روند مذاکرات هسته ای در چهار چوب برنامه ها و اولویت های دولت احمدی نژاد و دولت روحانی نیز به تبع تفکر در سیاست های آنان متفاوت خواهد بود
سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ رویکرد سیاسی دو دولت هشتم و نهم در بحث موضوعات بین الملل قابل توجه است. چنانچه در ابتدای کار دولت نهم آنچه پیش از هر چیز مورد توجه قرار گرفت سفر روحانی به نیویورک و صحبت های رئیس جمهور در صحن علنی سازمان ملل و بازتاب سخنرانی وی بود. همچنین دیدار مقامات کشورهای مختلف اروپایی با هیئت همراه ایرانی در این سفر نیز مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی و تحلیل گران سیاسی قرار گرفت؛ موضوعی که در مقایسه با سفرهای دوره قبلی ریاست جمهوری متفاوت از عملکرد هشت ساله دولت قبلی بود چرا که نطق کوبنده احمدی نژاد در سازمان ملل و به دنبال آن اعتراض برخی کشورها که صحبت های گفته شده به مذاقشان خوش نمی آمد تفاوت در نوع دیپلماسی بین المللی و دو عملکرد متفاوت از دولتها را نشان می دهد.
روند مذاکرات هسته ای در چهار چوب برنامه ها و اولویت های دولت احمدی نژاد و دولت روحانی نیز به تبع تفکر در سیاست های آنان متفاوت خواهد بود. چنانچه با مذاکرات بعدی این تفاوت ها در مراحل مختلف آشکارتر شده و آنچه بیش از همه چیز مورد بحث و اهمیت قرار می گیرد نتایج مذاکرات و رسیدن به تمامی اهداف از پیش تعیین شده است.
اگر بتوان سیاست های کلی نظام را محور اصلی کار دو دولت در مسئله هسته ای و مسائل دیگر بین المللی قرار داد و آن را نقطه مشترک دانست تفاوت های آنان در هر یک از مسائل و بینش سیاسی مختلف و توجه به جنبه های گوناگون موضوعات سیاسی و بین المللی و دیگر مسائل می تواند به عنوان نقاط ضعف و قوت عملکرد هر یک، مورد قضاوت قرار گیرد. چنانچه در دولت های گذشته نیز با روی کار آمدن دولت جدید نقاط ضعف و قوت به خوبی مشخص شده است.
با شروع به کار دولت جدید آنچه بیش از هر مسئله دیگری مورد توجه دولت قرار گرفت، کاهش تب بازار نابسمان اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم بود همانگونه که رهبر معظم انقلاب در آغاز سال جدید، امسال را به نام سال حماسه سیاسی و اقتصادی نام گذاری کردند. از این رو روحانی با شعار اعتدال و باز کردن قفل مشکلات مردم پا به عرصه قوه مجریه نهاد. در مرحله اول تلاش ها برای به سامان رساندن اوضاع اقتصادی به حذف تحریم ها از ایران و در کنار آن دفاع از حقوق هسته ای معطوف شد چرا که تحریم های اعمال شده از سوی آمریکا و غرب با انگیزه وارد آوردن فشار برای تعلیق هسته ای باعث آشفتگی در بازار گشته بود. از همین رو در دیدار نخست ظریف و اشتون تلاش شد تا گامها به سمت حذف تحریم ها برداشته شود که با وجود شفافیت های ایران در برنامه های هسته ای، طرف غربی و آمریکا حذف تحریم ها را پس از شفافیت برنامه هسته ای ایران و تن دادن به خواسته های آنان عملی دانستند.
سعید جلیلی نیز در کنار طرح مباحث دفاع از حق هسته ای ایران و پافشاری بر غنی سازی و استفاده صلح آمیز هسته ای ادبیات جدیدی را بر سر میز مذاکرات هسته ای وارد کرد. رزمنده بودن جلیلی و مجروحیت او در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران خود نشانه ای بود برای تیم مذاکره کننده غربی که مقاومت و ایستادگی ملت ایران بر حق هسته ای همچون دفاع آنان از مرزها در هشت سال دفاع مقدس بدون پا پس کشیدن از حق خود و باج دهی به طرف غربی است.
از طرفی سیاست جلیلی عیان کردن مذاکرات هسته ای و تاکید بر پخش مستقیم مذاکرات با حضور رسانه ها بود، برخلاف نظر دولت جدید که مباحث مطرح شده در مذاکره را سر به مهر نگه داشت. باید دید کدام سیاست دولت مخفی ماندن مباحث مطرح شده را می طلبد و چه سیاستی در پس درهای بسته شده به روی خبرنگاران از سوی مقامات ایرانی برای رسیدن به اهداف گروه ایرانی اتخاذ شده است.
اگرچه که پاسخ این سوال به زمان بیشتری احتیاج دارد و تا نتایج مذاکرات هسته ای دولت در دوره های بعد پاسخ سوالات و نتایج مذاکرات را روشن خواهد کرد اما برشمردن نقاط مثبت و منفی تیم های مذاکره کننده دوره های قبل در مشخص کردن راه سریع و موثر و رسیدن ایران به تمامی حقوق خود تعیین کننده خواهد بود.
روند مذاکرات هسته ای در چهار چوب برنامه ها و اولویت های دولت احمدی نژاد و دولت روحانی نیز به تبع تفکر در سیاست های آنان متفاوت خواهد بود. چنانچه با مذاکرات بعدی این تفاوت ها در مراحل مختلف آشکارتر شده و آنچه بیش از همه چیز مورد بحث و اهمیت قرار می گیرد نتایج مذاکرات و رسیدن به تمامی اهداف از پیش تعیین شده است.
اگر بتوان سیاست های کلی نظام را محور اصلی کار دو دولت در مسئله هسته ای و مسائل دیگر بین المللی قرار داد و آن را نقطه مشترک دانست تفاوت های آنان در هر یک از مسائل و بینش سیاسی مختلف و توجه به جنبه های گوناگون موضوعات سیاسی و بین المللی و دیگر مسائل می تواند به عنوان نقاط ضعف و قوت عملکرد هر یک، مورد قضاوت قرار گیرد. چنانچه در دولت های گذشته نیز با روی کار آمدن دولت جدید نقاط ضعف و قوت به خوبی مشخص شده است.
با شروع به کار دولت جدید آنچه بیش از هر مسئله دیگری مورد توجه دولت قرار گرفت، کاهش تب بازار نابسمان اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم بود همانگونه که رهبر معظم انقلاب در آغاز سال جدید، امسال را به نام سال حماسه سیاسی و اقتصادی نام گذاری کردند. از این رو روحانی با شعار اعتدال و باز کردن قفل مشکلات مردم پا به عرصه قوه مجریه نهاد. در مرحله اول تلاش ها برای به سامان رساندن اوضاع اقتصادی به حذف تحریم ها از ایران و در کنار آن دفاع از حقوق هسته ای معطوف شد چرا که تحریم های اعمال شده از سوی آمریکا و غرب با انگیزه وارد آوردن فشار برای تعلیق هسته ای باعث آشفتگی در بازار گشته بود. از همین رو در دیدار نخست ظریف و اشتون تلاش شد تا گامها به سمت حذف تحریم ها برداشته شود که با وجود شفافیت های ایران در برنامه های هسته ای، طرف غربی و آمریکا حذف تحریم ها را پس از شفافیت برنامه هسته ای ایران و تن دادن به خواسته های آنان عملی دانستند.
سعید جلیلی نیز در کنار طرح مباحث دفاع از حق هسته ای ایران و پافشاری بر غنی سازی و استفاده صلح آمیز هسته ای ادبیات جدیدی را بر سر میز مذاکرات هسته ای وارد کرد. رزمنده بودن جلیلی و مجروحیت او در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران خود نشانه ای بود برای تیم مذاکره کننده غربی که مقاومت و ایستادگی ملت ایران بر حق هسته ای همچون دفاع آنان از مرزها در هشت سال دفاع مقدس بدون پا پس کشیدن از حق خود و باج دهی به طرف غربی است.
از طرفی سیاست جلیلی عیان کردن مذاکرات هسته ای و تاکید بر پخش مستقیم مذاکرات با حضور رسانه ها بود، برخلاف نظر دولت جدید که مباحث مطرح شده در مذاکره را سر به مهر نگه داشت. باید دید کدام سیاست دولت مخفی ماندن مباحث مطرح شده را می طلبد و چه سیاستی در پس درهای بسته شده به روی خبرنگاران از سوی مقامات ایرانی برای رسیدن به اهداف گروه ایرانی اتخاذ شده است.
اگرچه که پاسخ این سوال به زمان بیشتری احتیاج دارد و تا نتایج مذاکرات هسته ای دولت در دوره های بعد پاسخ سوالات و نتایج مذاکرات را روشن خواهد کرد اما برشمردن نقاط مثبت و منفی تیم های مذاکره کننده دوره های قبل در مشخص کردن راه سریع و موثر و رسیدن ایران به تمامی حقوق خود تعیین کننده خواهد بود.