معاون دادستان تهران مشاهدات دختر نجفی و پسر میترا استاد از روز قتل را روایت کرد.
به گزارش شهدای ایران؛ دادگاه رسیدگی به اتهامات محمدعلی نجفی از دقایقی پیش در شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدرضا محمدی کشکولی آغاز شده است.
در ابتدای این جلسه قاضی کشکولی از نماینده دادستان خواست کیفرخواست پرونده را قرائت کند که قاضی محمد شهریاری، نماینده دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی با حضور در جایگاه به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: مهیار صفری، پسر 16 ساله میترا استاد در تحقیقات به عمل آمده میگوید: در ساعت 12:20 تا 12:30 مورخ 7 خرداد 98 به داخل منزل مادرم برای گرفتن پول آژانس مراجعه کردم دیدم دو نفر غریبه (راننده و داماد آقای نجفی) همراه با دختر وی مقابل در هستند، پس از ورود به منزل با پیکر خونین مادرم مواجه شدم، فکر نمیکردم مرده باشد از دختر آقای نجفی خواستم با اورژانس تماس بگیرد و هر چه با نجفی تماس میگرفتم تلفن همراهش خاموش بود، نجفی از شب گذشته در آپارتمان بود، صبح حدودا ساعت 9 میخواستم از خانه خارج شوم که آقای نجفی داخل خانه بود، آقای نجفی با مادرم درگیری لفظی و بدنی داشت و گفته بود در خانه اسلحه ندارد.
نماینده دادستان تهران در ادامه قرائت کیفرخواست اظهارات زهرا نجفی را نیز عنوان کرد و گفت: زهرا نجفی در تحقیقات میگوید "آقای آقازاده (راننده بابا ) آمد، دو عدد کیف همراه داشت گفت میخواهد به سمت منزل آقای نجفی برود که من و همسرم نیز با وی رفتیم، پشت در آپارتمان بودیم که از راننده خواستم چند بار در بزند، در نهایت با کلید در را باز کردیم که پسر خانم استاد نیز رسید، به اتاق خواب و سمت سرویس بهداشتی رفتیم که دیدیم حمام پر از خون است به بدن خانم استاد دست زدم که بدن وی سرد بود".
شهریاری ادامه داد: در ادامه رسیدگی به پرونده با توجه به کشف دو عدد کیف از صحنه جرم، به منزل زهرا نجفی در ولنجک رفتیم کیفها به همراه 3 برگ پشت و رو، 6 عدد گوشی پوشانده شده در فویل آلومینیوم متعلق به آقای نجفی، فرزند مقتول و مقتول وجود داشت.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران متذکر شد: در نوشتهها آمده بود "مطالب را به مختصر مینویسم، البته دوست ندارم برخی از این مسائل در سطح عمومی پخش شود، میترا استاد اردیبهشت 96 به دیدن من آمد، آن موقع خیلی محجبه و با چادر و روسری بود، پس از مدتی تقاضای دیدار خصوصی از من کرد که آن دیدار منجر به آمدن احساس علاقه بین طرفین شد، میترا میگفت مطلقه و مسلمان است اما مشخص شد که قبل از مسلمان شدن با فردی رابطه داشته، بعد با دیپلماتی آشنا و مسلمان شد، چند بار با افراد مختلف عقد کرده بود، در نهایت با بافتن دروغهایی در تیرماه به عقد موقت من درآمد که خیلی اشتباه کردم."
در این حین قاضی محمدی کشکولی به نماینده دادستان بابت ارائه برخی مسائل در دادگاه تذکر داد و گفت: برخی از مسائل باید در دادگاه غیرعلنی مطرح شود.
شهریاری در ادامه قرائت کیفرخواست و خواندن نامههای کشف شده از آقای نجفی گفت: داخل نامه آمده بود "مشکلات بیشتر میشد، میترا توهین میکرد و تهمت میزد، این مسائل مرا به اینجا رساند که وی ممهورالدم است که چنین کاری کردم و تقاضای عفو دارم".
در ابتدای این جلسه قاضی کشکولی از نماینده دادستان خواست کیفرخواست پرونده را قرائت کند که قاضی محمد شهریاری، نماینده دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی با حضور در جایگاه به قرائت کیفرخواست پرداخت و گفت: مهیار صفری، پسر 16 ساله میترا استاد در تحقیقات به عمل آمده میگوید: در ساعت 12:20 تا 12:30 مورخ 7 خرداد 98 به داخل منزل مادرم برای گرفتن پول آژانس مراجعه کردم دیدم دو نفر غریبه (راننده و داماد آقای نجفی) همراه با دختر وی مقابل در هستند، پس از ورود به منزل با پیکر خونین مادرم مواجه شدم، فکر نمیکردم مرده باشد از دختر آقای نجفی خواستم با اورژانس تماس بگیرد و هر چه با نجفی تماس میگرفتم تلفن همراهش خاموش بود، نجفی از شب گذشته در آپارتمان بود، صبح حدودا ساعت 9 میخواستم از خانه خارج شوم که آقای نجفی داخل خانه بود، آقای نجفی با مادرم درگیری لفظی و بدنی داشت و گفته بود در خانه اسلحه ندارد.
نماینده دادستان تهران در ادامه قرائت کیفرخواست اظهارات زهرا نجفی را نیز عنوان کرد و گفت: زهرا نجفی در تحقیقات میگوید "آقای آقازاده (راننده بابا ) آمد، دو عدد کیف همراه داشت گفت میخواهد به سمت منزل آقای نجفی برود که من و همسرم نیز با وی رفتیم، پشت در آپارتمان بودیم که از راننده خواستم چند بار در بزند، در نهایت با کلید در را باز کردیم که پسر خانم استاد نیز رسید، به اتاق خواب و سمت سرویس بهداشتی رفتیم که دیدیم حمام پر از خون است به بدن خانم استاد دست زدم که بدن وی سرد بود".
شهریاری ادامه داد: در ادامه رسیدگی به پرونده با توجه به کشف دو عدد کیف از صحنه جرم، به منزل زهرا نجفی در ولنجک رفتیم کیفها به همراه 3 برگ پشت و رو، 6 عدد گوشی پوشانده شده در فویل آلومینیوم متعلق به آقای نجفی، فرزند مقتول و مقتول وجود داشت.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران متذکر شد: در نوشتهها آمده بود "مطالب را به مختصر مینویسم، البته دوست ندارم برخی از این مسائل در سطح عمومی پخش شود، میترا استاد اردیبهشت 96 به دیدن من آمد، آن موقع خیلی محجبه و با چادر و روسری بود، پس از مدتی تقاضای دیدار خصوصی از من کرد که آن دیدار منجر به آمدن احساس علاقه بین طرفین شد، میترا میگفت مطلقه و مسلمان است اما مشخص شد که قبل از مسلمان شدن با فردی رابطه داشته، بعد با دیپلماتی آشنا و مسلمان شد، چند بار با افراد مختلف عقد کرده بود، در نهایت با بافتن دروغهایی در تیرماه به عقد موقت من درآمد که خیلی اشتباه کردم."
در این حین قاضی محمدی کشکولی به نماینده دادستان بابت ارائه برخی مسائل در دادگاه تذکر داد و گفت: برخی از مسائل باید در دادگاه غیرعلنی مطرح شود.
شهریاری در ادامه قرائت کیفرخواست و خواندن نامههای کشف شده از آقای نجفی گفت: داخل نامه آمده بود "مشکلات بیشتر میشد، میترا توهین میکرد و تهمت میزد، این مسائل مرا به اینجا رساند که وی ممهورالدم است که چنین کاری کردم و تقاضای عفو دارم".