آخرین فراز سخن آقا هم نوید به جوشش دوبارهی کشور از درون به برکت دلبریدن از بیگانگان است و این بشارت که به لطف الهی ادامهی این روند، «کشور را به استغنای واقعی از بیگانه خواهد رساند؛ بمنّه و فضله.»
به گزارش شهدای ایران، از درب حسینیه که وارد میشوم،
اولین چیزی که در افق و انبوه عمامههای سیاه و سفید جلب توجه میکند،
کتیبهی بزرگ بالای جایگاه و این آیهی شریفه است که با خط خوش و درشت بر
آن نقش بسته: «وقولوا للناس حُسناً وأقیموا الصلاة». بارها و بارها این آیه
را در قرآن خواندهام، ولی انگار اولین بار است که آن را میبینم! چقدر
تناسب برقرار است بین موضوع دیدار امروز با این کتیبه که در کانون توجه
حاضران است! «با مردم نیکو سخن بگویید و نماز را برپا دارید.» گویی مخاطب
آن همین جمع است؛ صدها امام جمعهی سراسر کشور که در بیستوچهارمین اجلاس
سراسری ائمهی جمعه در حسینیهی امام خمینی تهران گرد هم آمدهاند؛ یعنی
دقیقاً کسانی که باید با مردم بهنیکویی سخن بگویند و نماز را برپا بدارند.
نگاهم روی چهرههای ائمهی جمعه میچرخد. تصویری که میبینم، با تصور سنتیام از مفهوم امام جمعه تفاوت بسیاری دارد. چیزی که در همان نگاه نخست جلب توجه میکند، جوان بودن اکثر این ائمهی جمعه است؛ روحانیان جوانی که هرکدام محور و قلب تپندهی فرهنگ و بصیرت شهرهای بزرگ و کوچک خود هستند. البته در کنار جوانترها هنوز هم پیشکسوتان به چشم میآیند. حتی برخی امامان جمعه که در یکی دو سال اخیر از این منصب کناره گرفتهاند و جای خود را به روحانیان جوان سپردهاند نیز حضور دارند. این خاصیت ولایت است که همه را دور هم جمع میکند.
قبل از آمدن آقا، برنامهها با مدیحهسرایی یکی از روحانیان در مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام آغاز میشود. مدّاح اهل بیت علیهمالسلام از مشهدالرضا به کربلای معلا هم گریزی میزند و اشک میگیرد! توسل به حضرت سیدالشهداء علیهالسلام نمک جمع شیعیان است، ولی گریاندن این همه روحانی و امام جمعه هنر خاصی میخواهد که الحمدلله این روحانی خوشصدا از آن بهرهمند است! بعد هم یکی از ائمهی جمعهی خطهی سرافراز لرستان، چند بیتی به زبان شیرین لری میخواند و حضار بالبخند «احسنت» میگویند.
آقا که وارد حسینیه میشوند، جمعیت یکپارچه میایستد: «صلّ علی محمد، نایب مهدی آمد»، «ای رهبر آزاده، آمادهایم آماده»... قاری جلسه، یک روحانی سیّد، با صوت زیبایش جانها را لبریز از طراوت میکند: «إنّ الذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا تتنزّل علیهم الملائکة ألا تخافوا ولا تحزنوا وأبشروا بالجنة التی کنتم تُوعَدون».
بعد از قرآن، نوبت حجتالاسلام حاجعلیاکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمهی جمعه است. خیر مقدمی میگوید و به نمایندگی از حاضران، گزارشی از برنامهها و اقدامات نهاد نماز جمعه را ارائه میکند. آقای حاجعلیاکبری که صحبت میکند، به خود میبالم که روزگاری در دبیرستان شاگردیاش را کردهام! زیبا و شمرده و متین و جذاب حرف میزند. در دل از آقا تشکر میکنم که چنین روحانی فاضل و توانمندی را بر رأس شبکه عظیم و مؤثّر ائمهی جمعه قرار دادهاند.
حاجعلیاکبری از ۲۰۷۹ هفته نماز جمعهی بیوقفه در چهل سال گذشته میگوید و از ۹۰۰ شهر کوچک و بزرگ که سنگر نماز جمعه در آن محور اجتماع عظیم مردم است؛ از بیش از ۲۰۰ هزار ساعت محتوای ارزشمند که در این سالها ائمهی جمعه تولید و منتشر کردهاند؛ و از گنج عظیمی به نام نماز جمعه که باید دوباره آن را شناخت و قدر دانست.
خطیب خوشبیان باز هم میگوید؛ از اسرار نهفتهی نماز جمعه در جامعهسازی و حفظ و تقویت ساخت درونی امّت حول محور امام و استحکام بافت ملت در برابر جبههی استکبار در طول چلّهی گذشته؛ از نقش نماز جمعه در حفاظت از هویّت و سیرت ایمانی شهرها؛ از سهم نماز جمعه در معرفتافزایی و بسط اندیشهی ناب دینی و ایستادگی در برابر جمود و تحجّر از یک سو و هرزهگوییها از سوی دیگر؛ از ظرفیت معجزهآسای نماز جمعه در بسیج عمومی ملّت و سازماندهی مردمی جامعه برای مشارکت در میادین انقلاب و جبهههای دفاع مقدّس تا حضور در صحنههای محرومیّتزدایی و امداد در حوادث خسارتبار زلزله و سیل اخیر.
آقای حاجعلیاکبری از ارتباط ائمهی جمعه با مردم هم سخن به میان میآورد: «مردم از منبر نماز جمعه صدای خودشان را میشنوند. نماز جمعه پناهگاه مردم بوده و هست. دلسوزیها و پیگیریهای ائمهی جمعه در موارد بسیاری منجر به حل مشکلات مردم شده است.» او همچنین تأکید میکند که «نهاد نماز جمعه به دنبال آن است که سهم مسئولیت خویش را از بیانیهی گام دوم بشناسد و برای انجام تکلیف وارد میدان شود.» در پایان هم از لیست بلندبالای کسانی که سهمی در بالندگی نهال نماز جمعه داشتهاند، تشکر میکند؛ بهویژه از همسران ائمهی جمعه که با صبوری و همت خود نیمهی پنهان این موفقیت هستند.
حالا آقا بسمالله میگویند و سخن را با خیر مقدم آغاز میکنند: «خیلی خوش آمدید، منادیان حق و ذکر و توجّه و بصیرتافزایی در سراسر کشور.» بیانات ایشان چند محور اصلی دارد و هر محور هم بعضاً چند زیرمجموعه. محور اوّل دربارهی اهمیّت خود نماز جمعه است. اینجا اشارهای میکنند به صحبتهای آقای حاجعلیاکبری و بیان بلیغ و خوب ایشان دربارهی نماز جمعه. بعد هم به دو متن از متون مقدس اسلامی برای تبیین اهمیت و جایگاه نماز جمعه استشهاد میکنند؛ یکی قرآن کریم که نماز جمعه را منشأ «ذکر» میداند، دیگری صحیفهی سجادیه که خصوصیت نماز جمعه را «اجتماع مسلمین» برمیشمارد. جامعه هم به ذکر احتیاج دارد و هم به اجتماع و همدلی؛ و این هر دو در نماز جمعه جمع است.
رهبر انقلاب به نقش زنجیرهی بههمپیوستهی نماز جمعه در سراسر کشور اشاره میکنند که میتواند عالیترین و دشوارترین گفتمانها را در کشور مستقر کند و یک بصیرت و حقیقت را به فکر عمومی و سکهی رایج فکری در جامعه تبدیل سازد. اینجا تصریح میفرمایند که «بنده واقعاً چنانچه وقت میداشتم و اگر ممکن بود برای من، خود من نماز جمعه را ترک نمیکردم.»
باز هم برای تأکید بر اهمیّت این منبر و
جایگاه از منظر خودشان، خاطرهای از دوران اختلافات ابتدای انقلاب بین دو
جریان در کشور نقل میکنند و این که وقتی در جلسهای که شخصیتهای کشور با
مسؤولیتهای مختلف در محضر امام راحل(ره) شرکت کرده بودند و برای فیصلهی
مشکلات به امام پیشنهاد کردند که همهی آن مسؤولان را عزل کنند، آقا آن
روزها هم سمتهای متعددی در نظام داشتند اما از امام فقط یک درخواست کردند:
«بنده را از امامت جمعهی تهران عزل نکنید!»
محور دوم دربارهی تقوا است. اینجا هم سخنان حضرت آقا کلیشهشکن است. تقوا رکن نماز جمعه است و امر به تقوا از واجبات الزامی هر دو خطبهی نماز جمعه است. آقا اما از این که امر به تقوا بهاجمال و سربسته و صرفاً با جملات کلیشهای مانند «خودم و شما نمازگزاران را به تقوای الهی دعوت میکنم» صورت بگیرد، ابراز نارضایتی میکنند و آن را کارآمد نمیدانند. نظر ایشان این است که امام جمعه باید مصادیق تقوا را پیدا کند و مورد و مصداقی را در خطبهها بیان کند که عَلیالعِجاله مورد نیاز جامعه است.
برای روشنتر شدن موضوع، آقا چند مثال و مصداق تقوا را مطرح میکنند: «فرض بفرمایید در فضای مجازی دروغ، تهمت، شایعه، نسبت دادن به خلاف، قول به غیر علم هست. مردم را متوجه کنید به تقوای الهی در فضای مجازی! این ابتلاء، ابتلای عمومی است. در فضای مجازی یک شایعه ای را میگوید که خلاف است. خب نقل تهمت هم تهمت است؛ نقل غیبت هم غیبت است.»
محور دوم دربارهی تقوا است. اینجا هم سخنان حضرت آقا کلیشهشکن است. تقوا رکن نماز جمعه است و امر به تقوا از واجبات الزامی هر دو خطبهی نماز جمعه است. آقا اما از این که امر به تقوا بهاجمال و سربسته و صرفاً با جملات کلیشهای مانند «خودم و شما نمازگزاران را به تقوای الهی دعوت میکنم» صورت بگیرد، ابراز نارضایتی میکنند و آن را کارآمد نمیدانند. نظر ایشان این است که امام جمعه باید مصادیق تقوا را پیدا کند و مورد و مصداقی را در خطبهها بیان کند که عَلیالعِجاله مورد نیاز جامعه است.
برای روشنتر شدن موضوع، آقا چند مثال و مصداق تقوا را مطرح میکنند: «فرض بفرمایید در فضای مجازی دروغ، تهمت، شایعه، نسبت دادن به خلاف، قول به غیر علم هست. مردم را متوجه کنید به تقوای الهی در فضای مجازی! این ابتلاء، ابتلای عمومی است. در فضای مجازی یک شایعه ای را میگوید که خلاف است. خب نقل تهمت هم تهمت است؛ نقل غیبت هم غیبت است.»
مثال بعدی ایشان برای مصادیق تقوا، رعایت
تقوا در تعامل خانوادگی است: «تقوای الهی در تعامل با افراد خانواده از حیث
تربیت و نظارت دینی و اخلاقی مهم است. ما مشکلاتی داریم؛ عدم اهتمام
والدین به تربیت دینی و اخلاقی فرزندان. بخشی از مشکلات هم مربوط به
تضادهای غلط زوجین با یکدیگر است که غالباً از طرف شوهر نسبت به زن است؛
سختگیریها و مسئولیتنشناسیها و ... این مصادیق را تعیین کنید. یا در
خانوادهها چشم و همچشمی و اسراف فراوان است. چشم و همچشمیهای مضر که
منشأ مفاسد فراوانی است. بنده از جزئیات مطلعم. مردم و خانوادهها را به
پرهیز از چنین پدیدههایی توصیه کنید.»
مثال سوم ایشان برای بیان مصداق تقوا در
نماز جمعه، تقوا در کسبوکار و دوری از کمفروشی و گرانفروشی و بدقولی و
معاملههای حرام و زیانبار است.
مثال آخر هم تقوا و اجتناب از ناامیدسازی جوانان است: «بعضیها کیفیت حرف زدنشان ناامید کننده است. جوان را از آیندهی خودش و کشور ناامید میکنند. این منکر است. یک منکری است که توجه ندارند.»
محور سوم بیانات آقا در این جمع، دعوت عملی مردم به دین است. «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم.» میفرمایند: ما هرچه با زبان بگوییم، یک تأثیری دارد، اما تأثیر بالاتر مال عمل ماست. اینجا حضرت آقا به چند نمونهی مهم از سلوک عملی و الگوی رفتاری که ائمه جمعه باید مد نظر قرار دهند، اشاره مصداقی میکنند:
مورد اوّل، مردمی بودن و انس با مردم است. «نه به صورت تصنعی؛ به معنای واقعی کلمه با مردم باشید. خدا خودش هم مردمی است. با مردم است. خانهی خدا، کعبه، خانهی مردم است. باید در کنار مردم باشید.»
مورد دوم، پیگیری مشکلات مردم است. «ائمهی جمعه مرجع حوائج مردمند. گرچه ائمهی جمعه پول و امکانات خاص ندارند، اما میتوانید به عنوان یک عنصر محترم، حوائج مردم را به کسانی که میتوانند آن را برطرف کنند، منتقل کنید.» آقا بر این مسأله هم تأکید میکنند که با مردم با چهرهی باز و گشاده برخورد کنید. حتی اگر نمیتوانید مشکل کسی را که به شما مراجعه کرده حل کنید، باید جوری با او رفتار کنید که بفهمد شما درد و رنج او را میفهمید و درک میکنید.
چون وانمیکنی گرهی، خود گره مباش / ابروگشاده باش چو دستت گشاده نیست
مورد سوم، اجتناب از رفتن به سمت صاحبان ثروت و قدرت است. «نزدیک شدن به طبقهی اشرافی، به طور طبیعی شما را از عامه و تودهی مردم دور میکند.» بعد هم آقا به این نکتهی مهم اشاره میکنند که بعضی از تازه به دوران رسیدهها و مفسدان اقتصادی، برای این که حاشیهی امن درست کنند برای خودشان، به امامان جمعه یا چهرههای شاخص روحانیت نزدیک میشوند که باید مراقب بود.
مورد چهارم هم مراقبت از نزدیکان و فرزندان است که یک وقت دچار لغزش نشوند، چون گاهی همان مفسدان وقتی در ارتباطگیری با ائمهی جمعه به درِ بسته میخورند، تلاش میکنند از طریق فرزندان و نزدیکان آنها «نفوذ» کنند.
محور چهارم بیانات آقا دربارهی خطبههای جمعه است. خطبهها باید مصداق «قول سدید» باشد؛ یعنی مستحکم و پرمغز و سنجیده و حسابشده و راهگشا. خطبه باید نیاز و سؤال ذهنی مخاطب و به ویژه جوانان را پاسخ بدهد، اما این سؤال و نیاز را چگونه میتوان شناخت؟ «یکی از راههایش انس با خود جوانان است. مثلاً اعلان کنید که هفتهای یک روز، یک ساعت مخصوص، دیدار با جوانان است.»
علاوه بر این، خطبه باید کوتاه باشد؛ مجموع دو خطبه روی هم نیمساعت یا اندکی بیشتر باشد. این جا آقا خاطرهای از یکی از سفرهای تبلیغیشان در دوران جوانی به کاشمر نقل میکنند. در آن سفر یکی از خطبای بزرگ کاشمر، مرحوم سیبویه، به طلاب جوان توصیه میکردند همیشه کم صحبت کنید. اگر صحبتتان خوب بود، مردم میگویند حیف که کوتاه بود و اگر خوب نبود، مردم میگویند خدا پدرش را بیامرزد که زود تمام کرد!
محور پنجم، حمایت از جریانهای انقلابی از یک طرف و روی خوش نشاندادن به همه از طرف دیگر است. «شما در جبهه و جهت عنصر انقلابی قرار دارید، ولی با همه با روی خوش برخورد کنید» و راه را برای همه باز بگذارید.
محور ششم، ضرورت حمایت ائمه جمعه از تشکلهای فرهنگی خودجوش مردمی است که چند سالی است در سراسر کشور مشغول فعالیتند و کمک و حمایت ائمه جمعه به این تشکلها موجب ثبات قدم آنها میشود.
محور هفتم، لزوم موضعگیری انقلابی ائمهی جمعه است. آقا تأکید میکنند که کشور با روحیه و حرکت انقلابی میتواند پیشرفت کند و به نقطهی اوج آرمانی خودش برسد. «کم گذاشتن از مواضع انقلابی و کوتاه آمدن از مواضع انقلابی به ضرر کشور و آینده است، نهفقط به ضرر انقلاب.»
محور هشتم، توصیهی مؤکد حضرت آقا به این است که از برخورد با دستگاههای دولتی یا قضائی و ... در خطبههای نماز و به صورت علنی حتی المقدور اجتناب شود و تذکرات لازم به دستگاههای مسؤول ابتدا به صورت خصوصی مطرح و پیگیری شود و تا حد ممکن به محضر عمومی مردم کشانده نشود. «باید به مردم اطمینان و سکینه و آرامش داد. وقتی سکینه و آرامش در دل مردم بود، ایمان عقیدتی و عملی مردم بیشتر خواهد شد.»
محور نهم، بیان نقاط مثبت دستگاهها و اقدامات امیدبخش آنها در خطبههای جمعه است. «دشمن مرتب دارد بر روی ناکارآمدی نظام کار میکند و حرف میزند. شما در نقطهی مقابل باید به مردم امید بدهید و نقاط مثبت را بیان کنید.»
و محور دهم بیانات امروز آقا، در خصوص مسائل جاری و کلی کشور است: خوشبختانه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی عظمت و اقتدار خودش را به دنیا ثابت کرده و بر دشمنان تحمیل نموده است. چهل سال است که دشمن با استفاده از شیوههای گوناگون فشار میآورد تا به این نظام ضربه بزند، ولی جلوی چشم حسرتزدهی دشمن، این نظام رشد میکند و قوی میشود. این جا آقا جملهای را که خودشان از امام راحل(ره) شنیدهاند، نقل به مضمون می کنند که: «من از اوّل انقلاب یک دست قدرتی را میبینم که دارد کارها را جلو میبرد.»
در دقایق پایانی صحبت، به آفت بزرگ دولتهای غربی و از جمله اروپاییها یعنی «تکبّر» اشاره میکنند و این که تکبّر موجب میشود آنها نتوانند حقایق را درست بفهمند و لذا در مشکلات بزرگی افتادهاند. چون وقتی طرف مقابل آنها کسی مثل ملت ایران باشد که در برابر متکبران میایستد، آنها زمین میخورند.
آقا به یک نقل قول از وزیر امور خارجهی کشورمان هم استناد میکنند که بنا به گفتهی وزیر امور خارجه، اروپاییها در قضیهی برجام ۱۱ تعهد داشتند که به هیچکدام عمل نکردند. در مقابل، ما به تعهدات برجامی و بلکه بالاتر از آن عمل کردیم. اما حالا که ما شروع به کاستن از عمل به تعهداتمان در مقابل بیعملی آنها کردهایم، «پُرروها» به ما اعتراض میکنند! بعد هم به مسألهی دزدی دریایی انگلیس خبیث و ربودن کشتی ایرانی اشاره و تأکید میکنند که جمهوری اسلامی و عناصر مؤمن، این خباثت را بیپاسخ نخواهند گذاشت.
آخرین فراز سخن آقا هم نوید به جوشش دوبارهی کشور از درون به برکت دلبریدن از بیگانگان است و این بشارت که به لطف الهی ادامهی این روند، «کشور را به استغنای واقعی از بیگانه خواهد رساند؛ بمنّه و فضله.»
سخنان آقا همزمان با وقت اذان ظهر به پایان میرسد و صفهای نماز برای اقامه نماز به امامت ایشان شکل میگیرد. «الله اکبر»... حضرت آقا که قامت میبندند، دوباره نگاهم به کتیبهی بزرگ جایگاه میافتد: «وقولوا للناس حُسناً وأقیموا الصلاة». الحق و الانصاف که دیدار امروز خودش مصداق تام و تمام این آیه بود. «با مردم به نیکویی سخن بگویید و نماز را برپا دارید.»
مثال آخر هم تقوا و اجتناب از ناامیدسازی جوانان است: «بعضیها کیفیت حرف زدنشان ناامید کننده است. جوان را از آیندهی خودش و کشور ناامید میکنند. این منکر است. یک منکری است که توجه ندارند.»
محور سوم بیانات آقا در این جمع، دعوت عملی مردم به دین است. «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم.» میفرمایند: ما هرچه با زبان بگوییم، یک تأثیری دارد، اما تأثیر بالاتر مال عمل ماست. اینجا حضرت آقا به چند نمونهی مهم از سلوک عملی و الگوی رفتاری که ائمه جمعه باید مد نظر قرار دهند، اشاره مصداقی میکنند:
مورد اوّل، مردمی بودن و انس با مردم است. «نه به صورت تصنعی؛ به معنای واقعی کلمه با مردم باشید. خدا خودش هم مردمی است. با مردم است. خانهی خدا، کعبه، خانهی مردم است. باید در کنار مردم باشید.»
مورد دوم، پیگیری مشکلات مردم است. «ائمهی جمعه مرجع حوائج مردمند. گرچه ائمهی جمعه پول و امکانات خاص ندارند، اما میتوانید به عنوان یک عنصر محترم، حوائج مردم را به کسانی که میتوانند آن را برطرف کنند، منتقل کنید.» آقا بر این مسأله هم تأکید میکنند که با مردم با چهرهی باز و گشاده برخورد کنید. حتی اگر نمیتوانید مشکل کسی را که به شما مراجعه کرده حل کنید، باید جوری با او رفتار کنید که بفهمد شما درد و رنج او را میفهمید و درک میکنید.
چون وانمیکنی گرهی، خود گره مباش / ابروگشاده باش چو دستت گشاده نیست
مورد سوم، اجتناب از رفتن به سمت صاحبان ثروت و قدرت است. «نزدیک شدن به طبقهی اشرافی، به طور طبیعی شما را از عامه و تودهی مردم دور میکند.» بعد هم آقا به این نکتهی مهم اشاره میکنند که بعضی از تازه به دوران رسیدهها و مفسدان اقتصادی، برای این که حاشیهی امن درست کنند برای خودشان، به امامان جمعه یا چهرههای شاخص روحانیت نزدیک میشوند که باید مراقب بود.
مورد چهارم هم مراقبت از نزدیکان و فرزندان است که یک وقت دچار لغزش نشوند، چون گاهی همان مفسدان وقتی در ارتباطگیری با ائمهی جمعه به درِ بسته میخورند، تلاش میکنند از طریق فرزندان و نزدیکان آنها «نفوذ» کنند.
محور چهارم بیانات آقا دربارهی خطبههای جمعه است. خطبهها باید مصداق «قول سدید» باشد؛ یعنی مستحکم و پرمغز و سنجیده و حسابشده و راهگشا. خطبه باید نیاز و سؤال ذهنی مخاطب و به ویژه جوانان را پاسخ بدهد، اما این سؤال و نیاز را چگونه میتوان شناخت؟ «یکی از راههایش انس با خود جوانان است. مثلاً اعلان کنید که هفتهای یک روز، یک ساعت مخصوص، دیدار با جوانان است.»
علاوه بر این، خطبه باید کوتاه باشد؛ مجموع دو خطبه روی هم نیمساعت یا اندکی بیشتر باشد. این جا آقا خاطرهای از یکی از سفرهای تبلیغیشان در دوران جوانی به کاشمر نقل میکنند. در آن سفر یکی از خطبای بزرگ کاشمر، مرحوم سیبویه، به طلاب جوان توصیه میکردند همیشه کم صحبت کنید. اگر صحبتتان خوب بود، مردم میگویند حیف که کوتاه بود و اگر خوب نبود، مردم میگویند خدا پدرش را بیامرزد که زود تمام کرد!
محور پنجم، حمایت از جریانهای انقلابی از یک طرف و روی خوش نشاندادن به همه از طرف دیگر است. «شما در جبهه و جهت عنصر انقلابی قرار دارید، ولی با همه با روی خوش برخورد کنید» و راه را برای همه باز بگذارید.
محور ششم، ضرورت حمایت ائمه جمعه از تشکلهای فرهنگی خودجوش مردمی است که چند سالی است در سراسر کشور مشغول فعالیتند و کمک و حمایت ائمه جمعه به این تشکلها موجب ثبات قدم آنها میشود.
محور هفتم، لزوم موضعگیری انقلابی ائمهی جمعه است. آقا تأکید میکنند که کشور با روحیه و حرکت انقلابی میتواند پیشرفت کند و به نقطهی اوج آرمانی خودش برسد. «کم گذاشتن از مواضع انقلابی و کوتاه آمدن از مواضع انقلابی به ضرر کشور و آینده است، نهفقط به ضرر انقلاب.»
محور هشتم، توصیهی مؤکد حضرت آقا به این است که از برخورد با دستگاههای دولتی یا قضائی و ... در خطبههای نماز و به صورت علنی حتی المقدور اجتناب شود و تذکرات لازم به دستگاههای مسؤول ابتدا به صورت خصوصی مطرح و پیگیری شود و تا حد ممکن به محضر عمومی مردم کشانده نشود. «باید به مردم اطمینان و سکینه و آرامش داد. وقتی سکینه و آرامش در دل مردم بود، ایمان عقیدتی و عملی مردم بیشتر خواهد شد.»
محور نهم، بیان نقاط مثبت دستگاهها و اقدامات امیدبخش آنها در خطبههای جمعه است. «دشمن مرتب دارد بر روی ناکارآمدی نظام کار میکند و حرف میزند. شما در نقطهی مقابل باید به مردم امید بدهید و نقاط مثبت را بیان کنید.»
و محور دهم بیانات امروز آقا، در خصوص مسائل جاری و کلی کشور است: خوشبختانه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی عظمت و اقتدار خودش را به دنیا ثابت کرده و بر دشمنان تحمیل نموده است. چهل سال است که دشمن با استفاده از شیوههای گوناگون فشار میآورد تا به این نظام ضربه بزند، ولی جلوی چشم حسرتزدهی دشمن، این نظام رشد میکند و قوی میشود. این جا آقا جملهای را که خودشان از امام راحل(ره) شنیدهاند، نقل به مضمون می کنند که: «من از اوّل انقلاب یک دست قدرتی را میبینم که دارد کارها را جلو میبرد.»
در دقایق پایانی صحبت، به آفت بزرگ دولتهای غربی و از جمله اروپاییها یعنی «تکبّر» اشاره میکنند و این که تکبّر موجب میشود آنها نتوانند حقایق را درست بفهمند و لذا در مشکلات بزرگی افتادهاند. چون وقتی طرف مقابل آنها کسی مثل ملت ایران باشد که در برابر متکبران میایستد، آنها زمین میخورند.
آقا به یک نقل قول از وزیر امور خارجهی کشورمان هم استناد میکنند که بنا به گفتهی وزیر امور خارجه، اروپاییها در قضیهی برجام ۱۱ تعهد داشتند که به هیچکدام عمل نکردند. در مقابل، ما به تعهدات برجامی و بلکه بالاتر از آن عمل کردیم. اما حالا که ما شروع به کاستن از عمل به تعهداتمان در مقابل بیعملی آنها کردهایم، «پُرروها» به ما اعتراض میکنند! بعد هم به مسألهی دزدی دریایی انگلیس خبیث و ربودن کشتی ایرانی اشاره و تأکید میکنند که جمهوری اسلامی و عناصر مؤمن، این خباثت را بیپاسخ نخواهند گذاشت.
آخرین فراز سخن آقا هم نوید به جوشش دوبارهی کشور از درون به برکت دلبریدن از بیگانگان است و این بشارت که به لطف الهی ادامهی این روند، «کشور را به استغنای واقعی از بیگانه خواهد رساند؛ بمنّه و فضله.»
سخنان آقا همزمان با وقت اذان ظهر به پایان میرسد و صفهای نماز برای اقامه نماز به امامت ایشان شکل میگیرد. «الله اکبر»... حضرت آقا که قامت میبندند، دوباره نگاهم به کتیبهی بزرگ جایگاه میافتد: «وقولوا للناس حُسناً وأقیموا الصلاة». الحق و الانصاف که دیدار امروز خودش مصداق تام و تمام این آیه بود. «با مردم به نیکویی سخن بگویید و نماز را برپا دارید.»
جوان عزیز،
چشم به راهیم که شما فرزندان تازه نفس اسلام و قرآن خودساخته و کامل شده از راه برسید و بارهای کشور را بر دوش بگیرید.
رهبر معظم انقلاب،
مسؤلان که فاسدند خودشان جوان بودهاند جوانان هم که برسند بیشک فاسد میشوند زیرا فساد جزء لاینفک انقلاب میباشد و فقط با رد صلاحیت نشدن کاندیداهای مخالف انقلاب قابل ریشهکنی است.
سرور گرامی،
تنها راه نجات کشور اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- مذاکره با آقای ترامپ برای دفع تهدیدات خارجی،
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی،
با تشکر از توجه شما،