به گزارش شهدای ایران؛ شبنم نعمتزاده در ادامه ارائه دفاعیات خود در چهارمین جلسه رسیدگی به اتهاماتش در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلالگران اقتصادی اظهار کرد: شرکت پخش را برای سودآوری ایجاد نکردم بلکه برای فروش محصولات راهاندازی کردم و یکسال پس از راهاندازی شرکت لشگریپور اصرار داشت داروهای ایرانی را هم بگیرد و در بازار رقابت وارد شود.
وی ادامه داد: صددرصد با نظر او مخالف بودم اما چون در این حوزه تجربهای نداشتم به پیشنهاد او اعتماد کردم در حالی که نظر خودم فروش براساس کالاهای ویژه، محدود و انحصاری وارداتی خودمان بود و بعد از مشکلاتی که امروز پیش آمده متوجه شدم گرفتن پخش کالا برای لشگریپور منافعی به همراه داشته است.
متهم پرونده اخلال در نظام دارویی کشور گفت: برای اصلاح ساختار شرکت توسعه دارویی رسا، رساپخش را تاسیس کردم و بنا بود اتفاقات خوبی بیفتد اما همزمان با شروع مشکلات شرکت توسعه بود؛ لشگریپور همیشه میگفت مشکلات به زودی حل میشود.
وی تأسیس شرکت آدونیس را از افتخار خود دانست و گفت: دلیل تاسیس این آزمایشگاه آن بود که وقتی اولین محصول را وارد کردم 7 ماه طول کشید تا آزمایشگاه جواب آزمایشات را بدهد و شخصا دنبال کارهای خودم بودم و آقازاده و دختر فلانی بودن درباره من صدق نمیکند و به طور شخصی به مراجع مربوطه مانند گمرک، اداره دارو و آزمایشگاه مراجعه میکردم. بنابراین وقتی متوجه شدم آزمایشگاههای ایران امکان آزمایش درباره محصولاتم را ندارند تصمیم گرفتم آزمایشگاهی راه بیندازم و امروز اولین آزمایشگاه در خصوص این محصولات در ایران محسوب میشویم و بهترین مدیران در آنجا فعالیت میکنند.
نعمتزاده ادامه داد: حتی تصمیم گرفتم یک بخش تولید نیز برای این داروها راهاندازی کنم و این در زمانی بود که آقای نعمتزاده وزیر صنعت بود و از طریق یک بنگاه اقتصادی سعی کردم مجوز تولید در داخل تهران را خریداری کنم و این کار یکسال طول کشید و در نهایت نیز به خاطر مشکلات شرکت توسعه رسا بخش تولید تعطیل شد. بنابراین شرکتهایی که وجود دارند داستان متفاوتی از شرکت توسعه رسا داشته و برخلاف طرحهایی که مطرح میشود پشت سر آنها من هستم.
وی افزود: وقتی دیدم ادعاهای لشگریپور برای بهتر شدن اوضاع صحیح نیست شخصا وارد کار شدم و سعی کردم مشکل را حل کنم، اما آدم وقتی حرفهای لشگریپور را میشود یاد بیبیسی میافتد که یک حرف راست را با چند دروغ مخلوط کرده و تحلیل خود را میکند.
نعمتزاده اضافه کرد: به من میگویند چرا همان زمان لشگریپور را اخراج نکردی، اما چه کسی میآمد مدیرعامل شرکتی بشود که بالای 100 میلیارد بدهی داشت. البته الان و بعد از وقوع این مشکلات کسانی را میشناسم که حاضر بودند بیایند و این کار را انجام دهند.
این متهم توضیح داد: در گذشته وقتی در بازار برای یکی از فعالان مشکلی پیش میآمد سایر بازاریها کمک میکردند تا آن فرد مشکلات خود را حل کند و از این طریق طلبشان را بگیرند و البته درباره شرکت ما نیز بسیاری از تامینکنندهها آمدند و گفتند با تخفیف دارو میدهیم تا بفروشید و پول ما را هم برگردانید و یک عده نیز کاملا مخالف دارو دادن بودند و دستورالعملی که در بهمن 96 صادر کردم نشان میدهد هدفم منافع شخصی نبوده است.
نعمتزاده گفت: لشگریپور کار خودش را بلد بود و میتوانست همکاری کند اما نکرد.حتی از او خواستم با روند جدید برود و نگذارد کارها خراب شود زیرا این شرکتها آبرو و حیثیت من بودند و تصمیم داشتم بدهیها را پرداخت کنم زیرا حقالناس میدانستم و امروز هر چه داشتم از دست دادهام و وقتی میگویم مالباخته هستم به خاطر این است که قصد داشتم این بدهیها را پرداخت کنم.