سرباز صفر جنگ نرم
به گزارش شهدای ایران وبلاگ سرباز صفر جنگ نرم نوشت: آمریکا همان دولتی است که خون این ملت را در طول سالیان متمادی مکیده است، آمریکا همان دولتی است که هزاران ایرانی، قبل و بعد از انقلاب با دسیسهاش کشته شدهاند یا صدمات جبران ناپذیر دیدهاند، آمریکا همان دولتی است که مسافران مظلوم هواپیمای ایرباس را همراه با قهقههای شیطانی به کام مرگ فرستاد و در کشورهای مسلمان نشین زنان، کودکان و بیگناهان را قتل عام میکند.
آمریکا نامی است که برای مسلمانان تداعی دندانهای خون چکان گرگی را دارد که برای ارضای خوی درندگی و رسیدن به قدرت و ثروت بیشتر میدرد و از بین میبرد.
آمریکا دیوی است که لباس فرشته بر تن دارد و اهریمنی است که ادعای خدایی می کند، شیطانی که با تسخیر چشمها و گوشها دیگران را فریفته میکند تا آنها را بنده و برده خویش کند.
مرگ بر آمریکا گفتن نشانه جدا شدن از اسلام آمریکایی است، مرگ بر آمریکا نوک تیز پیکان عزت و اقتدار ایران اسلامی است و صدایی است که نه تنها ملت ایران را بین کشورهای ستمدیده جهان بلکه نزد خداوند محبوب کرده است چراکه طبق تعالیم قرآن فریاد مظلوم در برابر ظالم محبوب پروردگار است.
این را از اصل قرآنی «الا من ظلم» گرفتهایم، حداقل واکنشی که مظلوم میتواند انجام دهد این است که نفرین کند، مرگ بر آمریکا یعنی نفرین بر سیاستهای ظالمانه و سلطهگرانه دولت آمریکا و نه مردم آنها؛ که این فریاد روح خود باوری را در ملت ایران دمیده است.
شعار مرگ بر آمریکا واژهای برگرفته از اصل تبری است که در بسیاری از آیات قرآن کریم همچون «اشدا علی الکفار» و «قتل اصحاب الاخدود» بیان شده است.
ملت ایران به برکت آن مرشد روشن ضمیر، خمینی کبیر، در این سی و چند سال یک سلوک جمعی الهی داشته است، سلوکی که با بیرون کردن دیو و تخلیهای که مقدمه تجلیه است آغار شد و استقرار نظام الهی ولایت فقیه ثمره قطع کردن دست شیطان با شعار مرگ بر آمریکاست.
«لا اله الا الله» میگوید مقدمه عبودیت، نفی سلطه غیر خداست و مقدمه رسیدن به جامعهای نمونه متکی به چشمه لایتناهی ولایت الله، نفی طواغیت زمان است و بالاخره مقدمه «ما همه سرباز تو ایم خامنهای» گفتن «مرگ بر آمریکا» است.
آمریکا نامی است که برای مسلمانان تداعی دندانهای خون چکان گرگی را دارد که برای ارضای خوی درندگی و رسیدن به قدرت و ثروت بیشتر میدرد و از بین میبرد.
آمریکا دیوی است که لباس فرشته بر تن دارد و اهریمنی است که ادعای خدایی می کند، شیطانی که با تسخیر چشمها و گوشها دیگران را فریفته میکند تا آنها را بنده و برده خویش کند.
مرگ بر آمریکا گفتن نشانه جدا شدن از اسلام آمریکایی است، مرگ بر آمریکا نوک تیز پیکان عزت و اقتدار ایران اسلامی است و صدایی است که نه تنها ملت ایران را بین کشورهای ستمدیده جهان بلکه نزد خداوند محبوب کرده است چراکه طبق تعالیم قرآن فریاد مظلوم در برابر ظالم محبوب پروردگار است.
این را از اصل قرآنی «الا من ظلم» گرفتهایم، حداقل واکنشی که مظلوم میتواند انجام دهد این است که نفرین کند، مرگ بر آمریکا یعنی نفرین بر سیاستهای ظالمانه و سلطهگرانه دولت آمریکا و نه مردم آنها؛ که این فریاد روح خود باوری را در ملت ایران دمیده است.
شعار مرگ بر آمریکا واژهای برگرفته از اصل تبری است که در بسیاری از آیات قرآن کریم همچون «اشدا علی الکفار» و «قتل اصحاب الاخدود» بیان شده است.
ملت ایران به برکت آن مرشد روشن ضمیر، خمینی کبیر، در این سی و چند سال یک سلوک جمعی الهی داشته است، سلوکی که با بیرون کردن دیو و تخلیهای که مقدمه تجلیه است آغار شد و استقرار نظام الهی ولایت فقیه ثمره قطع کردن دست شیطان با شعار مرگ بر آمریکاست.
«لا اله الا الله» میگوید مقدمه عبودیت، نفی سلطه غیر خداست و مقدمه رسیدن به جامعهای نمونه متکی به چشمه لایتناهی ولایت الله، نفی طواغیت زمان است و بالاخره مقدمه «ما همه سرباز تو ایم خامنهای» گفتن «مرگ بر آمریکا» است.
یکی از علل عدم رسیدگی به امور رزمندگان و احتمالا مشکل در
امور خانواده شهید و جانبازان .
تفکر علل پایان جنگ و پذیرفتن قطعنامه 598 است .
و اینکه می گویند که رزمندگان با پایان جنگ مخالف بودند .
در صورتی که رزمندگان مانند من : فقط سر به کار خودمان بود و در نظر دهی قدرت تشخیص نداشتیم و همیشه ایام وظیفه اطاعت از فرماندهان و پیشرفت کارهای جبهه را انجام می دادیم .
و این فقط فرماندهان جنگ بودند که در تصمیمات جبهه و جنگ نقش داشتند . و اظهار نظر می کردند .
و اما مخالفت فرماندهان جنگ با پذیرش قطعنامه 598 .
تا جایی که آنموقع ها می گفتند .
عده ای از فرماند هان محترم و عزیز جنگ که گمنام مانده اند .
در ایمامی قبل از پذیرش قطعنامه 598 : که ایران در جایگاه خوبی برای اتمام جنگ داشت : همیشه اعلام می کردند که وقت اتمام جنگ است و باید که :
تسلیم شدن صدام حسین را بپذیریم و به جنگ خاتمه دهیم .
ولی کسانی به حضرت امام می گفتند که وقت پایان جنگ نیست و باید که تا قدس برویم .
و البته این کسان فقط برای بهبود موفعیت و فرصت برای خودشان بودند .
و این فرماندهان محترم جنگ زمان پذیرش قطعنامه 598 را مناسب نمی دانستند .
و این شد که پس از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598 :
رزمندگان را بدون حقوق رها کردند .
و مزد رشادت های رزمندگان را با اخراج از زندگی دادند . و تا به امروز هم : و اینکه همه مسئولان رسیدگی به امور رزمندگان این تفکر را پیروی می کنند .
و اما رزمندگان را گناه چه باشد .
فرماندهان محترم جنگ تفکری کارشناسانه داشتند .
به رزمندگان عزیز چه ارتباطی پیدا می کند که انتقام می گیرند .
این مقدار برای یادآوری کافیست : تا بعد ؟!
http://mkhakpour9.persianblog.ir