مذاکرات باید بر غنی سازی 20 درصد استوار باشد.اصلی ترین سوال این است که هدف ایران از غنی سازی 20 درصد چیست؟ من فکر می کنم که ما می توانیم به سرعت سفارت های دو کشور را هم باز کنیم. ما به هیچ پیشرفتی در مواجهه با ایران دست نخواهیم یافت مگر آنکه غرب احترام خود را به ایران اثبات کند.این جملات و مواضع را جک استراو که پیش از این یکی از افراد مذاکره کننده هستهای بابران بوده بیان کرده است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ دومین دور از مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 در دولت یازدهم به سکانداری حسن روحانی و حضور محمدجواد ظریف در قامت وزیر امور خارجه روزهای 16 و 17 آبان در ژنو برگزار می شود. در شرایطی که مذاکرات هسته ای ایران در دولت جدید از شورای عالی امنیت ملی گرفته و به وزارتخارجه سپرده شده است به نظر می رسد که فضای مثبت قابل توجهی دو طرف را به رسیدن به توافق در بازه زمانی مشخص امیدوار کرده است.
در نخستین دور از این نشست که روزهای 23 و 24 مهر برگزار شد دو طرف برای نخستین بار بیانیه مشترک صادر کرده و البته تأکید کردند که مفاد این مذاکرات محرمانه خواهد بود. همزمان با نزدیک شدن به دور دوم این نشست ها در اواخر هفته جاری به سراغ جک استراو وزیر امور خارجه اسبق بریتانیا و یکی از اعضای حاضر در نخستین دوره های مذاکرات میان تهران و غرب در فاصله سالهای 2003 و 2005 رفتیم. جک استرا که در حال حاضر از اعضای حزب کارگر در پارلمان بریتانیا است و به نوعی به اپوزیسیون این کشور تعلق دارد از نخستین روزهای روی کارآمدن حسن روحانی در همه گفتگوهای انجام گرفته بر لزوم اطمینان غرب به دولت جدید ایران و کارآمدی تیم جدید در مذاکرات هسته ای تاکید داشته است.
وی در فاصله سالهای 1997 تا 2010 در دولت های تونی بلر و گوردون براوون به شکل مداوم در کابینه حضور داشته و همواره در مواجهه با دولت های متفاوت ایران تاکید کرده که غرب باید با توجه به سابقه فرهنگی ایران با این کشور از در احترام وارد شود.
وی جایی در کتاب خاطرات خود با ابراز تاسف از فرصت های از دست رفته غرب در مذاکره با ایران تأکید می کند که اگر غربی ها در آن زمان با تیم هسته ای به ریاست حسن روحانی کنار امده بودند این پرونده در 8 سال گذشته و در جریان دولت های نهم و دهم با پیچیدگی های جدید روبه رو نشده بود.وی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که عنی سازی 20 درصد اصلی ترین عامل اختلاف میان ایران و 1+5 در مذاکرات هسته ای است و این در حالی است که مقام های ایرانی از جمله سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز غنی سازی 20 درصد را خط قرمزی می دانند که بر سر آن مصالحه نمی کنند.آنچه در زیر می خوانید متن گفتگوی کوتاهی است که دیپلماسی ایرانی با وی داشته است.
-شما در سال 2003 میلادی مبتکر طرح مذاکره با ایران بر سر برنامه هسته ای آن به همراه فرانسه و آلمان بودید. اکنون پس از گذشت 10 سال از آغاز این مذاکرات ما شاهد افزوده شدن بر تعداد اعضای حاضر در مذاکره بوده ایم. گمان نمی کنید که حضور این میزان عضو در پای میز مذاکرات رسیدن به تعامل را سخت تر کرده است ؟
به نظر من حضور 5 کشور به اضافه آلمان در ترکیب تیم مذاکره کننده ضروری و منطقی است. بله این درست است که سه کشور مذاکرات را آغاز کردند اما از آنجا که آمریکایی ها باید در خصوص برخی امتیازهایی که ما می دهیم ضمانت اجرایی دهند باید همه ما در پای میز مذاکره حضور داشته باشیم. بنابراین به گمان من حضور امریکایی ها در اتاق مذاکره در شرایطی که به دنبال لغو تحریم های سازمان ملل و پایان دادن به تحریم های شورای امنیت هستیم ، ضروری است .
-آیا فکر می کنید که سیاست های ایران در تعقیب هرگونه برنامه تسلیحاتی هسته ای و فتوای رهبر ایران در حرام دانستن استفاده از این تسلیحات می تواند ضمانت قابل توجهی به غرب در این خصوص باشد؟
بیانیه ها و فتوای رهبر ایران و انکار مداوم تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای از سوی رئیس جمهور این کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است اما این سخنان به تنهایی برای پایان دادن به اختلاف های میان ایران و جامعه جهانی بر سر برنامه هسته ای تهران کافی نیست. دلیل این مسأله هم در دو امر نهفته است؛ یکی از این دلایل با کمال تأسف این است که ایران سابقه عدم شفافیت و صداقت کامل با آژانس بین المللی انرژی هسته ای را در پرونده خود دارد؟ قطعا این سابقه یکی از دلایل تحریم هایی است که بر تهران اعمال شده است. دلیل دوم هم اصرار تهران بر غنی سازی 20 درصدی اورانیوم است. اکنون اصلی ترین سوال این است که ایران چرا به اورانیوم با این میزان خلوص نیاز دارد؟ این میزان اورانیوم غنی سازی شده به گمان من در فعالیت های صلح آمیز هسته ای کارآیی چندانی ندارد. بنابراین این دو مساله دو فاکتوری است که بر پیچیدگی اوضاع افزوده است . قطعاً این حقیقت که ایران با در اختیار داشتن این میزان از اورانیوم عنی سازی شده 20 درصد از دستیابی به تسلیحات هسته ای اجتناب می ورزد خود کمک بزرگی است .
-در تاریخ مذاکرات ایران – اروپا یک بار ایران در جریان اعتمادسازی فعالیت های هسته ای خود را معلق کرد اما اروپایی ها بر توقف به جای تعلیق اصرار دارند. امروز ایران از آن مرحله عبور کرده و توانایی غنی سازی ۲۰ درصد را در کنار بیش از ۵۰۰۰ سانتریفیوژ در اختیار دارد. در این فضا چگونه می توان میان توانایی به روز شده ایران و مطالبه های قدیمی غرب توازن برقرار کرد؟
درصد غنی سازی اورانیوم یکی از اصلی ترین مسائل مورد بحث در مذاکرات هسته ای ایران است. من در حال حاضر یکی از اعضای مذاکره کننده نیستم و سخنان من مواضع شخصی من است. من عضو اپوزیسیون در پارلمان بریتانیا هستم. من فکر می کنم که هم جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده و هم مقام های انگلستان در موضع گیری های خود مشخص کرده اند که ایران حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای و کاربردهای صلح آمیز از فناوری را دارد. بر این اساس ایران حق غنی سازی مرتبط با فعالیت های شناخته شده صلح آمیز را هم دارا است. بنابراین به گمان من مذاکرات باید بر غنی سازی 20 درصد استوار باشد. این سوال که هدف ایران از غنی سازی 20 درصد چیست و آیا این مسأله می تواند مورد تحقیق و موشکافی بین المللی قرار گیرد؟ مسأله حیاتی در مذاکرات در حال حاضر این است که جامعه جهانی باید مطمن شود که دستیابی به تسلیحات هسته ای هدف نهایی ایران از برنامه های هسته ای در اختیار نیست. به نظر من با توجه به اراده و اشتیاقی که در دو طرف وجود دارد این مسأله می تواند بدون نادیده گرفته شدن حق مسلم ایران بر پایه معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای حل و فصل شود.
-بحث تعیین سفیر غیر مقیم میان ایران و انگلستان را تا چه اندازه در تنش زدایی از رابطه میان دو طرف مؤثر می دانید؟ به نظر شما دو کشور برای بازگرداندن روابط به عالی ترین سطح و تبادل سفیر چه گام هایی را باید بردارند؟
به گمان من شروع مفید در احیای رابطه میان انگلستان و ایران با دیدار میان دکتر ظریف و ویلیام هیگ وزیر امور خارجه بریتانیا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل رخ داد. من در این نشست ها نبودم اما گمان می کنم که مباحث جالبی پیش آمده و بسیار هم کمک کننده و سازنده بوده است. در حال حاضر برنامه ای برای برداشتن گام های اعتمادساز وجود دارد. همانطور که می دانید قرار است دو کشور کاردارهای غیرمقیم را تعیین و معرفی کنند. این گام بسیار مهم است. من فکر می کنم که ما می توانیم به سرعت سفارت های دو کشور را هم باز کنیم.
-ایرانی ها معتقدند که غرب در این سالها به عناوین مختلف آنها را تحقیر کرده است.آیا غرب حاضر است به جای سخن گفتن از تحریم از تکریم تهران سخن بگوید؟
من هم امیدوارم. این همان مساله ای است که من در همه گفتگوها و نوشته هایم بر آن تأکید دارم. ما به هیچ پیشرفتی در مواجهه با ایران دست نخواهیم یافت مگر آنکه غرب احترام خود را به ایران اثبات کند. ما همچنین باید موضع گیری های ایران را با توجه به نگاه ایرانی ها به غرب درک کنیم.
در نخستین دور از این نشست که روزهای 23 و 24 مهر برگزار شد دو طرف برای نخستین بار بیانیه مشترک صادر کرده و البته تأکید کردند که مفاد این مذاکرات محرمانه خواهد بود. همزمان با نزدیک شدن به دور دوم این نشست ها در اواخر هفته جاری به سراغ جک استراو وزیر امور خارجه اسبق بریتانیا و یکی از اعضای حاضر در نخستین دوره های مذاکرات میان تهران و غرب در فاصله سالهای 2003 و 2005 رفتیم. جک استرا که در حال حاضر از اعضای حزب کارگر در پارلمان بریتانیا است و به نوعی به اپوزیسیون این کشور تعلق دارد از نخستین روزهای روی کارآمدن حسن روحانی در همه گفتگوهای انجام گرفته بر لزوم اطمینان غرب به دولت جدید ایران و کارآمدی تیم جدید در مذاکرات هسته ای تاکید داشته است.
وی در فاصله سالهای 1997 تا 2010 در دولت های تونی بلر و گوردون براوون به شکل مداوم در کابینه حضور داشته و همواره در مواجهه با دولت های متفاوت ایران تاکید کرده که غرب باید با توجه به سابقه فرهنگی ایران با این کشور از در احترام وارد شود.
وی جایی در کتاب خاطرات خود با ابراز تاسف از فرصت های از دست رفته غرب در مذاکره با ایران تأکید می کند که اگر غربی ها در آن زمان با تیم هسته ای به ریاست حسن روحانی کنار امده بودند این پرونده در 8 سال گذشته و در جریان دولت های نهم و دهم با پیچیدگی های جدید روبه رو نشده بود.وی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که عنی سازی 20 درصد اصلی ترین عامل اختلاف میان ایران و 1+5 در مذاکرات هسته ای است و این در حالی است که مقام های ایرانی از جمله سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز غنی سازی 20 درصد را خط قرمزی می دانند که بر سر آن مصالحه نمی کنند.آنچه در زیر می خوانید متن گفتگوی کوتاهی است که دیپلماسی ایرانی با وی داشته است.
-شما در سال 2003 میلادی مبتکر طرح مذاکره با ایران بر سر برنامه هسته ای آن به همراه فرانسه و آلمان بودید. اکنون پس از گذشت 10 سال از آغاز این مذاکرات ما شاهد افزوده شدن بر تعداد اعضای حاضر در مذاکره بوده ایم. گمان نمی کنید که حضور این میزان عضو در پای میز مذاکرات رسیدن به تعامل را سخت تر کرده است ؟
به نظر من حضور 5 کشور به اضافه آلمان در ترکیب تیم مذاکره کننده ضروری و منطقی است. بله این درست است که سه کشور مذاکرات را آغاز کردند اما از آنجا که آمریکایی ها باید در خصوص برخی امتیازهایی که ما می دهیم ضمانت اجرایی دهند باید همه ما در پای میز مذاکره حضور داشته باشیم. بنابراین به گمان من حضور امریکایی ها در اتاق مذاکره در شرایطی که به دنبال لغو تحریم های سازمان ملل و پایان دادن به تحریم های شورای امنیت هستیم ، ضروری است .
-آیا فکر می کنید که سیاست های ایران در تعقیب هرگونه برنامه تسلیحاتی هسته ای و فتوای رهبر ایران در حرام دانستن استفاده از این تسلیحات می تواند ضمانت قابل توجهی به غرب در این خصوص باشد؟
بیانیه ها و فتوای رهبر ایران و انکار مداوم تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای از سوی رئیس جمهور این کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است اما این سخنان به تنهایی برای پایان دادن به اختلاف های میان ایران و جامعه جهانی بر سر برنامه هسته ای تهران کافی نیست. دلیل این مسأله هم در دو امر نهفته است؛ یکی از این دلایل با کمال تأسف این است که ایران سابقه عدم شفافیت و صداقت کامل با آژانس بین المللی انرژی هسته ای را در پرونده خود دارد؟ قطعا این سابقه یکی از دلایل تحریم هایی است که بر تهران اعمال شده است. دلیل دوم هم اصرار تهران بر غنی سازی 20 درصدی اورانیوم است. اکنون اصلی ترین سوال این است که ایران چرا به اورانیوم با این میزان خلوص نیاز دارد؟ این میزان اورانیوم غنی سازی شده به گمان من در فعالیت های صلح آمیز هسته ای کارآیی چندانی ندارد. بنابراین این دو مساله دو فاکتوری است که بر پیچیدگی اوضاع افزوده است . قطعاً این حقیقت که ایران با در اختیار داشتن این میزان از اورانیوم عنی سازی شده 20 درصد از دستیابی به تسلیحات هسته ای اجتناب می ورزد خود کمک بزرگی است .
-در تاریخ مذاکرات ایران – اروپا یک بار ایران در جریان اعتمادسازی فعالیت های هسته ای خود را معلق کرد اما اروپایی ها بر توقف به جای تعلیق اصرار دارند. امروز ایران از آن مرحله عبور کرده و توانایی غنی سازی ۲۰ درصد را در کنار بیش از ۵۰۰۰ سانتریفیوژ در اختیار دارد. در این فضا چگونه می توان میان توانایی به روز شده ایران و مطالبه های قدیمی غرب توازن برقرار کرد؟
درصد غنی سازی اورانیوم یکی از اصلی ترین مسائل مورد بحث در مذاکرات هسته ای ایران است. من در حال حاضر یکی از اعضای مذاکره کننده نیستم و سخنان من مواضع شخصی من است. من عضو اپوزیسیون در پارلمان بریتانیا هستم. من فکر می کنم که هم جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده و هم مقام های انگلستان در موضع گیری های خود مشخص کرده اند که ایران حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای و کاربردهای صلح آمیز از فناوری را دارد. بر این اساس ایران حق غنی سازی مرتبط با فعالیت های شناخته شده صلح آمیز را هم دارا است. بنابراین به گمان من مذاکرات باید بر غنی سازی 20 درصد استوار باشد. این سوال که هدف ایران از غنی سازی 20 درصد چیست و آیا این مسأله می تواند مورد تحقیق و موشکافی بین المللی قرار گیرد؟ مسأله حیاتی در مذاکرات در حال حاضر این است که جامعه جهانی باید مطمن شود که دستیابی به تسلیحات هسته ای هدف نهایی ایران از برنامه های هسته ای در اختیار نیست. به نظر من با توجه به اراده و اشتیاقی که در دو طرف وجود دارد این مسأله می تواند بدون نادیده گرفته شدن حق مسلم ایران بر پایه معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای حل و فصل شود.
-بحث تعیین سفیر غیر مقیم میان ایران و انگلستان را تا چه اندازه در تنش زدایی از رابطه میان دو طرف مؤثر می دانید؟ به نظر شما دو کشور برای بازگرداندن روابط به عالی ترین سطح و تبادل سفیر چه گام هایی را باید بردارند؟
به گمان من شروع مفید در احیای رابطه میان انگلستان و ایران با دیدار میان دکتر ظریف و ویلیام هیگ وزیر امور خارجه بریتانیا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل رخ داد. من در این نشست ها نبودم اما گمان می کنم که مباحث جالبی پیش آمده و بسیار هم کمک کننده و سازنده بوده است. در حال حاضر برنامه ای برای برداشتن گام های اعتمادساز وجود دارد. همانطور که می دانید قرار است دو کشور کاردارهای غیرمقیم را تعیین و معرفی کنند. این گام بسیار مهم است. من فکر می کنم که ما می توانیم به سرعت سفارت های دو کشور را هم باز کنیم.
-ایرانی ها معتقدند که غرب در این سالها به عناوین مختلف آنها را تحقیر کرده است.آیا غرب حاضر است به جای سخن گفتن از تحریم از تکریم تهران سخن بگوید؟
من هم امیدوارم. این همان مساله ای است که من در همه گفتگوها و نوشته هایم بر آن تأکید دارم. ما به هیچ پیشرفتی در مواجهه با ایران دست نخواهیم یافت مگر آنکه غرب احترام خود را به ایران اثبات کند. ما همچنین باید موضع گیری های ایران را با توجه به نگاه ایرانی ها به غرب درک کنیم.