به مناسبت سالروز حمله به هواپیمای ایرباس
سلما که هم مادر بزرگ و هم خواهر خود را از دست داده است، می گوید: ماجرا از این قرار است که در بنیاد شهید، شهدا دسته بندی می شوند.
اختصاصی سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛
پیدا کردن بازماندههای قربانیان این حادثه، اصلا کار سختی نیست، درست است
که در همه جای ایران پراکنده شده اند؛ اما هر کدام زن و بچهای یا پدر و
مادر و خواهر و برادری دارند. یعنی اگر کشته شده ها را در 4 یا 5 نفر ضرب
کنیم، عددی به دست میآید قابل قبول، اما از مصاحبه میترسند.
او آقای «الف» فرزند شهید است، 47 ساله و اهل بوشهر. با یک واسطه با او ارتباط می گیریم. حاضر به مصاحبه نیست! بعد از کلی کلنجار، قبول می کند که به سوال های ما به طور مکتوب پاسخ دهد.
* چطور از حادثه مطلع شدید؟
فرزند شهید: از تلویزیون شنیدم.
*چه نسبتی با شهید داشتید؟
پدرم بود.
*خبر دارید پرونده به کجا رسید؟
خیر، تا کنون جواب روشنی از سوی مسئولین مربوطه درباره این پرونده داده نشده است.
*آیا غرامتی در این خصوص دریافت کرده اید؟
خیر، چون فکر نمی کنم ایران غرامتی دریافت کرده باشد اما کشورهایی مثل پاکستان، کویت، ایتالیا که در ایرباس مسافر داشتند، غرامتشان را همان سالها گرفتند.
*شما خانواده شهید محسوب شدید، آیا از بنیاد شهید خدماتی دریافت کردید؟
اصلا ...! نه...! بنیاد شهید، انگار خودش به کمک نیاز دارد!
*خواسته ای از رییس جمهور دارید؟
میخواهم تا به طور جدی، پیگیر پرونده این ماجرا باشد و دوست دارم آن را در دادگاه بین المللی پیگیری و شفاف سازی کند تا خون مردم بیگناهی که در این حادثه ریخته شد، هدر نرود.
*با بقیه خانواده های قربانیان ایرباس ارتباطی دارید؟
خیلی کم. سالی یک بار همدیگر را در مراسم بزرگداشت می بینیم.
غرامتی ندیدیم؛ شهید هم محسوب نکردند!
باز هم گشتیم تا یکی دیگر از خانواده های قربانی حادثه ایرباس را پیدا کنیم. دختری است 27 ساله که خواهر کوچک خود را در این پرواز از دست داده است. او هم دوست ندارد نام و نشانی از او باشد. اما سلما صدایش میزنند!
او درباره این حادثه می گوید: من خیلی کوچک بودم و از آن ماجرا چیزی یادم نمی آید. من و خواهرم، بچه های پشت هم بودیم. البته در این حادثه مادر بزرگم را هم از دست دادم. مادرم دق کرد و پدرم هم دیگر لبخند نزد! او هم مادر و هم فرزندش را در این حادثه از دست داده بود. آن هم در شرایطی که اصلا فکرش را نمی کرد. آنها قرار بود به سفری بروند و مدت کمی بعد بازگردند. اما انگار دیدارشان ماند برای قیامت.
بعدها شنیدم که قرار بوده من و پدر هم همراهشان باشیم، اما موفق نشده بودیم آنها را همراهی کنیم و پدرم اصرار کرد بود آنها با آن پرواز بروند تا ما هم در دبی به مادر بزرگ و خواهرم ملحق شویم. شاید برای همین است که پدرم خودش را نمی بخشد!
این خواهر شهید هم می گوید که تا امروز غرامتی دریافت نکرده است. ضمن آنکه حرف های جالبی نیز درباره درجه 2 بودن در بنیاد شهید دارد.
سلما می گوید: آن زمان، خودشان با اصرار ما را خانواده «شهید» اعلام کردند و قرار بود از حق و حقوق خاصی برخوردار باشیم، اما وقتی به آنها برای دریافت کمک مراجعه کردیم، از هیچ چیز خبری نبود و مطلع شدیم که جزء خانواده شهدای درجه 2 هستیم!؟
درباره شهید درجه 2
سلما که هم مادر بزرگ و هم خواهر خود را از دست داده است، می گوید: ماجرا از این قرار است که در بنیاد شهید، شهدا دسته بندی می شوند. آنهایی که در جبهه شهید شده اند؛ درجه 1 و آنهایی که در جنگ جان خود را از دست نداده اند مانند همه آنهایی که در اثر حادثه ایرباس کشته شدند، درجه 2 به حساب می آیند.
به گفته سلما این شهدای درجه 2 از هیج امکاناتی برخوردار نیستد، جز استفاده از سهیمه، آن هم در شرایط خاص و اگر مسئولی صلاح بداند!
او آقای «الف» فرزند شهید است، 47 ساله و اهل بوشهر. با یک واسطه با او ارتباط می گیریم. حاضر به مصاحبه نیست! بعد از کلی کلنجار، قبول می کند که به سوال های ما به طور مکتوب پاسخ دهد.
* چطور از حادثه مطلع شدید؟
فرزند شهید: از تلویزیون شنیدم.
*چه نسبتی با شهید داشتید؟
پدرم بود.
*خبر دارید پرونده به کجا رسید؟
خیر، تا کنون جواب روشنی از سوی مسئولین مربوطه درباره این پرونده داده نشده است.
*آیا غرامتی در این خصوص دریافت کرده اید؟
خیر، چون فکر نمی کنم ایران غرامتی دریافت کرده باشد اما کشورهایی مثل پاکستان، کویت، ایتالیا که در ایرباس مسافر داشتند، غرامتشان را همان سالها گرفتند.
*شما خانواده شهید محسوب شدید، آیا از بنیاد شهید خدماتی دریافت کردید؟
اصلا ...! نه...! بنیاد شهید، انگار خودش به کمک نیاز دارد!
*خواسته ای از رییس جمهور دارید؟
میخواهم تا به طور جدی، پیگیر پرونده این ماجرا باشد و دوست دارم آن را در دادگاه بین المللی پیگیری و شفاف سازی کند تا خون مردم بیگناهی که در این حادثه ریخته شد، هدر نرود.
*با بقیه خانواده های قربانیان ایرباس ارتباطی دارید؟
خیلی کم. سالی یک بار همدیگر را در مراسم بزرگداشت می بینیم.
غرامتی ندیدیم؛ شهید هم محسوب نکردند!
باز هم گشتیم تا یکی دیگر از خانواده های قربانی حادثه ایرباس را پیدا کنیم. دختری است 27 ساله که خواهر کوچک خود را در این پرواز از دست داده است. او هم دوست ندارد نام و نشانی از او باشد. اما سلما صدایش میزنند!
او درباره این حادثه می گوید: من خیلی کوچک بودم و از آن ماجرا چیزی یادم نمی آید. من و خواهرم، بچه های پشت هم بودیم. البته در این حادثه مادر بزرگم را هم از دست دادم. مادرم دق کرد و پدرم هم دیگر لبخند نزد! او هم مادر و هم فرزندش را در این حادثه از دست داده بود. آن هم در شرایطی که اصلا فکرش را نمی کرد. آنها قرار بود به سفری بروند و مدت کمی بعد بازگردند. اما انگار دیدارشان ماند برای قیامت.
بعدها شنیدم که قرار بوده من و پدر هم همراهشان باشیم، اما موفق نشده بودیم آنها را همراهی کنیم و پدرم اصرار کرد بود آنها با آن پرواز بروند تا ما هم در دبی به مادر بزرگ و خواهرم ملحق شویم. شاید برای همین است که پدرم خودش را نمی بخشد!
این خواهر شهید هم می گوید که تا امروز غرامتی دریافت نکرده است. ضمن آنکه حرف های جالبی نیز درباره درجه 2 بودن در بنیاد شهید دارد.
سلما می گوید: آن زمان، خودشان با اصرار ما را خانواده «شهید» اعلام کردند و قرار بود از حق و حقوق خاصی برخوردار باشیم، اما وقتی به آنها برای دریافت کمک مراجعه کردیم، از هیچ چیز خبری نبود و مطلع شدیم که جزء خانواده شهدای درجه 2 هستیم!؟
درباره شهید درجه 2
سلما که هم مادر بزرگ و هم خواهر خود را از دست داده است، می گوید: ماجرا از این قرار است که در بنیاد شهید، شهدا دسته بندی می شوند. آنهایی که در جبهه شهید شده اند؛ درجه 1 و آنهایی که در جنگ جان خود را از دست نداده اند مانند همه آنهایی که در اثر حادثه ایرباس کشته شدند، درجه 2 به حساب می آیند.
به گفته سلما این شهدای درجه 2 از هیج امکاناتی برخوردار نیستد، جز استفاده از سهیمه، آن هم در شرایط خاص و اگر مسئولی صلاح بداند!
خانواده شهید نیکملکی از شهدای ایرباس