بعد از شکایت رسمی خانواده های شهدا؛
نعیمه اشراقی در پی واكنش های صورت گرفته به وی در پی انتشار مطلبی از او در فضای مجازی در نامه ای به این انتقادات پاسخ داد.
سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ نعیمه اشراقی (نوه دختری امام خمینی) بعد از اظهار نظرهای مختلف همراه با توهین به همسران شهدا و منتسب نمودن آن به حضرت امام (ره) که منجر به واکنشها و اعتراضات مختلفی از سوی خانوادههای شهدا شد و به دنبال آن روز گذشته خانوادههای شهدا با امضای طوماری از نعیمه اشراقی شکایت کردند، نوه امام خمینی در نامهای خطاب به مردم و خانوادههای شهدا با تکذیب مجدد متن منتشر شده به نقل از وی در فضای مجازی آورد: «از مردم صبور و نجیب ایران به ویژه خانوادههای زجر کشیده شهیدان عاجزانه خواهشمندم فریب این دسیسه بزرگ را نخورند و مرا بابت ایجاد فضایی که منجر به سوء استفاده معزضان و از خدا بیخبران شد، ببخشند.»
نعیمه اشراقی که تا کنون صرفاً به دنبال عذر خواهی بوده، بعد از روشن شدن جدیت خانواده شهدا و طرح شکایت از وی با طومار هزار نفری که در شکایت خانواده شهدا در دادسرای فرهنگ و رسانه مطرح شده است، واکنشها را فریب خوردن از دسیسه بزرگ دانست در حالی که توضیح نداده است منظورش از دسیسه همان فعالیتهای شخصیاش در فیس بوک و منتسب نمودن اظهاراتش به حضرت امام (ره) بوده است یا نه پا را فراتر از توهینها گذاشته و خانوادههای شهدا را فریب خورده دسیسه میداند؟! در حالی که بر همگان روشن است که از بدو انقلاب تاکنون خانوادههای شهدا همواره با بیداری و هوشیاری خود مشت بر دهان همه دسیسه گران کوبیده و پشت ولایت ماندهاند.
اشراقی در حالی در نامه خود به گذشت ده روز طاقت فرسا بر خودش گلایه میکند که گویی این خانواده شهدا بودند که به وی توهین کردهاند و لابد ایشان در این ده روز همچون همیشه بجای همسران شهدا زجر طاقت فرسا کشیدهاند که میگوید: «ده روز سخت و طاقت فرسا بر من گذشت که شرح ماوقعش در کلام نگنجد. قبل از ورودم به عرصه سیاسی کشور، روزگارم با همه پستیها و بلندیهایش مطابق آنچه بر عامه مردم میگذرد سپری میشد، اما در مقاطع مختلف با موأخذه مردم مواجه بودم که چرا به عنوان عضوی از بیت امام سکوت اختیار کردهام و خود نیز بر این باور بودم که باید کاری کرد. زیرا مردم در شرایط سختی به سر میبرند و به خصوص در این هشت سال اخیر فشاری که بر مردم تحمیل شده بود آزارم میداد. لذا تصمیم گرفتم در خصوص موضوعات مختلف به ویژه در طرح مفاهیمی که با دستاویز قراردادن آرمانهای امام و به بهانه دفاع از آن، تعمیداتی به جامعه القا میشود ورود پیدا کنم و به سهم خود جهت روشنگری افکار عمومی قدمی هرچند کوچک بردارم.» هر چند اشراقی توضیح نداده است که آیا سکوت اختیار نکردن یک فرد تازه وارد شده به فضای سیاسی البته به گفته خودش به معنای باز بودن همیشگی دهان و بیرون ریختن هر دری از آن است یا نه باید مصداق این مصرع باشد که گر سخن سنجی نمیدانی سخنرانی نکن؟!
اشراقی در قسمتی دیگر از نامه به ظاهر عذرخواهی خود نوشته است: «همه انسان هستیم و جایزالخطا و اگر بنا باشد ذرهبین دست بگیریم و خطاهای یکدیگر را به رخ هم بکشیم، که دیگر از انسانیت نشانی نمیماند.»
نکته جالب توجهای که باید به اشراقی گفت این است که: اولا خطای شما را بانو مگر نیازی به ذره بین است که رویت شود؟! به قول آن شیخ معروف نن جوونهای این سرزمین هم با چشمهای کم سو به راحتی دیدند و فهمیدند و در ثانی مملکتی که قوه قضائیه دارد و الگوی کارش عدالت علی (ع) است حکم میکند که کدامین خطا نیست و باید پرده پوشانید و کدام را پرداه برداری کرد تا آنان که به ادعای شما دسیسه میکنند دیگر سودای خطا را نداشته باشند.
اشراقی در حالی بعد از ۱۰ روز مدعی شده است که متن مغرضانه صفحه شخصیش را به وی نسبت دادهاند و میگوید: «به هر حال با افزایش فعالیت در صفحه شخصیام و با ایستادگی در مقابل کسانی که میخواستند وادار به سکوتم کنند، همانطور که مستحضرید متن کاملا مغرضانه و افترا گونهای در خصوص اهانت به خانواده عزیز شهدا و امام شهیدان در فضای مجازی به من نسبت داده شد. با وجود تکذیب رسمی آن از طرف اینجانب، از حجم اتتقادات کاسته نشد، انتقاداتی که اگر با نیت خیرخواهی میبود همواره با کمال احترام و ادب میپذیرفتم.» این در حالی است که اشراقی برای اثبات این امر نیازی به قسم جلاله خوردن ندارد چرا که به دنبال شکایت رسمی خانوادههای شهدا حتما حقیقت امر بر همگان روشن میشود. اما آنچه که در این میان حائز اهمیت است این بوده که اشراقی روشن نکرده منظورش از منتقدان چه کسانی هستند که ادعا شده است نیت خیر خواهانه نداشتهاند؟ مگر جز برخی مسئولین و خانواده شهدا، همسران و فرزندان شهدا و آنان که همراه امام بودهاند کسی به وی انتقادی کرده است که متهم به ضعف در نیت شده است.
بنا بر این گزارش اشراقی در بخشی از نامه خود با استفاده از نام امام آورده است: «عزیزان من، خانواده محترم شهدا، خود بهتر میدانید آنهایی که به دنبال اجرای مقاصد و اهداف شوم خود هستند هدفشان حمایت از شما و سرکوب من نیست بلکه مقصود اصلی آنها امام شماست.
آنان کسانی هستند که اعتقادی به اندیشههای امام ندارند و در جهت تحریف شخصیت امام، مصادره اندیشههای ایشان به نفع خود و خانهنشین کردن یاران و خانواده امام، هدفگذاری میکنند و در راه رسیدن به این هدف به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند. آنهایی که به نام شما و کام خود پا روی شانههای خسته اما ستبر شما میگذارند و هر روز فربه و فربهتر میشوند، بدانید و مطمئن باشید هرجا موافق آنها بودید شما را فرزند خلف پدر و هرکجا خلاف میلشان حرف زدید و عمل کردید شما را نیز فرزند نوح خطاب میکنند. همانطور که تا امروز بر همین مرام بودهاند.
اینها مایل نیستند من و امثال من که صدایی دارند که شنیده میشود در جامعه حضور داشته باشند لذا از هیچ کوششی در جهت حذف چنین افرادی و خفه کردن چنین صداهایی دریغ نمیکنند.
هرچند برای آنهایی که در این آشفته بازار هجمه نمودند و آب در آسیاب دشمنان قسم خورده امام ریختند حرفهای زیادی دارم اما به احترام قطره قطره خون شهیدان در این مقطع زمانی سکوت میکنم.»
اگر هدف نوشتن نامهای جهت عذر خواهی است که باید گفت اولا خواجه عبدالله انصاری فرمودهاند: مگوی آنچه جواب آن نتوان شنید تا عذر آن نباید خواست و در ثانی آنان که تاکنون از امام استفادهها کرده و خود را پشت امام پنهان کردهاند، مردم انقلابی به خوبی دانستهاند که چگونه از امامشان دفاع کنند. چرا که نسبت با امام به ژنتیک نیست به رگهای خونی است که با جانفشانیهای شهدا میان امام، انقلاب و مردم ایجاد شده است و در این میان هر که را با امام نسبتی است با خون شهدا سخن چینی نمیکند.
نعیمه اشراقی که تا کنون صرفاً به دنبال عذر خواهی بوده، بعد از روشن شدن جدیت خانواده شهدا و طرح شکایت از وی با طومار هزار نفری که در شکایت خانواده شهدا در دادسرای فرهنگ و رسانه مطرح شده است، واکنشها را فریب خوردن از دسیسه بزرگ دانست در حالی که توضیح نداده است منظورش از دسیسه همان فعالیتهای شخصیاش در فیس بوک و منتسب نمودن اظهاراتش به حضرت امام (ره) بوده است یا نه پا را فراتر از توهینها گذاشته و خانوادههای شهدا را فریب خورده دسیسه میداند؟! در حالی که بر همگان روشن است که از بدو انقلاب تاکنون خانوادههای شهدا همواره با بیداری و هوشیاری خود مشت بر دهان همه دسیسه گران کوبیده و پشت ولایت ماندهاند.
اشراقی در حالی در نامه خود به گذشت ده روز طاقت فرسا بر خودش گلایه میکند که گویی این خانواده شهدا بودند که به وی توهین کردهاند و لابد ایشان در این ده روز همچون همیشه بجای همسران شهدا زجر طاقت فرسا کشیدهاند که میگوید: «ده روز سخت و طاقت فرسا بر من گذشت که شرح ماوقعش در کلام نگنجد. قبل از ورودم به عرصه سیاسی کشور، روزگارم با همه پستیها و بلندیهایش مطابق آنچه بر عامه مردم میگذرد سپری میشد، اما در مقاطع مختلف با موأخذه مردم مواجه بودم که چرا به عنوان عضوی از بیت امام سکوت اختیار کردهام و خود نیز بر این باور بودم که باید کاری کرد. زیرا مردم در شرایط سختی به سر میبرند و به خصوص در این هشت سال اخیر فشاری که بر مردم تحمیل شده بود آزارم میداد. لذا تصمیم گرفتم در خصوص موضوعات مختلف به ویژه در طرح مفاهیمی که با دستاویز قراردادن آرمانهای امام و به بهانه دفاع از آن، تعمیداتی به جامعه القا میشود ورود پیدا کنم و به سهم خود جهت روشنگری افکار عمومی قدمی هرچند کوچک بردارم.» هر چند اشراقی توضیح نداده است که آیا سکوت اختیار نکردن یک فرد تازه وارد شده به فضای سیاسی البته به گفته خودش به معنای باز بودن همیشگی دهان و بیرون ریختن هر دری از آن است یا نه باید مصداق این مصرع باشد که گر سخن سنجی نمیدانی سخنرانی نکن؟!
اشراقی در قسمتی دیگر از نامه به ظاهر عذرخواهی خود نوشته است: «همه انسان هستیم و جایزالخطا و اگر بنا باشد ذرهبین دست بگیریم و خطاهای یکدیگر را به رخ هم بکشیم، که دیگر از انسانیت نشانی نمیماند.»
نکته جالب توجهای که باید به اشراقی گفت این است که: اولا خطای شما را بانو مگر نیازی به ذره بین است که رویت شود؟! به قول آن شیخ معروف نن جوونهای این سرزمین هم با چشمهای کم سو به راحتی دیدند و فهمیدند و در ثانی مملکتی که قوه قضائیه دارد و الگوی کارش عدالت علی (ع) است حکم میکند که کدامین خطا نیست و باید پرده پوشانید و کدام را پرداه برداری کرد تا آنان که به ادعای شما دسیسه میکنند دیگر سودای خطا را نداشته باشند.
اشراقی در حالی بعد از ۱۰ روز مدعی شده است که متن مغرضانه صفحه شخصیش را به وی نسبت دادهاند و میگوید: «به هر حال با افزایش فعالیت در صفحه شخصیام و با ایستادگی در مقابل کسانی که میخواستند وادار به سکوتم کنند، همانطور که مستحضرید متن کاملا مغرضانه و افترا گونهای در خصوص اهانت به خانواده عزیز شهدا و امام شهیدان در فضای مجازی به من نسبت داده شد. با وجود تکذیب رسمی آن از طرف اینجانب، از حجم اتتقادات کاسته نشد، انتقاداتی که اگر با نیت خیرخواهی میبود همواره با کمال احترام و ادب میپذیرفتم.» این در حالی است که اشراقی برای اثبات این امر نیازی به قسم جلاله خوردن ندارد چرا که به دنبال شکایت رسمی خانوادههای شهدا حتما حقیقت امر بر همگان روشن میشود. اما آنچه که در این میان حائز اهمیت است این بوده که اشراقی روشن نکرده منظورش از منتقدان چه کسانی هستند که ادعا شده است نیت خیر خواهانه نداشتهاند؟ مگر جز برخی مسئولین و خانواده شهدا، همسران و فرزندان شهدا و آنان که همراه امام بودهاند کسی به وی انتقادی کرده است که متهم به ضعف در نیت شده است.
بنا بر این گزارش اشراقی در بخشی از نامه خود با استفاده از نام امام آورده است: «عزیزان من، خانواده محترم شهدا، خود بهتر میدانید آنهایی که به دنبال اجرای مقاصد و اهداف شوم خود هستند هدفشان حمایت از شما و سرکوب من نیست بلکه مقصود اصلی آنها امام شماست.
آنان کسانی هستند که اعتقادی به اندیشههای امام ندارند و در جهت تحریف شخصیت امام، مصادره اندیشههای ایشان به نفع خود و خانهنشین کردن یاران و خانواده امام، هدفگذاری میکنند و در راه رسیدن به این هدف به هیچ اصول اخلاقی و دینی پایبند نیستند. آنهایی که به نام شما و کام خود پا روی شانههای خسته اما ستبر شما میگذارند و هر روز فربه و فربهتر میشوند، بدانید و مطمئن باشید هرجا موافق آنها بودید شما را فرزند خلف پدر و هرکجا خلاف میلشان حرف زدید و عمل کردید شما را نیز فرزند نوح خطاب میکنند. همانطور که تا امروز بر همین مرام بودهاند.
اینها مایل نیستند من و امثال من که صدایی دارند که شنیده میشود در جامعه حضور داشته باشند لذا از هیچ کوششی در جهت حذف چنین افرادی و خفه کردن چنین صداهایی دریغ نمیکنند.
هرچند برای آنهایی که در این آشفته بازار هجمه نمودند و آب در آسیاب دشمنان قسم خورده امام ریختند حرفهای زیادی دارم اما به احترام قطره قطره خون شهیدان در این مقطع زمانی سکوت میکنم.»
اگر هدف نوشتن نامهای جهت عذر خواهی است که باید گفت اولا خواجه عبدالله انصاری فرمودهاند: مگوی آنچه جواب آن نتوان شنید تا عذر آن نباید خواست و در ثانی آنان که تاکنون از امام استفادهها کرده و خود را پشت امام پنهان کردهاند، مردم انقلابی به خوبی دانستهاند که چگونه از امامشان دفاع کنند. چرا که نسبت با امام به ژنتیک نیست به رگهای خونی است که با جانفشانیهای شهدا میان امام، انقلاب و مردم ایجاد شده است و در این میان هر که را با امام نسبتی است با خون شهدا سخن چینی نمیکند.
{مردم در شرایط سختی به سر میبرند و به خصوص در این هشت سال اخیر فشاری که بر مردم تحمیل شده بود}
خخخخخخخخخخخخخ :)
دمت گرم نه واقعا خوشم اومد توی عذرخواهی هم تیکه میندازی
دیگه هر ننه قمری فهمیده که فیس بوک باعث میشه مردم از حکومت جواب بخواهند.