات رخ داده با مردم عراق و امت اسلامی سخن گفتند.
** پاسخ به طرح مذاکره ایران با آمریکا
پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات، موضوع گفتگوی مستقیم با آمریکا از سوی برخی گروههای سیاسی و روزنامههای زنجیرهای مطرح شد که رهبر انقلاب در چندین سخنرانی از جمله خطبههای نمازجمعه روز 26 دی ماه سال 76 به این موضوع پرداختند.
یکی دو هفته پیش از برگزاری آن نمازجمعه، موضوع ارتباط ایران با آمریکا در رسانههای زنجیرهای مطرح و همه توجهات را به خود جلب کرده بود. رهبر انقلاب در این خصوص فرمودند: «البته این موج تبلیغاتی، عمدتاً از طرف دستگاههای تبلیغاتی خارج از کشور است؛ منتها در داخل هم انعکاس دارد... ما نباید اجازه بدهیم که دشمن نسبت به کشور ایران و ملت و مسؤولان آن، هر کاری که میخواهد، در زمینه تبلیغات بکند و ما همینطور سکوت کنیم! اینکه نمیشود. لازم است اهداف و مقاصد دشمن شناخته شود.»
ایشان همچنین عنوان کردند: «در طول این نوزده سالی که از انقلاب میگذرد، هم حکومت آمریکا، هم مطبوعات آمریکا و هم رسانهها و تلویزیونها و رادیوهای آمریکا، تا آنجایی که توانستند، به ملت ایران ضربه زدند، خنجر از پشت زدند، اهانت روا داشتند، خیانت کردند و دروغ پرداختند. در هشت سال جنگی که ما داشتیم و در قضایای اقتصادی، یکجا اینها به نفع ما کار نکردند؛ حال هم از همان قبیل است.»
رهبر انقلاب در این خطبه هدف از طرح این موضوع را اینگونه بیان کردند: «هدف، چند چیز است: یکی اینکه اینها میخواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر اینکه میدانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی امریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار میگذاشتند و متّحد میشدند. مقابله با امریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها میخواهند با این جنجالها، همین وسیله وحدت را، به وسیله اختلاف تبدیل کنند.
هدف دوم این است که میخواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با امریکا - قضیهای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشتترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند. تا حدّی که در نماز جمعه میشود حرف زد، خواهم گفت که دلایل منطقی آن چیست. میخواهند قبح این را از بین ببرند؛ مثل کاری که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند.
هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است... برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی که از روز اوّل به دلایل روشنی در مقابل آمریکا ایستاد و تسلیم امریکا نشد و گفت که با آمریکا مذاکره نمیکنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره میکنیم.»
** چند نکته در خصوص قتلهای زنجیرهای
وقوع قتلهای زنجیرهای در سال 77، فضای افکار عمومی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد. به گونهای که رهبر انقلاب در نمازجمعه 18 دی ماه سال 77 به این موضوع اشاره کردند و فرمودند: «این قتلهایی که اتّفاق افتاد، حوادثی بسیار بد، زشت، نفرتآور و حقیقتاً در خور محکوم کردن بود. کسانی که اینها را محکوم کردند، بجا محکوم کردند. اینها علاوه بر اینکه قتل بود، جنایت بود؛ با روشهای بد و غیرقانونی بود.
نکته دوم این است که من باید از وزارت اطّلاعات - از مدیران وزارت، از وزیر و معاونان و مسؤولان، از هیأت سه نفرهای که رئیس جمهور برای پیگیری این حادثه معیّن کردند - تشکّر کنم. اینها واقعاً زحمت کشیدند و حقیقتاً این روزها تجربه سختی را از سر گذراندند. این شوخی نیست. انسان یک نقطه ضعفی را در پیکره خودش احساس کند، صادقانه آن را با مردم در میان بگذارد و بگوید اینجایم این اشکال را دارد، این ضعف را دارد.
... به نظر ما، این رشته هنوز سرِ درازتر از این دارد. با توجّه به تجربه خودم در زمینههای گوناگونِ اداره کشور در طول این بیست سال و آشنایی با جریانهای سیاسی داخلی و خارجی، من نمیتوانم باور و قبول کنم که این قتلهایی که اتّفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی ممکن نیست. این قتلها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطّلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصّب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطّلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتلهایی بزنند.
این افرادی که کشته شدند، بعضیها را ما از نزدیک میشناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرفها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمنکُشی است، دشمنان خودش را میکُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنههای سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بیخطر و بیضرر.»
** واکاوی اشتباهات دشمن در فتنه 78
تابستان سال 78، تابستان داغی برای ایران بود. فتنه آن سال که از سوی بیگانگان و دشمنان خارجی هدایت میشد، هدفش براندازی نظام جمهوری اسلامی بود.
رهبر انقلاب هشتم مرداد ماه همان سال در خطبههای نمازجمعه فرمودند: «از مدّتی پیش احساس میشد که مراکز عمده دشمنی با ملت ما، در انتظار حوادثی در ایران هستند... در طول این یک سال، یا یک سال و نیمِ اخیر، قضایایی اتّفاق افتاد که یک انسان هوشمند و اهل فکر وقتی به این قضایا مینگرد، باور نمیکند که این قضایا با هم بیارتباط باشد.»
ایشان همچنین عنوان کردند: «غتشاشات روز دوشنبه و سهشنبه آن هفته - روز
بیستویکم و بیستودوم تیرماه که عدّهای به خیابانها آمدند و آتش زدند و
دکانها را شکستند و بانکها را دستبرد زدند و تخریب کردند - اگر به وسیله
دستها و پنجههای قوىِ نظام اسلامی مهار نمیشد و مردم آن حرکت عظیم را
انجام نمیدادند و متوقّف نمیکردند، شما ببینید در طول سال در کشور چه
اتّفاق میافتاد! هر چند روز یکبار، در تهران، در فلان خیابان، در فلان
گوشه، در فلان محلّه، یا در فلان شهرستان، از این حوادث باید اتّفاق
میافتاد. مردم در دکانشان، در ادارهشان، در منزلشان و بچهها داخل
مدرسهشان نشستهاند، باید مرتّب از این حوادث پیش میآمد؛ امنیت مردم مختل
میشد و مردم به ستوه میآمدند. هدف و برنامه این بود.
این که من روز دوشنبه آن هفته به ملت ایران عرض کردم هدف اینها «امنیت
ملی» است، آن روز هنوز آتشسوزیها شروع نشده بود. آن روز که من آن صحبت را
کردم، هنوز اغتشاش خیابانی شروع نشده بود و این تخریبها و آتشسوزیها را
راه نینداخته بودند؛ اما معلوم بود که هدف، از بین بردن «امنیت کشور» است.
یعنی مردم اگر بچهشان از خانه بیرون میآید تا به مدرسه برود، خاطرجمع
نباشند که به مدرسه خواهد رسید؛ جوانشان را اگر به دانشگاه تهران یا
دانشگاه فلان شهرستان فرستادند، خاطرجمع نباشند که هفته دیگر نامهاش خواهد
آمد؛ از محل کسبشان، از محل کارشان، از محل زندگیشان، سلب امنیت و آرامش
شود برنامه این بود. منتظر یک جرقّه بودند که این قضایا به راه بیفتد.
جرقّه چه بود؟ حادثه بسیار تلخ کوی دانشگاه.
اوّلین محاسبه غلطشان، محاسبه غلط درباره ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است. نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که امریکاییها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند.
... اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبه دانشجویان ما بود... دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانوادهاند... شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههای دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاههای دانشگاهها انجام میدهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما!؟
اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال میکردند همان شایعاتی را که پخش کردهاند، محقّق خواهد شد... اشتباه چهارمشان محاسبه جناحهای داخلىِ سیاسی بود... اشتباه پنجم آنها این بود که نسبت به نیروهایی هم که برایشان کار میکردند، اشتباه کردند! اشتباه ششم آنها درباره دستگاههای عمل کننده بود. خیال نمیکردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخشهای مختلف را به عهده دارند، بتوانند اینطور مقتدرانه وارد شوند.»
** تهاجم فرهنگی و واکنش به یک اهانت
سالهای 77 و 78 کشور شاهد اتفاقات ساختارشکنانه بسیاری بود. رهبر انقلاب در خطبه دوم نمازجمعه روز نهم مهر ماه سال 78 در واکنش به اهانت به ساحت حضرت ولی عصر (عج) فرمودند: «این مطلب که در نشریهای به امام عصر ارواحنافداه اهانت شود، بنده را در مقابل ولىّعصر خجالت زده کرد؛ بنده شرم زده شدم... در کشور امام زمان و در میان مردمی که عشّاق ولىّعصر ارواحنا فداه هستند، چنین پدیدهای بسیار زشت و سنگین است. البته مردم، علمای اعلام و مسؤولان کشور، هر کدام به فراخور مسؤولیت و موقعیتی که داشتند، با این قضیه برخورد شایستهای کردند؛ اِعلام بیزاری و برائت نمودند. خیلی اوقات اتّفاق میافتد آن کسانیکه میخواهند مقدّسات را در چشم مردم بشکنند و از ذهن مردم بیرون کنند، از کارهای علیالظّاهر کوچکِ اینطوری شروع میکنند؛ برای اینکه عکسالعمل مردم را بسنجند. اگر علما و مسؤولان کشور، موضعگیری نمیکردند و اگر مردم ابراز نفرت و انزجار نمیکردند، احتمال داشت این قدمِ اوّل به قدم بعدی برسد و آن قدم بعدی از این فاحشتر باشد و به همین ترتیب پیش برود. اینجا غیرت دینی مردم حقیقتاً بجا و بموقع عکسالعمل نشان داد.
خیلیها در این قضایا بیطاقت میشوند و احساسات دینی آنها خود را به شکل بارزی نشان میدهد؛ همچنان که در سرتاسر کشور آن را ملاحظه کردید... این مردم به اسلام پایبندند. این مردم به عشق اهل بیت پایبندند. این مردم با این همه فداکاریهایی که در راه اسلام کردند، اجازه نخواهند داد در این کشور کسانی بخواهند با ابزارهای فرهنگی و در میدان فرهنگی، اینطور بهصراحت با اسلام مبارزه کنند.»
** اقامه هزارمین نمازجمعه به امامت رهبری
روز هشتم آبان ماه سال 78، هزارمین نمازجمعه تهران به امامت رهبر انقلاب اقامه شد. آیتالله خامنهای نمازهای جمعه در ایران را از لحاظ کمی و کیفی، در دنیای اسلامی بینظیر دانستند.
ایشان همچنین فرمودند: «دشمن از همان ابتدا با شناخت تأثیر نمازجمعه در آگاهی، وحدت و پایداری ملت ایران، نمازجمعه را از هر سو مورد هجوم قرار داد بگونهای که علاوه بر تبلیغات منفی مستمر، 5 تن از ائمه بسیار پارسا و آگاه جمعه، حضرات آیات: صدوقی، اشرفی اصفهانی، دستغیب، مدنی و قاضی در هجوم خونین دشمن و ایادی او، در محراب نمازجمعه به شهادت رسیدند و نمازجمعه تهران بارها هدف موشکباران، حملات هوایی و بمبگذاری قرار گرفت اما مردم در همه این هنگامهها، و در تمامی این 20 سال، در هر موقعیتی، همچون کوه ایستادند و نمازجمعه را حفظ کردند.»
رهبر انقلاب در خطبه دوم به برگزاری انتخابات مجلس خبرگان رهبری و سالروز شهادت حسین فهمیده اشاره کردند و در این خصوص سخنانی را بیان فرمودند.
** تاریخیترین نمازجمعه رهبر انقلاب
مهمترین و تاریخیترین نمازجمعه به امامت رهبر انقلاب در روز 29 خرداد سال 88 و چند روز پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری اقامه شد. جمعیت بسیاری زیادی در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف برای شنیدن سخنان رهبری شرکت کردند.
انتخابات ریاستجمهوری سال 88 در روز جمعه انتخابات پایان یافت و روز شنبه پس از انتخابات آغازگر اتفاقاتی در کشور بود که حدود 8 ماه فضای سیاسی، رسانهای و اجتماعی کشور را درگیر خود ساخت.
رهبر انقلاب در خطبههای این نمازجعه ضمن تقدیر از مردم ایران به دلیل مشارکت حداکثری در انتخابات، بر اهمیت حضور 40 میلیونی (85 درصدی) مردم در پای صندوقهای رای تاکید کردند.
ایشان در خصوص اقدامات دو نفر از کاندیداها که با اردوکشی خیابانی اصرار بر ابطال انتخابات داشتند، گفتند: «این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، وادار میکنند تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است.»
به یاد ماندنیترین بخش از سخنان رهبر انقلاب، بخش پایانی صحبت ایشان است که فرمودند: «یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه): ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همهی اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما توئی؛ صاحب این کشور توئی؛ صاحب این انقلاب توئی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما.»
** خطاب به ملتها در آغاز بیداری اسلامی
رهبر انقلاب چند روز پس از آغاز جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی از جمله تونس و مصر، روز 15 بهمن سال 89 به اقامه نمازجمعه پرداختند.
ایشان در خطبه دوم، جملاتی به زبان عربی خطاب به ملتهای اسلامی بیان کردند. ایشان فرمودند: «دههی فجر و بیستودوم بهمنِ امسال یک شور و حال دیگری دارد؛ زیرا مردم پس از سالها مجاهدتِ خود مشاهده میکنند که انعکاس صدای آنها، فریاد مظلومانه و قدرتمندانهی آنها امروز در مناطق دیگری از دنیای اسلام با قوّت و قدرت شنیده میشود.
امروز در کشور مصر دارد انعکاس صدای شما شنیده میشود. آن رئیس جمهور آمریکا که در دورهی انقلاب ما رئیس جمهور بود، همین چند روز پیش مصاحبه کرده، گفته این صداهائی که در مصر شنیده میشود، برای من آشناست! یعنی آنچه امروز در قاهره شنیده میشود، در تهرانِ آن روزهای ریاست جمهوری او شنیده میشد. اینها را دنیا دارد قضاوت میکند. لذا امسال دههی فجر ما مهم است، حساس است، پر شور و حال است. انشاءاللَّه راهپیمائی بیست و دوی بهمن به وسیلهی شما ملت عزیز بر همهی این افتخارات خواهد افزود.»
** آخرین نمازجمعه
آخرین نمازجمعه رهبری به 14 بهمن سال 90 بازمیگردد. رهبر انقلاب در این نمازجمعه به موضوعات مختلفی همچون بیداری اسلامی، اسلامگرایی، فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی اشاره کردند.
برجستهترین بخش سخنان رهبر انقلاب مبارزه با رژیم صهیونیستی بود. ایشان فرمودند: «حکام بحرین ادعا کردند که ایران در قضایای بحرین دخالت میکند. این دروغ است. نه، ما دخالت نمیکنیم. ما آنجائی که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.»
ایشان همچنین فرمودند: «اسرائیل رفتنی است، نباید بماند و نخواهد ماند. شروع انحراف در نهضتهای کنونی، تن دادن به بقاء رژیم صهیونیستی است و ادامهی مذاکرات سازش و تسلیم که رژیمهای ساقط شده آن را پایهگذاری کردند.»