عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، گفت: مقام معظم رهبری هیچگاه در جزئیات برجام ورود نکردند و آقای رئیسجمهور صراحتاً گفتند که مسئولیت اجرایی برجام را میپذیرند.
به گزارش شهدای ایران؛ سید حسین نقوی نماینده مردم ورامین و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره بیانات اخیر مقام معظم رهبری که فرمودند "من به برجام به آن صورتی که عمل و محقق شد، خیلی اعتقادی نداشتم و بارها نیز به خود مسئولان این کار ازجمله به آقای رئیسجمهور و وزیر محترم امور خارجه این مطلب را گفتیم"، تصریح کرد: آنچه مقام معظم رهبری با آن درباره برجام موافقت کردند، نامه آقای روحانی بود نه جزئیات کامل برجام.
وی گفت: در این نامه تشریح شده بود که تمام تحریمها علیه ملت ایران برداشته خواهد شد و فعالیتهای علمی و صلحآمیز هستهای نیز ادامه خواهد داشت و مقام معظم رهبری نیز بهطور طبیعی ضمن موافقت با این مهم تصریح کردند که بهصورت مشروط با برجام موافقت میکنند، اما متأسفانه آمریکا و برخی دیگر از اعضای برجام به تعهدات خود پایبند نبودند.
نقوی گفت: دولت وظیفه داشت که تعهدات طرف مقابل را پیگیری کند که البته این کار را هم کرد؛ اما متأسفانه آمریکا و اروپاییها به تعهدات خود پایبند نبودند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس همچنین گفت: مقام معظم رهبری هیچگاه در جزئیات برجام ورودی نکردند و اینطور نبود که ایشان بخواهند در جزئیات و موارد اجرایی ورودی کنند؛ چراکه آقای رئیسجمهور صراحتاً گفتند که مسئولیت اجرایی برجام را می پذیرند.
چرا پاستورنشینان به شعور مردم احترام نمیگذارند؟
5 خرداد 1398 ساعت 4:14
دولت وعده های بلندبالای بسیاری به مردم داده که نه تنها به آنها عمل نکرده است بلکه برعکس آنها را کتمان می کند و به نوعی به شعور مردم در این حوزه بی احترامی می کند.
گروه سیاسی جهان نیوز: دولت روحانی شاخصه جالبی از لحاظ وعده دهی و عمل به آنها دارد. وعدههای دولت روحانی بخصوص در دولت یازدهم افسانهای بودند. شیوه تبلیغاتی به دو صورت اعمال می شد یا رویافروشی و افسانه بافی و اسطوره سازی یا ایجاد ترس و واهمه از رقیب. دولت روحانی اما زمانی که به وعده های بلندپروازانه خود نرسید با شیوه دیگر سعی کرد این وعدهها را از یادها ببرد. در حوزه اقتصادی روحانی وعدههای زیادی به مردم داد. اما مسیر این وعدههای مهم و حیاتی برای مردم این شد که دولت زیر بسیاری از آنها زد و گویی کاربرد این مسائل تنها برای جلب رضایت آنی مردم و اخذ رای و پر کردن سبد آرای دولت بوده است.
در ادامه به برخی از این موارد می پردازیم.
وعده 100 روزه روحانی برای تحول اقتصادی: حسن روحانی سال ۹۲ درباره وعده صد روزه جهت حل مشکلات کشور گفت: «راهحلهای کوتاه مدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات ومعضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و ا مید پیش بینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»
اما بعد از حدود چهار سال وی حرف خود را پس گرفت و در نشست خبری در فروردین ماه سال 96 با رسانههای داخلی و خارجی درباره وعده صد روزه خود که یکی از مهمترین و به یادماندنیترین وعدههای وی در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود را دروغ بزرگ خواند و بیان کرد که مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم.
رئیس جمهور در این باره بیان داشت: «من نگفتم مشکلات را صد روزه حل میکنم، من گفتم اگر به دولت برسم گزارش صد روزهای از کارهایی که کردم به مردم ارائه میدهم. کسی که مشکلات را یک شبه حل میکرد رفته است. من چهارسال منتظر این سؤال بودم که این دروغ را آشکار کنم.»
وی درپاسخ به خبرنگاری که قصد داشت صحبتهای چند سال پیش وی را تکرار کند با بیان اینکه من یادم هست چه گفتم، تاکید کرد: «مگر کسی عقل نداشته باشد که بگوید ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم. این دروغ بزرگی است که برخی آدمهای مخرب آن را تکرار میکنند.»
دولت اختیار مذاکره داشت یا خیر: قریب به ۶ سال از عمر دولت روحانی سپری شده است، ادعایی همچون «اختیارات محدود دولت» و «دموکراتهای خوب- جمهوری خواهان بد» دیگر در افکار عمومی خریدار ندارد. مردم منتظر بهبود معیشت و عملکرد روحانی هستند. در مراسم افطاری رئیس جمهور با سیاسیون ، روحانی گفت: …مهم اینکه توجه داشتیم که راه حل مشکلات چیست و دولت چقدر "اختیار" دارد؟ دولت در سیاست خارجی چقدر اختیار دارد؟ اوباما رئیس جمهوری امریکا ۱۹ بار از من تقاضای ملاقات کرد، ولی دولت اختیار پاسخش را نداشت.»
روحانی درحالی از بی اختیاری دولت در مذاکرات هسته ای سخن گفت که وی در شهریورماه سال 93 بیان کردن که همه مسئولیت مذاکره با من است. دولت روحانی مدعی بود که مسلط به زبان دیپلماسی است و میداند که چطور با دنیا مذاکره کند. بر همین اساس دولتمردان، اوباما را فردی مؤدب! و باهوش! معرفی کرده و برجام را نیز فتح الفتوحی بی نظیر و نابودکننده تحریمها نامیدند.
برجام برای رونق اقتصادی نبود!: در دیماه سال 97 بعد از چندین سال مذاکرات و حضور ایران در برجام به یکباره وزیر خارجه حسن روحانی بیان داشت که برجام برای رفع تحریم ها نبود.
در این باره، وزیر امور خارجه کشورمان بیان کرد « یک معادلهای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربیها، اقدامات ما هستهای بود و اقدامات آنها اقتصادی، بنابراین در این که غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست» با این حال همچنان تأکید دارد که «اصلا اینطور نیست» که هدف برجام اقتصادی باشد.
برخلاف اظهارات ظریف مبنی بر این که منتقدان از برجام انتظار «شق القمر» داشتند، این خود ایشان و جناب روحانی و عراقچی و صالحی بودند که از همان سال ۹۲ وعده باز شدن افق های جدید در مذاکرات هسته ای را با دخیل کردن مستقیم «کدخدا» مطرح کردند.
این درحالی بود که ظریف فردای روزی که برجام منعقد شد به کشورمان آمد و تاکید کرد که از روز اجرای برجام تمام تحریم های اقتصادی لغو می شود و با اقتدار مطرح کرد که حتی رئیس جمهور بعدی امریکا هم نمی تواند این موضوع را نقض کند.
بستن برجام با کدخدا یا بی کدخدا: حسن روحانی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ در جریان تبلیغات انتخاباتی در جمع دانشجویان دانشگاه شریف گفت: «هنر این است که ما تهدید را به آسیب و آسیب را به فرصت تبدیل کنیم از این رو مذاکره با آمریکا امکان پذیر و شدنی است اما سخت است هرچند بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. از این رو دولت آینده باید بتواند رابطه ایران و آمریکا را از حالت تخاصم به مرحله تنش که یک مرحله پایین تر است برساند....آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است و حالا که رهبر انقلاب در سخنان اول فروردین امسال راه مذاکره را باز گذاشتند دولت بعد با رعایت خطوط قرمز میتواند این رابطه را برقرار کند.»
این رویکرد در آغاز دولت دوم روحانی و زمانی که «دانلد ترامپ» روی صندلی ریاست کاخ سفید نشست، با چرخش ۱۸۰ درجهای مواجه شد. در این راستا دولت اروپا را حامی درجه یک برجام معرفی کرد و حتی اروپاییها را مدافع توافق هستهای در مقابل ترامپ نشان داد. حالا به یکباره آقا اجازه ها به ناجی برجام تغییر پیدا کردند. در این جهت روزنامههای اصلاحطلب با تیترهای جالب توجهی که نشان دهنده حمایت اروپا از برجام و انزوای ترامپ در این زمینه بود، روی پیشخوان روزنامه فروشیها ظاهر شدند.
روزنامه آرمان نیز در گزارشی با عنوان «١- ۵ را جایگزین ١+۵ میکنیم» که دربردارنده یک گاف بزرگ رسانهای بود (پنج منهای یک مساوی است با چهار و این روزنامه دو عضو مذاکره کننده هستهای را حذف کرد و نه فقط آمریکا را)، نوشت: «ایران ممکن است به دنبال مدل جدیدی از توافق با اروپاییها و روسیه و چین باشد، به عبارتی۱+۵ مبدل به ۱-۵ خواهد شد تا ایران بتواند دوباره به کار خود در اجرای برجام ادامه دهد. به هر رو مدلهایی برای تصمیم مطلوب و مصلحت اندیشانه درباره یک رفتار متناسب با شرایط خروج آمریکا از برجام وجود دارد».
اما حاصل چرخش از آمریکا به اروپا هم چیزی جز یک ماکت بی خاصیت تر از برجام نبود و اروپایی ها ایران را چندین ماه معطل کردند تا عاقبت دولت اقدام به دادن مهلت 60 روزه به اروپا برای راه اندازی کانال مالی کرد که در حال سپری کردن این مهلت دو ماهه هستیم.
کار سوخت و احیای سهمیه بندی بنزین: سهمیه بندی بنزین از جمله طرح هایی بود که در دولت قبل از روحانی انجام شده بود و دولت برای اجرای آن هزینه های مختلفی از جمله تهیه کارت سوخت کرده بود. این موضوع وقتی «بیژن نامدار زنگنه» به صندلی وزارت نفت تکیه زد از سوی دولت کنار گذاشته شد و زنگنه بیان داشت طرحی که در هیچ کجای دنیا اجرا نمی شود منطقی نیست و ایران نیز نباید آنرا اجرا کند بنابراین این موضوع سبب شد تا این طرح به زمین بخورد. حالا بعد از چندین سال دولت همواره برای اجرای دوباره این طرح اقدام می کند و هر بار با شکست روبرو می شود. البته مردم هم در این زمینه با توجه به اینکه گرانی های کمر شکن کشور را تا حدود زیادی دچار مشکل کرده است استرس و نگرانی زیادی دارند. حالا معلوم نیست دولت کی به احیای کارت سوخت و زیاد کردن قیمت بنزین اقدام می کند و مردم هنوز در این زمینه مشکل دارند.
دولت روحانی در وعده های فراوان خود نتوانست رضایت مردم را کسب کند و وعده خود را نه تنها فراموش کرد بلکه با آلزایمر سیاسی سعی کرد که زیر اغلب آنها بزند این موارد بخشی از وعده های محقق نشده و فراموش شده و تغییر حرف های دولت هستند اما در این خصوص دولت به جای عذرخواهی از مردم به شعور آنان توهین می کند و از اساس با وجود اینکه بسیاری از این موارد ثبت وضبط شده است و دوربین ها آنها را در یادها کاشته اند اما این موارد کتمام می شود.