یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: اینکه دولت اجازه اعتراض به مردم را بدهد، حق دولت نیست که اگر خواست از حقش استفاده کند یا نکند، بلکه وظیفه است و اگر نکرد باید برخورد شود.
به گزارش شهدای ایران؛ موضوع اعتراضات و نیز اغتشاشات اخیر پس از اجرای تصمیم بنزینی
دولت، هنوز پس از گذشت چند روز از پایانآن مورد بحث و مداقه بسیاری از
نخبگان و کارشناسان قرار دارد. اینکه چرا چنین اتفاقاتی افتاد؟ چه عواملی
در بوجود آمدن این حوادث دخیل بود و چطور میتوان در آینده با موارد مشابه
این چنین مواجه شد؟
یکی از مسائل مهم در این خصوص موضوع حق اعتراض و نحوه اعتراض مردم است که در گفتگو با ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی به بررسی آن پرداختیم.
* الان که چند روزی از پایان حوادث و اغتشاشات اخیر گذشته شاید بتوان با یک نگاه واقعبینانه تری به بررسی حوادث شکل گرفته پرداخت. به نظر شما چه عواملی در ایجاد این چالش که کشور را چند روزی درگیر صحنه های سخت و پرتنش کرد دخالت داشت و چرا دولت در این شرایط به این نحو دست به اجرای این طرح زد؟
برای بررسی موضوع اعتراضات اخیر و اینکه چه دلایلی موجب بروز این حوادث شد، اول باید بینیم آیا اعتراض تنها به مسئله طرح بنزین بود یا نه؟ به این معنا که آیا اگر این طرح طور دیگر و یا در زمان دیگری اجرا میشد، باز هم شاهد همین میزان اعتراض بودیم؟
من معتقدم -صرف نظر از اینکه اساسا این طرح و نحوه اجرای آن درست بود یا نه- به دلیل شرایط اقتصادی خاصی که امروز اقشار کم درآمد ما با آن روبرو هستند، این طرح به هر حال نباید اجرا می شد و این هشدار را هم دستگاههای اطلاعاتی و هم برخی از نخبگان به دولت داده بودند. بحث اصلاً بر سر ضرورت افزایش قیمت بنزین نیست،بحث این بود که در حال حاضر بخاطر شرایط ویژه اقتصادی مردم و تاثیر این موضوع بر روی سطح زندگی آنها، بهتر است این طرح فعلا اجرا نشود.
نظر دیگر این است که این طرح یعنی صرف تغییر قیمت بنزین و سهمیهبندی آن می تواند در همین زمان هم اجرا شود ولی نه با این محتوای طرح و نه با این نحوه اجرا.
** اجرای طرح بنزینی دولت از این بدتر نمیشد
اولا خود طرح که بیاییم قیمت بنزین را به طور متوسط برای اقشار کم درآمد که بعضا بنزین در درآمد و زندگی آنها تاثیر زیاد دارد، بین 2 هزار تا 2هزار و 500 تومان افزایش دهیم- با احتساب میزان سهمیه- حساسیت های زیادی را به لحاظ اقتصادی بین مردم ایجاد می کرد.
درخصوص نحوه اجرا هم هرچه فکر می کنیم شاید بشود گفت از این بدتر و ناقصتر نمی شد. یعنی اگر به کسی می گفتند بنشین و بدترین روش را برای اجرای این طرح بنویس، از این بدتر نمیشد. بنابراین هم طرح به لحاظ اقتصادی آسیب های زیادی به اقشار مختلف مردم زد و هم نحوه اجرای آن به بدترین شکل ممکن بود. اما در پاسخ به سوال شما که چه عواملی باعث شد این اعتراضات بوجود بیاید، من معتقدم چند عامل در این ماجرا دخیل بودند.
شما حتما میدانید که بخش زیادی از مردم حتی اگر در اعتراضات هم حضور نداشتند، باز در این باره معترض بودند و هستند. من فعلاً با اغتشاش کار ندارم. این دولت که خیلی هم علاقه به رفراندم دارد، شاید اگر از مردم سوال می کرد و حتی نظرسنجی میکرد، متوجه میشد که اکثر قریب به اتفاق مردم با هر تفکر و سلیقه ای با این طرح مخالف بودند. چندین دلیل هم داشت. یکی خود طرح بود. یعنی نوع قیمت گذاری و سهمیه بندی. این طرح صرف نظر از اجرا، اشکالاتی داشت که الان هم حتماً دولت باید آن را اصلاح کند. این اشتباه چیزی شبیه به موضوع ارز است که باید اصلاح شود، حالا نه حتماً الان، بلکه در زمان خودش.
قرار بود با این طرح فشار زیادی به اقشار کم درآمد وارد نشود، قیمت برای افراد پرمصرف بالا برود و جلوی قاچاق سوخت را هم بگیرد. از طرفی بیشترین فشار متوجه قشر کم درآمد است، قیمت هم آنطور که باید برای پردرآمدها بالا نرفت و جلوی قاچاق را هم نگرفت. هرچند سود قاچاق را کمی پایین آورد. پس خود طرح یکی از دلایل اعتراض است.
** دولت تعمد داشت که طرح بنزین در ساعت صفر اجرا شود
موضوع دوم، نحوه اجرای آن است. فکر نمیکنم فهم این مسئله که باید برای اجرای چنین طرحی یک سری حداقلها را باید رعایت کرد، خیلی نیازمند عقل و تدبیر سیاسی باشد.اینقدر این موضوعات شفاف و روشن است که انسان فکر میکند تعمدی در اجرای اینچنینی بوده است.
هر کسی حتی اگر نخبه هم نباشد و از مردم عادی میداند که برای اجرای این طرح باید از مدتی قبل آن را اعلام و افکار عمومی را توجیه و اقناع کرد و آثار وضع فعلی و جدید را برای مردم گفت ولی دولت اساساً تعمد داشت که این طرح را در ساعت صفر اجرا کند. چرا؟ چون هم آقای وزیر کشور و هم رئیس جمهور بعدا گفتند که ما قبلا میخواستیم این طرح را اجرا کنیم ولی لو رفت. این «لو رفت» یعنی می خواستیم آن را در ساعت صفر اجرا کنیم. اصلا دولت اعتقادی به اقناع افکارعمومی برای این کار نداشت.
نکته بعدی، تحقیر مردم بود و اینکه مردم احساس کنند به شعورشان بی احترامی شده، آن هم از سوی دولتی که خیلی در این زمینه ادعا دارد. ضمن اینکه تا چند روز قبل از اجرای طرح هم مسئولان دولتی صراحتاً میگفتند هیچ خبری نیست ولی یک مرتبه شبانه آن را اجرا کردند آن هم بخاطر جلوگیری از تشکیل چند صف و اعتراض که حتماً در این حد هم نبودند. این یعنی مردم محرم نیستند. اینها باعث اعتراض شد. اصلاً هم بحث اغتشاش نیست. هرچند در کشور ما استعداد زیادی برای تبدیل اعتراض به اغنشاش در هر موضوعی وجود دارد.
یکی از مسائل مهم در این خصوص موضوع حق اعتراض و نحوه اعتراض مردم است که در گفتگو با ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی به بررسی آن پرداختیم.
* الان که چند روزی از پایان حوادث و اغتشاشات اخیر گذشته شاید بتوان با یک نگاه واقعبینانه تری به بررسی حوادث شکل گرفته پرداخت. به نظر شما چه عواملی در ایجاد این چالش که کشور را چند روزی درگیر صحنه های سخت و پرتنش کرد دخالت داشت و چرا دولت در این شرایط به این نحو دست به اجرای این طرح زد؟
برای بررسی موضوع اعتراضات اخیر و اینکه چه دلایلی موجب بروز این حوادث شد، اول باید بینیم آیا اعتراض تنها به مسئله طرح بنزین بود یا نه؟ به این معنا که آیا اگر این طرح طور دیگر و یا در زمان دیگری اجرا میشد، باز هم شاهد همین میزان اعتراض بودیم؟
من معتقدم -صرف نظر از اینکه اساسا این طرح و نحوه اجرای آن درست بود یا نه- به دلیل شرایط اقتصادی خاصی که امروز اقشار کم درآمد ما با آن روبرو هستند، این طرح به هر حال نباید اجرا می شد و این هشدار را هم دستگاههای اطلاعاتی و هم برخی از نخبگان به دولت داده بودند. بحث اصلاً بر سر ضرورت افزایش قیمت بنزین نیست،بحث این بود که در حال حاضر بخاطر شرایط ویژه اقتصادی مردم و تاثیر این موضوع بر روی سطح زندگی آنها، بهتر است این طرح فعلا اجرا نشود.
نظر دیگر این است که این طرح یعنی صرف تغییر قیمت بنزین و سهمیهبندی آن می تواند در همین زمان هم اجرا شود ولی نه با این محتوای طرح و نه با این نحوه اجرا.
** اجرای طرح بنزینی دولت از این بدتر نمیشد
اولا خود طرح که بیاییم قیمت بنزین را به طور متوسط برای اقشار کم درآمد که بعضا بنزین در درآمد و زندگی آنها تاثیر زیاد دارد، بین 2 هزار تا 2هزار و 500 تومان افزایش دهیم- با احتساب میزان سهمیه- حساسیت های زیادی را به لحاظ اقتصادی بین مردم ایجاد می کرد.
درخصوص نحوه اجرا هم هرچه فکر می کنیم شاید بشود گفت از این بدتر و ناقصتر نمی شد. یعنی اگر به کسی می گفتند بنشین و بدترین روش را برای اجرای این طرح بنویس، از این بدتر نمیشد. بنابراین هم طرح به لحاظ اقتصادی آسیب های زیادی به اقشار مختلف مردم زد و هم نحوه اجرای آن به بدترین شکل ممکن بود. اما در پاسخ به سوال شما که چه عواملی باعث شد این اعتراضات بوجود بیاید، من معتقدم چند عامل در این ماجرا دخیل بودند.
شما حتما میدانید که بخش زیادی از مردم حتی اگر در اعتراضات هم حضور نداشتند، باز در این باره معترض بودند و هستند. من فعلاً با اغتشاش کار ندارم. این دولت که خیلی هم علاقه به رفراندم دارد، شاید اگر از مردم سوال می کرد و حتی نظرسنجی میکرد، متوجه میشد که اکثر قریب به اتفاق مردم با هر تفکر و سلیقه ای با این طرح مخالف بودند. چندین دلیل هم داشت. یکی خود طرح بود. یعنی نوع قیمت گذاری و سهمیه بندی. این طرح صرف نظر از اجرا، اشکالاتی داشت که الان هم حتماً دولت باید آن را اصلاح کند. این اشتباه چیزی شبیه به موضوع ارز است که باید اصلاح شود، حالا نه حتماً الان، بلکه در زمان خودش.
قرار بود با این طرح فشار زیادی به اقشار کم درآمد وارد نشود، قیمت برای افراد پرمصرف بالا برود و جلوی قاچاق سوخت را هم بگیرد. از طرفی بیشترین فشار متوجه قشر کم درآمد است، قیمت هم آنطور که باید برای پردرآمدها بالا نرفت و جلوی قاچاق را هم نگرفت. هرچند سود قاچاق را کمی پایین آورد. پس خود طرح یکی از دلایل اعتراض است.
** دولت تعمد داشت که طرح بنزین در ساعت صفر اجرا شود
موضوع دوم، نحوه اجرای آن است. فکر نمیکنم فهم این مسئله که باید برای اجرای چنین طرحی یک سری حداقلها را باید رعایت کرد، خیلی نیازمند عقل و تدبیر سیاسی باشد.اینقدر این موضوعات شفاف و روشن است که انسان فکر میکند تعمدی در اجرای اینچنینی بوده است.
هر کسی حتی اگر نخبه هم نباشد و از مردم عادی میداند که برای اجرای این طرح باید از مدتی قبل آن را اعلام و افکار عمومی را توجیه و اقناع کرد و آثار وضع فعلی و جدید را برای مردم گفت ولی دولت اساساً تعمد داشت که این طرح را در ساعت صفر اجرا کند. چرا؟ چون هم آقای وزیر کشور و هم رئیس جمهور بعدا گفتند که ما قبلا میخواستیم این طرح را اجرا کنیم ولی لو رفت. این «لو رفت» یعنی می خواستیم آن را در ساعت صفر اجرا کنیم. اصلا دولت اعتقادی به اقناع افکارعمومی برای این کار نداشت.
نکته بعدی، تحقیر مردم بود و اینکه مردم احساس کنند به شعورشان بی احترامی شده، آن هم از سوی دولتی که خیلی در این زمینه ادعا دارد. ضمن اینکه تا چند روز قبل از اجرای طرح هم مسئولان دولتی صراحتاً میگفتند هیچ خبری نیست ولی یک مرتبه شبانه آن را اجرا کردند آن هم بخاطر جلوگیری از تشکیل چند صف و اعتراض که حتماً در این حد هم نبودند. این یعنی مردم محرم نیستند. اینها باعث اعتراض شد. اصلاً هم بحث اغتشاش نیست. هرچند در کشور ما استعداد زیادی برای تبدیل اعتراض به اغنشاش در هر موضوعی وجود دارد.
** دولت همه ادعاهایش را زیر پا گذاشت
* خب اینها نشان دهنده فاصله دولت با مردم نیست؟
اینکه همه معترض بودند، نشانه فاصله دولت با مردم است. ضمن اینکه در این طرح، دولت همه آنچه آقای روحانی و معاونین و وزرایش در 6 سال اخیر ادعای آن را داشتند، زیر پا گذاشت. این دولت افتخار میکرد که کارت سوخت را حذف کرده اما مجبور شد مجدداً آن را احیا کند.به شدت با دو نرخی کردن سوخت مخالف بود ولی کرد. با واریز پول به حساب مردم به دلیل اینکه آن را فسادزا می دانست -که البته هم هست- به شدت مخالف بود ولی آن را انجام داد و حتی میزان آن را بیشتر هم کرد. من نمیدانم دولت قبل هم که سر اصلاح قیمت اشتباهات زیادی داشت و بر سر نحوه توزیع درآمدهای حاصل از حاملهای انرژی خلاف نظر مجلس عمل کرد، خطاهایش چقدر بیشتر بود که دولت روحانی اینهمه از آن انتقاد کرد ولی الان خودش به مراتب بدتر از آن عمل کرد.
** نحوه اجرای طرح بنزینی شبهه برانگیز است
من نمیگویم حتماً تعمدی در کار بوده است یا نه، میگویم اینقدر موضوع و بی تدبیری واضح بود که شک برانگیز است. مرز بی تدبیری و تعمد یک جاهایی خیلی بهم نزدیک است. این دیگر بی تدبیری نبود. گویی در سطوحی تعمدی در کار بوده است. اخیراً هم در جریان ثبت نام داوطلبان انتخابات، صحبتهای یکی از سران یکی از جریانات سیاسی را دیدید که به نظرم خیلی تاملبرانکیز است و انسان گاهی فکر میکند اینها به هم مربوط است. او گفت که این حوادث موجب ریزش رای اصولگرایان میشود. اینها شکبرانگیز است.
** اصلاح طلبان هیچگاه مسئولیت پذیر نبودند
* برخی معتقدند دولت حتی اگر هم میخواست، توانایی اقتاع مردم را نداشت. شما چقدر به این موضوع معتقدید؟ یعنی دولت نخواست یا نتوانست؟
این یک واقعیت است که دولت به لحظ پشتوانه سیاسی الان وضعیتی مثل دوره دوم آقای احمدینژاد دارد. یعنی پشتوانه سیاسی خودش را از دست داده است. دو دلیل هم دارد. هم دولت نتوانست آرای اصولگرایان که هیچ آرای اصلاحطلبان را هم جذب کند و الان میبینید که دولت عملاً در دست حزب اعتدال و توسعه است و اصلاح طلبان هم آرام آرام خودشان را به دلیل اشتباهات دولت و وضعیت فعلی کشور کنار کشیدند. اساساً اصلاح طلبان هیچگاه و در هیچ مقطعی مسئولیتپذیر نبودند. تنها موضوع بنزین هم نیست، مدتهاست خود دولت دیگر امکان راضی نگه داشتن آنها را نداشت چون امتیاز زیادی میخواستند و ضمن اینکه دوران زفاف دولت با اصلاحطلبان هم تمام شده است. دوره زفاف آنها، برجام بود که ترامپ آن را پاره کرد. لذا از دولت جدا شدند بدون آنکه مسئولیت حمایتشان را بپذیرند. برعکس اصولگرایان که در دوره دوم احمدینژاد از او جدا شدند و مسئولیتشان را هم پذیرفتند. بنابراین دولت ناگهان دید که پشتش خالی شده است.
** دولت اگر میخواست می توانست با مردم صحبت کند
ولی من قبول ندارم که دولت نمیتوانست، اگر میخواست می توانست افکار عمومی را ولو تا حدی قانع کند حتی اگر بدون پشتوانه حزبی و سیاسی بود. اصلاً میتوانست با اصولگرایان و حتی برخی اصلاحطلبان که اعتقاد داشتند، همفکری کند و کمک بگیرد چون موضوع یک موضوع ملی بود ولی نه تنها نکرد، بلکه از قبل خلاف آن را هم عمل کرد. آمد فضای کشو را بهم ریخت. حمله بی دلیل و شوک آور آقای رئیس جمهور به رئیس یک قوه دیگر که به هرحال فعلاً با عملکردش، مورد توجه مردم است عجیب بود.
** هیچکس در نظام اندازه آقای روحانی سابقه کار اطلاعاتی و امنیتی ندارد
اینها را که کار هم بگذاریم، آیا نباید شک کرد؟ اینها محل سوال است. نمیشود همه چیز را به پای بیتوجهی و بی تدبیری و بی مبالاتی گذاشت. آن هم دولتی که ما اگر بخواهیم یک نفر را در کشور و در کل نظام نام ببریم که 40 سال سابقه امنیتی و اطلاعاتی داشته باشد، آن یک نفر آقای روحانی است.تصور نمی کنم هیچ شخصی از صدر حاکمیت تا پایین اندازه ایشان چنین سابقهای داشته باشد. حتی فرماندهان عالیرتبه سپاه، چون آنها فعالیت نظامی داشتند نه اطلاعاتی و امنیتی ولی آقای روحانی 40 سال در مناصب اطلاعاتی و امنیتی بوده. از شورای عالی امنیت ملی بگیرید تا چند دوره نمایندگی مجلس و عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی. اینها با هم جور درنمیآید که چنین فردی این اشتباهات را بکند. مگر ممکن است؟
حالا اگر دوران اصلاحات بود، میشد توجیه کرد که درست است بسیاری از کابینه اش افراد اطلاعاتی و امنیتی بودند ولی خود رئیس جمهور این سابقه را نداشت ولی در دولت فعلی، هم افراد اطلاعاتی زیاد هستند هم خود رئیس جمهور چنین سابقه ای دارد. ضمن اینکه دستگاه امنیتی همین دولت هم به او هشدار داده بود.
** در فرهنگ اعتراض ضعف داریم
* شما در صحبتهایتان فرمودید که الان در کشور ما استعداد زیادی برای تبدیل شدن اعتراضات به اغتشاشات وجود دارد. این استعداد و پتانسیل از کجا آمده و این روند تبدیل اعتراض به اغتشاش هم که ما در مقاطع مختلف شاهد آن بودیم چطور بوجود میآید؟
این مسئله چند دلیل دارد. اول اینکه فرهنگ اعتراض کردن در کشور ما ضعیف است. اگر دقت کنید در زندگی شخصیمان هم شاهد آن هستیم. تا دو نفر با هم تصادف میکنند بلافاصله کارشان به دعوا میکشد. در خانه هم وقتی زن و شوهر باهم بحث میکنند در خیلی از اوقات کار به دعوا و خشونت میکشد. این یک بحث فرهنگی است که نشان می دهد ما نحوه اعتراض کردن را کمتر آموزش دیدیم.
** مسئولان تمایلی به دادن مجوز برای اعتراض ندارند
دلیل دوم سیاسی است. مسئولان ما یعنی هم دولت، هم مجلس و هم بقیه شاید به دلیل تجربههای تلخ اول انقلاب که کشور با درگیری و اغتشاش و تجزیه طلبی رو برو بود، خیلی تمایل به اجازه دادن رای اعتراض را ندارد. حتی در شهرهای کوچک هم فرمانداری آن شهر حتی سر یک موضوع ناچیز مثلاً اعتراض به نحوه پخت نانواییها حاضر نیست چنین اجازه ای بدهد. پس بهترین کار، پاک کردن صورت مسئله است. چرا خودشان را به دردسر بیندازند؟ مجوز نمیدهند. چون وقتی مجوز اعتراض داده شود، نیروی انتظامی باید پای کار بیاید و کلی دردسر دارد تا چنین کاری صورت بگیرد.
مسئولان در این 30 سال (10 سال اول انقلاب را کاری نداریم) تمایلی به دادن مجوز قانونی برای اعتراض ندارند.
* خب اینها نشان دهنده فاصله دولت با مردم نیست؟
اینکه همه معترض بودند، نشانه فاصله دولت با مردم است. ضمن اینکه در این طرح، دولت همه آنچه آقای روحانی و معاونین و وزرایش در 6 سال اخیر ادعای آن را داشتند، زیر پا گذاشت. این دولت افتخار میکرد که کارت سوخت را حذف کرده اما مجبور شد مجدداً آن را احیا کند.به شدت با دو نرخی کردن سوخت مخالف بود ولی کرد. با واریز پول به حساب مردم به دلیل اینکه آن را فسادزا می دانست -که البته هم هست- به شدت مخالف بود ولی آن را انجام داد و حتی میزان آن را بیشتر هم کرد. من نمیدانم دولت قبل هم که سر اصلاح قیمت اشتباهات زیادی داشت و بر سر نحوه توزیع درآمدهای حاصل از حاملهای انرژی خلاف نظر مجلس عمل کرد، خطاهایش چقدر بیشتر بود که دولت روحانی اینهمه از آن انتقاد کرد ولی الان خودش به مراتب بدتر از آن عمل کرد.
** نحوه اجرای طرح بنزینی شبهه برانگیز است
من نمیگویم حتماً تعمدی در کار بوده است یا نه، میگویم اینقدر موضوع و بی تدبیری واضح بود که شک برانگیز است. مرز بی تدبیری و تعمد یک جاهایی خیلی بهم نزدیک است. این دیگر بی تدبیری نبود. گویی در سطوحی تعمدی در کار بوده است. اخیراً هم در جریان ثبت نام داوطلبان انتخابات، صحبتهای یکی از سران یکی از جریانات سیاسی را دیدید که به نظرم خیلی تاملبرانکیز است و انسان گاهی فکر میکند اینها به هم مربوط است. او گفت که این حوادث موجب ریزش رای اصولگرایان میشود. اینها شکبرانگیز است.
** اصلاح طلبان هیچگاه مسئولیت پذیر نبودند
* برخی معتقدند دولت حتی اگر هم میخواست، توانایی اقتاع مردم را نداشت. شما چقدر به این موضوع معتقدید؟ یعنی دولت نخواست یا نتوانست؟
این یک واقعیت است که دولت به لحظ پشتوانه سیاسی الان وضعیتی مثل دوره دوم آقای احمدینژاد دارد. یعنی پشتوانه سیاسی خودش را از دست داده است. دو دلیل هم دارد. هم دولت نتوانست آرای اصولگرایان که هیچ آرای اصلاحطلبان را هم جذب کند و الان میبینید که دولت عملاً در دست حزب اعتدال و توسعه است و اصلاح طلبان هم آرام آرام خودشان را به دلیل اشتباهات دولت و وضعیت فعلی کشور کنار کشیدند. اساساً اصلاح طلبان هیچگاه و در هیچ مقطعی مسئولیتپذیر نبودند. تنها موضوع بنزین هم نیست، مدتهاست خود دولت دیگر امکان راضی نگه داشتن آنها را نداشت چون امتیاز زیادی میخواستند و ضمن اینکه دوران زفاف دولت با اصلاحطلبان هم تمام شده است. دوره زفاف آنها، برجام بود که ترامپ آن را پاره کرد. لذا از دولت جدا شدند بدون آنکه مسئولیت حمایتشان را بپذیرند. برعکس اصولگرایان که در دوره دوم احمدینژاد از او جدا شدند و مسئولیتشان را هم پذیرفتند. بنابراین دولت ناگهان دید که پشتش خالی شده است.
** دولت اگر میخواست می توانست با مردم صحبت کند
ولی من قبول ندارم که دولت نمیتوانست، اگر میخواست می توانست افکار عمومی را ولو تا حدی قانع کند حتی اگر بدون پشتوانه حزبی و سیاسی بود. اصلاً میتوانست با اصولگرایان و حتی برخی اصلاحطلبان که اعتقاد داشتند، همفکری کند و کمک بگیرد چون موضوع یک موضوع ملی بود ولی نه تنها نکرد، بلکه از قبل خلاف آن را هم عمل کرد. آمد فضای کشو را بهم ریخت. حمله بی دلیل و شوک آور آقای رئیس جمهور به رئیس یک قوه دیگر که به هرحال فعلاً با عملکردش، مورد توجه مردم است عجیب بود.
** هیچکس در نظام اندازه آقای روحانی سابقه کار اطلاعاتی و امنیتی ندارد
اینها را که کار هم بگذاریم، آیا نباید شک کرد؟ اینها محل سوال است. نمیشود همه چیز را به پای بیتوجهی و بی تدبیری و بی مبالاتی گذاشت. آن هم دولتی که ما اگر بخواهیم یک نفر را در کشور و در کل نظام نام ببریم که 40 سال سابقه امنیتی و اطلاعاتی داشته باشد، آن یک نفر آقای روحانی است.تصور نمی کنم هیچ شخصی از صدر حاکمیت تا پایین اندازه ایشان چنین سابقهای داشته باشد. حتی فرماندهان عالیرتبه سپاه، چون آنها فعالیت نظامی داشتند نه اطلاعاتی و امنیتی ولی آقای روحانی 40 سال در مناصب اطلاعاتی و امنیتی بوده. از شورای عالی امنیت ملی بگیرید تا چند دوره نمایندگی مجلس و عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی. اینها با هم جور درنمیآید که چنین فردی این اشتباهات را بکند. مگر ممکن است؟
حالا اگر دوران اصلاحات بود، میشد توجیه کرد که درست است بسیاری از کابینه اش افراد اطلاعاتی و امنیتی بودند ولی خود رئیس جمهور این سابقه را نداشت ولی در دولت فعلی، هم افراد اطلاعاتی زیاد هستند هم خود رئیس جمهور چنین سابقه ای دارد. ضمن اینکه دستگاه امنیتی همین دولت هم به او هشدار داده بود.
** در فرهنگ اعتراض ضعف داریم
* شما در صحبتهایتان فرمودید که الان در کشور ما استعداد زیادی برای تبدیل شدن اعتراضات به اغتشاشات وجود دارد. این استعداد و پتانسیل از کجا آمده و این روند تبدیل اعتراض به اغتشاش هم که ما در مقاطع مختلف شاهد آن بودیم چطور بوجود میآید؟
این مسئله چند دلیل دارد. اول اینکه فرهنگ اعتراض کردن در کشور ما ضعیف است. اگر دقت کنید در زندگی شخصیمان هم شاهد آن هستیم. تا دو نفر با هم تصادف میکنند بلافاصله کارشان به دعوا میکشد. در خانه هم وقتی زن و شوهر باهم بحث میکنند در خیلی از اوقات کار به دعوا و خشونت میکشد. این یک بحث فرهنگی است که نشان می دهد ما نحوه اعتراض کردن را کمتر آموزش دیدیم.
** مسئولان تمایلی به دادن مجوز برای اعتراض ندارند
دلیل دوم سیاسی است. مسئولان ما یعنی هم دولت، هم مجلس و هم بقیه شاید به دلیل تجربههای تلخ اول انقلاب که کشور با درگیری و اغتشاش و تجزیه طلبی رو برو بود، خیلی تمایل به اجازه دادن رای اعتراض را ندارد. حتی در شهرهای کوچک هم فرمانداری آن شهر حتی سر یک موضوع ناچیز مثلاً اعتراض به نحوه پخت نانواییها حاضر نیست چنین اجازه ای بدهد. پس بهترین کار، پاک کردن صورت مسئله است. چرا خودشان را به دردسر بیندازند؟ مجوز نمیدهند. چون وقتی مجوز اعتراض داده شود، نیروی انتظامی باید پای کار بیاید و کلی دردسر دارد تا چنین کاری صورت بگیرد.
مسئولان در این 30 سال (10 سال اول انقلاب را کاری نداریم) تمایلی به دادن مجوز قانونی برای اعتراض ندارند.
** مجوز اعتراض به مردم حق دولت نیست وظیفهاش است
از طرف دیگر، فرهنگ اعتراض هم در جامعه نهادینه نشده و مردم ما هم بلد نیستند چطور اعتراض کنند. اینکه وقتی یک صنف یا گروه، با تشکل بخواهد اعتراض کند باید مجوز بگیرد، محتوای شعارهایش را ارائه کند و... از آن طرف مسئولین هم با روی باز موافقت کنند، نیروی انتظامی و دستگاه های امنیتی امنیت آنجا را تامین کنند، مردم بیایند شعارشان را بدهند و بدون ایجا مزاحمت برای دیگران بروند. ولی خب کدام مسئولی در شهرهای کوچک و روستاها گرفته تا شهرهای بزرگ دوست دارد که علیهش دست به اعتراض بزنند؟ هیچکس. ما باید مسئولان را به سمتی ببریم که اگر تشکلی از یک فرمانداری درخواست مجوز کرد و او صادر نکرد، از سوی دستگاه های نظارتی تحت تعقیب قرار بگیرد. مگر اینکه این اعتراض مخل امنیت یا مبانی اسلام باشد و یا ایراداتی که همانها هم در قانون آمده است.
اینکه دولت اجازه اعتراض به مردم را بدهد، حق دولت نیست که اگر خواست از حقش استفاده کند یا نکند، بلکه وظیفه است و اگر نکرد باید برخورد شود. مثل اینکه بودجه جایی را در جای دیگر خرج کرده باشند. همانطور باید برخورد شود.
** مردم نمیدانند چطور و کجا حرفشان را بزنند
یکی از دلایل اعتراضاتی از جنس اخیر این است که مردم نمیدانند چطور و کجا حرفشان را بزنند این موضوع مهمی است و این اجازه باید در طول سال داده شود تا شکل عادی به خود بگیرد. وقتی مردم راهی برای اعتراض نداشته باشند، مثل بچهای است که وقتی نمیتواند حرفش را به پدر و مادر بفهماند، چیزی را می شکند و با چنگ میاندازد. برخی از این اغتشاشات شبیه همان چنگ زدن است ولی اگر مردم بتوانند داد بزند، بسیاری از انرژی آنها تخلیه میشود و میبینند که راهی برای حرف زدن دارند. مسئولان هم دو بار یا سه بار ممکن است گوش ندهند ولی وقتی تکرار شود مجبورند گوش کنند و جواب بدهند. به هرحال مردم یک بازخوردی میگیرند و این عقدههای فروخفته را از بین میبرد.
** دشمنی و دخالت بیگانه در اغتشاشات صریح و شفاف است
دلیل دیگر البته دخالت خارجی است. هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران نیست که این میزان دشمنی صریح و بدون پرده کشورهای مسلط غربی و برخی کشورهای عربی علیهش باشد. شما اولویت سیاست خارجی آنها را ببینید. بسامد حرفهای ترامپ یا مسئولان وزارت خارجه اش و یا اسرائیل و برخی کشورهای مرتجع منطقه، همه در مورد ایران است.
ببینید شدت اشتیاق آنها برای تغییر در ایران در هر سطحی چقدر زیاد است و در این مسیر مترصد فرصتهای اعتراضی این چنینی هستند تا بلافاصله آن را به اغتشاش بکشانند. هیچ مشکلی هم بابت هزینه ندارند. در مسئله اخیر، ما شاهد تفاوتهایی هم با گذشته بودیم. مثلاً در موارد قبل گاهی این روند تا یک هفته طول میکشید ولی این بار یکی دو روز بعد از شروع اعتراضات، اغتشاش صورت گرفت. اینهمه خرابی ظرف 4-5 روز بود. حجم و وسعت تخریبها زیاد بود و شهرهای زیادی درگیر شدند. البته تعداد افراد زیاد نبود ولی حجم تخریبها بالا بود و سرعت داشت. اینها عادی نیست. نشان میدهد آنها این امادگی را از قبل داشتند و آموزش دیده هم بودند.
** 70 درصد معترضین، جوان، بیکار و با تحصیلات پایین بودند
* البته تفاوتهای دیگری هم با قبل داشت مثل تغیر قشر افرادی که درگیر بودند.
بله. یکی از تفاوتها با موارد گذشته مثل سال 96 یا 88 در همینجاست. این بار موضوع مربوط به پایینترین اقشار جامعه بود. در موارد قبلی، شروع اعتراضات با بهانه اقتصادی به این شکل نبود. اینها در زمانی است که مردم تحت شدیدترین شرایط افتصادی با تورم عجیب هستند و بعد مسئله بنزین بیشترین آسیب را هم به همین قشر پایین جامعه می زند و این افراد هم بی محاباتر به میدان میآیند. شما یک نگاهی به آمار بیندازید. 70درصد جوان و خیلی جوان، بیکار، با سطح تحصبلات عموماً دیپلم. شاید به نزدیک 2 سوم بازداشت شدگان لااقل این سه ویژگی را دارند. اینها به شدت اغتشاشات دامن میزند. یعنی فقط هم بحث خارجی نیست. البته در داخل هم برخی جریانهای سیاسی مدام تلاش میکننند وجود دخالت خارجی را منکر شوند. این غلط است و غرضورزی میتواند باشد چون دشمن خودش هم به صراحت این را می گیورد که حضور دارد و نقشافرینی میکند.
* ولی میشود کاری کرد که دست دشمن برای دخالت بسته شود.
دقیقا همینطور است. لذا ما چاره ای نداریم جز اینکه فضا برای اعتراض به مردم داه شود.
** رهبری در حمایت از این دولت برخی تابوها را هم شکستند
* پس از موضعگیری رهبر معظم انقلاب در فردای شروع اعتراضات در روز یکشنبه و در جریان درس خارج فقه و حمایتی که از این تصمیم کردند، سوال و یا شبهاتی حتی برای برخی افراد حزب اللهی هم پیش آمد که چرا رهبری چنین موضعی گرفتند؟ حتما شما هم با این سوالات مواجه شدید. به نظر شما دلیل اینکه ایشان اینطور وارد شدند و چنین حمایتی کردند چیست؟
یکی بحث شجاعت است که البته این شجاعت ایشان برای ما تازگی نداشت. اینکه ایشان حرفی را که میزنند پای آن حرف میایستند. ایشان همیشه گفتند که از دولت ها حمایت میکنند. شما نگاه کنید میزان حمایتی که رهبری در این 6 سال از دولت آقای روحانی کردند، اصلاً قابل مقایسه با حمایتهای ایشان از دولت آقای احمدینژاد طی 8 سال هم نیست. نگاه کمّی نداشته باشید. بلکه کیفی ببینید که کجاها و چطور حمایت کردند. یکی همین مسئه اخیر بود. یکی دیگر در برجام بود که رهبری تا شکستن برخی تابوهای نظام هم در حمایت از مسئولان این دولت پیش رفتند. ولی در مورد مسئله اخیر که چرا چنین موضعی گرفتند، می توان از برهان خلف استفاده کرد و اینکه ببینیم اساساً ایشان چه راههای دیگری داشتند؟
راه اول این بود که ایشان هم مثل بقیه به تصمیم اخیر اعتراض کنند و بگویند این اشتباه بوده و باید تغییر کند و قیمت اقرایش پیدا نکند. راه دوم سکوت بود. راه سوم دفاع از اصل اینکه مسئولان قوا تصمیمی گرفتند و باید اجرا شود.
و راه چهارم نیز هم حمایت از طرح و هم حمایت از مسئولان ذیربط بود. ایشان راه سوم را انتخاب کردند. اگر میخواستند از طرح حمایت کنند که خودشان فرمودند این طرح هم مخالفین جدی دارد و هم موافقینی و تاکید کردند که من وارد بحث کارشناسی نمیشوم. معمولاً هم ایشان دخالت کارشناسی نمیکنند الّا در مواقعی که نظرات طرفین مثلاً برابر است و به هرحال باید یک تصمیم برای اجرای کار گرفته شود. همین هم با پشتوانه کارشناسی است.
اگر به طرح اعتراض میکردند، خب این شورا را خود ایشان برای دوران تحریم گذاشتند و این طرح هم به هرحال به تصمیم سران این شورا رسیده است. ممکن است این ایراد به آن افراد باشد که چرا چنین طرحی را امضا کردند ولی اگر رهبری چنین کاری میکردند، در واقع این شورا بیخاصیت شده بود و این یعنی متزلزل کردن ارکان حاکمیت. این نقض غرض بود و رهبری هم طبیعتاً چنین کاری نمیکنند.
یک ساعت بعد از این طرح هم قرار بود در مجلس اتفاقاتی بیفتد. اگر رهبری به طرح معترض می شدند، افرادی که کف خیابان دست به اغتشاش زدند متوجه میشدند که اگر برای هر تصمیمی دست به چنین کارهایی بزنند و چندتا بانک و پمپ بنزین آتش بزنند، نتیجه خواهد داد و این پایه گذاری بدی میشد. اگر هم سکوت میکردند، باز همین اتفاق میافتاد و مجلس طرح آماده داشت برای ملغی کردن تصمیم دولت.
** موضع رهبری حمایت از مصوبه سران سه قوه؛ همین
پس به تعبیری، در آن مقطع، این بهترین تصمیمی بود که رهبر انقلاب گرفتند. یعنی حمایت از مصوبه سران سه قوه، همین. نه از طرح و نه از نحوه اجرا.
منبع:تسنیم
از طرف دیگر، فرهنگ اعتراض هم در جامعه نهادینه نشده و مردم ما هم بلد نیستند چطور اعتراض کنند. اینکه وقتی یک صنف یا گروه، با تشکل بخواهد اعتراض کند باید مجوز بگیرد، محتوای شعارهایش را ارائه کند و... از آن طرف مسئولین هم با روی باز موافقت کنند، نیروی انتظامی و دستگاه های امنیتی امنیت آنجا را تامین کنند، مردم بیایند شعارشان را بدهند و بدون ایجا مزاحمت برای دیگران بروند. ولی خب کدام مسئولی در شهرهای کوچک و روستاها گرفته تا شهرهای بزرگ دوست دارد که علیهش دست به اعتراض بزنند؟ هیچکس. ما باید مسئولان را به سمتی ببریم که اگر تشکلی از یک فرمانداری درخواست مجوز کرد و او صادر نکرد، از سوی دستگاه های نظارتی تحت تعقیب قرار بگیرد. مگر اینکه این اعتراض مخل امنیت یا مبانی اسلام باشد و یا ایراداتی که همانها هم در قانون آمده است.
اینکه دولت اجازه اعتراض به مردم را بدهد، حق دولت نیست که اگر خواست از حقش استفاده کند یا نکند، بلکه وظیفه است و اگر نکرد باید برخورد شود. مثل اینکه بودجه جایی را در جای دیگر خرج کرده باشند. همانطور باید برخورد شود.
** مردم نمیدانند چطور و کجا حرفشان را بزنند
یکی از دلایل اعتراضاتی از جنس اخیر این است که مردم نمیدانند چطور و کجا حرفشان را بزنند این موضوع مهمی است و این اجازه باید در طول سال داده شود تا شکل عادی به خود بگیرد. وقتی مردم راهی برای اعتراض نداشته باشند، مثل بچهای است که وقتی نمیتواند حرفش را به پدر و مادر بفهماند، چیزی را می شکند و با چنگ میاندازد. برخی از این اغتشاشات شبیه همان چنگ زدن است ولی اگر مردم بتوانند داد بزند، بسیاری از انرژی آنها تخلیه میشود و میبینند که راهی برای حرف زدن دارند. مسئولان هم دو بار یا سه بار ممکن است گوش ندهند ولی وقتی تکرار شود مجبورند گوش کنند و جواب بدهند. به هرحال مردم یک بازخوردی میگیرند و این عقدههای فروخفته را از بین میبرد.
** دشمنی و دخالت بیگانه در اغتشاشات صریح و شفاف است
دلیل دیگر البته دخالت خارجی است. هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران نیست که این میزان دشمنی صریح و بدون پرده کشورهای مسلط غربی و برخی کشورهای عربی علیهش باشد. شما اولویت سیاست خارجی آنها را ببینید. بسامد حرفهای ترامپ یا مسئولان وزارت خارجه اش و یا اسرائیل و برخی کشورهای مرتجع منطقه، همه در مورد ایران است.
ببینید شدت اشتیاق آنها برای تغییر در ایران در هر سطحی چقدر زیاد است و در این مسیر مترصد فرصتهای اعتراضی این چنینی هستند تا بلافاصله آن را به اغتشاش بکشانند. هیچ مشکلی هم بابت هزینه ندارند. در مسئله اخیر، ما شاهد تفاوتهایی هم با گذشته بودیم. مثلاً در موارد قبل گاهی این روند تا یک هفته طول میکشید ولی این بار یکی دو روز بعد از شروع اعتراضات، اغتشاش صورت گرفت. اینهمه خرابی ظرف 4-5 روز بود. حجم و وسعت تخریبها زیاد بود و شهرهای زیادی درگیر شدند. البته تعداد افراد زیاد نبود ولی حجم تخریبها بالا بود و سرعت داشت. اینها عادی نیست. نشان میدهد آنها این امادگی را از قبل داشتند و آموزش دیده هم بودند.
** 70 درصد معترضین، جوان، بیکار و با تحصیلات پایین بودند
* البته تفاوتهای دیگری هم با قبل داشت مثل تغیر قشر افرادی که درگیر بودند.
بله. یکی از تفاوتها با موارد گذشته مثل سال 96 یا 88 در همینجاست. این بار موضوع مربوط به پایینترین اقشار جامعه بود. در موارد قبلی، شروع اعتراضات با بهانه اقتصادی به این شکل نبود. اینها در زمانی است که مردم تحت شدیدترین شرایط افتصادی با تورم عجیب هستند و بعد مسئله بنزین بیشترین آسیب را هم به همین قشر پایین جامعه می زند و این افراد هم بی محاباتر به میدان میآیند. شما یک نگاهی به آمار بیندازید. 70درصد جوان و خیلی جوان، بیکار، با سطح تحصبلات عموماً دیپلم. شاید به نزدیک 2 سوم بازداشت شدگان لااقل این سه ویژگی را دارند. اینها به شدت اغتشاشات دامن میزند. یعنی فقط هم بحث خارجی نیست. البته در داخل هم برخی جریانهای سیاسی مدام تلاش میکننند وجود دخالت خارجی را منکر شوند. این غلط است و غرضورزی میتواند باشد چون دشمن خودش هم به صراحت این را می گیورد که حضور دارد و نقشافرینی میکند.
* ولی میشود کاری کرد که دست دشمن برای دخالت بسته شود.
دقیقا همینطور است. لذا ما چاره ای نداریم جز اینکه فضا برای اعتراض به مردم داه شود.
** رهبری در حمایت از این دولت برخی تابوها را هم شکستند
* پس از موضعگیری رهبر معظم انقلاب در فردای شروع اعتراضات در روز یکشنبه و در جریان درس خارج فقه و حمایتی که از این تصمیم کردند، سوال و یا شبهاتی حتی برای برخی افراد حزب اللهی هم پیش آمد که چرا رهبری چنین موضعی گرفتند؟ حتما شما هم با این سوالات مواجه شدید. به نظر شما دلیل اینکه ایشان اینطور وارد شدند و چنین حمایتی کردند چیست؟
یکی بحث شجاعت است که البته این شجاعت ایشان برای ما تازگی نداشت. اینکه ایشان حرفی را که میزنند پای آن حرف میایستند. ایشان همیشه گفتند که از دولت ها حمایت میکنند. شما نگاه کنید میزان حمایتی که رهبری در این 6 سال از دولت آقای روحانی کردند، اصلاً قابل مقایسه با حمایتهای ایشان از دولت آقای احمدینژاد طی 8 سال هم نیست. نگاه کمّی نداشته باشید. بلکه کیفی ببینید که کجاها و چطور حمایت کردند. یکی همین مسئه اخیر بود. یکی دیگر در برجام بود که رهبری تا شکستن برخی تابوهای نظام هم در حمایت از مسئولان این دولت پیش رفتند. ولی در مورد مسئله اخیر که چرا چنین موضعی گرفتند، می توان از برهان خلف استفاده کرد و اینکه ببینیم اساساً ایشان چه راههای دیگری داشتند؟
راه اول این بود که ایشان هم مثل بقیه به تصمیم اخیر اعتراض کنند و بگویند این اشتباه بوده و باید تغییر کند و قیمت اقرایش پیدا نکند. راه دوم سکوت بود. راه سوم دفاع از اصل اینکه مسئولان قوا تصمیمی گرفتند و باید اجرا شود.
و راه چهارم نیز هم حمایت از طرح و هم حمایت از مسئولان ذیربط بود. ایشان راه سوم را انتخاب کردند. اگر میخواستند از طرح حمایت کنند که خودشان فرمودند این طرح هم مخالفین جدی دارد و هم موافقینی و تاکید کردند که من وارد بحث کارشناسی نمیشوم. معمولاً هم ایشان دخالت کارشناسی نمیکنند الّا در مواقعی که نظرات طرفین مثلاً برابر است و به هرحال باید یک تصمیم برای اجرای کار گرفته شود. همین هم با پشتوانه کارشناسی است.
اگر به طرح اعتراض میکردند، خب این شورا را خود ایشان برای دوران تحریم گذاشتند و این طرح هم به هرحال به تصمیم سران این شورا رسیده است. ممکن است این ایراد به آن افراد باشد که چرا چنین طرحی را امضا کردند ولی اگر رهبری چنین کاری میکردند، در واقع این شورا بیخاصیت شده بود و این یعنی متزلزل کردن ارکان حاکمیت. این نقض غرض بود و رهبری هم طبیعتاً چنین کاری نمیکنند.
یک ساعت بعد از این طرح هم قرار بود در مجلس اتفاقاتی بیفتد. اگر رهبری به طرح معترض می شدند، افرادی که کف خیابان دست به اغتشاش زدند متوجه میشدند که اگر برای هر تصمیمی دست به چنین کارهایی بزنند و چندتا بانک و پمپ بنزین آتش بزنند، نتیجه خواهد داد و این پایه گذاری بدی میشد. اگر هم سکوت میکردند، باز همین اتفاق میافتاد و مجلس طرح آماده داشت برای ملغی کردن تصمیم دولت.
** موضع رهبری حمایت از مصوبه سران سه قوه؛ همین
پس به تعبیری، در آن مقطع، این بهترین تصمیمی بود که رهبر انقلاب گرفتند. یعنی حمایت از مصوبه سران سه قوه، همین. نه از طرح و نه از نحوه اجرا.
منبع:تسنیم
یوکیو آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی شریک جنایات آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی است.
درپاسخ به رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد.
درپاسخ به دبیرکل سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده انگلیس در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده فرانسه در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده وحشی رژیم جعلی صهیونیستی درسازمان ملل متحد
درپاسخ به رسانه های آمریکایی، اسرائیلی، انگلیسی، فرانسوی
درپاسخ به هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان
درپاسخ به آمریکا جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به انگلیس جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به فرانسه جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به رژیم جعلی صهیونیستی جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید
اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، آمریکا ومحتدان نیز آن را کنار گذارید
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا آمریکا وهم پیمانانش آن را کنار نمی گذارد.
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا که مدعیان حقوق بشر هیچ اعتراضی به سلاح های هسته ای آمریکا، غرب و رژیم جعلی صهیونیستی نمی کنند و مجامع حقوق بشری خغه خون گرفتند وهیچ کاری نمی کنند.
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا رئیس بی فرهنگ و بی شخصیت شورای امنیت سازمان ملل متحد خیانتکار تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا، رژیم صهیونیستی وغرب خفه خون گرفتن وقطعنامه های علیه سلاح های هسته ای آمریکا و هم پیمانانش صدورنمی کند.
اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، پس چرا تاکنون نهاد های به اصطلاح بین المللی تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا وهم پیمانانش خفه خون گرفتند و هیچ کاری تاکنون نمی کنند.
آمریکا پای خود را از گلیمش درازترکرد.
غرب پای خود را از گلیمش درازترکرد.
رژیم صهیونیستی پای خود را از گلیمش درازترکرد.
مقابله با سلاح های کشتار جمعی باید ازآمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی آغاز شود.
کسانی که بزرگترین سلاحهای کشتار جمعی را در اختیار دارند، به ما میگویند که سلاح کشتار جمعی تولید نکنید. بسیار خوب! اما سلاحهای کشتار جمعی که در دست شماست چه خواهد شد؟ شما راه تولید این سلاح را هموار کردید. بنابراین مقابله با تولید اینگونه سلاحها ابتدا باید از شما آغاز شود.
درپاسخ به قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک سگ دست نشانده مدعیان دروغین حقوق بشر جنایتکار!
آمریکا جنایتکار ازسال 2001 تاکنون درعراق، افغانستان، لیبی ومنطقه خاورمیانه بیش از 999 هزار بار مرتکب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت درمنطقه شده است.
دولتمردان آمریکایی درسال 2003 با دستور حمله به عراق و لیبی مرتکب جنایات جنگی شده اند/ و این درحالی است که مدعیان دروغین حقوق بشر و سازمان های بین المللی خیانتکار ازسال 2003 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه وحشی گری و غیرانسانی آمریکایی ها نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
و مجامع حقوق بشری ازسال 2003 تاکنون خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند و سکوت اختیارکرده اند؟
آنچه امروز درسوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، لیبی، یمن، لبنا، نوارغزه، فلسطین، منطقه و جهان دیده می شود منعکس کننده جنایات وحشیانه وحشی گری و غیرانسانی آمریکا ومتحدانش است.
قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک مورد اعتماد ما نیست.
حرف قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک دیگر چه اعتباری دارد؟
چه کسی باور می کند قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک نگران حقوق بشر درعراق، افغانستان، پاکستان، لیبی، نوارغزه، فلسطین، میانمار، سوریه، یمن، منطقه وجهان است.
آمریکا جنایتکارناقض حقوق بشراست / پرورش دهنده تروریست، مدافع حقوق بشرنخواهد بود.
قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک سیاه ترین پرونده حقوق بشر را دارد.
آمریکا جنایتکارازسال 2001 تاکنون به همراهی انگلیس با کمک مالی برخی کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات، بحرین، مغرب واردن ازتروریسم برای تغییر حکومت ها استفاده می کند وهمچنان نیزادامه می دهد.
حکم دادگاه بی عدالت آمریکا جنایتکار ضد علیه ایران، مصرف داخلی آمریکا است.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را ازتروریسم کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را ازالقاعده کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را ازگروهک تروریستی منافقین کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از طالبان کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را ازتکفیری ها کرد.
دولت آمریکا بیشرین حمایت را از گروه های تروریستی کرد.
دولت آمریکا بیشرین حمایت را از مخالفان سوری کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از ارتش آزاد سوریه کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از جبهه النصره کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از جنایتکاران جنگی درسوریه، لبنان، نوارغزه، فلسطین، عراق، افغانستان، لیبی، یمن، میانمار کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از حامیان اصلی تروریسم کرد.
دولت آمریکا بیشترین حمایت را از رژیم جعلی صهیونیستی کرد.
دولت آمریکا از تجاوز آل سعود حمایت می کند.
دولت آمریکا ازتجاوز نتانیاهو حمایت می کند.
قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک نمی تواند مدعی دفاع ازحقوق بشر باشد.
که قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک چشم خود را برروی واقعیات بسته ونمی تواند مدعی دفاع ازحقوق بشر باشد.
آمریکا جنایتکاردشمن تاریخی مردم ایران است.
قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک درمورد جنایات وحشیانه وحشی گری آمریکا، عربستان سعودی، امارات، رژیم صهیونیستی درسوریه، لبنان، نوارغزه، فلسطین، عراق، یمن ومنطقه خفه خون گرفتن، کاری نمی کند و سکوت اختیارکرده است.
حکم دادگاه بی عدالت آمریکا جنایتکار درباره ایران برای ما هیچ ارزشی ندارد.
قاضی دادگاهی در جنوب نیویورک درجایگاهی نیست که وضعیت حقوق بشر در دیگرکشورها را ارزیابی کند.
بمباران شیمیایی سردشت توسط ارتش صدام دیکتاتورکمک های و حمایت های همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و با کمک های مالی برخی کشورهای عربی جنایتکار، سند رسوایی مدعیان دروغین حقوق بشر، حقوق بشرآمریکایی، حقوق بشراروپایی و سازمان های بین المللی خیانتکاراست.
رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهور سابق عراق با دستور مستقیم آمریکا وغرب علیه مردم ایران از سلاح شیمیایی ساخت آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان استفاده کرده است / و مجامع حقوق بشری بیش از 30 سال است خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند و سکوت اختیارکرده اند.
ومجامع حقوق بشری 1367/04/12 تاکنون خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند وسکوت اختیارکرده اند؟
و این درحالی است که آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار، آلمان جنایتکار، مدعیان دروغین حقوق بشر، سازمان های مدعی دفاع ازحقوق بشر و سازمان های به اصطلاح بین المللی ازسال 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه وگری فرمانده آمریکایی نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
سرنگون کردن هواپیمای مسافری کشورمان توسط فرمانده نجس وحشی، بی ادب، بی فرهنگ و بی شخصیت آمریکایی برگ دیگری درکارنامه سیاه وننگین آمریکایی ها، وحقوق بشرآمریکایی ومدعیان حقوق بشراست.
آمریکا جنایتکارباید درمورد سرنگونی هواپیمای مسافربری کشورمان را توصیح دهد.
هدف قراردادن هواپیمای مسافربری ایران توسط فرمانده آمریکایی وکشتن 290 شهروند غیرنظامی و... جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است.
آمریکا جنایتکاربزرگترین ناقض حقوق بشردردرنیاست.
آمریکا جنایتکارحق دفاع ازحقوق بشر را ندارد.
جنایات کاخ سفید ننگ بزرگ تاریخی است.
کاخ سفید تاکنون احترامی برای زندگی بشری قائل نیست.
چرا فرمانده بی ادب آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران حمله کرد؟
رفتارکاخ سفید شرم آوراست.
رفتارآمریکا جنایتکاردراین زمینه شرم آوراست.
نباید درقبال جنایات وحشیانه و وحشی گری فرمانده بی ادب آمریکایی سکوت کرد.
فرمانده نجس وحشی، بی ادب، بی فرهنگ و بی شخصیت آمریکایی هواپیمای مسافری کشورمان را سرنگون کرد اما مدال افتخار دریافت کرد و عدهای در کشور نسبت به آن اتفاق بیشرمانه سکوت کرده بودند حال چه شده که در مورد یک مأمور نیروی انتظامی که به وظیفه قانونی خود عمل کرده همان عده صدای ضجه و مویهشان گوش فلک را کر کرده است!
اسناد پشتیبانی، کمک و حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه وآلمان ازتجاوز صدام درمدت هشت سال جنگ تحمیلی را دراختیارداریم.
متهم کردن ایران نقض حقوق بشر و... ازسوی آمریکا وهم پیمانانش درواقع به سرپوش گذاشتن به جنایت ها، خیانت های، دخالت های، مداخله گری و تجاوزهای خودشان ازسال 2003 تاکنون درعراق، افغانستان، پاکستان، لیبی، نوارغزه، فلسطین، لبنان، سوریه، منطقه وجهان است.
آمریکا وهم پیمانانش ازسال 2003 تاکنون درافغانستان، عراق، لیبی ومنطقه خاورمیانه مرتکب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت شده اند.
چرا مدعیان حقوق بشر خیانتکارشماره یک سکوت کرده اند؟
چرا سازمان های بین المللی خیانتکارشماره یک سکوت کرده اند؟
چرا آمریکایی ها جنایتکارشماره یک سکوت کرده اند؟
چرا کشورهای اروپایی جنایتکارشماره یک سکوت کرده اند؟
چرا روحانی، ظریف، مسئولان و نمایندگان مجلس و... دراین زمینه سکوت کرده اند؟
اسناد پشتیبانی، کمک و حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه وآلمان ازتجاوز صدام درمدت هشت جنگ تحمیلی را دراختیارداریم.
بمباران شیمیایی سردشت توسط رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهور سابق عراق و ارتش جنایتکارشماره یک عراق با پشتیبانی و حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و کمک مالی چند کشورجنایتکارشماره عربی درسایه سکوت سازمان های بین المللی، نماد حقوق بشرآمریکایی، نماد حقوق بشراروپایی و نماد جنایات مدعیان حقوق بشر!
آمریکا شریک جنایات صدام است.
انگلیس شریک جنایات صدام است.
فرانسه شریک جنایات صدام است.
آلمان شریک جنایات صدام است.
عربستان سعودی شریک جنایات صدام است.
سازمان ملل شریک جنایات صدام است.
شورای امنیت سازمان ملل شریک جنایات صدام است.
شورای حقوق بشرسازمان ملل شریک جنایات صدام است.
سازمان عفوبین الملل شریک جنایات صدام است.
بمباران شیمیایی سردشت توسط ارتش عراق تحت امر رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهورسابق عراق با پشتیبانی کاخ سفید وغرب، سند رسوایی آمریکایی ها، کشورهای اروپایی، مدعیان حقوق بشرو سازمان های بین المللی است.
مدعیان امروزکاربرد سلاح شیمیایی درسوریه، شریک جرم رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهورسابق عراق بودند.
رژیم جنایتکارصدام دیکتاتور رئیس جمهورسابق عراق با حمایت آمریکا وغرب علیه مردم ایران ازسلاحهای شیمیایی ساخت آمریکایی واروپایی درجنگ تحمیلی هشت سال استفاده کرده است/ ومجامع حقوق بشری تاکنون خفه خون گرفتند، کاری نمی کنند وسکوت اختیارکرده اند؟ وسازمان های بین المللی هم سکوت اختیارکرده اند.
واین درحالی است که مدعیان حقوق بشر، سازمان های بین المللی و سازمان های مدعی دفاع ازحقوق بشرتاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه وغیرانسانی نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند.
مدعیان دروغین حقوق بشردرمقابل این کشتارغیرانسانی نه تنها ساکت نشسته اند بلکه حتی به آن چراغ سبزنیز نشان می دهند.
جنایات مدعیان حقوق بشر.
مدعیان حقوق بشر، درجنایات ضد بشری جهان دست دارند.
مدعیان حقوق بشربه فجایع کشتارمظلومان چراغ سبزنشان می دهند.
آمریکا جنایتکارشماره یک بزرگترین ناقض حقوق بشردردنیاست.
کاخ سفید ازسال 1357 تاکنون درفرانسه با گروهک تروریستی منافقین همکاری می کند وهمچنان نیزادامه می دهد.
کاخ سفید ازسال 2003 تاکنون درافغانستان، پاکستان ومنطقه با تروریسم همکاری می کند وهمچنان نیزادامه می دهد.
کاخ سفید حق دفاع ازحقوق بشر را ندارد.
واشنگتن حق دفاع ازحقوق بشر را ندارد.
هرچه می توانید روی موشک کاری کنید/ آمریکا باید سیلی بخورد.
دشمنی آمریکا مربوط به مسائل هسته ای ایران نمی شود.
آمریکا ازسال 1357 تاکنون ثابت کرد که با ملت دشمن است، نه موشک
چرا آمریکا جنایتکارشماره یک به هواپیمای مسافربری ایران حمله کرد؟ درتاریخ 1367/04/12
هدف قراردادن هواپیمای مسافربری ایران درتاریخ 1367/04/12 وکشتن 290 شهروند غیرنظامی و...
فاجعه کشتاربی رحمانه هزاران تن ازمسلمانان منا!
و این درحالی است که مدعیان حقوق بشر جنایتکارشماره یک از 12 تیرماه 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی حمله تروریستی ناو نظامی تروریست آمریکا جنایتکارشماره یک نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
و این درحالی است که سازمان های بین المللی خیانتکارشماره یک از 12 تیرماه 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی حمله تروریستی ناو نظامی تروریست آمریکا جنایتکارشماره یک نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
و این درحالی است که مجامع حقوق بشری قانون جنگل از12 تیرماه 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی حمله تروریستی ناو نظامی تروریست آمریکا جنایتکارشماره یک نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
و این درحالی است که کشورهای اروپایی جنایتکارشماره یک از 12 تیرماه 1367 تاکنون هیچ اعتراضی به این جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی حمله تروریستی ناو نظامی تروریست آمریکا جنایتکارشماره یک نمی کنند، خفه خون گرفتند و سکوت اختیارکرده اند؟
حمله تروریستی ناو نظامی تروریست آمریکا جنایتکارشماره یک به هواپیمای مسافری ایران جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت است.
روحانی و ظریف ازسال 1392 تاکنون به خاطر ناتوانی، کوتاهی، سکوت، دربرابر جنایات وحشیانه، وحشی گری وغیرانسانی مدعیان حقوق بشر جنایتکار شماره یک آمریکا و متحدانش، اهانت و خیانت به مردم ایران و کشور باید دردادگاه محاکمه شوند.
مردم ایران به هر تجاوز آمریکا، اروپا، عربستان سعودی واسرائیل با قدرت پاسخ خواهد داد
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا آمریکا وهم پیمانانش آن را کنار نمی گذارند.
اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، آمریکا ومحتدان نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به آمریکا جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به انگلیس جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به فرانسه جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.
درپاسخ به رژیم جعلی صهیونیستی جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا که مدعیان حقوق بشر هیچ اعتراضی به سلاح های هسته ای آمریکا، غرب و رژیم جعلی صهیونیستی نمی کنند و مجامع حقوق بشری خغه خون گرفتند وهیچ کاری نمی کنند.
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا رئیس بی فرهنگ و بی شخصیت شورای امنیت سازمان ملل متحد خیانتکار تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا، رژیم صهیونیستی وغرب خفه خون گرفتن وقطعنامه های علیه سلاح های هسته ای آمریکا و هم پیمانانش صدورنمی کند.
اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، پس چرا تاکنون نهاد های به اصطلاح بین المللی تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا وهم پیمانانش خفه خون گرفتند و هیچ کاری تاکنون نمی کنند.
آمریکا پای خود را از گلیمش درازترکرد.
غرب پای خود را از گلیمش درازترکرد.
رژیم صهیونیستی پای خود را از گلیمش درازترکرد.
مقابله با سلاح های کشتار جمعی باید ازآمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی آغاز شود.
کسانی که بزرگترین سلاحهای کشتار جمعی را در اختیار دارند، به ما میگویند که سلاح کشتار جمعی تولید نکنید. بسیار خوب! اما سلاحهای کشتار جمعی که در دست شماست چه خواهد شد؟ شما راه تولید این سلاح را هموار کردید. بنابراین مقابله با تولید اینگونه سلاحها ابتدا باید از شما آغاز شود.