"جوک سال سیاست ایران"
ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک یادداشت در شماره اخیر نشریه صدا که با عنوان "ورود منفعلانه به انتخابات از عدم مشارکت بدتر است" نوشته است: پس از حوادث دیماه 96 و آبان 98 اصلاحطلبان با چالشهای جدی مواجه شدند و به نوعی از تحولات خیابانی عقب ماندند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ ابراهیم اصغرزاده، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک یادداشت در شماره اخیر نشریه صدا که با عنوان "ورود منفعلانه به انتخابات از عدم مشارکت بدتر است" نوشته است: پس از حوادث دیماه 96 و آبان 98 اصلاحطلبان با چالشهای جدی مواجه شدند و به نوعی از تحولات خیابانی عقب ماندند.
او در بخش دیگری از این یادداشت میگوید: در حال حاضر بخشهایی از جامعه به ویژه اقلیتها و اقوام و گروههای مختلف تهیدست مجبور هستند به طبقه متوسط یا اصلاحطلبان تمسک جویند و از میان آنها برای خود نماینده انتخاب کنند. وقتی هم نمایندگانی از طبقه متوسط و اصلاحطلبان به مجلس میروند مشخص نیست که صدای این گروههای حذف شده یا نادیده گرفته شده باشند. و به همین دلیل هم چنین حسّی به وجود آمده است که مجلس به فکر مردم نیست.
اصغرزاده در جملات دیگری از مقاله مذکور همچنین نوشته است: به خاطر رفتارهای اصلاحطلبان و اصولگرایان نوعی نفرت نسبت به سیاست در آن (جامعه ایرانی) انباشت شده است و مستعد این است که در یک فرصت اعتراضات به سطح آمده و شاهد آن در خیابان باشیم. بارها گفتهآیم جامعهای که تحقیر شده است آبستن حوادث است.
*ما قضاوت درباره طنز سال اصغرزاده مبنی بر اینکه "اصلاحطلبان نماینده تهیدستان هستند" را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم و از باب تنویر افکار عمومی چند نکته را نیز درباره اظهارات فوقالذکر ارائه میکنیم:
یکم_ اشرافیت فکری و ژنتیک مرفهپرست اصلاحطلبان، حقیقتی است که توسط یکان یکان رجال چپ نیز مورد بیان قرار گرفته و مشخص نیست اصغرزاده چطور این اعترافات را نشنیده است.
ایشان باید بداند که جملاتی مثل مردم ایران در ذات خود مستبد هستند، مردم لشکر قابلمهبدستها هستند که برای مرگ موش و جارو صف میبندند، اردوگاه رأی اصلاحطلبان در میان قشر متوسط به بالاست، محرومان باید زیر چرخهای توسعه له شوند و... را تماما رجال جریان اصلاحات بیان کردهاند و مشخص نیست اصغرزاده چگونه توانسته است علیرغم این سابقه تاریخی مدعای نمایندگی قشر ضعیف و تهیدستان جامعه را داشته باشد؟!
دوم_ اصلاحطلبان از "تحولات خیابان" عقب نماندهاند و اتفاقا خود مسببالاسباب داغ شدن خیابان هستند.
آنها با حضور مداوم طی 10 سال گذشته در اتاق کنترل از راه دور فتنه و دادن آدرس خیابان به مردم در اِزای تمام مشکلات؛ پیشقراولان خوبی برای "سیاست خیابانی" بودهاند.
البته تقلّای اصغرزاده برای رهاندن خود و دوستانش از برخورد امنیتی در قبال اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 که تماما با سیاهنمایی و آدرسدهی رجال ستاد اصلاحات صورت گرفته قابل درک است.
و سوم_ ما هم با آقای اصغرزاده موافقیم که نفرت و تحقیر نطفه حادثه میافکند!
اما نکته اینجاست که نطفهگذاران این نفرت و تحقیر در فضای روانی چه کسانی هستند؟
ما به مردم شریف ایران عرض میکنیم که این افراد همان کسانی هستند که رخ در رخ مردم ایستادند و به آنها گفتند لشکر قابلمه بدستها که صف بستن جزو ذاتشان است، همان کسانی که گفتند نظام اسلامی هم مثل رژیم شاهنشاهی مردم را تحقیر میکند[7] و همان کسانی که با "تَکرار میکنم" یک دولت، یک مجلس و یک شورای شهر کمکار و ناکارآمد را در دامن رأی مردم گذاشتند که تنها دولتش در یک اقدام خیلی ساده بازار قیمتها را به حال خود رها کرده و معتقد است نظارت بر بازار اقدامیست غلط و حتی ناممکن!
با خوانش دقیقتر این کدها بهتر مشخص میشود که چه کسانی ملتمس به خیابان کشاندن مردم هستند و سالهاست که در اتاق کنترل از راه دور فتنه اقتصادی به انتظار روز حادثه نشستهاند؟
او در بخش دیگری از این یادداشت میگوید: در حال حاضر بخشهایی از جامعه به ویژه اقلیتها و اقوام و گروههای مختلف تهیدست مجبور هستند به طبقه متوسط یا اصلاحطلبان تمسک جویند و از میان آنها برای خود نماینده انتخاب کنند. وقتی هم نمایندگانی از طبقه متوسط و اصلاحطلبان به مجلس میروند مشخص نیست که صدای این گروههای حذف شده یا نادیده گرفته شده باشند. و به همین دلیل هم چنین حسّی به وجود آمده است که مجلس به فکر مردم نیست.
اصغرزاده در جملات دیگری از مقاله مذکور همچنین نوشته است: به خاطر رفتارهای اصلاحطلبان و اصولگرایان نوعی نفرت نسبت به سیاست در آن (جامعه ایرانی) انباشت شده است و مستعد این است که در یک فرصت اعتراضات به سطح آمده و شاهد آن در خیابان باشیم. بارها گفتهآیم جامعهای که تحقیر شده است آبستن حوادث است.
*ما قضاوت درباره طنز سال اصغرزاده مبنی بر اینکه "اصلاحطلبان نماینده تهیدستان هستند" را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم و از باب تنویر افکار عمومی چند نکته را نیز درباره اظهارات فوقالذکر ارائه میکنیم:
یکم_ اشرافیت فکری و ژنتیک مرفهپرست اصلاحطلبان، حقیقتی است که توسط یکان یکان رجال چپ نیز مورد بیان قرار گرفته و مشخص نیست اصغرزاده چطور این اعترافات را نشنیده است.
ایشان باید بداند که جملاتی مثل مردم ایران در ذات خود مستبد هستند، مردم لشکر قابلمهبدستها هستند که برای مرگ موش و جارو صف میبندند، اردوگاه رأی اصلاحطلبان در میان قشر متوسط به بالاست، محرومان باید زیر چرخهای توسعه له شوند و... را تماما رجال جریان اصلاحات بیان کردهاند و مشخص نیست اصغرزاده چگونه توانسته است علیرغم این سابقه تاریخی مدعای نمایندگی قشر ضعیف و تهیدستان جامعه را داشته باشد؟!
دوم_ اصلاحطلبان از "تحولات خیابان" عقب نماندهاند و اتفاقا خود مسببالاسباب داغ شدن خیابان هستند.
آنها با حضور مداوم طی 10 سال گذشته در اتاق کنترل از راه دور فتنه و دادن آدرس خیابان به مردم در اِزای تمام مشکلات؛ پیشقراولان خوبی برای "سیاست خیابانی" بودهاند.
البته تقلّای اصغرزاده برای رهاندن خود و دوستانش از برخورد امنیتی در قبال اغتشاشات دیماه 96 و آبان 98 که تماما با سیاهنمایی و آدرسدهی رجال ستاد اصلاحات صورت گرفته قابل درک است.
و سوم_ ما هم با آقای اصغرزاده موافقیم که نفرت و تحقیر نطفه حادثه میافکند!
اما نکته اینجاست که نطفهگذاران این نفرت و تحقیر در فضای روانی چه کسانی هستند؟
ما به مردم شریف ایران عرض میکنیم که این افراد همان کسانی هستند که رخ در رخ مردم ایستادند و به آنها گفتند لشکر قابلمه بدستها که صف بستن جزو ذاتشان است، همان کسانی که گفتند نظام اسلامی هم مثل رژیم شاهنشاهی مردم را تحقیر میکند[7] و همان کسانی که با "تَکرار میکنم" یک دولت، یک مجلس و یک شورای شهر کمکار و ناکارآمد را در دامن رأی مردم گذاشتند که تنها دولتش در یک اقدام خیلی ساده بازار قیمتها را به حال خود رها کرده و معتقد است نظارت بر بازار اقدامیست غلط و حتی ناممکن!
با خوانش دقیقتر این کدها بهتر مشخص میشود که چه کسانی ملتمس به خیابان کشاندن مردم هستند و سالهاست که در اتاق کنترل از راه دور فتنه اقتصادی به انتظار روز حادثه نشستهاند؟