جعفری دولتآبادی گفت: با این که شش سال از این موضوع می گذرد ولی زلزله پرونده زنجانی کماکان وجود دارد و متهم ظرف این ایام فقط ۳۰ هزار صفحه برای دادستان نامه نوشته است.
به گزارش شهدای ایران؛ به نقل از تسنیم، جعفری دولت آبادی دادستان سابق تهران در مراسم تودیع خود، با اشاره به ظرفیتهای دادستانی عمومی و انقلاب تهران گفت: مهمترین بایدِ کاری دادستان، تعقیب امر جزایی یا همان پاسخ کیفری با جرائم است که در کشف تحقیق و تعقیب و اجرای مراحل بسیار مهمی دارد که هر کدام میتواند در به دادستان فرصت بدهد تا با جرائم برخورد کند اما بیشتر این ظرفیت جلوهگر شده و دادستانها را بیشتر در این وجه میشناسند.
وی ادامه داد: ویژگی دوم ظرفیت پیشگیرانه است که دادستان دارد؛ در دوره آیتالله لاریجانی از این ظرفیت کمتر استفاده شد اگرچه معاونت پیشگیری تشکیل شد اما دادستانها در این زمینه مقداری نتوانستند عمل کنند و بارها این ایراد را مکتوب کردهایم که این داستان است که میتواند کارش را به پلیس و سایر دستگاهها در نظریه پیشگیری جلو ببرد و مغایرتی با تشکیل این معاونت نداشت اما ظرفیت مهم این بود که دادستانها کمتر توانستند از آن استفاده کنند امیدوارند در دوره جدید این ظرفیت بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
دادستان سابق تهران گفت: بعد دیگر، وجهه حمایتی دادستان است که به او اجازه میدهد از تصمیمات دستگاهها مانند پلیس و نهادهای امنیتی علاوه بر برخوردهای مجرمانه حمایت کند. شما در قضیه گرانفروشی دیدید که ورود دادستانی تهران به مسئله گرانفروشی اگرچه وظیفه اصلی او نبود اما حرف اول را در میدان تصمیمات میگرفت چون به دولت حرف روشنی زدیم و گفتیم اگر شما خوب تصمیم بگیرید، ما حمایت میکنیم. حتی در داستان گوشت و مرغ که بسیاری در آن انتقاد کردند و گفتند دادستان شأن خود را پایین آورد ولی مگر شأن او بالاتر از مردمی بود که مجبور بودن مرغ را با ذلت و خواری و قیمتی گرانتر بخرند. اینها نمونههای کوچکی است که نشان میدهد تا چه حد دادستانی میتواند از دستگاههای دولتی حمایت کند. این ظرفیت به دلیل عقبه دادستانی تهران است.
وی ادامه داد: مطالبهگری ظرفیت دیگری است که به عهده دادستان است دادستان با توجه به قدرت قانونی میتواند حقوق مردم را مطالبه کند و آن چیزی بود که همیشه در جلسات به معاونان خود میگفتم که مهمترین وجهه شما مطالبهگری است. چرا حوادثی در کشور رخ می داد که اگر زودتر مطالبه و پیگیری میشد قابل مدیریت بود؟ بنابراین مطالبهگری حقوق عمومی و حقوق مردم و حقوق افراد و حقوق شاکیان و متهمان از بزرگترین وجوه عملکردی دادستان است.
وی از بعد اجتماعی دادستانی تهران گفت و افزود: دادستان در عین حالی که یک مقام قضایی است اما چهره اجتماعی او نیز کمرنگ نیست. ما در آسیبهای اجتماعی اولین بار که دادستانی ورود کرد در بحث آسیبها و جمع آوری معتادان در تهران با توجه به نامناسب بودن وضعیت اقدام به برگزاری گشتهایی در تهران کردیم و اولین بار در آنجا متوجه شدیم که وضع شهر نامناسب است و معتادین در معابرها هستند و گدایان چهره شهر را به هم زدند و حتی عدهای مشغول دستفروشی بودند. این مسئله باعث تشکیل جلساتی در وزارت کشور شد و رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه ورود کردند و در کنار مسائل قضایی دادستانی به مسائل اجتماعی ورود کرد.
دولتآبادی اضافه کرد: زمانی که در شهریور 88 به دادستانی آمدم تهران در دود آتش میسوخت و صدها نفر دستگیر شده بودند و هر روز تظاهرات خیابانی بود و هر روز پلیس و نهادهای امنیتی دستگیری داشتند.فضای خوبی نبود و هر روز در کف خیابان دستگیری داشتیم. متهمان باید تعیین تکلیف شدند. در آن شرایط سخت تا اواخر سال 89 و آغاز سال 90 در این 18 ماه سختترین دوره دادستانی بود چون ما شب و روز نداشتیم که بخواهیم به کار دیگری بپردازیم و کار اصلی ما سر و سامان دادن به وضعیت متهمان و خاموش کردن آتش فتنه و مدیریت جریانات بود بعد از آن هم مسئله حصر پیش آمد تا اواخر سال 89 و با لطف خدا و با کمک بازپرسان و کمک پلیس و نهادهای امنیتی این مسئله به خوبی پایان یافت اگر چه مشکلاتی هم باقی بود.
وی ادامه داد: در سالهای 90 و 91 همزمان با موج اول تحریمها، پرونده امیرمنصور آریا شکل گرفت. برخی مقامات دولت نهم دستگیر شدند. تقریباً یک و نیم سال گرفتار این پروندهها بودیم به ویژه پرونده امیرمنصور آریا که با 2هزار میلیارد تومان یکی از مهمترین پروندههای اقتصادی دوران است.این پرونده از کارهای خوبی بود که با همکاری دادسرا و دادگستری و نهادهای امنیتی و پلیس به سرانجام رسید. تحریمها نشان میداد حوادث دست از سر ما برنمیدارند. دولت جدید که مستقر شد پرونده بابک زنجانی تشکیل شد که یکی از بزرگترین پروندههای اقتصادی تاریخ ایران بود و باید بدانید با این که شش سال از این موضوع می گذرد ولی زلزله پرونده زنجانی کماکان وجود دارد و متهم ظرف این ایام فقط 30 هزار صفحه برای دادستان نامه نوشته است. این مسائل را میگویم تا در تاریخ بماند؛ آنان که گلایه میکردند بدانند که این متهم 30 هزار صفحه نامه نوشته و تمام آن خوانده شده و به مراجع ذیربط ارسال شده است و تمام نامهها به مقامات انعکاس داده شده و صدها جلد داخلی و دهها سفرهای خارجی انجام شده و میلیاردها تومان اموال کارشناسی شده و به عنوان یکی از پروندههای پرزحمت داستانی بوده است.
جعفری دولت آبادی گفت: در سال 96 دو اتفاق مهم رخ داد آشوبهای دی ماه و سپس آشوبهای اسفند دراویش، ما را با چالش های جدی امنیتی روبرو کرد. تمام این حوادث با همکاری دوستان قضایی و پلیس و نهادهای امنیتی به سرعت جمع شد. دشمنان فهمیدند که با این راه به نتیجه نخواهد رسید در سال 97 که اوج مبارزه با فساد اقتصادی بود و از تیرماه 97 تا اواخر اسفند با پروندههای اقتصادی کلان روبرو بودیم. ساختار ما تغییر کرد و شعب ویژهای تحتنظر مستقیم دادستان تشکیل شد. بازپرسانی که در این راه شروع به کار کردند زحمات فراوانی کشیدند. اگر در سال 97 موفقیتی رخ داد به خاطر تلاش بیوقفه قضات گمنامی بود که شب و روز نداشتند و حدود 2 هزار نفر را به پلیس احضار کردند و حدود 160 نفر احکامشان اعلام شد و صدها پرونده اقتصادی تشکیل شده است که تمام این پروندهها نیازمند مدیریت و مشورت بود. اینگونه نبود که بگوییم آجرهایی روی هم چیده شده و تمام بشود، هر پرونده جایگاه خود را داشت. افرادی تخریب میکردند و ما باید از این مسیر سنگلاخ عبور میکردیم تا بتوانیم به نتیجه برسیم.
دوره دادستانی ما، با دود و آتش آغاز شد و با گرانی و تحریم به پایان رسید
وی افزود: دوره دادستان ما بود با دود و آتشسوزی آغاز شد و با دود و آتش گرانی و تحریم پایان یافت. امیدوارم با رفتن من دادستانی آرامش بگیرد و آقای القاصیمهر آرامش پیدا کند و بتواند به امور دادستانی برسد اگر چه دشمنان نقشه کشیدند و همه این نقشه ها نقش بر آب خواهد شد.
جعفری دولتآبادی گفت: یکی از راهبردهایی که در این دوره به آن توجه شد تثبیت وضع دادستانی بعد از جریان کهریزک بود که یک موج سنگینی علیه دادستانی به راه افتاده بود. با اقدامات و برخوردهایی که انجام شد، اعتماد عمومی برگشت. تشکیل دادسرای تخصصی از کارهای مهم ما بود به خصوص دادسرای فرهنگ و رسانه چون اصحاب رسانه متولی نداشتند. شما نقش آن را در اقدامات میبینید که ما با رسانهها تعامل خوبی داشتیم و از ظرفیت آنها استفاده میکردیم و با آنها کار میکردیم. دوم دادسرای بانکی و پولی بود؛ چون پول و ارز و سکه و بورس و بیمه نیازمند مدیریت بود و متولی نداشتند و پروندههای آنان در دادسرا پخش میشد. هدف ما از تاسیس این دادسرا این بود که بسیاری از مشکلات در بانک و بورس و بیمه است؛ در هر معامله بورسی یک پرونده داشتیم. در مسائل بیمه و سکه و ارز مسئله داشتیم. شما داستان سکه را دیدید در حالی که پیشینه ما قبل از این بود که میگفتیم سکه و پول و ارز و بورس قدرت های پنهان جامعه است و کسی ظاهر آن را نمیبیند و پشت آن پروندههای فساد است. در سال 97 دیدیم که چه غوغایی رخ داد و ما یک دادسرای آماده برای برخورد داشتیم.
در دوره 10 ساله ما پروندههای بسیاری تشکیل شد؛ مانند پروندههای مهدی هاشمی، برادر رئیسجمهور، پتروشیمی و موسسات مالی که خودشان صدها پرونده به همراه دارد؛ یا پروندههای امنیتی که علاوه بر 88، دی ماه 96 و اسفند 96 صدها نفر دستگیر شدند یا جرائم مرتبط با مسائل مهم اقتصادی که گاهی 20 یا 30 یا حتی 60 متهم داشتند و مدیریت این پروندهها بسیار وقت گیر بود. طبیعی بود که وقت کم بیاوریم من هفت صبح میآمدم و 11 شب هم نمیتوانستیم به خانه برویم. پنجشنبه و جمعه ها نیز سر کار بودم. لذا این پروندهها باید مدیریت میشد تا در تحقیقات انحرافی به وجود نیاید و از اهداف اصلی خود دور نشود و مبارزه با فساد واقعی باشد و اسیر جریانهای حاشیه قرار نگیرد این دوره یکی از دورههای درخشان دادستانی بود.
مردم هنوز از فساد رنج میبرند؛ مبارزه با فساد یکی از راههای جلب اعتماد کمرنگ شده مردم است
دولتآبادی گفت: ما در همه ابعاد مبارزه کردیم به ویژه در سال 97 بخش مبارزه با فساد بسیار پررنگ شد و مردم عملکرد ما را میدیدند که در اوایل سال 97 با اواخر سال 97 متفاوت بود و اظهار رضایت می کردند. مشخص بود که مبارزه با فساد جواب داده است. مردم رنج میبردند از فساد و هنوز نیز میبرند. اعتماد آنها کم شده بود. اگر میخواهیم اعتماد برگردد یکی از راههای آن این است که مبارزه با فساد کماکان در دستور کار باشد که حتما خواهد بود و ما تردیدی در آن نداریم. اشکالاتی هم در دوره ما وجود داشت اما برخی که گلایه کردند باید شرایط دوره ما را ببینند؛ مهم این است که دشمن نتواند با تهاجمهای تحریمی و ناامید کردن مردم و بیاعتماد کردن فضای جامعه به اهداف خود برسد
دادستان سابق تهرن با تجلیل از همکاری بازپرسان که در 10 سال گذشته گفت: شما همیشه در صحنه بودید؛ در عاشورای دراویش در سال 96 در عرض یک روز تمام متهمان تعیین تکلیف شدند. 30 نفر از قضات ظرف یک ساعت در مقر پلیس حاضر شدند. اینها زحماتی بود که دوستان ما میکشیدند یا در بخشهای زندان یا سرکشی به زندانها و بازداشتگاهها، تا دیر وقت سرکشی میکردند. اگر کاری شده در واقع بر اساس همکاری این عزیزان بوده است.