انقلاب اسلامی زود اتفاق افتاد؟!
سعید حجاریان در گفتوگو با «مشق نو» اظهار داشت: آزادسازی انقلاب در جهت رفع موانع یا به تعبیر برلین آزادی منفی است. اما کسانی که ساکت شده بودند یا خودسانسوری کرده بودند، بعد از آزاد شدن چگونه عمل میکنند؟ زبانها الکن است و اساسا جیغ و داد میکنند. پس نتیجه میگیریم، فقدان موانع کافی نیست باید مقتضیات امر مانند آموزش همزیستی، دموکراسی، جامعه مدنی قوی و... فراهم شود.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ سعید حجاریان در گفتوگو با «مشق نو» اظهار داشت: آزادسازی انقلاب در جهت رفع موانع یا به تعبیر برلین آزادی منفی است. اما کسانی که ساکت شده بودند یا خودسانسوری کرده بودند، بعد از آزاد شدن چگونه عمل میکنند؟ زبانها الکن است و اساسا جیغ و داد میکنند. پس نتیجه میگیریم، فقدان موانع کافی نیست باید مقتضیات امر مانند آموزش همزیستی، دموکراسی، جامعه مدنی قوی و... فراهم شود.
وی میافزاید: داعش هم انرژی آزاد شده بود و به ماشین تخریب بدل شد. مشکل ما سرعت انقلاب بود. ای کاش انقلاب چند سال طول میکشید. در این صورت تشکلهایی شکل میگرفتند و دموکراسی تمرین و نهادینه میشد و درباره نظام جدید گفتوگو میگرفت. وضعیت انقلاب ما، مانند بیماری بود که از آی.سی.یو به خانه منتقل شده است. در حالی که میدانیم، بیمار باید ابتدا به بخش منتقل شود، دوران نقاهت را بگذراند و بعد به خانه برود. لذا معتقدم، انقلاب راحت و زود به دست ما رسید. از این جهت باید گفت، فرزند انقلاب نارس به دنیا آمد. ما از همان ابتدا میگفتیم تا جمهوریت راه درازی داریم؛ فرانسه با پیشینه نسبتا خوب، چند مرحله را طی کرد. ما این حفره را پر نکردیم و ضربه خوردیم.
حجاریان همچنین گفت: بازرگان کتابی دارد تحت عنوان «انقلاب اسلامی در دو حرکت»؛: خلاصه کلاماش این است، بعد از انقلاب باید انقلابیون به خانه بروند و بوروکراسی پیریزی و تقویت شود. بازرگان از سوی کمیتهها، روحانیون و رادیکالیسم انقلابی لطمه خورد... از او میخواستند روحانیون را به کابینه وارد کند اما او میگفت باید ابتدا به عنوان معاون وارد وزارتخانهها بشوند تا با فضا آشنا شوند. اگر بازرگان دوام آورده بود شاید میتوانست سیل را مهار کند. کمیتهها حقیقتا حرف دولت را نمیخواندند.
این اظهارات در حالی است که اولا طیف متبوع حجاریان، سردمدار تندروی و بیقاعدگی و بیقانونی و خودکامگی در ادوار مختلف (از سالهای ابتدای انقلاب تا آشوبهای سال 78 و 88) بودهاند. آنها در سال 88 مشخصا مقابل جمهوریت و رأی و انتخاب مردم، اردوکشی و آشوبافکنی کردند.
ثانیا همین طیف هدفشان از جبههسازی و تشکیلاتسازی نیز، اغلب مقابله با حاکمیت قانون و جمهوریت و اسلامیت بوده است. ثانیا انقلاب بیمار از آیسییو درآمده نیست؛ دگرگونی در بنیانهای رژیم وابستهای است که بر ضد منافع و مصالح ملت ایران و صرفا مبنی بر مطامع قدرتهای خارجی تأسیس شده و در واقع ضد کارکردی در مقیاس «دولت ملی» بود.
ثالثا طیف متبوع حجاریان تا مدتها به وفاداری به خط امام تظاهر میکردند اما به مرور با گروهکهای معارض با خط امام (نهضت آزادی) پیوند خوردند؛ مشخصا اسناد خیانت نهضت آزادی در لانه جاسوسی نشانگر این است که این گروه به واسطه زد و بند با سفارت آمریکا، در تدارک برای مسخ و انهدام انقلاب و ارزشهای آن بودند. به همین دلیل نیز حضرت امام به درستی فرمودند اگر این طیف به عنوان پدران معنوی سازمان تروریستی منافقین، بر سر کار (در دولت موقت) میماندند سیلی به اسلام و انقلاب و ایران میزدند که تا قرنها سربلند نمیکرد.
اما در زمینه ادعای حجاریان درباره روحانیت نکته جالب این است که همین آقای حجاریان در سال 76 با شعار دموکراسی و جمهوریخواهی، حامی دو آتشه محمد خاتمی (از سران مجمع روحانیون) بود؛ همچنین وی در سالهای اخیر بارها از حسن روحانی حمایت کرده است؛ حال آن که چه در سال 76 و چه در سال 92، باید با نامزدی خاتمی و روحانی مخالفت میکرد.