نتایج یک مطالعه آماری جدید نشان داده است که حدود هشت تا 10 میلیون نوزاد و کودک در سراسر جهان در پرورشگاهها و یتیمخانهها زندگی میکنند و دولتها و موسسات خیریه با اختصاص کمکهای مالی به آنان امیدوارند که از این کودکان آسیبپذیر حمایت کنند اما این امید واهی است چون پرورشگاهها مکانهای امنی برای کودکان نیستند.
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در بررسی که طی دو دهه اخیر از سوی «موسسه بینالمللی حقوق معلولان» انجام گرفته آشکار شد: در برخی از کشورها هزاران کودک در شرایط معلولیت، ناتوانی و ازکارافتادگی زندگی میکنند. همچنین نوزادان و کودکانی در این کشورها وجود دارند که به دلیل کمبود مواد غذایی از گرسنگی تلف میشوند. علاوه بر این در رومانی و ترکیه نوجوانانی زندگی میکنند که کمتر از 14 کیلوگرم وزن دارند.
همچنین موارد گزارششده از بیتوجهی و عدم رسیدگی به این کودکان و یا حتی شکنجه آنان پایانناپذیر است. به طور مثال در این پرورشگاهها و یتیمخانهها نمونههای متعددی از کودکان معلولی وجود دارند که تحت درمان قرار نمیگیرند و بر اثر این معلولیتها و ناتوانیها جان خود را از دست میدهند. و یا نوزادانی که هنگام برخاستن از خواب گریه نمیکنند زیرا میدانند کسی به آنان توجه نخواهد کرد. همچنین به دفعات دیده شده که بسیاری از پرورشگاهها در نقاط مختلف جهان به مکانهای ناامن و خطرناکی برای کودکان فقیر و معلول تبدیل شده است.
در گزارش موسسه بینالمللی حقوق معلولان همچنین آمده است: در بسیاری از کشورها، راهاندازی و مدیریت یک پرورشگاه شغل پردرآمدی به حساب میآید. بسیاری از پرورشگاهها بدون مجوز فعالیت میکنند و دولتها هیچگونه نظارتی بر نحوه فعالیتهای آنها ندارند و به همین دلیل این کودکان و نوزادان بیگناه و معصوم در معرض تجاوز جنسی، فروش اعضای بدن و یا فرزندخواندگیهای غیرقانونی قرار میگیرند.
بخشی از این مطالعه که با همکاری دولت غنا و در این کشور انجام گرفته تایید میکند که والدین 90 درصد از کودکان یتیم در قید حیات هستند. همچنین از 148 پرورشگاه فعال در این کشور، 140 مورد ثبت قانونی نشدهاند.
علاوه بر اینها، حتی در پرورشگاههایی هم که ظاهرا به کودکان توجه و رسیدگی کافی میشود بازهم این کودکان واقعا در امنیت و صحت نیستند و همچنان آسیبهایی در کمین آنان است که میتواند به صدمات روانی و جسمی جدی در سالهای آتی زندگیشان منجر شود.
واقعیت این است که هیچ پرورشگاهی نمیتواند جای والدین را برای فرزندان بگیرد و هرگز مراقبت و نگهداری که والدین از فرزندانشان میکنند در هیچ پرورشگاهی انجام نمیشود.
این گزارش میافزاید: در واقع برای بسیاری از کودکان پرورشگاهی که سایه پدر و مادر را بالای سرشان ندارند و از محبت و دلسوزیهای آنها محروم بودهاند هیچ امیدی برای داشتن یک آینده موفق و حتی یک زندگی عادی وجود ندارد.
کودکان معلول به ندرت به عنوان فرزندخوانده پذیرفته میشوند و باید تمام زندگیشان را در این موسسات بگذرانند. کودکان دیگری هم که معلولیت ندارند پس از آنکه از پرورشگاه خارج میشوند از مهارتهای اجتماعی و رفتاری کافی و طبیعیترین احساسات بیبهره هستند و البته حمایت کافی نمیشوند. آنها در بسیاری موارد به دلیل این کمبودها و فقدانها دست به خودکشی میزنند، مورد تجاوز قرار میگیرند و یا معتاد میشوند.
در حقیقت دولتها و موسسات خیریه در عوض اختصاص منابع مالی به پرورشگاهها لازم است به دنبال راهکارهایی باشند که این کودکان با حمایتهای مالی دولتی بتوانند در خانوادههای خود و در کنار والدینشان بزرگ شوند.
به نقل از روزنامه واشنگتن پست، فقر، معلولیت و طرد شدن از جامعه بیشتر کودکان را روانه پرورشگاهها میکند. در بسیاری از کشورها خانوادههای صاحب فرزند معلول از منابع مالی ناکافی بهرهمند هستند و قادر به پرداخت هزینههای درمانی آنان نیستند و به همین دلیل فرزند دلبند خود را به یتیمخانههایی با سرنوشت نامعلوم میسپارند.
همچنین موارد گزارششده از بیتوجهی و عدم رسیدگی به این کودکان و یا حتی شکنجه آنان پایانناپذیر است. به طور مثال در این پرورشگاهها و یتیمخانهها نمونههای متعددی از کودکان معلولی وجود دارند که تحت درمان قرار نمیگیرند و بر اثر این معلولیتها و ناتوانیها جان خود را از دست میدهند. و یا نوزادانی که هنگام برخاستن از خواب گریه نمیکنند زیرا میدانند کسی به آنان توجه نخواهد کرد. همچنین به دفعات دیده شده که بسیاری از پرورشگاهها در نقاط مختلف جهان به مکانهای ناامن و خطرناکی برای کودکان فقیر و معلول تبدیل شده است.
در گزارش موسسه بینالمللی حقوق معلولان همچنین آمده است: در بسیاری از کشورها، راهاندازی و مدیریت یک پرورشگاه شغل پردرآمدی به حساب میآید. بسیاری از پرورشگاهها بدون مجوز فعالیت میکنند و دولتها هیچگونه نظارتی بر نحوه فعالیتهای آنها ندارند و به همین دلیل این کودکان و نوزادان بیگناه و معصوم در معرض تجاوز جنسی، فروش اعضای بدن و یا فرزندخواندگیهای غیرقانونی قرار میگیرند.
بخشی از این مطالعه که با همکاری دولت غنا و در این کشور انجام گرفته تایید میکند که والدین 90 درصد از کودکان یتیم در قید حیات هستند. همچنین از 148 پرورشگاه فعال در این کشور، 140 مورد ثبت قانونی نشدهاند.
علاوه بر اینها، حتی در پرورشگاههایی هم که ظاهرا به کودکان توجه و رسیدگی کافی میشود بازهم این کودکان واقعا در امنیت و صحت نیستند و همچنان آسیبهایی در کمین آنان است که میتواند به صدمات روانی و جسمی جدی در سالهای آتی زندگیشان منجر شود.
واقعیت این است که هیچ پرورشگاهی نمیتواند جای والدین را برای فرزندان بگیرد و هرگز مراقبت و نگهداری که والدین از فرزندانشان میکنند در هیچ پرورشگاهی انجام نمیشود.
این گزارش میافزاید: در واقع برای بسیاری از کودکان پرورشگاهی که سایه پدر و مادر را بالای سرشان ندارند و از محبت و دلسوزیهای آنها محروم بودهاند هیچ امیدی برای داشتن یک آینده موفق و حتی یک زندگی عادی وجود ندارد.
کودکان معلول به ندرت به عنوان فرزندخوانده پذیرفته میشوند و باید تمام زندگیشان را در این موسسات بگذرانند. کودکان دیگری هم که معلولیت ندارند پس از آنکه از پرورشگاه خارج میشوند از مهارتهای اجتماعی و رفتاری کافی و طبیعیترین احساسات بیبهره هستند و البته حمایت کافی نمیشوند. آنها در بسیاری موارد به دلیل این کمبودها و فقدانها دست به خودکشی میزنند، مورد تجاوز قرار میگیرند و یا معتاد میشوند.
در حقیقت دولتها و موسسات خیریه در عوض اختصاص منابع مالی به پرورشگاهها لازم است به دنبال راهکارهایی باشند که این کودکان با حمایتهای مالی دولتی بتوانند در خانوادههای خود و در کنار والدینشان بزرگ شوند.
به نقل از روزنامه واشنگتن پست، فقر، معلولیت و طرد شدن از جامعه بیشتر کودکان را روانه پرورشگاهها میکند. در بسیاری از کشورها خانوادههای صاحب فرزند معلول از منابع مالی ناکافی بهرهمند هستند و قادر به پرداخت هزینههای درمانی آنان نیستند و به همین دلیل فرزند دلبند خود را به یتیمخانههایی با سرنوشت نامعلوم میسپارند.