ادعای جدید اصلاح طلبان
اگر کسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ از ایران خارج میشد و در شهریور سال ۱۳۲۰ به ایران بازمیگشت، باورش نمیشد که این سرزمین همان ایران است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «درمجموع وضعیت مفهوم توسعه، اعم از سیاسی و اقتصادی را در دوره رضاشاه چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت:«اگر کسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ از ایران خارج میشد و در شهریور سال ۱۳۲۰ به ایران بازمیگشت، باورش نمیشد که این سرزمین همان ایران است. رضاشاه در تمام ابعاد ایران را متحول کرد؛ بنابراین هیچ تردیدی وجود ندارد که رضاشاه در حوزه توسعه اقتصادی بیبدیل عمل کرد».
زیباکلام در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که«نقش انگلستان در رویکارآمدن رضاخان را چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت:«نقش انگلستان را صفر و حتی زیر صفر میدانم. مهمترین عاملی که باعث شد رضاخان در اردیبهشت سال ۱۳۰۵ از فرمانده اصلی کودتا به رضاشاه تبدیل شود، تلاش وجودی خودش بود و این موضوع هیچ ارتباطی به انگلستان یا آمریکا ندارد...روح انگلستان هم از کودتا خبر نداشت، چه رسد به طرح و برنامهریزی کودتا».
برخلاف ادعای زیباکلام، براساس مستندات متعدد، انگلیس رضاخان را از اصطبل داری به میرپنجی قشون رساند و سپس با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مقدمات نشست او به کرسی سلطنت را فراهم کرد.
متفقین بیست سال بعد، ایران دوره رضاخانی را در کمتر از سه روز اشغال کردند. نکته تأسف برانگیز اینجاست که متفقین در همان مقطع در تهران جلسه گذاشتند، بی آنکه کمترین محلی به شاه کذایی مملکت بگذارند.
در شهریور ۱۳۲۰، نظام سلطه رضاخان را همچون دیگر دیکتاتورها در منطقه، مانند دستمال مصرف شده دور انداختند و فرزند سرسپرده تر از او را به ملت ایران تحمیل کردند.
مستکبران انگلیسی و آمریکایی هفت سال فبل از انقلاب اسلامی و در حالی که پهلوی دوم ادعای ژاندارمی منطقه را داشت، حکومت دست نشانده خود را تحت فشار گذاشتند تا به جدایی بحرین از تمامیت ارضی ایران تن دهد و محدرضا هم پذیرفت.
بنابر مستندات متعدد، در دوران رژیم پهلوی، ایران روی استقلال، عزت، انتخابات، قانون و آزادی را ندید.
زیباکلام در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که«نقش انگلستان در رویکارآمدن رضاخان را چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت:«نقش انگلستان را صفر و حتی زیر صفر میدانم. مهمترین عاملی که باعث شد رضاخان در اردیبهشت سال ۱۳۰۵ از فرمانده اصلی کودتا به رضاشاه تبدیل شود، تلاش وجودی خودش بود و این موضوع هیچ ارتباطی به انگلستان یا آمریکا ندارد...روح انگلستان هم از کودتا خبر نداشت، چه رسد به طرح و برنامهریزی کودتا».
برخلاف ادعای زیباکلام، براساس مستندات متعدد، انگلیس رضاخان را از اصطبل داری به میرپنجی قشون رساند و سپس با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مقدمات نشست او به کرسی سلطنت را فراهم کرد.
متفقین بیست سال بعد، ایران دوره رضاخانی را در کمتر از سه روز اشغال کردند. نکته تأسف برانگیز اینجاست که متفقین در همان مقطع در تهران جلسه گذاشتند، بی آنکه کمترین محلی به شاه کذایی مملکت بگذارند.
در شهریور ۱۳۲۰، نظام سلطه رضاخان را همچون دیگر دیکتاتورها در منطقه، مانند دستمال مصرف شده دور انداختند و فرزند سرسپرده تر از او را به ملت ایران تحمیل کردند.
مستکبران انگلیسی و آمریکایی هفت سال فبل از انقلاب اسلامی و در حالی که پهلوی دوم ادعای ژاندارمی منطقه را داشت، حکومت دست نشانده خود را تحت فشار گذاشتند تا به جدایی بحرین از تمامیت ارضی ایران تن دهد و محدرضا هم پذیرفت.
بنابر مستندات متعدد، در دوران رژیم پهلوی، ایران روی استقلال، عزت، انتخابات، قانون و آزادی را ندید.