وی مینویسد سردار سلیمانی «نماد قدرت، پرستیژ و نفوذ ایران بود» بنابر این آمریکا که موضع سیاسی بالاتر را از دست داده، «هزینه وحشتناکی» خواهد پرداخت که مشخص نیست چگونه و در کجاها پرداخت خواهد شد.
شهدای ایران: دنیل بایمن استاد دانشگاه جرج تاون و کارشناس ارشد بروکینگز در امور خاورمیانه و مبارزه با تروریسم طی یادداشتی در پایگاه تحلیلی واکس اعلام کرد «کشتن سردار ایرانی قاسم سلیمانی بازی در خاورمیانه را تغییر میدهد».
بایمن در این یادداشت اقدام آمریکا را «به هم زدن روابط با عراق و ایران» دانست که «طبیعتاً جایگاه ایالات متحده را در کل غرب آسیا تحت تأثیر قرار میدهد» و این جدا از «واکنش احتمالاً بزرگ» از سوی ایران و حامیان آن است.
وی که دیدگاههای تندروانهای علیه فعالیتهای ایران در منطقه دارد و بخشی از کشتهشدن نیروهای آمریکایی را ناشی از آن میداند، اجباراً اذعان کرد سردار سلیمانی نقشی کلیدی در تقویت نفوذ نیروهای نظامی ایران در منطقه داشته که سپاه پاسداران را به بازیگر عمده ایران در برخی کشورهای منطقه تبدیل کرده است. بایمن قراردادن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی در آوریل سال جاری را که اقدامی «غیرمعمول» از سوی دولت آمریکا نامیده، تلویحاً به همین نفوذ نسبت میدهد.
ایده کلی در این یادداشت آن است که ترامپ دست به اقدامی زده که واکنش ایران را غیرقابل پیشبینی اما سخت و شدید میکند زیرا عملاً بازیگر حریف خود را حذف کرده و حالا مشخص نیست چه کسی و با چه مأموریتی جایگزین وی میشود.
واکنش «جدی و غیرقابل پیشبینی» ایران
وی مینویسد سردار سلیمانی «نماد قدرت، پرستیژ و نفوذ ایران بود» بنابر این پاسخ ایران «جدی و غیرقابل پیش بینی» خواهد بود. آمریکا «هزینه وحشتناکی» خواهد پرداخت که مشخص نیست چگونه و در کجاها پرداخت خواهد شد زیرا این کشور «زمین های مختلفی برای حمله به ایالات متحده» در اختیار دارد.
از آنجا که حمله به سردار سلیمانی در عراق رخ داده و به گفته بایمن ایرانیان از زمان سقوط صدام تا کنون در عراق فعالیت میکنند، اکنون محتملترین موقعیت برای ضربهزدن از سوی ایران به آمریکا همان عراق است. به نظر او اکنون ایران میتواند آشکارا برای خارجکردن آمریکاییان از عراق فعالیت کند و این در حالی است که شهادت ابومهدی المهندس خشم نیروهای نظامی متمایل به ایران در عراق را نیز به جوش آورده است.
وی به حمله حزبالله به سفارت آمریکا در بیروت در سال ۱۹۸۳ اشاره میکند و مینویسد اکنون نیز آمریکا باید آماده حمله به سفارتخانههایش در منطقه باشد هر چند به نظر او ایران حملاتش را به گونهای انجام میدهد که از کنترل خارج نشده و به آمریکا اجازه آغاز یک جنگ تمام عیار را ندهد.
تقویت موضع سیاسی ایران
استاد دانشگاه جرج تاون مینویسد اکنون فشارها برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق افزایش مییابد و این در حالی است که بسیاری از سیاستمداران عراقی نیز با این رویکرد ایران موافقت میکنند ولی آمریکا چنین طرفدارانی ندارد. بنابر این دست بالا از نظر سیاسی با ایران است. حتی در داخل ایران نیز به نظر او فضایی که در مورد تشدید ناکامیهای اقتصادی ایجاد شده بود و به نفع آمریکا بود، تا مدتی رخت خواهد بست.
وی هشدار میدهد آمریکا اگر بدون حمایت از سوی متحدانش بماند، در این فشار سیاسی کم خواهد آورد و این موجب تضعیف بازدارندگی نظامی آن نیز خواهد شد. بایمن ابراز تأسف میکند که آمریکا در سالیان اخیر متحدانی که بتواند اکنون روی کمک آنها حساب کند را از خود رانده است، هم در اروپا و هم در منطقه: «اکنون مشخص نیست که متحدان زیر پرچم واشینگتن حرکت کنند و حتی اگر هم چنین کنند تا آخر این قضیه کنار واشینگتن نخواهند ماند» به ویژه از این نظر که ممکن است آماج حمله ایران قرار گیرند.
خروج از منطقه؟
بایمن تداوم این وضعیت تنشآمیز را موجب تقویت احتمال خروج آمریکا از منطقه میداند. وی مینویسد ترامپ تمایلش به خروج را بیان کرده و علناً گفته است «بگذارید کس دیگری در این صحراهای خون بجنگد. ارتش ما پلیس جهان نیست». بنابر این ممکن است وجود خطر حمله ایران را بهانهای برای خروج آبرومندانه نیروهای نظامیاش قرار دهد.
به بیان دیگر آمریکا در یک دوراهی قرار گرفته که هنوز انتخاب نکرده است: ماندن در خاورمیانه و استقرار محدود نظامی در عراق، سوریه و افغانستان با وجود تنشها یا خروج از آن به دلیل تهدیدهای ایران هر چند نفودش را به نفع ایران خواهد کاست. اینکه واشینگتن «بدون خونریزی به قدرت بیشتری دست یابد» به برنامهریزیهایی که از قبل برای سناریوهای متفاوت داشته و همچنین توان ترامپ برای همراهکردن و نگهداشتن متحدان بستگی دارد و «چون سیاست ترامپ در خاورمیانه خلاف اینها را ثبات کرده» پس بعید است اینگونه پیش برود.
بایمن در این یادداشت اقدام آمریکا را «به هم زدن روابط با عراق و ایران» دانست که «طبیعتاً جایگاه ایالات متحده را در کل غرب آسیا تحت تأثیر قرار میدهد» و این جدا از «واکنش احتمالاً بزرگ» از سوی ایران و حامیان آن است.
وی که دیدگاههای تندروانهای علیه فعالیتهای ایران در منطقه دارد و بخشی از کشتهشدن نیروهای آمریکایی را ناشی از آن میداند، اجباراً اذعان کرد سردار سلیمانی نقشی کلیدی در تقویت نفوذ نیروهای نظامی ایران در منطقه داشته که سپاه پاسداران را به بازیگر عمده ایران در برخی کشورهای منطقه تبدیل کرده است. بایمن قراردادن نام سپاه در فهرست گروههای تروریستی در آوریل سال جاری را که اقدامی «غیرمعمول» از سوی دولت آمریکا نامیده، تلویحاً به همین نفوذ نسبت میدهد.
ایده کلی در این یادداشت آن است که ترامپ دست به اقدامی زده که واکنش ایران را غیرقابل پیشبینی اما سخت و شدید میکند زیرا عملاً بازیگر حریف خود را حذف کرده و حالا مشخص نیست چه کسی و با چه مأموریتی جایگزین وی میشود.
واکنش «جدی و غیرقابل پیشبینی» ایران
وی مینویسد سردار سلیمانی «نماد قدرت، پرستیژ و نفوذ ایران بود» بنابر این پاسخ ایران «جدی و غیرقابل پیش بینی» خواهد بود. آمریکا «هزینه وحشتناکی» خواهد پرداخت که مشخص نیست چگونه و در کجاها پرداخت خواهد شد زیرا این کشور «زمین های مختلفی برای حمله به ایالات متحده» در اختیار دارد.
از آنجا که حمله به سردار سلیمانی در عراق رخ داده و به گفته بایمن ایرانیان از زمان سقوط صدام تا کنون در عراق فعالیت میکنند، اکنون محتملترین موقعیت برای ضربهزدن از سوی ایران به آمریکا همان عراق است. به نظر او اکنون ایران میتواند آشکارا برای خارجکردن آمریکاییان از عراق فعالیت کند و این در حالی است که شهادت ابومهدی المهندس خشم نیروهای نظامی متمایل به ایران در عراق را نیز به جوش آورده است.
وی به حمله حزبالله به سفارت آمریکا در بیروت در سال ۱۹۸۳ اشاره میکند و مینویسد اکنون نیز آمریکا باید آماده حمله به سفارتخانههایش در منطقه باشد هر چند به نظر او ایران حملاتش را به گونهای انجام میدهد که از کنترل خارج نشده و به آمریکا اجازه آغاز یک جنگ تمام عیار را ندهد.
تقویت موضع سیاسی ایران
استاد دانشگاه جرج تاون مینویسد اکنون فشارها برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق افزایش مییابد و این در حالی است که بسیاری از سیاستمداران عراقی نیز با این رویکرد ایران موافقت میکنند ولی آمریکا چنین طرفدارانی ندارد. بنابر این دست بالا از نظر سیاسی با ایران است. حتی در داخل ایران نیز به نظر او فضایی که در مورد تشدید ناکامیهای اقتصادی ایجاد شده بود و به نفع آمریکا بود، تا مدتی رخت خواهد بست.
وی هشدار میدهد آمریکا اگر بدون حمایت از سوی متحدانش بماند، در این فشار سیاسی کم خواهد آورد و این موجب تضعیف بازدارندگی نظامی آن نیز خواهد شد. بایمن ابراز تأسف میکند که آمریکا در سالیان اخیر متحدانی که بتواند اکنون روی کمک آنها حساب کند را از خود رانده است، هم در اروپا و هم در منطقه: «اکنون مشخص نیست که متحدان زیر پرچم واشینگتن حرکت کنند و حتی اگر هم چنین کنند تا آخر این قضیه کنار واشینگتن نخواهند ماند» به ویژه از این نظر که ممکن است آماج حمله ایران قرار گیرند.
خروج از منطقه؟
بایمن تداوم این وضعیت تنشآمیز را موجب تقویت احتمال خروج آمریکا از منطقه میداند. وی مینویسد ترامپ تمایلش به خروج را بیان کرده و علناً گفته است «بگذارید کس دیگری در این صحراهای خون بجنگد. ارتش ما پلیس جهان نیست». بنابر این ممکن است وجود خطر حمله ایران را بهانهای برای خروج آبرومندانه نیروهای نظامیاش قرار دهد.
به بیان دیگر آمریکا در یک دوراهی قرار گرفته که هنوز انتخاب نکرده است: ماندن در خاورمیانه و استقرار محدود نظامی در عراق، سوریه و افغانستان با وجود تنشها یا خروج از آن به دلیل تهدیدهای ایران هر چند نفودش را به نفع ایران خواهد کاست. اینکه واشینگتن «بدون خونریزی به قدرت بیشتری دست یابد» به برنامهریزیهایی که از قبل برای سناریوهای متفاوت داشته و همچنین توان ترامپ برای همراهکردن و نگهداشتن متحدان بستگی دارد و «چون سیاست ترامپ در خاورمیانه خلاف اینها را ثبات کرده» پس بعید است اینگونه پیش برود.
اقدام جمهوری اسلامی ایران، انتقامجویانه خواهد بود و آغازگر جنگ نخواهیم.
نظام قطعا پاسخ دندانشکنی به اقدام جنایتکارانه آمریکاییها در به شهادت سپهبد قاسم سلیمانی خواهد داد.
جمهوری اسلامی ایران حق پاسخ به این اقدام جنایتکارانه رژیم تروریست آمریکا را برای خود محفوظ میداند و در پاسخ ما به اقدام جنایتکارانه آمریکاییها در به شهادت رساندن شهید قاسم سلیمانی باید کوبنده و دندانشکن باشد، اما اینکه پاسخ چه موقع، با چه کیفیت، حجم، وسعت و در چه زمان و مکانی باشد، تدبیر کلان نظام است و با تدابیر شورای عالی امنیت ملی خواهد بود.موقعیت مناسب، پاسخ قاطعی به آن خواهد داد.
به طور قطع، اقدام جمهوری اسلامی ایران، انتقامجویانه خواهد بود و بسیار دقیق، مدبرانه و کوبنده پاسخ آنها را خواهیم داد و در شرایطی خواهد بود که بیشترین منافع را برای ملت ایران و بیشترین خسارت و آسیب را برای دشمنانمان در پی داشته باشد.
هدف ما صرفا انتقام است و قصد جنگ نداریم، ما هیچ وقت شروعکننده جنگی نیستیم، بلکه پاسخ را متناسب با جنایت دشمن میدهیم، لذا ما هیچوقت آغازکننده جنگ نبوده و هیچ علاقهای به جنگی نیز نداریم.
حتی معتقدیم اگر پاسخ درخور و شایسته به این اقدام آنها داده نشود، دشمن گساختر شده و فضا را برای جنگ و تعدی مهیا میداند، بنابراین پاسخ آنها به نحو کوبنده خواهد بود تا از بروز جنگ جلوگیری شود.
آمریکا و متحدانش با آتش بازی کردند و میکنند.
1- نابودی همه 35 پایگاه نظامی امریکا در منطقه غرب آسیا
2- نابودی کامل صهیونیست
3- سرنگونی دولت ترامپ