یک روزنامه حامی دولت از سفر رئیس جمهور به استان یزد با وجود عملی نشدن مصوبات سفر قبلی ابراز تعجب کرد.
شهدای ایران: در حالی که برخی دولتیها سرگرم آمارسازی هستند مردم با طعنه و کنایه از یکدیگر میپرسند «وقتی مصوبات سفرهای قبلی به سرانجام نرسیده، هدف روحانی از سفر به یزد چیست؟»
این روزنامه در ادامه نوشت: حسن روحانی با احتساب سفر 19 آبانماه 1398، برای چهارمین بار راهی یزد میشود. نخستین بار و سومین بار اما سفرها صرفا تبلیغاتی و برای تهییج مردم به شرکت در انتخابات و رای دادن به شعارها و وعدههای دولت تدبیر و امید بود و دو سفر دیگر، یکی کاری و این یکی هنوز مشخص نیست! اما از قرائن و شواهد و احتمالات چنین برمیآید که در سخنرانی حسن روحانی میجایی برای شکستن بسیاری از بغضها و عیان کردن بسیاری از گلایهها باشد خاصه آن که این روزها حسین فریدون همان جایی است که بابک زنجانی که بقایی که خیلیهای دیگر...!
نخستین شوک وارده آمده به یزدیها پس از تعیین کابینه او و نظام گرفتن دولت؛ تعیین استانداری بازنشسته و غیربومی- اما یزدیتبار- و پا به سن گذاشته بود به گونهای که عنوان مسنترین استاندار دولت یازدهم به سید محمد میرمحمدی اردکانی تعلق گرفت.
او که طی مدت حضور در بین اهالی رسانه و منتقدین، به استاندار پروازی معروف شده بود! نتوانست انتظارات را برآورده سازد و در نهایت با کولهباری از نقدها راهی دیار پایتخت شد تا باقی مانده دوران بازنشستگی را با کارنامهای نه چندان ناموفق بودن در سمت استانداری یزد بگذراند.
سفر دوم روحانی به یزد کاری بود
حسن روحانی در سخنرانی عمومی خود به این نکات توجه نشان میدهد:
- سال 95، سال شکوفایی و رونق اقتصادی ایران خواهد بود.
- گام به گام به سمت جذب سرمایه داخلی و خارجی، رونق اقتصادی و اشتغال پیش خواهیم رفت.
- مسئولیت اصلی اقتصاد کشور باید بر عهده مردم و کارآفرینان باشد.
- باید همه توان خود را برای تقویت تولید داخلی به کار بگیریم.
و اما مصوبات سفر:
- اختصاص 970 میلیارد تومان برای اجرای 44 طرح
- افتتاح کلینیک تخصصی تامین اجتماعی بافق، کارخانه آگلومراسیون بافق، خطآهن و ایستگاه کارخانه گندلهسازی، یک واحد گازی نیروگاه تابان، پست برق 230، 400 اشکذر، 480 واحد مسکونی شهرک جوانان یزد،پروژههای ریلی و ابنیه و ایستگاههای اردکان و میبد و...
- اجرایی شدن طرح بزرگ انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی با 400 میلیون دلار از نکات بسیار مهم، تاکید رئیس وقت سازمان مدیریت و برنامهریزی استان یزد بر «صد در صدی بودن تخصیص اعتبارات» است نکتهای که به پاشنه آشیل حامیان دولت روحانی و استانداران و مدیران ستادی و عملیاتی دولت در یزد تبدیل شد زیرا در بررسیهای به عمل آمده، تخصیص اعتبار در برخی موارد صفر درصد یا به تعبیری درستتر، مصوبات صد در صد کاغذی بوده است.
سومین سفر روحانی به یزد (19 اردیبهشت 96) هم انتخاباتی بود.
این بار هم حسن روحانی و اطرافیان حسن روحانی، لطف و همراهی یزدیها را با کملطفی آشکار دیگری پاسخ داد و یکی از ناموفقترین استانداران تاریخ استان را برای ادامه کار به یزد فرستاد! محمود زمانی قمی که گویی تنها هنرش استاندار شدن بود پس از استانداری چند استان راهی یزد شد و اما یزدیها این بار نه از حسن روحانی که از ناحیه مجلس و تصویب و اصلاح قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، خوششانسی آوردند و از ادامه حضور یکی از پرابهامترین و ناشناسترین چهرههایی که نه رزومه قابل قبولی داشته و نه پیشینه به اصطلاح درست و درمانی! رهایی یافتند تا پس از سالها سکان استانداری یزد از روی ناچاری به یک جوان اما کمتجربه و بیبرنامه سپرده شود.
19 آبان 98، چهارمین سفر حسن روحانی به یزد. در حالی که آسمان این روزهای یزد، ابریتر و رنجیده خاطرتر از همیشه است باز هم حسن روحانی به یزد میآید آن هم در هنگامهای که سومین استاندار به کار گمارده شده از سوی او در چنبره رفاقت بازی، انفعال در برابر مدیرانی خاص- تحمیلی، عدم استیلای کافی بر جایگاهی که در اختیار دارد و غرق شدن در برنامهها و آدمهای کوچک؛ گرفتار آمده و یزدیها را به این نتیجه رسانیده که از آتش دولت تدبیر و امید، قطعا آبی گرم نخواهد شد و به همین دلیل است که؛ در حالی که برخی دولتیها سرگرم آمارسازی هستند! مردم- با طعنه و کنایه- از یکدیگر میپرسند وقتی مصوبات سفرهای قبلی به سرانجام نرسیده؛ «هدف روحانی از سفر به یزد چیست؟!» مردم یزد بیشتر از آن که منتظر تشریففرمایی حسن روحانی باشند و وعدههای جدیدی که قطعا داد و حرفهای تهییجکنندهای که خواهد زد، منتظر رسیدن به پاسخی برای پرسشهای فراوان خود هستند که با این همه وعده عمل نشده، به واقع هدف حسن روحانی از سفر به یزد چیست؟ و سوالی مهمتر و عمیقتر؛ چرا فقط یک وعده تلخ عملی شد آن هم واگذاری بدون تشریفات یک معدن به بخش خصوصی و چرا هیچکس از عدم اجرایی شدن طرحهای انتقال آب به یزد که بالاخره چه سرانجامی خواهد داشت، چیزی نمیگوید؟!
این روزنامه در ادامه نوشت: حسن روحانی با احتساب سفر 19 آبانماه 1398، برای چهارمین بار راهی یزد میشود. نخستین بار و سومین بار اما سفرها صرفا تبلیغاتی و برای تهییج مردم به شرکت در انتخابات و رای دادن به شعارها و وعدههای دولت تدبیر و امید بود و دو سفر دیگر، یکی کاری و این یکی هنوز مشخص نیست! اما از قرائن و شواهد و احتمالات چنین برمیآید که در سخنرانی حسن روحانی میجایی برای شکستن بسیاری از بغضها و عیان کردن بسیاری از گلایهها باشد خاصه آن که این روزها حسین فریدون همان جایی است که بابک زنجانی که بقایی که خیلیهای دیگر...!
نخستین شوک وارده آمده به یزدیها پس از تعیین کابینه او و نظام گرفتن دولت؛ تعیین استانداری بازنشسته و غیربومی- اما یزدیتبار- و پا به سن گذاشته بود به گونهای که عنوان مسنترین استاندار دولت یازدهم به سید محمد میرمحمدی اردکانی تعلق گرفت.
او که طی مدت حضور در بین اهالی رسانه و منتقدین، به استاندار پروازی معروف شده بود! نتوانست انتظارات را برآورده سازد و در نهایت با کولهباری از نقدها راهی دیار پایتخت شد تا باقی مانده دوران بازنشستگی را با کارنامهای نه چندان ناموفق بودن در سمت استانداری یزد بگذراند.
سفر دوم روحانی به یزد کاری بود
حسن روحانی در سخنرانی عمومی خود به این نکات توجه نشان میدهد:
- سال 95، سال شکوفایی و رونق اقتصادی ایران خواهد بود.
- گام به گام به سمت جذب سرمایه داخلی و خارجی، رونق اقتصادی و اشتغال پیش خواهیم رفت.
- مسئولیت اصلی اقتصاد کشور باید بر عهده مردم و کارآفرینان باشد.
- باید همه توان خود را برای تقویت تولید داخلی به کار بگیریم.
و اما مصوبات سفر:
- اختصاص 970 میلیارد تومان برای اجرای 44 طرح
- افتتاح کلینیک تخصصی تامین اجتماعی بافق، کارخانه آگلومراسیون بافق، خطآهن و ایستگاه کارخانه گندلهسازی، یک واحد گازی نیروگاه تابان، پست برق 230، 400 اشکذر، 480 واحد مسکونی شهرک جوانان یزد،پروژههای ریلی و ابنیه و ایستگاههای اردکان و میبد و...
- اجرایی شدن طرح بزرگ انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی با 400 میلیون دلار از نکات بسیار مهم، تاکید رئیس وقت سازمان مدیریت و برنامهریزی استان یزد بر «صد در صدی بودن تخصیص اعتبارات» است نکتهای که به پاشنه آشیل حامیان دولت روحانی و استانداران و مدیران ستادی و عملیاتی دولت در یزد تبدیل شد زیرا در بررسیهای به عمل آمده، تخصیص اعتبار در برخی موارد صفر درصد یا به تعبیری درستتر، مصوبات صد در صد کاغذی بوده است.
سومین سفر روحانی به یزد (19 اردیبهشت 96) هم انتخاباتی بود.
این بار هم حسن روحانی و اطرافیان حسن روحانی، لطف و همراهی یزدیها را با کملطفی آشکار دیگری پاسخ داد و یکی از ناموفقترین استانداران تاریخ استان را برای ادامه کار به یزد فرستاد! محمود زمانی قمی که گویی تنها هنرش استاندار شدن بود پس از استانداری چند استان راهی یزد شد و اما یزدیها این بار نه از حسن روحانی که از ناحیه مجلس و تصویب و اصلاح قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، خوششانسی آوردند و از ادامه حضور یکی از پرابهامترین و ناشناسترین چهرههایی که نه رزومه قابل قبولی داشته و نه پیشینه به اصطلاح درست و درمانی! رهایی یافتند تا پس از سالها سکان استانداری یزد از روی ناچاری به یک جوان اما کمتجربه و بیبرنامه سپرده شود.
19 آبان 98، چهارمین سفر حسن روحانی به یزد. در حالی که آسمان این روزهای یزد، ابریتر و رنجیده خاطرتر از همیشه است باز هم حسن روحانی به یزد میآید آن هم در هنگامهای که سومین استاندار به کار گمارده شده از سوی او در چنبره رفاقت بازی، انفعال در برابر مدیرانی خاص- تحمیلی، عدم استیلای کافی بر جایگاهی که در اختیار دارد و غرق شدن در برنامهها و آدمهای کوچک؛ گرفتار آمده و یزدیها را به این نتیجه رسانیده که از آتش دولت تدبیر و امید، قطعا آبی گرم نخواهد شد و به همین دلیل است که؛ در حالی که برخی دولتیها سرگرم آمارسازی هستند! مردم- با طعنه و کنایه- از یکدیگر میپرسند وقتی مصوبات سفرهای قبلی به سرانجام نرسیده؛ «هدف روحانی از سفر به یزد چیست؟!» مردم یزد بیشتر از آن که منتظر تشریففرمایی حسن روحانی باشند و وعدههای جدیدی که قطعا داد و حرفهای تهییجکنندهای که خواهد زد، منتظر رسیدن به پاسخی برای پرسشهای فراوان خود هستند که با این همه وعده عمل نشده، به واقع هدف حسن روحانی از سفر به یزد چیست؟ و سوالی مهمتر و عمیقتر؛ چرا فقط یک وعده تلخ عملی شد آن هم واگذاری بدون تشریفات یک معدن به بخش خصوصی و چرا هیچکس از عدم اجرایی شدن طرحهای انتقال آب به یزد که بالاخره چه سرانجامی خواهد داشت، چیزی نمیگوید؟!