تصمیم گیری برای شعارهای جدید...
جلسه سه جانبه «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده» و «علیرضا علویتبار» درباره انتخابات آینده جلسهای که در آن روند حرکت جریان سیاسی خاص در جریان انتخابات و فتنه آینده به وضوح مورد اشاره قرار میگیرد.
به گزارش شهدای ایران؛ یکی از وبسایتهای اصلاحطلبان به تازگی متن جلسه سه جانبه «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده» و «علیرضا علویتبار» درباره انتخابات آینده را منتشر کرد.
جلسهای که در آن روند حرکت جریان سیاسی خاص در جریان انتخابات و فتنه آینده به وضوح مورد اشاره قرار میگیرد.
سعید حجاریان در بخشی از این جلسه که محتوای آن موضوع شرکت یا عدم شرکت چپها در انتخابات است، میگوید:
«مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست. من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد میشود و آنها فارغ از بحث سیاسی نهتنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید میکنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاحطلب میشناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت میدهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی میشود.»
تاجزاده که بعنوان حامی شرکت اصلاحطلبان در انتخابات بشرطها و شروطهاست اما پس از حجاریان میگوید:
من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید تصمیمهای متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن، معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که فتنهگر خوانده میشوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش میبریم. در غیر این صورت آن را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم.
ادامه دورهمی اشاره شده به شرح زیر است:
علویتبار: در این شرایط باید شعار دیگری سر دهیم!
حجاریان: ببینید! من همچنان میگویم مشکل مردم قانون نخواهد بود آنها سال آینده مسأله معیشت دارند.
تاجزاده: در چنین شرایطی شورای نگهبان به اصطلاح فتنهگران را تأیید میکند یا خیر؟
حجاریان: قطعاً مدیریت اوضاع را به اصلاحطلبان اصیل و فتنهگران نمیسپارند.
تاجزاده: پس ما هم تحریم میکنیم و مشکلی از این جهت نداریم.
*درباره محتوای اشاره شده گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یکم: بحث تحریم و عدم شرکت در انتخابات بعنوان بارزترین منصه مردمسالاری، یک رفتار خائنانه است که در هیچ نظام سیاسی در جهان تحمل نخواهد شد و مرتکبین چنین رفتار و سخنی مطرود عام و خاص خواهند شد.
اما سطح آزادی در نظام جمهوری اسلامی ایران تا کجاست که اصلاحطلبان نه تنها پیش از این رسماً مرتکب تحریم انتخابات مجلس نهم شدند بلکه امروز نیز صراحتاً از تحریم انتخابات حرف میزنند و یا حضور خود را منوط به شرط و شروط میکنند!
دوم: مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که از ۳ عنصر حاضر در این نشست، یکی (علویتبار) پیش از این درباره اعتراض میلیونی مردم در خیابانها تئوری پردازی کرده دیگری (تاجزاده) تأکید کرده که این جامعه لجن است و مردم گرسنهاند و سومی (حجاریان) هم از بازگشت قویتر موج اعتراضات دیماه ۹۶، عامالبلوی بودن شرایط جامعه، آتش گرفتن فرش زیر پای نظام و زنده ماندن اصلاحطلبان در فردای براندازی و در صبح طلوع حکومت بعدی سخن رانده است .
آیا برای اذهان آگاه و تفکرات مدقّ، آشکار نیست که این افراد، فتنهانگیزی خود را بر همین سیاهنماییهای عجیب و غریب و اغتشاشگر نشان دادن مردم استوار کردهاند؟!
و اگر این سیاهنمایی در کار نباشد، ستاد تبلیغات اقتصادی (تحت نظر رحمانیفضلی) به وظایف خود عمل کند و پاسخ این حرفها به نحو مبسوطی در افکار عمومی ماساژ داده شود؛ این افراد نخواهند توانست به این راحتی و وضوح، ساز و کار و مانیفست فتنه آینده را بنویسند...
و سوم: ما در مجموعه وبلاگ مشرق از چند سال قبل بصورتی مشخص بحث فتنه آینده یا همان «فتنه اقتصادی» را کراراً مورد اشاره قرار داده و ابعادش را رسم کردهایم.
ابعادی که محتوای فوقالذکر تأییدی بر صحّت آنهاست و نشان میدهد جریان سیاسی خاص چگونه تلاش دارد با موجسواری بر روی مقولاتی مثل نارضایتی مردم (که خود با رأی به دولت ناکارآمد فعلی و سیاهنمایی از اوضاع کشور، عامل اساسی ایجاد آن است) فضای سیاست خیابانی را ترویج کند و فتنهای دیگر را در تاریخ کشور رقم بزند.
مبحث فتنه اقتصادی همانطور که بارها شرح داده شد؛ بر دو محور استوار است:
۱_ سیاهنمایی از اوضاع کشور
۲_ ناراضیسازی مردم
دو مقولهای که امروز مثالهای فراوانی برای آن وجود دارد.
از گوشت قرمز که قیمت واقعی آن کیلویی ۵۰ و چند هزار تومان است اما با عدم نظارت دولت تا ۱۰۰ هزار تومان عرضه میشود، تا مافیایی که با زد و بند با صیادان چینی نان مردم جنوب کشور را قطع میکند و تا مسئولان و سیاسیون عمدتاً اصلاحطلبی که برنشسته در خانههای شمال شهر تهران اما از بام تا شام مشغول جزع و فرع از بابت اوضاع اقتصادی کشور هستند و همنوا با ترامپ از این میگویند که مردم ایران گرسنهاند!
بدیهیست در فضایی که یک نفر از همینان میگوید با تحریمهای جدید ترامپ یک میلیون نفر بیکار میشوند، دیگری میگوید اقتصاد ایران منجر به بینواسازی مردم شده، آن دیگری که معاون اول رئیس جمهور هم هست میگوید کشور در «شرایط ته درّه» قرار دارد و نفر بعدی هم اینطور اظهار میکند که این نظام با فساد سرنگون میشود!؛ ممکن است مردم دچار حالت یأس و انزجار شوند و دیگر هیچ نقطه مثبتی را نکنند...
جالب آنکه تمام این صحبتها در کشوری مطرح میشود که اگرچه به دلیل ناکارآمدیهای دولت فعلی با مشکلاتی اقتصادی مواجه شده اما در عین حال؛ هجدهمین اقتصاد جهان است، ضریب جینی آن از آمریکا بهتر است، بیکاری بحرانی ندارد، پیشرفت سطح رفاه و معیشت آن سرآمد جهانی است و همچنان ارزانترین نان، سوخت و مالیات را به مردم خود ارائه میدهد.
و جالبتر آنکه کسانی باید باشند که ضمن اشاره به این دستاوردهای اقتصادی بزرگ به مردم بگویند این پیشرفتها حاصل حضور ولایت فقیه، تفکر انقلابی و مدیریت جهادی است که رأی به یک دولت ناکارآمد؛ صرفاً باعث شده از سرعت بروز این پیشرفتها کاسته شود و در حوزههایی، ناکارآمدی جای کار جهادی را بگیرد.
اما این «کسان» یا عمداً چیزی نمیگویند، یا کنج سکوت و عافیت گزیدهاند و یا اینکه همنوا با سیاهنمایان حرفهایی را میزنند که هیچ صحت و سندی ندارد.
ما در اینجا و جدای از آمار و ارقامی که بارها و بارها در دفاع از اوضاع اقتصادی کشور ارائه کردهایم به بیانیه اخیر رهبر معظم انقلاب نیز احتجاج میکنیم آنجا که معظمله بصورتی کاملاً سلیس و شفاف و با مفاهیمی مثل "فراگیر شدن ثمرات زیرساختهای اقتصادی کشور"، "اقتصاد بزرگ و متنوع" و "فهرست طولانی فرصتهای مادّی کشور" به دستاوردهای اقتصادی نظام اشاره میکنند.
جالب آنکه در همین متن شریف میخوانیم که این مقولات در"تهدید تبلیغات نارسای مسئولان" قرار گرفتهاند.
و یا در همین نامه با هم خواندیم که رهبر انقلاب چگونه به دستاوردهای بینظیر نظام اسلامی در بحث "عدالت" اشاره میکنند و تصریح دارند که فساد در حکومت امام معصوم نیز وجود داشته است.
سؤال واضح اینجاست که این صحبتهای مهم چرا آنطور که باید و شاید مورد تأکید و اقتراح قرار نگرفته است و چرا بعضی از تکرار این جملات احساس شرمندگی دارند؟
آیا بدیهی نیست حکومتی که در بیان بزرگترین دستاوردهایش دچار "تبلیغات نارسای مسئولان باشد" به نظاره گعده فتنهگران سابق برای فرماندهی فتنه آینده نیز خواهد نشست؟!
جلسهای که در آن روند حرکت جریان سیاسی خاص در جریان انتخابات و فتنه آینده به وضوح مورد اشاره قرار میگیرد.
سعید حجاریان در بخشی از این جلسه که محتوای آن موضوع شرکت یا عدم شرکت چپها در انتخابات است، میگوید:
«مشکل مشروع و نامشروع بودن انتخابات نیست. من گمان دارم، سال آینده همین روزها، فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد میشود و آنها فارغ از بحث سیاسی نهتنها به صندوق رأی بلکه از تمام سیستم اداره کشور قطع امید میکنند. یعنی، نه اصولگرا و اصلاحطلب میشناسند و نه به مجلس و دولت اهمیت میدهند. از این جهت انتخابات از معنا تهی میشود.»
تاجزاده که بعنوان حامی شرکت اصلاحطلبان در انتخابات بشرطها و شروطهاست اما پس از حجاریان میگوید:
من هم معتقدم اگر به نقطه بحران برسیم، ساخت قدرت باید تصمیمهای متفاوت بگیرد و به احتمال زیاد خواهد گرفت. ولی مستقل از آن، معتقدم با لغو نظارت استصوابی در هر شرایطی باید لیست بدهیم. برای اینکه یک گام به سمت دموکراسی است. اگر شورای نگهبان صلاحیت و پلتفرم کسانی را که فتنهگر خوانده میشوند، تأیید کرد، پروژه انتخابات را پیش میبریم. در غیر این صورت آن را تحریم میکنیم و با مردم تحریمکننده هماهنگ میشویم.
ادامه دورهمی اشاره شده به شرح زیر است:
علویتبار: در این شرایط باید شعار دیگری سر دهیم!
حجاریان: ببینید! من همچنان میگویم مشکل مردم قانون نخواهد بود آنها سال آینده مسأله معیشت دارند.
تاجزاده: در چنین شرایطی شورای نگهبان به اصطلاح فتنهگران را تأیید میکند یا خیر؟
حجاریان: قطعاً مدیریت اوضاع را به اصلاحطلبان اصیل و فتنهگران نمیسپارند.
تاجزاده: پس ما هم تحریم میکنیم و مشکلی از این جهت نداریم.
*درباره محتوای اشاره شده گفتنیهای مهمی وجود دارد:
یکم: بحث تحریم و عدم شرکت در انتخابات بعنوان بارزترین منصه مردمسالاری، یک رفتار خائنانه است که در هیچ نظام سیاسی در جهان تحمل نخواهد شد و مرتکبین چنین رفتار و سخنی مطرود عام و خاص خواهند شد.
اما سطح آزادی در نظام جمهوری اسلامی ایران تا کجاست که اصلاحطلبان نه تنها پیش از این رسماً مرتکب تحریم انتخابات مجلس نهم شدند بلکه امروز نیز صراحتاً از تحریم انتخابات حرف میزنند و یا حضور خود را منوط به شرط و شروط میکنند!
دوم: مردم و مخاطبان محترم باید بدانند که از ۳ عنصر حاضر در این نشست، یکی (علویتبار) پیش از این درباره اعتراض میلیونی مردم در خیابانها تئوری پردازی کرده دیگری (تاجزاده) تأکید کرده که این جامعه لجن است و مردم گرسنهاند و سومی (حجاریان) هم از بازگشت قویتر موج اعتراضات دیماه ۹۶، عامالبلوی بودن شرایط جامعه، آتش گرفتن فرش زیر پای نظام و زنده ماندن اصلاحطلبان در فردای براندازی و در صبح طلوع حکومت بعدی سخن رانده است .
آیا برای اذهان آگاه و تفکرات مدقّ، آشکار نیست که این افراد، فتنهانگیزی خود را بر همین سیاهنماییهای عجیب و غریب و اغتشاشگر نشان دادن مردم استوار کردهاند؟!
و اگر این سیاهنمایی در کار نباشد، ستاد تبلیغات اقتصادی (تحت نظر رحمانیفضلی) به وظایف خود عمل کند و پاسخ این حرفها به نحو مبسوطی در افکار عمومی ماساژ داده شود؛ این افراد نخواهند توانست به این راحتی و وضوح، ساز و کار و مانیفست فتنه آینده را بنویسند...
و سوم: ما در مجموعه وبلاگ مشرق از چند سال قبل بصورتی مشخص بحث فتنه آینده یا همان «فتنه اقتصادی» را کراراً مورد اشاره قرار داده و ابعادش را رسم کردهایم.
ابعادی که محتوای فوقالذکر تأییدی بر صحّت آنهاست و نشان میدهد جریان سیاسی خاص چگونه تلاش دارد با موجسواری بر روی مقولاتی مثل نارضایتی مردم (که خود با رأی به دولت ناکارآمد فعلی و سیاهنمایی از اوضاع کشور، عامل اساسی ایجاد آن است) فضای سیاست خیابانی را ترویج کند و فتنهای دیگر را در تاریخ کشور رقم بزند.
مبحث فتنه اقتصادی همانطور که بارها شرح داده شد؛ بر دو محور استوار است:
۱_ سیاهنمایی از اوضاع کشور
۲_ ناراضیسازی مردم
دو مقولهای که امروز مثالهای فراوانی برای آن وجود دارد.
از گوشت قرمز که قیمت واقعی آن کیلویی ۵۰ و چند هزار تومان است اما با عدم نظارت دولت تا ۱۰۰ هزار تومان عرضه میشود، تا مافیایی که با زد و بند با صیادان چینی نان مردم جنوب کشور را قطع میکند و تا مسئولان و سیاسیون عمدتاً اصلاحطلبی که برنشسته در خانههای شمال شهر تهران اما از بام تا شام مشغول جزع و فرع از بابت اوضاع اقتصادی کشور هستند و همنوا با ترامپ از این میگویند که مردم ایران گرسنهاند!
بدیهیست در فضایی که یک نفر از همینان میگوید با تحریمهای جدید ترامپ یک میلیون نفر بیکار میشوند، دیگری میگوید اقتصاد ایران منجر به بینواسازی مردم شده، آن دیگری که معاون اول رئیس جمهور هم هست میگوید کشور در «شرایط ته درّه» قرار دارد و نفر بعدی هم اینطور اظهار میکند که این نظام با فساد سرنگون میشود!؛ ممکن است مردم دچار حالت یأس و انزجار شوند و دیگر هیچ نقطه مثبتی را نکنند...
جالب آنکه تمام این صحبتها در کشوری مطرح میشود که اگرچه به دلیل ناکارآمدیهای دولت فعلی با مشکلاتی اقتصادی مواجه شده اما در عین حال؛ هجدهمین اقتصاد جهان است، ضریب جینی آن از آمریکا بهتر است، بیکاری بحرانی ندارد، پیشرفت سطح رفاه و معیشت آن سرآمد جهانی است و همچنان ارزانترین نان، سوخت و مالیات را به مردم خود ارائه میدهد.
و جالبتر آنکه کسانی باید باشند که ضمن اشاره به این دستاوردهای اقتصادی بزرگ به مردم بگویند این پیشرفتها حاصل حضور ولایت فقیه، تفکر انقلابی و مدیریت جهادی است که رأی به یک دولت ناکارآمد؛ صرفاً باعث شده از سرعت بروز این پیشرفتها کاسته شود و در حوزههایی، ناکارآمدی جای کار جهادی را بگیرد.
اما این «کسان» یا عمداً چیزی نمیگویند، یا کنج سکوت و عافیت گزیدهاند و یا اینکه همنوا با سیاهنمایان حرفهایی را میزنند که هیچ صحت و سندی ندارد.
ما در اینجا و جدای از آمار و ارقامی که بارها و بارها در دفاع از اوضاع اقتصادی کشور ارائه کردهایم به بیانیه اخیر رهبر معظم انقلاب نیز احتجاج میکنیم آنجا که معظمله بصورتی کاملاً سلیس و شفاف و با مفاهیمی مثل "فراگیر شدن ثمرات زیرساختهای اقتصادی کشور"، "اقتصاد بزرگ و متنوع" و "فهرست طولانی فرصتهای مادّی کشور" به دستاوردهای اقتصادی نظام اشاره میکنند.
جالب آنکه در همین متن شریف میخوانیم که این مقولات در"تهدید تبلیغات نارسای مسئولان" قرار گرفتهاند.
و یا در همین نامه با هم خواندیم که رهبر انقلاب چگونه به دستاوردهای بینظیر نظام اسلامی در بحث "عدالت" اشاره میکنند و تصریح دارند که فساد در حکومت امام معصوم نیز وجود داشته است.
سؤال واضح اینجاست که این صحبتهای مهم چرا آنطور که باید و شاید مورد تأکید و اقتراح قرار نگرفته است و چرا بعضی از تکرار این جملات احساس شرمندگی دارند؟
آیا بدیهی نیست حکومتی که در بیان بزرگترین دستاوردهایش دچار "تبلیغات نارسای مسئولان باشد" به نظاره گعده فتنهگران سابق برای فرماندهی فتنه آینده نیز خواهد نشست؟!