قره العین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد!
عارفه با استعداد، بی آلایش، آرام و اهل مطالعه و دانش آموخته هنر و
معماری بود. علاقه به سیاست نداشت، حافظ و اشعارش را دوست داشت و در کارها و
پروژههایش پروانه حضور داشت.
چند سال پیش بیمار و مدتی بستری شد و این سالها با دکترش در تهران در ارتباط بود.
تابستان امسال فارغ التحصیل شد و در حال جستجو و انتخاب کار از طریق اینترنت بود.
اهل گفتگو بود و شب قبل حادثه نیز مانند بسیاری وقت ها نزدیک به یک ساعت صحبت کردیم. از جمله، سوال کرد آیا تعلق خاطر بیش از اندازه اش به حافظ خوب است یا نه؟
میدانم در ذهن بسیاری از شما از سر مهر و همدردی این سوال هست که برای عارفه چه اتفاقی افتاده است. این سوال برای ما نیز هست و به جز گزارش اول حادثه که در اطلاعیه سفارت اعلام شد، ما نیز هنوز نمی دانیم چه گذشته، دقیقا چه حادثه ای رخ داده و علت آن چه بوده است. در هر حال تسلیم مشیت الهی هستیم.
برایش آرامش در نزد پروردگار میخواهیم و از همه شما دوستان دور و نزدیک و مردم مهربانی که با ما در این اندوه شریک شدید صمیمانه سپاسگزارم.