سوء استفاده های سیاسی در دانشگاه آزاد
سردبیر یک روزنامه اصلاحطلب، بخشی از سوءاستفادههای مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد را تأیید کرد.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ سردبیر یک روزنامه اصلاحطلب، بخشی از سوءاستفادههای مهدی هاشمی در دانشگاه آزاد را تأیید کرد.
حمزه کرمی از نزدیکان دفتر مرحوم هاشمی رفسنجانی و همکار مهدی هاشمی، پس از دستگیری در فتنه 88 فاش کرده بود که مهدی با سوءاستفاده از موقعیت خود در دانشگاه آزاد، اقدام به راهاندازی سایت با پول این دانشگاه و تحرکات انتخاباتی و ضدانقلابی کرده بود. حمزه کرمی همچنین برخی پولشوییهای مهدی هاشمی را رو کرده بود.
12 سال پس از آن ماجرا، آرش خوشخو سردبیر روزنامه هفت صبح، ضمن مرور خاطرات خود و در یادداشتی با عنوان «چرا پیشنهاد جمهوریت را رد کردم»، نوشت: سال 87 مسعود باستانی که با سرویس سیاسی اعتماد همکاری میکرد و سلام و علیکی با هم داشتیم به من گفت که بیا دبیر اجتماعی یک سایت سیاسی بشو.
سایتی به اسم جمهوریت آن موقع معاون سردبیر اعتماد بودم و وقت آزاد بسیار داشتم. از حقوقش پرسوجو کردم رقمش را گفت. 40 درصد از حقوق معاون سردبیری من بیشتر بود! و تازه احتیاجی به جدا شدن از اعتماد هم نبود. قرار گذاشتیم برویم دفتر این سایت سیاسی.
آدرس را گرفتم و خب کمی عجب بود. دفتر دانشگاه آزاد در خیابان بنیهاشم! یادم است که با چه شک و تردیدی وارد ساختمان شدم. یک روز عصر بود. آنجا با حمزه کرمی و نوربخش دیدار کردم. از امکانات لجستیکی سایت گفتند و این که در مورد هر سوژهای اطلاعات را آماده به دبیر میدهند تا او کار خبری را انجام دهد و این که فعالیتهای سایت زیرنظر آقا مهدی و آقا یاسر است.
9ماه به انتخابات 88 مانده بود. گفتم هدفتان حمایت از کدام نامزد رئیسجمهوری است (نامزدها به شکل رسمی اعلام نشده بودند اما صفآراییها تقریباً مشخص بود) که خیلی رک و صریح گفتند هرکسی بهغیر از احمدینژاد.
از برنامههایشان گفتند و اینکه قرار است 50 نفر از مدیرمسئولهای روزنامههای محلی را در مارلیک فردیس گردهم بیاورند.
به لحاظ پشتیبانی و مسائل تحریریه کامل بودند. اما در نهایت توافق نکردم. یکیاش بهخاطر این بود که اول مذاکره با اصرار از من خواستند موبایلم را خاموش کنم و بگذارم کنار پنجره. مگر چه حرفی میخواستیم بزنیم؟ دوم اینکه از جمله «هرکسی به جز احمدینژاد» احساس خوشایندی به من دست نداد. یک نوع کار سیاسی کور بهنظر میرسید. به روزنامه که برگشتم به باستانی گفتم نمیتوانم این پیشنهاد را قبول کنم. نمیخواستم مثل یک سرباز پیادهنظام وارد یک لشگر بزرگ و مبهم بشوم. فکر کنم کار درستی بود.
یادآور میشود فعالیت سایت جمهوریت از یک طرف بهخاطر استفاده از بودجه دانشگاه آزاد، اقدامی خلاف قانون بود. اما در عینحال، کار بدتر این بود که گردانندگان آن در پوشش فعالیت انتخاباتی و مثلاً رقابت با احمدینژاد، سرگرم نشر اکاذیب و ملتهبکردن افکار عمومی در خدمت فتنه آمریکایی- انگلیسی با اسم رمز تقلب بودند.
حمزه کرمی از نزدیکان دفتر مرحوم هاشمی رفسنجانی و همکار مهدی هاشمی، پس از دستگیری در فتنه 88 فاش کرده بود که مهدی با سوءاستفاده از موقعیت خود در دانشگاه آزاد، اقدام به راهاندازی سایت با پول این دانشگاه و تحرکات انتخاباتی و ضدانقلابی کرده بود. حمزه کرمی همچنین برخی پولشوییهای مهدی هاشمی را رو کرده بود.
12 سال پس از آن ماجرا، آرش خوشخو سردبیر روزنامه هفت صبح، ضمن مرور خاطرات خود و در یادداشتی با عنوان «چرا پیشنهاد جمهوریت را رد کردم»، نوشت: سال 87 مسعود باستانی که با سرویس سیاسی اعتماد همکاری میکرد و سلام و علیکی با هم داشتیم به من گفت که بیا دبیر اجتماعی یک سایت سیاسی بشو.
سایتی به اسم جمهوریت آن موقع معاون سردبیر اعتماد بودم و وقت آزاد بسیار داشتم. از حقوقش پرسوجو کردم رقمش را گفت. 40 درصد از حقوق معاون سردبیری من بیشتر بود! و تازه احتیاجی به جدا شدن از اعتماد هم نبود. قرار گذاشتیم برویم دفتر این سایت سیاسی.
آدرس را گرفتم و خب کمی عجب بود. دفتر دانشگاه آزاد در خیابان بنیهاشم! یادم است که با چه شک و تردیدی وارد ساختمان شدم. یک روز عصر بود. آنجا با حمزه کرمی و نوربخش دیدار کردم. از امکانات لجستیکی سایت گفتند و این که در مورد هر سوژهای اطلاعات را آماده به دبیر میدهند تا او کار خبری را انجام دهد و این که فعالیتهای سایت زیرنظر آقا مهدی و آقا یاسر است.
9ماه به انتخابات 88 مانده بود. گفتم هدفتان حمایت از کدام نامزد رئیسجمهوری است (نامزدها به شکل رسمی اعلام نشده بودند اما صفآراییها تقریباً مشخص بود) که خیلی رک و صریح گفتند هرکسی بهغیر از احمدینژاد.
از برنامههایشان گفتند و اینکه قرار است 50 نفر از مدیرمسئولهای روزنامههای محلی را در مارلیک فردیس گردهم بیاورند.
به لحاظ پشتیبانی و مسائل تحریریه کامل بودند. اما در نهایت توافق نکردم. یکیاش بهخاطر این بود که اول مذاکره با اصرار از من خواستند موبایلم را خاموش کنم و بگذارم کنار پنجره. مگر چه حرفی میخواستیم بزنیم؟ دوم اینکه از جمله «هرکسی به جز احمدینژاد» احساس خوشایندی به من دست نداد. یک نوع کار سیاسی کور بهنظر میرسید. به روزنامه که برگشتم به باستانی گفتم نمیتوانم این پیشنهاد را قبول کنم. نمیخواستم مثل یک سرباز پیادهنظام وارد یک لشگر بزرگ و مبهم بشوم. فکر کنم کار درستی بود.
یادآور میشود فعالیت سایت جمهوریت از یک طرف بهخاطر استفاده از بودجه دانشگاه آزاد، اقدامی خلاف قانون بود. اما در عینحال، کار بدتر این بود که گردانندگان آن در پوشش فعالیت انتخاباتی و مثلاً رقابت با احمدینژاد، سرگرم نشر اکاذیب و ملتهبکردن افکار عمومی در خدمت فتنه آمریکایی- انگلیسی با اسم رمز تقلب بودند.