در تجدید خاطره امام حسین (ع) آموزندهترین دروس تربیتی وجود دارد. با زنده نگهداشتن یاد امام حسین (ع) تمام ملکات و کرامات انسانی، از قبیل آزادگی، عزتنفس، شجاعت، عدالت و... زنده میماند.
به گزارش شهدای ایران؛ به نقل ازتسنیم، فلسفه عزاداری برای سید الشهدا چیست؟ چرا برای سایر امامان اینقدر عزاداری نمیشود و آیا زخمی کردن سر و صورت و صدمهزدن به خود به نشانه عزاداری مورد قبول است و گناه محسوب نمیشود؟
گر چه واقعه عاشورا ریشه در تاریخ اسلام دارد و تحلیل علمی آن تنها با بررسی و شناخت عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ صدر اسلام ممکن است، اما آخرین مرحله از مراحل زمینهساز آن را باید از زمان مرگ معاویه در ماه رجب سال 60 هجری دانست. بدینصورت که پس از مرگ معاویه یزید طی نامهای خطاب به والی مدینه از وی خواست از امام حسین (ع) برای خلافت یزید بیعت بگیرد. امام حسین (ع) از بیعت با یزید خودداری کرد و با توجه به شرایط موجود شبانه از مدینه روانه مکه شد.
امام با تغییر هجرت تاکتیکی خود افکار عمومی را متوجه خود گردانید و بهتبع آن اهالی شهرها به جنبوجوش افتادند. از جمله مردم کوفه با برپایی انجمنی در منزل سلیمان بن صرد خزاعی از امام دعوت کردند برای امامت و رهبری آنان به کوفه برود.
امام حسین پس از دریافت دعوتنامههای فراوان مردم کوفه، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به کوفه فرستاده تا پس از بررسی اوضاع و شرایط زمینه ورود امام حسین را به کوفه فراهم کند، مسلم نیز پس از ورود به کوفه پس از آنکه از نزدیک اوضاع را بررسی کرد و شرایط را برای ورود امام حسین (ع) مناسب دید، از امام دعوت کرد تا به سوی کوفه بیاید.
امام حسین (ع) روز هشتم ذیالحجه با ناتمام گذاشتن مراسم حج از مکه روانه کوفه شد، اما با دگرگون شدن اوضاع کوفه و کشته شدن مسلم، عبیدالله بن زیاد، حر بن یزیدریاحی را بهطرف امام حسین (ع) فرستاد و او را مأمور کرد تا هر کجا با امام حسین (ع) برخورد کرد او را متوقف سازد. حر نیز پس از ملاقات با امام حسین (ع) راه ورود به کوفه را بر حضرتش بست و پس از گفتگو، سرانجام هر دو گروه پذیرفتند که تا رسیدن نامه پسر زیاد به راهی بروند که به کوفه یا حجاز نرود.
دو گروه به راه خود ادامه دادند تا اینکه در منطقهای به نام کربلا، نامه پسر زیاد به حر رسید، مبنی بر اینکه هر کجا نامه من به تو رسید، همانجا حسین را متوقف کن. حر نیز به دستور پسر زیاد عمل کرد و امام حسین (ع) را در سرزمین کربلا متوقف ساخت. پس از آن عمرسعد از طرف پسر زیاد مأمور جنگ با امام حسین (ع) شد و با حداقل بیست هزار سرباز وارد کربلا شد و سرانجام در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری واقعه عاشورا در سرزمین کربلا اتفاق افتاد و امام حسین (ع) با فرزندان و یارانش به شهادت رسیدند.
دلایل زنده نگهداشتن واقعه عاشورا و عزاداری امام حسین (ع)
گر چه واقعه عاشورا ریشه در تاریخ اسلام دارد و تحلیل علمی آن تنها با بررسی و شناخت عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاریخ صدر اسلام ممکن است، اما آخرین مرحله از مراحل زمینهساز آن را باید از زمان مرگ معاویه در ماه رجب سال 60 هجری دانست. بدینصورت که پس از مرگ معاویه یزید طی نامهای خطاب به والی مدینه از وی خواست از امام حسین (ع) برای خلافت یزید بیعت بگیرد. امام حسین (ع) از بیعت با یزید خودداری کرد و با توجه به شرایط موجود شبانه از مدینه روانه مکه شد.
امام با تغییر هجرت تاکتیکی خود افکار عمومی را متوجه خود گردانید و بهتبع آن اهالی شهرها به جنبوجوش افتادند. از جمله مردم کوفه با برپایی انجمنی در منزل سلیمان بن صرد خزاعی از امام دعوت کردند برای امامت و رهبری آنان به کوفه برود.
امام حسین پس از دریافت دعوتنامههای فراوان مردم کوفه، مسلم بن عقیل را به عنوان نماینده خود به کوفه فرستاده تا پس از بررسی اوضاع و شرایط زمینه ورود امام حسین را به کوفه فراهم کند، مسلم نیز پس از ورود به کوفه پس از آنکه از نزدیک اوضاع را بررسی کرد و شرایط را برای ورود امام حسین (ع) مناسب دید، از امام دعوت کرد تا به سوی کوفه بیاید.
امام حسین (ع) روز هشتم ذیالحجه با ناتمام گذاشتن مراسم حج از مکه روانه کوفه شد، اما با دگرگون شدن اوضاع کوفه و کشته شدن مسلم، عبیدالله بن زیاد، حر بن یزیدریاحی را بهطرف امام حسین (ع) فرستاد و او را مأمور کرد تا هر کجا با امام حسین (ع) برخورد کرد او را متوقف سازد. حر نیز پس از ملاقات با امام حسین (ع) راه ورود به کوفه را بر حضرتش بست و پس از گفتگو، سرانجام هر دو گروه پذیرفتند که تا رسیدن نامه پسر زیاد به راهی بروند که به کوفه یا حجاز نرود.
دو گروه به راه خود ادامه دادند تا اینکه در منطقهای به نام کربلا، نامه پسر زیاد به حر رسید، مبنی بر اینکه هر کجا نامه من به تو رسید، همانجا حسین را متوقف کن. حر نیز به دستور پسر زیاد عمل کرد و امام حسین (ع) را در سرزمین کربلا متوقف ساخت. پس از آن عمرسعد از طرف پسر زیاد مأمور جنگ با امام حسین (ع) شد و با حداقل بیست هزار سرباز وارد کربلا شد و سرانجام در روز دهم محرم سال 61 هجری قمری واقعه عاشورا در سرزمین کربلا اتفاق افتاد و امام حسین (ع) با فرزندان و یارانش به شهادت رسیدند.
دلایل زنده نگهداشتن واقعه عاشورا و عزاداری امام حسین (ع)
ـ امام حسین (ع) حق بزرگی به گردن اسلام و مسلمین دارد و همانگونه که خود فرموده است ایشان ادامهدهنده راه جدش رسول خداست.
ـ در تجدید خاطره امام حسین (ع) آموزندهترین دروس تربیتی وجود دارد. با زنده نگهداشتن یاد امام حسین (ع) تمام ملکات و کرامات انسانی، از قبیل آزادگی، عزتنفس، شجاعت، عدالت و... زنده میماند.
ـ تجدید خاطره امام حسین (ع) ترویج پرهیزکاری، ایمان و آمادگی برای دفاع از ارزشهای والای اسلامی است.
ـ ائمه اطهار (ع) همواره پیروان و دوستان خود را به تشکیل مجالس سوگواری امام حسین (ع) توصیه کردهاند.
چرا برای امام حسین (علیهالسلام) بیشتر از دیگر امامان عزاداری میشود؟
ـ در تجدید خاطره امام حسین (ع) آموزندهترین دروس تربیتی وجود دارد. با زنده نگهداشتن یاد امام حسین (ع) تمام ملکات و کرامات انسانی، از قبیل آزادگی، عزتنفس، شجاعت، عدالت و... زنده میماند.
ـ تجدید خاطره امام حسین (ع) ترویج پرهیزکاری، ایمان و آمادگی برای دفاع از ارزشهای والای اسلامی است.
ـ ائمه اطهار (ع) همواره پیروان و دوستان خود را به تشکیل مجالس سوگواری امام حسین (ع) توصیه کردهاند.
چرا برای امام حسین (علیهالسلام) بیشتر از دیگر امامان عزاداری میشود؟
جواب این است که ائمه شیعه دوازده نفر هستند که شیعه معتقد به عصمت آنان است. آن بزرگواران بهتناسب شرایط و موقعیتها، بهترین و مناسبترین تصمیمگیریها را کردهاند. هدف همه آنان اعتلای اسلام و اجرای احکام نورانی دین بوده است.
یکی از عقاید مسلم شیعه که برگرفته از روایات هست، این است که اهلبیت کلهم نور واحد یعنی همه آنان یک نور واحد میباشند و البته اگر یکی بر دیگری فضیلتی داشته باشد، درک آن در امکان انسانهای محدود نخواهد بود و مراتبی است متعلق به خود معصومین.
یکی از عقاید مسلم شیعه که برگرفته از روایات هست، این است که اهلبیت کلهم نور واحد یعنی همه آنان یک نور واحد میباشند و البته اگر یکی بر دیگری فضیلتی داشته باشد، درک آن در امکان انسانهای محدود نخواهد بود و مراتبی است متعلق به خود معصومین.
عزاداری دلیلی بر شرافت یکی بر دیگری نیست و فایده عزاداری برای شخص ائمه (ع) نیست، بلکه برای رشد و تعالی خود ما است
بنابراین هیچ فرقی بین ائمه اطهار (علیه اسلام) وجود ندارد؛ به عنوان مثال اگر امام حسن (ع) در شرایط عاشورای سال 61 قرار میگرفت، همان تصمیم را میگرفت که امام حسین (ع) گرفت و برعکس.
علت عزاداری برای سید الشهداء بیشتر از دیگر ائمه (ع)
بنابراین هیچ فرقی بین ائمه اطهار (علیه اسلام) وجود ندارد؛ به عنوان مثال اگر امام حسن (ع) در شرایط عاشورای سال 61 قرار میگرفت، همان تصمیم را میگرفت که امام حسین (ع) گرفت و برعکس.
علت عزاداری برای سید الشهداء بیشتر از دیگر ائمه (ع)
1- تأکید خاص پیامبر (صلیالله علیه و اله وسلم) و سایر ائمه معصومین (علیهالسلام) بر گریه بر حسین (ع) مقتل خوارزمی، ج 1، ص 88 ـ ذخایر العقبی محب الدین طبری، ص 119 ـ کنزالعمال ج 2، ص 123،
2 ـ گریه بر حسین (علیه اسلام) در واقع فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران است. عزاداری برای امام حسین (ع) گریهای سرخ و اعلام آمادگی برای قیام و خون است. شوراندن شیعه بر ظلم و درس دفاع و حفظ تشیع حتی به قیمت جان است.
3 ـ همانطور که ذکر شد ائمه اطهار با دشمنانی همدوره بودند که کینه و عداوت خویش را حداقل در ظاهر پنهان نگه میداشتند. آنان خود را خلیفه مسلمین میدانستند و جانشین پیامبر و سعی میکردند ظواهر دینی را در بین مردم حفظ کنند؛ ولی یزید اینچنین نبود.
در دوران خلفا حتی شهادت بسیاری از ائمه به دست خلفا به علت تبلیغات و دیکتاتوری مزبور مخفی مانده بود؛ و گاه مردم تقابل و رویارویی ائمه (ع) با آنان را نیز به وضوح درک نمیکردند؛ و بالطبع شهادت آنان نیز شور و انقلاب حساسیت ایجاد نمینمود؛ اما مقوله حسین بن علی (ع) چیز دیگری است. با شهادت امام حسین (ع) شرایطی پدید آمد که همه این تزویرها فروریخت. احیاء این حماسه استمرار این افشاگری در طول تاریخ است.
بهطور خلاصه، عزاداری دلیلی بر شرافت یکی بر دیگری نیست و فایده عزاداری برای شخص ائمه (ع) نیست، بلکه برای رشد و تعالی خود ما است.
2 ـ گریه بر حسین (علیه اسلام) در واقع فریاد ستمدیدگان علیه ستمگران است. عزاداری برای امام حسین (ع) گریهای سرخ و اعلام آمادگی برای قیام و خون است. شوراندن شیعه بر ظلم و درس دفاع و حفظ تشیع حتی به قیمت جان است.
3 ـ همانطور که ذکر شد ائمه اطهار با دشمنانی همدوره بودند که کینه و عداوت خویش را حداقل در ظاهر پنهان نگه میداشتند. آنان خود را خلیفه مسلمین میدانستند و جانشین پیامبر و سعی میکردند ظواهر دینی را در بین مردم حفظ کنند؛ ولی یزید اینچنین نبود.
در دوران خلفا حتی شهادت بسیاری از ائمه به دست خلفا به علت تبلیغات و دیکتاتوری مزبور مخفی مانده بود؛ و گاه مردم تقابل و رویارویی ائمه (ع) با آنان را نیز به وضوح درک نمیکردند؛ و بالطبع شهادت آنان نیز شور و انقلاب حساسیت ایجاد نمینمود؛ اما مقوله حسین بن علی (ع) چیز دیگری است. با شهادت امام حسین (ع) شرایطی پدید آمد که همه این تزویرها فروریخت. احیاء این حماسه استمرار این افشاگری در طول تاریخ است.
بهطور خلاصه، عزاداری دلیلی بر شرافت یکی بر دیگری نیست و فایده عزاداری برای شخص ائمه (ع) نیست، بلکه برای رشد و تعالی خود ما است.
شیعه در غم همه ائمه (علیهمالسلام) غمگین و در شادی آنان خوشنود است.
اما اینکه شکل عزاداری چگونه باشد بحث دیگری است. شاید نتوان همه اشکال عزاداری را تأیید کرد؛ اما قدر مسلم این است که مسئله بیش از هر چیز به عرف جامعه مربوط است؛ عرفی که نمیبایست باارزشها و احکام اسلامی منافات داشته باشد.
منبع : تبیان
اما اینکه شکل عزاداری چگونه باشد بحث دیگری است. شاید نتوان همه اشکال عزاداری را تأیید کرد؛ اما قدر مسلم این است که مسئله بیش از هر چیز به عرف جامعه مربوط است؛ عرفی که نمیبایست باارزشها و احکام اسلامی منافات داشته باشد.
منبع : تبیان