تقی زاده میگفت: «چیزی که به حدّ اعلا برای ایران لازم است، اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و و کلّ اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا…»
شهدای ایران: رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی اشارهای تاریخی به تقیزادههای دوران جدید داشتند و با اشاره به حواشی حول سند ۲۰۳۰، در مذمت کسانی که سبک زندگی غربی و لغات غربی را به طور پیوسته در داخل پمپاژ میکنند، سخن گفتند. اما نگاهی به تاریخ نشان میدهد که این افراد چه ویژگیهای مذموم دیگری نیز داشتهاند.
سیدحسن تقیزاده که رهبری جناح اقلیت روشنفکر، تجددخواه و تندرو مجلس مشروطه را بر عهده داشت در یکی از معروفترین سرمقالههای خود، در شروع دورهی جدید روزنامه کاوه، شماره ۷، ذیالقعده ۱۳۳۸ (ژوئیه ۱۹۲۰) نوشت:
«… ایرانیان خیال میکنند که آنها در گذشته یک تمدن عالی درخشان مانند تمدن یونانیان داشتهاند. وقتی که حقایق علمیه و تاریخیه مثبته در جلوی نظر آنها گذارده شود، خواهند دید که ایران به علم و ترقی دنیا کمک زیادی نکرده و مانند ملل عالم در اغلب آنچه هم که داشته مدیون تمدن و علم یونان بودهاند.
امروز چیزی که به حدّ اعلا برای ایران لازم است و همه وطندوستان ایران با تمام قوی باید در آن راه بکوشند و آن را بر هر چیز مقدم دارند سه چیز است که هرچه درباره شدت لزوم آنها مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده: نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و کلّ اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا.
این است عقیده نگارندهی این سطور در خط خدمت به ایران: ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس».
سیدحسن تقیزاده که رهبری جناح اقلیت روشنفکر، تجددخواه و تندرو مجلس مشروطه را بر عهده داشت در یکی از معروفترین سرمقالههای خود، در شروع دورهی جدید روزنامه کاوه، شماره ۷، ذیالقعده ۱۳۳۸ (ژوئیه ۱۹۲۰) نوشت:
«… ایرانیان خیال میکنند که آنها در گذشته یک تمدن عالی درخشان مانند تمدن یونانیان داشتهاند. وقتی که حقایق علمیه و تاریخیه مثبته در جلوی نظر آنها گذارده شود، خواهند دید که ایران به علم و ترقی دنیا کمک زیادی نکرده و مانند ملل عالم در اغلب آنچه هم که داشته مدیون تمدن و علم یونان بودهاند.
امروز چیزی که به حدّ اعلا برای ایران لازم است و همه وطندوستان ایران با تمام قوی باید در آن راه بکوشند و آن را بر هر چیز مقدم دارند سه چیز است که هرچه درباره شدت لزوم آنها مبالغه شود کمتر از حقیقت گفته شده: نخست قبول و ترویج تمدن اروپا بلاشرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و ترتیب و علوم و صنایع و زندگی و کلّ اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثنا.
این است عقیده نگارندهی این سطور در خط خدمت به ایران: ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگیمآب شود و بس».