شهدای ایران shohadayeiran.com

عاشق، مترصد و گوش به زنگ است... اگر نه، هزار بار هم كه پیام و پیامك و نامه بفرستند و دلالت كنند، از جا نمی جنبد
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

ما عاشق نبودیم. عاشقی علامت دارد. سیمای دلباخته، شوریدگی و آشفتگی را داد می زند. در تب وتاب است. قرار ندارد. بی سر و سامان است. انگشت نما می شود. عاشق بی قرار، مادر موسی بود آن هنگام كه به اضطرار، فرزند را به نیل سپرد و نگران و گریان نگریست. چشم و دل از او برنمی داشت. «و اصبح فؤاد امّ موسی فارغاً... قلب مادر موسی از همه چیز جز یاد او تهی بود و اگر قلب او را محكم نمی كردیم كه از مؤمنان باشد، نزدیك بود ماجرا را برملا كند» (قصص/10). ذیل این آیه در تفسیر شریف نمونه نوشته اند «نزدیك بود فریاد كشد و راز دل خود را برون افكند. نزدیك بود نعره زند و از جدایی ناله سر دهد» . سزای چنین محبتی همان بود كه حضرت حق فرمود: «فرددناه الی امّه كی تقرّ عینها. موسی را به مادرش بازگرداندیم تا روشنی چشم وی باشد» (قصص/21). «قصص» حكایت ما- و روزگار ما- و شماست مولا! چندان كه ماجرای یعقوب و برادران غیور یوسف. و یعقوب نبی(ع) از آنان- حتی درآستانه وصال یوسف پس از سالها هجران- پروا داشت كه فرمود «انّی لاجد ریح یوسف لولا ان تفنّدون. هر آینه بوی یوسف را می شنوم، اگر مرا به نادانی متهم نكنید»!
دوستی پیامك فرستاده است. مضمون آن، عنوان نامه شریف شما به شیخ مفید است. «للأخ السّدید و الولیّ الرشید الشّیخ المفید... اما بعد...». و بی درنگ نوشته «ما هم اگر مفید بودیم، لابد برایمان نامه می نوشتی.» مگر خطاب به شیخ مفید(ره) چه نوشته بودید؟ ظرف دل او چه وسعت و ظرفیتی یافته بود كه سزاوار دریافت پیغام شما شد؟ و قلب برخی از ما چرا نه آنتن می دهد و نه پیام و پیامك می گیرد؟! 21 قرن هجران دوستان كم نیست. شما و دوستان شما در این هزاره غربت و رنج، پای كدام خطای دیگران سوختید- و ساختید-؟! با خوبان و برگزیدگان چه نجوا كردید كه شد حكایت دل خونین و لب خندان؟
چه خوش است بوی عشق از نفس نیازمندان
دل از انتظار خونین، دهن از امید خندان
نظری مباح كردند و هزار خون معطل
دل عارفان ببردند و قرار هوشمندان
اگرم نمی پسندی، مدهم به دست دشمن
كه من از تو برنگردم به جفای ناپسندان
خیال و آرزو كه عیب نیست. اگر روزی می شد حجاب ها كنار رود و محضر مولایمان(عج) را درك كنیم و از آن وجود شریف سؤال كنیم كه چرا تحقق بشارت ظهور این قدر دیر و دور شد، لابد جز همان كه پیش از ما به دوستان خویش فرمودند، نمی فرمودند. امام عصر(عج) خطاب به شیخ مفید مرقوم فرموده اند «ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی كه از شیعیان سر می زند و خبر آنها به ما می رسد» و «ما به احوال شما آگاهیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و از مذلتی كه دچارش شده اید باخبریم. و این پیشامد بدان علت است كه بسیاری از شما، به سوی آنچه پیشینیان صالح از آن رویگردان بودند، متمایل شدند و بر آن عهدی كه از آنها گرفته شده بود، پشت پا زدند، گویا به آن پیمان آگاه نیستند. ما از رسیدگی و سرپرستی شما كوتاهی نكرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم كه اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشه كن می كردند. پس تقوا پیشه كنید تا شما را از فتنه ای كه روی آورده، نجات بخشیم... پس هر یك از شما باید كاری كند كه او را به دوستی و محبت ما نزدیك گرداند و از آنچه باعث كراهت و خشم ماست دوری گزیند... این نامه ماست به برادر درستكار و استوار و دوست باوفا، شیخ مفید
هر معصیت و نافرمانی و بی وفایی و عهدشكنی دوستان، حجابی تازه شد برای غربت نسل آدم در جهانی كه سپاه شیطان حكم می راندند. شیاطین می دانستند كه «ظهور» را كدام رفتارها و رویكردهای مؤمنان به تأخیر می اندازد، پس دریغ نكردند از ترویج انواع معصیت و بی وفایی و آلودگی كه مقدمه پیمان شكنی است. تا توانستند در عرض و طول نفسانیات اهل حق دمیدند تا پیمان شكنی را عادت آنان كنند، كه می شناختند سنت الهی را. برای صهیونیسم مسیحی كه سرنوشت نكبت آلود قوم یهود را می شناسد و خود به سان ابلیس لعنت شده درگاه الهی است، معنای كاملاً روشنی دارد آیت الهی درباره سرنوشت شوم یهود كه «فبما نقضهم میثاقهم لعنّاهم و جعلنا قلوبهم قاسیه . به خاطر آن كه نقض میثاق كردند، آنان را لعنت (از رحمت خود دور) كردیم و قلب های آنان را سنگ قرار دادیم» كه نتوانند توبه كنند و بازگردند.
یك جفا در این میان نسبت به امام منتظر(عج)، صالحان و مستضعفان، از همه بزرگ تر و سنگین تر است. «لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما تأخّر الیمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السّعاده بمشاهدتنا. اگر شیعیان ما- كه خداوند آنان را به اطاعت خود موفق كند- در وفای به عهدی كه برعهده آنهاست همدل بودند، قطعاً میمنت ملاقات ما به تأخیر نمی افتاد و در سعادت دیدار ما تعجیل می شد.» این كلمات پر قیمت ما را به این معنا دلالت می كند كه وفادار نماندن به میثاق الهی یا تفرقه نسبت به آن، بركت و سعادت را از حیات طیبه شیعیان به تاراج می برد. این بیان شریف، تاریخ ظهور و تشكیل دولت كریمه حضرت ولی عصر(عج) را به ما نمی گوید اما نقشه راهنماست؛ نقشه راه و راهبرد كوتاه كردن فاصله ها تا روز موعود است؛ آدرس میان بر است كه می تواند از شكست ها پیروزی و از فاصله و فراق، حضور و ظهور بسازد. «لو انّ اهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء و الارض و لكن كذّبوا فاخذنا هم بما كانوا یكسبون». پیمان شكنان جبهه حق، سبب اتصال آسمان و زمین- بركت ملكوت برای برهوت ناسوت- را به غربت انداختند و پشت خود را خالی كردند و آنگاه در برابر مستكبران، مستضعف ماندند. این نیمه تیره و تاریك تاریخ آخرالزمان است، به طول 21قرن تا به امروز.
اما آخرالزمان نیمه روشن و تابناكی هم دارد. مشیت خدا بر آن نبود كه دوستداران و دلباختگان امام عصر(عج) سرگردان رها شوند. به همین دلیل آن حضرت به تأسی از پدر بزرگوار خویش- كه شیعیان را به پیروی از «فقیهان دیندار، مراقب نفس، مخالف هوا پرستی و مطیع فرمان مولا» امر كرده بود- به شیعیان فرمودند: «در حوادث واقعه به راویان احادیث ما رجوع كنید كه آنها حجت من بر شما هستند همچنان كه من حجت خدا بر ایشانم». این ارجاع و امر به اطاعت از فقهای پارسا آن قدر در عصر غیبت مهم و راهبردی بود كه امام هادی علیه السلام فرمود «اگر این نبود كه پس از غیبت قائم آل محمد، برخی علما هستند كه به سوی او می خوانند و مردم را به سوی او راهنمایی می كنند و از دین او با حجت های الهی پاسداری می كنند و بندگان ضعیف خدا را از افتادن در دام ابلیس و یارانش نجات می دهند، یقینا هیچ كس نمی ماند جز اینكه از دین خدا برمی گشت. اما عالمان، زمام دل های ضعیفان شیعه را می گیرند همان گونه كه ناخدای كشتی، سكان آن را به دست می گیرد؛ آنها نزد خداوند عزیز و بلندمرتبه از همه برترند».
با این چشم انداز دقیق، بی دلیل نیست كه امروز ولایت فقیه، آماج اصلی ترور شخصیت و توپخانه تبلیغات و جبهه استكبار در سه سطح «جهان»، «خاورمیانه اسلامی» و «ایران» است. اگر این تعبیر جورج فریدمن مدیر موسسه استراتفور درست است كه «نفوذ ایران از دامنه های هیمالیا تا سواحل مدیترانه گسترش یافته است» و به تصریح انبوه استراتژیست ها و سیاستمداران غربی- صهیونیستی (نظیر نتانیاهو) «جهان به نقطه عطف رسیده و لولای تاریخ در حال چرخیدن است... پیرامون اسرائیل را به تأسی از انقلاب 9791 ایران، زلزله تغییر و روی كار آمدن اسلامگرایان فرا گرفته است» و اگر این تحلیل روزنامه آمریكایی نشنال ریویو حقیقت دارد كه «بهار انقلاب های عربی، بهار ایران و بهار آیت الله خامنه ای است» و یا اگر به تعبیر واشنگتن تایمز «انقلاب ایران همچنان در حال تضعیف قدرت آمریكاست و انقلاب های خاورمیانه ادامه همان راهی است كه آیت الله خمینی آغاز كرد»، پس باید به طواغیت آمریكا و اسرائیل و توپخانه تبلیغات آنها حق داد كه انباشته از حقد و خشم درباره دو نایب مجاهد حضرت ولی عصر- خمینی و خلاصه او خامنه ای- یا سردار مجاهدی چون سیدحسن نصرالله سخن بگویند. «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اكبر... قل موتوا بغیظكم» (آیات 811 و 119 آل عمران).
آری ما عاشق نبودیم اگر در مسیر زندگی تشبه به كفار كردیم یا به آلودگی های آنان آلوده شدیم. عاشق نبودیم اگر بی وفایی كردیم با مولای خویش و نایبان و جانشینان او. بی قرار ظهور و حضور نبودیم، اگر به عقده و بهانه ای از جبهه ایمان گسستیم و همراز و همدرد دشمنان قسم خورده شدیم و در فتنه ها لنگیدیم و سواری دادیم و دوشیده شدیم. و عاشق نیستیم هنوز اگر به بهانه ای، اسباب تفرقه و تشتت و بددلی و فاصله و جدایی را در جبهه حق فراهم می كنیم. اینها همه درست! اما زمین خدا از عاشقان پاكباخته- اگر چه در اقلیت و رنج و مجاهدت و غربت- خالی نیست و عشق با آنها رونق دارد. امام به امام (علیهم السلام)، وصف حال همین یاران صالح را با مشتاقی تمام گفته اند، بشنو! بشارت علی بن ابیطالب- و مشابه آن از امام صادق- است: «یاران مهدی، مردانی هستند كه قلب های آنان پاره های پولاد است، هیچ شكی نسبت به پروردگار در آنها راه نمی یابد. استوارتر از صخره هستند. اگر به كوه ها رو كنند، آنها را از جا بركنند. پرچم پیروز آنها به هر شهری رو كند، آنجا را به سقوط وادارد، گویا عقابان تیز چنگند كه بر مركب ها سوار شده اند... امام خویش را در میان می گیرند و جان خویش را در نبرد پناه او می سازند و هرچه اشاره كند، با جان و دل انجام می دهند. در میان آنها مردانی هستند كه شب بیدارند و زمزمه قرآن و مناجاتشان همچون صدای زنبورهای عسل فضا را آكنده سازد... آنها راهبان شب و شیران روز، و مطیع تر از بنده نسبت به سرورش هستند. چون مشعل های فروزانند و قلب آنها به سان قندیل های نور است. از خشیت الهی بیمناكند، شهادت را می خوانند و كشته شدن در راه خدا را آرزو می كنند. شعار آنها یا لثارات الحسین(ع) است. چون حركت می كنند، رعب پیشاپیش آنها حركت می كند. با سبك بالی به مولای خویش رو می كنند و خداوند به واسطه آنها امام حق را نصرت می دهد». آیا سراغ ندارید پاكباختگان فروتن و بی ادعایی كه امیرمؤمنان بشارتشان را داد و فرمود: «آنها گروهی هستند... كه به خاطر صبر و استقامت خود بر خدا منت نمی گذارند و جانبازی و بذل جان خویش در راه حق را بزرگ نمی شمارند». امام باقر و امام صادق علیهما لسلام آنها را محكم تر از پاره پولاد و قدرتمند از 04 نفر توصیف كردند. اگر طاغوت به روش فرعون و برای سلطه، میان مردم اختلاف می افكنند، آنها مدار الفت و مودت و وحدتند. و با نصرت آنها نسبت به امام خویش است كه خداوند به دشمنان «نشان دهد آنچه را از آن پروا داشتند
دو نقشه بیشتر وجود ندارد. نقشه راه ولایت فقیه و ایمان و الفت بر مدار آن كه ما را به روز موعود نزدیك می كند و نقشه بدلی كه بازی مطابق آن، نخبگان را طعمه شیطان می كند. نقشه سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی طواغیت عالم، درست در نقطه مقابل نقشه راه ظهور و معكوس آن طراحی شده است. می شود انتظار و اشتیاق را بر مدار صداقت تمرین كرد و به آن تراز دست یافتنی رسید كه امام صادق علیه السلام فرمود. «مؤمن، محكم تر از پاره آهن است. همانا آهن هنگامی كه داخل آتش شود، نرم می شود و مؤمن اگر كشته شود و برانگیخته شود و باز كشته شود، قلب او دگرگون نمی شود». معصیت و نافرمانی، ما را از مقام عاشق صادق ساقط می كند. عاشق، مترصد و گوش به زنگ است... اگر نه، هزار بار هم كه پیام و پیامك و نامه بفرستند و دلالت كنند، از جا نمی جنبد

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
دلبر تو دایما بر در دل حاضر است
ناحیت دل گرفت لشكر غوغای نفس
نیست كس آگه كه یار كی بگشاید جمال
در ره او هر چه هست تا دل و جان نفقه كن
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
رو در دل برگشا، حاضر و بیدار باش
پس تو اگر عاشقی، عاشق هشیار باش
لیك تو باری به نقد ساختأ كار باش
تو به یكی زنده ای از همه بیزار باش

...السلام علیك یا میثاق الله الذی اخذه و وكّده

محمد ایمانی

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار