دبیرکل حزب الله لبنان در مصاحبه با شبکه خبری المیادین شایعات مربوط به بیماری خود را قویا تکذیب کرد.
به گزارش شهدای ایران؛ سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان، پس از چند ماه سکوت، سرانجام در مصاحبهای زنده با شبکه المیادین که شنبهشب از این شبکه پخش شد، سکوت خود را شکست و با پاسخ به سوالات این شبکه، درباره مسائل مختلف منطقه سخن گفت.
شبکه المیادین قبل از پخش این مصاحبه که به صورت زنده انجام شد، گزارش کرد که شبکههای خبری اسرائیلی دقایقی قبل از آغاز این مصاحبه، در خصوص این گفتوگو صحبت کردند.
نصرالله درباره علت سکوت رسانهای خود گفت، این مسئله [آنچنان که در رسانههای اسرائیلی یا سعودی گفته شد من بیمارم] صحت نداشت. نه سکته قلبی، مغزی و نه روحی و عقلی... [خنده] من خوبم و با آنکه وارد شصتسالگی شدهام، هیچ مشکل سلامتی نداشتم. غسان بن جدو مدیر المیادین با کنایه به شایعات، پرسید: آیا به شیراز نرفته بودید [خنده] و نصرالله با خنده گفت «کاش بروم...».
وی با اشاره به تحولات منطقه، از اتفاقات موسوم به «سپر شمال» به نام تحولی مهم نام برد که رژیم صهیونیستی موج رسانهای بزرگی درباره تونلهای ادعایی منتسب به حزبالله راه انداخت. او گفت حزبالله اجازه داد تا نتانیاهو و گادی آیزنکوت و دیگر سران اسرائیل هر چه میخواهند در این خصوص بگویند چون آنان به این مسئله نیاز داشتند. حزبالله تصمیم گرفت تا پایان این عملیات هیچ واکنشی نشان ندهد تا کمکی به آنان نکرده باشد. آنها پایان این عملیات را اعلام کردهاند اما هنوز این عملیات تمام نشده و دیروز جمعه ادامه داشت.
نصرالله گفت: دیروز گزارشی به من دادند و گفتند که عملیات تا جمعه ادامه داشته و امروز شنبه تعطیل بوده است. اما آیزنکوت پایان عملیات را اعلام کرده بود... من به همه دوستداران و حتی به اسرائیل میگوییم که ما پایبند به دشمن نیستیم که هر زمانی واکنش نشان دهیم. ما دریافتیم که این شایعات درباره سلامتی من برای این است که ما را وادار به حرف زدن کنند؛ چیزی که ما نمیخواستیم.
نصرالله یادآوری کرد که ماه فوریه سه مناسبت دارد و او در این مناسبتها صحبت خواهد کرد.
اولین واکنش حزبالله به عملیات سپر شمال اسرائیل
نصرالله در پاسخ به اولین سوال درباره عملیات کشف تونل اسرائیل گفت، ما ملزم نیستیم که بگوییم، حزبالله تونل حفر کرده است. ما همیشه تمایل داریم که ابهام سازنده را در پیش بگیریم. حتی اسرائیل ادعا میکند که حزبالله عامل حفر تونل است اما تاکنون دلیلی برای این ادعا ارائه نکرده است... البته که تونلهایی هست بوده. حالا چه جدید چه قدیمی. و برخی را کشف کردهاند. حال جدای از اینکه چه زمانی حفر شده، قبل از جنگ 2006 یا بعد آن یا اینکه چه کسی حفر کرده، به هر حال این تونلها هست و نکته در این است که اسرائیل آن را دیر کشف کرده است و این شکست دستگاه اطلاعاتی اسرائیل بود. یکی از این تونلها عمری در حدود سیزده یا چهارده سال بود. یعنی ارتش، سرویس اطلاعات و دستگاههای آنان این را کشف نکرده بودند هر چند که رسانههای اسرائیلی از تونلها صحبت کرده بودند.
نصرالله گفت که «موشه یعلون در اثنای عملیات سپر شمال گفت، ما از دو سال پیش از این تونلها خبر داشتیم و برخی شهرکنشینان گفتند که آنها دو سال پیش سوالهایی درباره این تونلها از مقامات پرسیده بودند. سوال ما این است که آیا سران اسرائیل به شهرکنشینان دروغ میگویند؟».
نصرالله افزود: در کنفرانس خبری بعد از عملیات گفتند که این تونلها برای آمادهسازی عملیات حزبالله برای [آزادسازی] الجلیل بوده است. اولا که نتانیاهو و آیزنکوت و کادر آنان به ارتشها و کشورهای عربی و حتی برخی به جنبشهای مقاومت میخندند.. او در این کنفرانس به اسرائیلیها گفت که این عملیات کاملا جدی بود. آنها این کار را برای مقابله با عملیات احتمالی [آزادسازی] الجلیل برگزار کردند. من گفته بودم ممکن است که وارد الجلیل شویم. ببینید شما از این هم واهمه دارند... همه پولی که اسرائیل در مرز برای ساخت دیوار، بزرگترین مانور در سال 2017 در طول یک هفته که برای دفاع برگزار و تمرین شد، همه از ترس عملیات احتمالی الجلیل است.
دبیر کل حزبالله توضیح داد: این مسئله [عملیات سپر شمال برای کشف تونلها] ترس و هراس را وارد دل همه شهرکنشینان [اسرائیلی] کرد. آنها قبل از این عملیات میگفتند تونلی در کار نیست و تنها نگرانی سقوط موشکهاست.. نتانیاهو با این کار رسانهای بزرگ روی تونل -که اصلا نیاز به این کار رسانهای بزرگ نداشت- ترس و هراس را به دل شهرکنشینان وارد کرد. نتانیاهو با عملیات سپر شمالی در جنگ روانی به ما خدمت کرد چرا که شهرکنشینان را بشدت ترساند و آنها از این به بعد صدای هر چکشی را بشوند با ترس خواهند گفت که صدای چکش میشنوند.
نصرالله گفت، ژنرالهای اسرائیلی چطور این مسئله را نفهمیدهاند؟ آنها منافع شخصی را بر دیگر منافع ترجیح دادهاند. برخی دیگر از ژنرالها گفتهاند که حزبالله برای ورود به الجلیل نیاز به تونل نیست، بله تونل میتواند به صورت جزئی کمک کند اما طبیعت الجلیل طوری است که اجازه میدهد به آن وارد شوید. "اگر" جنگی آغاز شود، آنگاه تصمیم میگیریم که وارد الجلیل شویم یا خیر. آنگاه تصمیم میگیریم که چطور وارد شویم، از زمین، از آسمان یا به قول برخی لبنانیها با موتورسیکلیت [خنده]... آنها نخواهند دانست که ما چطور وارد الجلیل خواهیم شد. آنها میگویند عملیات کشف تونلها تمام شده، اما تمام نشده و ایده این عملیات کاملا دچار نقص است چون ورود به الجلیل نیاز به تونل ندارد.
نصرالله در ادامه گفت: ما همه تدابیر دفاعی را برای خود در نظر میگیریم... و این حق ماست... ما خود را موظف به دفاع از کشورمان میدانیم. ما در طرحهای میدانی و نظری خود که تمرین میکنیم و آن را آماده کردیم، برای ورود به الجلیل برنامه داریم اما تأکید میکنم که تصمیم ورود به آن را بر حسب شرایط وقت خواهیم گرفت. ما بیشک از سالها پیش قدرت ورود با الجلیل را داریم اما تصمیم آن بستگی به شرایط [جنگ احتمالی] دارد.
گزینههای مقاومت روی میز است
نصرالله در پاسخ به سوالی درباره تهدید سابق خود علیه اسرائیلیها گفته بود، اگر تجاوز کنند، پشیمان خواهند شد، گفت، بله پشیمان خواهند شد. یکی از نکاتی که امشب من به نتانیاهو یا دیگر سران اسرائیلی میگویم، این است که مرتکب اشتباه نشوند. غسان بن جدو پرسید، این پشیمانی درباره چیست، الجلیل تا مرز غزه یا تاسیسات یا ... نصرالله گفت، درباره همه چیز. ما گزینههایمان همه آماده است. تا امروز دشمن میگفت، گزینههای ما روی میز است اما امروز مقاومت در جایگاهی است که میتواند بگوید، تمام گزینههای ما روی میز است... هر آنچه از ایستادگی، مقاومت و قدرت لازم است، و عقل و درایت و شجاعت حکم میکند، نزد ما موجود است.
نصرالله ادامه داد: ما به دشمن اجازه نخواهیم داد که قواعد درگیری خود را تحمیل کند. ما در کار شبانهروزی مقاومت به سطحی معین از بازدارندگی رسیدهایم که آن را حفظ سپس تقویت میکنیم که به دشمن اجازه ندهیم قواعد نبرد خود را تحمیل کند... من یادم هست که در سال 2000 سال عقبنشینی دشمن از جنوب لبنان و در آن ایام سوالی مطرح شد که حزبالله در مرز چه خواهد کرد. ما گفتیم که خاک لبنان را آزاد خواهیم کرد. پرسیدند، کجا را؟ پاسخ دادیم که لبنان و حکومت آن است که تشخیص میدهد کجا خاک لبنان است و مقاومت از آن حمایت میکند. آن زمان امیل لحود (نخستوزیر) و کابینه مزارع شبعا را خاک لبنان تشخیص دادند. ما آن را خاک لبنان قلمداد کردیم... مسئله مرزها و اینکه کجا خاک لبنان است و کجا نیست، مربوط به حکومت لبنان است و مقاومت از آن حمایت میکند... مثلا اگر دشمن اسرائیلی جایی در لبنان را هدف بگیرد یا عملیات امنیتی داخل لبنان انجام دهد یا عملیات تروری در لبنان انجام دهد، یا هر کس از برادران ما در حزبالله حتی در سوریه را ترور کند - ما بعد از حادثه قنیطره این قاعده را توسعه دادیم- این مسئله مربوط به کل لبنان و امنیت و ثبات آن است. اینها مثال است که ذکر کردم.
ممکن است نتانیاهو برای فرار از اتهامات، مرتکب اشتباهی علیه سوریه یا غزه بشود
نصرالله در پاسخ به این سوال که شما چه زمانی تشخیص میدهید که اسرائیل قصد عملیات محدود یا جنگی فراگیر دارد، گفت، ما همیشه آماده [این احتمالات] هستیم. نشانهها روشن است.. غسان بن جدو گفت، احتمال اینکه دشمن در حساب و کتاب خود اشتباه کند، وجود دارد.. نصرالله گفت، یکی از مشکلات در سال 2009 این بود که نخستوزیر اسرائیل حالش بحرانی بود و متهم به اتهامات مختلف بود. در چنین وضعی ممکن است او بخواهد خود را قهرمان جلوه دهد و برای فرار از اتهامات فساد، ممکن است وضعیت را به سوی جنگ پیش ببرد با این هدف که نشان دهد او مسئول یا وزیر دفاع محکمی است... این فرد [نتانیاهو] ممکن است در این ماهها دچار اشتباهاتی شود اما ما و کل محور [مقاومت] برای همه احتمالات آمادهایم. اسرائیلیها باید متوجه باشند که نتانیاهو ممکن است دچار اشتباهاتی شود. مقاومت و کل محور مقاومت آماده پاسخ به هر تجاوزی هستند.
نصرالله هشدار داد که بعید میداند نتانیاهو علیه لبنان مرتکب اشتباهی شود اما ممکن است مکان این اشتباه در سوریه یا حتی در غزه باشد... الان غزه تحت فشار است... مردم غزه تسامح نخواهند کرد و سقف خواستههایشان پایین نیست... غزه از حیث روانی نیز آماده است و آماده پاسخ نظامی هم هست.
نصرالله بار دیگر با اشاره به عملیات سپر شمال اسرائیل برای کشف تونلها تأکید کرد که این عملیات از حیث سیاسی کاملا شکست خورده و ابدا مانع عملیات احتمالی الجلیل نمیشود حتی شما بگو ده درصد. این عملیات حتل از حیث اطلاعاتی نیز در بیثبات کردن موضع رسمی لبنان هم ناکام ماند... موضع رسمی لبنان در شورای امنیت و موضع کویت هم شکست اطلاعاتی اسرائیل بود... و تنها یک دستاورد داشت مبنی بر اینکه بله تونلهایی هست.
تبعات ساخت دیوار در مرز، برای کل لبنان خواهد بود
نصرالله در پاسخ به سوال المیادین در خصوص اقدام اسرائیل برای ساخت دیوار [در مرز لبنان] گفت، در گذشته وقتی گفته شد که در خاک لبنان که اسرائیل مدعی آن است و سازمان ملل میگوید، مورد منازعه است، تصمیمی گرفته شد که اسرائیلیها منع شوند از ساخت این دیوار و ارتش مأمور این مسئله است. ما هم بودیم و معتقد بودیم به معادله سهگانه ارتش، مردم و مقاومت... ما تصمیم گرفتیم پشت ارتش باشیم... هیچ کاری نخواهیم کرد تا اینکه از ما بخواهند. شکر خدا حکومت لبنان تصمیم محکمی در این خصوص گرفت و خود را در اختیار ارتش گذاشتیم. طبعا ارتش هم اقدامات خود را انجام داد. بنابراین اقدامات، اسرائیل متوقف شد. بعد از آنچه جدیدا رخ داده، میدانیم که تصمیم حکومت لبنان همان است که بود. تلاشهایی از جانب اسرائیل میشود که حفاری کنند، و ساخت دیوار را ادامه دهند. مسئولیت متوقف کردن این اقدامات، حکومت لبنان است. آیا درست است که به اسرائیلیها اجازه داده شود این کار را بکند؟ این کار تبعاتش برای کل لبنان خواهد بود... ما استدلالهای محکم و راهبرد قوی دفاعی داریم و بدون پیششرط و در هر زمان و مکانی آمادهایم که راهبرد دفاعی را با حکومت بررسی کنیم.
نصرالله در پاسخ به سوال درباره تغییر سیاست اسرائیل مبنی بر کنار گذاشتن سیاست ابهام گفت، بعد از مرحله سوریه این اتفاق افتاده است. اسرائیل در سوریه شکستی راهبردی خورده است. الان نتانیاهو با سر و صدا تلاش میکند این را مخفی کند. از آنجا که او در آستانه انتخابات است ممکن است دچار خطای محاسباتی شود. اسرائیل خیلی نگران سوریه است.
موشکهای نقطه زن
نصرالله در پاسخ به سوالی درباره برخورداری از موشکهای نقطهزن گفت، قبلا درباره موشکهایی با بُردی در حد رسیدن به حیفا هشدار داده بودند اما مقاومت به این موشک دست یافت. بعدا درباره تلآویو هشدار دادند... آنها بعدا تهدید به زدن بیروت کردند و ما تهدید به زدن تلآویو کردیم. بعدا اسرائیل از جلوگیری دستیابی حزبالله به موشکها با بردهای طولانی ناامید شد.
یکی از ژنرالهایشان گفت در جنگ آینده اگر رخ بدهد دیگر مثل گذشته نیست که در مرز بجنگید و در تلآویو در کافیشاب چای بنوشید، باید در کل اسرائیل بجنگید... موشک غیر دقیق ممکن است به هر جا بخورد اما نقطهزن یعنی با پنج متر خطا. اکنون ارزیابیها از امکان شلیک موشک نقطهزن صحبت میکند. آیا این شوخی است دیگر؟... آنان باید بدانند که اگر موشک دقیق نباشد یعنی پنج متر تا هزار متر خطا و ممکن است به جای مرکز نظامی به جایی دیگر که مثلا مردم هستند - مردم به عنوان انسانهایی که هستند- اما نقطه زن دقیق میزند و این به نفع اسرائیل است که مقاومت موشک نقطهزن داشته باشد.
نصرالله گفت: مقاومت موشک نقطهزن دارد و به تعداد کافی هم دارد. المیادین پرسید، یعنی کجا را میزند؟ نصرالله گفت، هر جا که لازم باشد. المیادین پرسید، تعداد کافی یعنی چقدر و نصرالله گفت، طبق نیاز جنگ احتمالی... تلاش نتانیاهو برای جلوگیری از دستیابی مقاومت به آن از طریق حمله به سوریه بیفایده است... ما آنچه لازم داریم، اکنون داریم و نیاز به انتقال نداریم. ما برای آنچه که ممکن است بر لبنان تحمیل شود، آمادهایم. من ملزم نیستم که بگویم نقطهزن زیاد داریم که نتانیاهو اذیت شود اما به تعداد کافی در اختیار داریم.
دبیر کل حزبالله در پاسخ به این سوال که آیا به سوی پیروزی کامل حرکت میکنیم یا اینکه هنوز نباید از پیروزی نزدیک صحبت کرد، گفت، ما در سوریه به مرحله آخر و پیروزی بزرگ نزدیک میشویم... قبل از حل مسئله ادلب و شرق فرات نمیتوانیم بگوییم که پرونده بسته شده است. این حرف دقیق نخواهد بود... امروز وضعیت در سوریه در بهترین حالت در مقایسه با شروع بحران در سال 2011 است. در خصوص پروندههای باقیمانده، سران سوریه در موضع قدرت و اقتدار هستند. مشکل الان در شرق فرات، مشکلی مربوط به حکومت سوریه است اما گرفتاری و تنگنا متوجه ترکیه است. مشکل دیگر ادلب و [نوار] شمالی سوریه است. ارتش سوریه توانایی یکسره کردن کار در شمال سوریه را دارد اما بعد از مذاکرات آستانه و تلاش ویژه ترکیه با روسیه، بهتر دیده شد که مشکل به شیوهای حل شود که تاکنون در جریان بوده اما هنوز حل نشده است.
ترکیه به احزاب کردی به عنوان نسخهای از پ.ک.ک نگاه میکند. ترکیه این مشکل را دارد. ترکیه و کردها هر دو متحد آمریکا هستند اما این اختلاف را با هم دارند و ترکیه کردها را تهدید امنیت ملی خود میداند. برعکس سوریه آنان را راهکار خود میبیند. نزدیک بود که اردوغان و ترامپ به دلیل مسئله شرق فرات به درگیری برسند. ترامپ تصمیم خروج از سوریه گرفت که بحث خود را دارد.
کردها مورد حمایت مالی عربستان و امارات هستند
عربستان و امارات با تصمیم آمریکا از کردها حمایت مالی میکردند و هنوز هم میکنند. ترکیه هم با آمریکا هم با اروپاییها مشکل دارند و مشغول اشغالگری در شمال سوریه هستند. روسیه نیز مخالف است. حل منطقی این وسط چیست؟ من تا الان از محتوای دیدار اردوغان با پوتین که از مسکو بازگشت مطلع نشدهام. اما این مسئله هنوز حل نشده است و مسئله شرق فرات حل نشده است. اما وقتی اردوغان از مسکو برگشت از توافق آدنا صحبت کرد که در زمان حافظ اسد انجام شده بود. وقتی اردوغان می گوید باید به توافق آدنا برگردیم یعنی چه؟ یعنی بازگشت ارتش سوریه به شرق فرات تا مرزها با ترکیه... همین که اردوغان به توافق آدنا بازمیگردد و آن را مرجع گفتوگو قرار میدهد، این به نظر من اتفاق خوبی است... من فکر میکنم که دمشق عجلهای ندارد برای بررسی این مسئله. در آرامش.
در شرق سوریه جز دو منطقه متوسط، داعش محدود شده و در نهایت باید از آنجا خارج شوند و باید تمام شود در آنجا. در این پرونده زمانیکه کار داعش تمام میشود، میدانید که هیچ درگیری میان یگانهای کردی با ارتش نیست و حضور ارتش در البوکمال و دیرالزور به دلیل حضور داعش بود... زمانیکه تابستان گذشته دیرالزور کارش تمام شد، پیشروی فقط تا رود فرات ادامه یافت چون آمریکا مانع تکمیل عملیات البوکمال شد و مخالف یکسره شدن کار داعش بود و تهدید کرد که با هواپیما بمباران میکند.
مسئله ادلب پیچیده است اما راهکار سیاسی در اولویت است
نصرالله در خصوص ادلب و تسلط جبهة النصره بر استان ادلب گفت، بله النصره بر ادلب و غرب حلب مسلط شده است. المیادین پرسید آیا ترکیه با این برگه بازی میکند؟. نصرالله گفت، عدم عجله در آغاز نبرد، به دلیل درگیری داخلی [گروههای مسلح] در ادلب بود که هیچ حدومرز اسلامی و انسانی ندارد. النصره تقریبا همه گروههای نزدیک به ترکیه را کنار زد. آیا ترکیه موافق این بود؟ سوالی گیجکننده است. آیا ترکیه همراهی کرد؟... جبهة النصره در شورای امنیت و از دید جامعه بینالملل تروریستی است. گروهی سوری یا به اصطلاح اسلامگرا نیست که اردوغان از آن حمایت کند. همه آن را تروریستی میدانند و روسیه نیز آن را تروریستی میداند. تلاشهایی شد برای اینکه جبهة النصره وارد مناطق دیگر با هویتی جدید بشود که هیچ ارتباطی با النصره نداشته باشد و ماهیت گذشته خود را کنار بگذارد با ساختار جدید و جزئی از حلوفصل داخلی سوریه شود. النصره و محمد الجولانی و نه بزرگتر از او نمیتواند چنین راهکاری را بپذیرد. معلوم نیست وضعیت ادلب به کجا برسد. ترکیه نیز در تنگناست. ترکیه نمیتواند از این وضعیت ادلب دفاع کند [چون النصره تروریستی است] و باید راهحلی برای آن بیابد یا اینکه آن را در اختیار سران سوریه بگذارد که هیچ نقطهای از خاک سوریه را در اختیار تروریستها باقی نخواهند گذاشت. همه گزینهها برای ادلب روی میز است اما راهکاری سیاسی در اولویت است.
خروج آمریکا تاکتیکی است یا شکست است؟
من فکر میکنم در همه جاهایی که ترامپ از خروج صحبت میکند، صادق است. این وعدههای انتخاباتی او است... یکی از وعدههایش این بود که چرا آمریکا فرزندانش را به خارج و این یا آن منطقه میفرستد تا کشته شوند و این همه پول خرج میکند یا هفت هزار میلیارد دلار هزینه کرده است و بعد گفت با این همه هزینه مخفیانه به عراق میرود. او گفت که کشورهای خلیج فارس یا اروپا یا ژاپن اگر میخواهند از آنان دفاع کنیم، باید پولش را پرداخت کنند.
اوباما در ادبیاتش خیلی دو رو بود. اما ترامپ از روز اول که آمد گفت، میلیون، میلیارد، باید بپردازید [خنده...]. ادبیات او علیه عربستان و کشورهای خلیج [فارس] و حتی درباره اروپا و کره جنوبی تحقیرکننده است... بنابراین او متعهد به خارج کردن نیروهایش است.
امروز طالبان و هیأت آمریکایی به ریاست زلمای خلیلزاد گفتند که توافق کردند. در پیشنویس آمده خروج کل نیروهای خارجی طی چند ماه آینده است. در سوریه هم همینطور از روز اول قصد خروج داشت... هفت ماه پیش گفته بود که ما بزودی از سوریه خارج خواهیم شد. جیمز متیس وزیر دفاع پیشین و دیگران گفتند که این پیروزی مجانی برای روسیه، ایران و... است. رفتند پیش او و گفتند مهلت بده. اگر مصر هستید که خارج شوید، مهلت دهید شش ماه تا دستاوری داشته باشیم. اما رسمیا شش ماه را اعلام نکردند.
رفتند در روسیه و گفتند آماده خروج از سوریه تا آخرین سرباز و حتی از تنف هستیم.. تنف مهم است. اما شرطش خروج نیروهای ایرانی و حزبالله از سوریه است. با ایرانیها صحبت کنید که از سوریه خارج شوند تا آمریکا کامل خارج شوند. در آن زمان، روسها به برادران ایرانی گفتند و رئیس جمهور پوتین به رئیس جمهور روحانی گفت و رئیس جمهور روحانی به من گفت، و گفته شده که منتظر باشید تا پاسخ ایران و حزبالله برسد. من به عنوان یک طرف، گفتم، آمریکاییها دنبال خارج شدن از سوریه هستند و دنبال دستاورد میگردند تا بگویند که ترامپ دستاورد مهمی به دست آورده همانطور که نتانیاهو دنبال دستاورد بزرگتری است. پاسخ ایران هم منفی بود و گفت که ما به درخواست دمشق برای مبارزه با تروریسم در سوریه هستیم. بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز گفت که من اصلا چانهزنی بر سر ایران مقابل آمریکاییها را قبول ندارم. اینها دوست و متحد هستند آنها دشمن هستند. طرف روسی هم هیچ فشاری وارد نکرد، هر چند در رسانه تبلیغاتی میکنند. روسیه فقط به انتقال پیام بسنده کرد. ترامپ دریافت که این طرح بیفایده است. در دوره اخیر هم آمریکا فشار را بیشتر کرد و کشتارهایی در شرق سوریه مرتکب شد. اعلام ترامپ درباره خروج آمریکا از سوریه برای کسی غافلگیرکننده نبود... آمریکاییها برای ادامه فشار نظامی بر سوریه نیاز به پایگاه در این کشور ندارند. آنها از طریق هواپیما و آسمان این کار را میکنند.
نصرالله گفت، آمریکاییها زمانیکه گفتند خارج میشوند، حرف مهمی زدند که نمیخواهند دیگر پلیس منطقه باشند. این حرف برای عربستان و دیگر کشورهای عربی خلیج [فارس] و گروههای متحد آمریکا سخت بود. آمریکایی ها گفتند که اگر ما نباشیم در عربستان فارسی صحبت خواهند کرد و اگر ما نباشیم شما هم نخواهید بود... اینها به اینجا رسید که کردها به مسکو رفتند. به عراق رفتند تا نزد بشار اسد میانجیگری کنند. کُردها بسرعت به مسکو، عراق، لبنان و جاهای دیگر رفتند. چرا؟ چون آمریکا، آنها را تنها گذاشت. برخی در سوریه حتی دارند اولویت خود را تغییر میدهند.
من فکر میکنم که عمر البشیر رئیس جمهور سودان با چراغ سبز عربستان به سوریه رفت و با بشار اسد دیدار کرد. المیادین پرسید، این مسئله به ابتکار روسیه پس نبود که الان میان عربستان و البشیر اختلاف باشد. نصرالله گفت، مشکل سودان ویمن و عربستان ارتباطی با این مسئله ندارد. امارات سفارتش را بازگشایی کرد. وزیر خارجه بحرین هم گفت که ما اصلا سفارتمان را تعطیل نکرده بودیم [خنده نصرالله]. اطلاعات ما نشان میدهد که در سایه تصمیم ترامپ و استعفای ماتیس و نگرانی که در دولت آمریکا هست... جلسهای در سطح بالا در ابوظبی برگزار شد و گفتند که مسئله بشار اسد که روشن است.. مشکل الان اردوغان و ترکیه و شمال سوریه است. حقیقت این است که بشار اسد هست و پیروز شد. نکته خطرناکی است و آن اینکه ترامپ میخواهد خارج شود و به ترکیه گفته سوریه مال تو . این طرح خطرناکی برای عربستان و امارات است. فکر کنید که چه شده که ارزیابی [امارات و عربستان] این شده که ترکیه خطر اول در سوریه است و ایران نیست!. روسیه را شاید بتوان با آن تفاهم کرد. روسیه چندان نگران کننده نیست. اینها تفکرشان ببین چطور فرقهگرایی است. در فکرشان این است که تکلیف ایران که مشخص است. کشوری شیعی است. اما ترکیه سنی است و اگر وارد شود چطور خارج میشود؟ پیشرفت طرح ترکیه در سوریه پیشرفت یک طرح مشخص است و آن طرح اخوانالمسلمین است. این طرز تفکر عربستان و امارات و ارزیابی آنان است پس باید به سوریه برویم و با اسد ارتباط برقرار کنیم. دشمنی خود را با ایران حفظ کنیم اما با ترکیه مقابله کنیم. در نتیجه عمر البشیر به سوریه رفت و الان میگویند که باید بشار اسد در پیامی رسمی اعلام کند با توجه به فضای کنونی و حفظ وحدت عربی به اتحادیه عرب بازگردد. اما دمشق در پاسخی منطقی گفته است که سوریه خودش از اتحادیه عرب خارج نشده که چنین درخواستی کند. این موضعی عزتمندانه است. هر کس دمشق را خارج کرده، خودش آن را بازگرداند.
هدف سفر اخیر مایک پامپئو به منطقه این بود که کسانی که ناامید و درمانده شدهاند بر پا خیزند و به آنان گفت که بیایید در نشست ورشو علیه ایران شرکت کنید. هدف پیام سفر او اطمینان بخشی به ناامیدها و طرفهای هراسان بود...
چهل سال است آمریکا نتوانسته مقابل جمهوری اسلامی کاری کند
من به حکام، مردم و دولتها و اسرائیلیها در منطقه میگویم که آمریکاییها هر آنچه توانستهاند انجام دادهاند. شما ببینید که دارند با طالبان توافق میکنند که از افغانستان خارج شوند و در مقابل طالبان اجازه ندهد که القاعده و دیگران بازگردند. ببینید دارند طوری رفتار میکنند که گویی طالبان حاکم آینده است. آمریکاییها نه برای خاطر محمد بن سلمان و نه برای خاطر محمد بن زاید و نه حتی برای خاطر نتانیاهو توانایی این را ندارند که جنگی جدید در منطقه راه بیندازند. ترامپ میخواهد همه را یک جا جمع کند تا مقابل ایران بگذارد تا آن را با جنگ ساقط کند. اما نمیتوانند. الان چهل سال است که آمریکا و کل دیکتاتورهای عالم مقابل جمهوری اسلامی مبارک ایران ایستادهاند اما بگویید چه توانستهاند بکنند؟
از دو روز پیش یک هیأت اقتصادی سوری و اماراتی دیدار کردند. بعدا روشن خواهد شد که شخصیتهای عربی بلندپایهای که حداقلش مقامات امنیتی بودند به دمشق رفتهاند.. این با دمشق است که آن را اعلام کند.
آمریکا هنوز چیزی به این کشورها نداده که آنان را اطمینان دهد. هر چند میگوید که سوریه را به ترکیه نداده است... من این نکته را اینطور پایان دهم که آمریکاییها در سوریه شکست خوردهاند و ناامید بزرگ نتانیاهوست.
المیادین پرسید، چند ماه پیش بشار اسد تشکر کرد و درود فرستاد به سران روسیه و ایران و حزبالله، این موضعی اخلاقی بود یا راهبردی؟ نصرالله گفت، هر دو. هم اخلاقی هم راهبردی. دمشق اعلام کرده است که کسانی که طی این سالها در کنار ارتش سوریه ایستادند و مانع تجزیه سوریه به دست تکفیریها شده به آنان وفادار خواهد بود... المیادین دوباره پرسید آیا این گزینهای راهبردی است؟ که نصرالله گفت، از قبل این اتحاد بوده است.. اما غرب همیشه خواستار تبعیت سوریه بوده اما سوریه این را رد کرده است.
نتانیاهو چرا نمیگوید که شکست خورده است. او روی سقوط دمشق و اسد حساب کرده بود. آیزنکوت اخیرا اذعان کرد و رسما اعتراف کرد که از گروههای مسلح حمایت تسلیحاتی کرده است. شما[ی اسرائیلی] در جنوب سوریه وارد جنگ شدهاید. شما جزئی از این جنگ شبهجهانی علیه سوریه بودید. هدفتان هم رفتن و شکست بشار اسد بود. خب کو؟ این هدف محقق شد؟ خیر.
امروز نتانیاهو آمده میگوید که ضمانت ما ارتش ماست. این شکست اول. شکست دوم این است که برای تجاوزهایتان به سوریه هدفی تعیین کردید. اهدافی لجستیک را زدید که موشکهای نقطهزن و سلاحهای پیشرفته به حزبالله نرسد. این را آیزنکوت گفته است که ما دویست حمله کردهایم. نتیجه چه شد؟ شما نتوانستید مانع رسیدن امکانات مورد نیاز به لبنان شوید، پس شکست خوردید.
هدف سوم که اعلام کردند این بود که ایران را از سوریه خارج کنند. رفتند و آمدند. به امریکا رفتند و از نفوذشان استفاده کردند که فشار آورند ایران را از سوریه خارج کنند اما نتیجه چه شد؟ شکست خوردند. اسرائیل همه امیدش در سوریه بر باد رفته و از سال 2011 همه تلاشهایش بینتیجه مانده است. نیروی سوریه قویتر شده و ارتش با تجربهتر شده و همه جراحتهایی که به سوریه وارد شده، مانع انجام وظیفه ملیاش نخواهد شد.
هدف خارج کردن ایران از سوریه همه در سطح سیاسی و همه در سطح نظامی شکست خورده است. خب. نتانیاهو در چنین وضعی کجا باید برود؟ آنچه اخیرا در آسمان سوریه رخ داده تحول بزرگی است.
ممکن است برای مقابله با حملات اسرائیل تصمیم متفاوتی گرفته شود، نتانیاهو مراقب باشد
نصرالله خبر داد: در هر لحظهای ممکن است در سوریه و از جانب سران سوریه و محور مقاومت تصمیم دیگری برای مقابله با تجاوزهای اسرائیل گرفته شود. مثلا ممکن است از طرف ایران یا حزبالله.. یادتان میآید که در قنیطره وقتی حمله کردند، گفتند ما نمیدانستیم که فردی ایرانی [میان اهداف ما] بود... حتی از ایرانیها فکر میکنم که یکی بود... امروز فرق چیست؟ آن روز اولویت تمام کردن نبرد داخلی بود تا مشکل با اسرائیل. اما امروز این وضعیت تغییر کرده است. من از وضعیت داخلی میدانی و لجستیک و شرایط داخلی سوریه مطلع هستم. متغیر دوم این است که ارتش سوریه در وضعیت بسیار بهتری است. متغیر سوم پدافند قوی سوریه است. حتی عامل روسی که از زاویه منفی در این خصوص به او نگاه میشود، ممکن است از زاویه مثبت هم نگاه شود و همه حاشیهها را برای اسرائیل باز نکند. حتی در ایران هم تغییراتی هست. ایران بر خلاف تحریمها منسجم ایستاده است.. همه ارزیابیهایی که نزد ژنرالها و مراکز قابل اعتنای اسرائیل تغییر کرده. همه این متغیرها باید در نظر گرفته شود. خلاصه کلام اینکه پیامی که نتانیاهو باید آن را دریافت کند، این است که این متغیرها را در نظر بگیرد و در ارزیابی اشتباه نکند و منطقه را به جنگ نکشد.
المیادین پرسید، محور مقاومت چطور پاسخ نتانیاهو را خواهد داد و آیا ممکن است تلآویو هدف قرار بگیرد؟ نصرالله گفت، هر چیزی ممکن است. ارزیابی و مشورت و بررسی وضعیت به طور دائم ادامه دارد.
المیادین گفت، شما اکنون به نیابت از محور [مقاومت] سخن میگوید دیگر؟ و نصرالله پاسخ داد، البته.
معامله قرن؛ بن سلمان نمیتواند آن را عملی کند
نصرالله گفت، نمیتوان گفت که معامله قرن تعلیق شده است. من قبلا گفته بودم که این معامله، سه ضلع دارد. وضعیت نتانیاهو و ترامپ روشن است. این طرح به یک ضلع عربی و حتی قداستی مثل خادم الحرمین الشریفین نیاز دارد. محمد بن سلمان ضلع سوم این است. امروز بن سلمان در وضعیت دشواری است. نیازمند قایق نجات است. او ستونی نیست که چنین مسئله سنگینی روی او بنا شود. در نتیجه شکست او در یمن و عربستان و منطقه و همچنین در جنایتی که در کنسولگری در استانبول رخ داد، اجازه نمیدهد. این اطلاعات من است که کوشنر با اردنیها و خیلی از کشورهای خلیج [فارس] و شمال آفریقا دیدار کرد و آنها گفتند که نمیتوانند زیر بار سنگین این طرح قرار بگیرند. تنها کسی که باقی ماند، محمد بن سلمان بود که وضعیت او هم مشخص است و نمیتواند برای معامله قرن کاری کند.
نصرالله تاکید کرد که در میان فلسطینیها هم کسی و گروهی را نخواهید یافت که چنین طرحی را امضا کند که قدس شرقی را صرفنظر کند. پس شما ببینید که بذر شکست در داخل این طرح از قبل وجود داشته است.
نصرالله در پاسخ به سوالی درباره ارتباط حزب الله با مقاومت و گروههای آن در فلسطین گفت، حزبالله با همه گروهها ارتباط دارد و در خصوص انتقال سفارت با همه گروه هایی که به لبنان آمدند، دیدار و گفت وگو و هماهنگی کرد. سوریه هم با همه گروهها ارتباط دارد و مشکل فقط با حماس است. جمهوری اسلامی هم الان سفارت فلسطین در آن است، تابع تشکیلات خودگردان است نه حماس. ارتباط و هماهنگی در سطح بالا وجود دارد. هر چند که اولویتها تفاوت داشته باشد.
مشکل بحرین، عربستان است
نصرالله در خصوص بحرین نیز گفت، راهحل دست حکومت بحرین است که میتواند با معارضه گفتوگو کند. معارضه تا کنون خواستار وساطت خیلیها شده حتی قطر و ترکیه. که دیدید شیخ سلمان را متهم به ارتباط با قطر کردند. کویت هم تلاش کرده است. اما نتیجه این است که مسئله دست عربستان سعودی است. در بحرین آنچه مانع تحقق گفتوگو است، عربستان سعودی است. حقیقت ماجرا این است که همه بحرینیها میدانند.
مقاومت یمن افسانهای است و عربستان فهمیده که نمیتواند آن را به زانو در آورد
در یمن عربستان همین وضعیت را دارد. یمن به شکل افسانهای مقاومت میکند. این حرفم احساسی نیست. واقعیت است. آنها که میگفتند که جنگ سیوسه روزه باید در دانشگاهها تدریس شود، باید بگویند که شایسته است ایستادگی یمنیها تدریس شود... عربستان و امارات به این نتیجه رسیدهان که بر خلاف جنگ شدید، نمیتوانند یمن را به زانو درآورند. امروز آنچه جامعه بینالمللی خوانده می شود در یمن خسته شده است. جنگ باید تمام شود. این جنایت تاریخی باید به دلیل شکست میدانی عربستان متوقف و راهکار سیاسی آغاز شود... برادران در یمن محتاطند و باید محتاط باشند چرا که وضعیتی که بر آنها تحمیل شود، آنان را به این رفتار رسانده است.
یک مشکل هست و آن ذهنیت سلطهجوی سعودی است. بن سلمان در جایی پرسیده که آیا این یمنی میتواند موشک بسازد؟ پهپاد بسازد؟ بله محمد بن سلمان. این یمنیها میتوانند. اگر ایران در این محاصره و زیر چشم ماهوارههای آمریکایی میتواند به یمن موشک برساند، این دیگر شکستی برای شماست.
نصرالله در پایان، با اشاره به اجلاس اقتصادی سران عرب در بیروت، گفت که مواضع سیاسی اتخاذ شده در آن درباره قدس عالی بود و این نشست مقبول و معقول بود بخصوص در بعد سیاسی. او سخن رئیس جمهور لبنان و وزیر خارجه این کشور درباره بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب را خیلی مهم توصیف کرد و گفت که مواضع درباره وضعیت امام موسی صدر و ضرورت روشن شدن سرنوشت وی را نیز مهم بود.
نصرالله درباره روابط حزبالله و رئیس جمهور لبنان گفت که این رابطه مبنی بر دوستی و توافق است و رابطه با میشل عون خیلی خوب است... نصرالله فاش کرد که دیوید هیل که اخیرا به لبنان سفر کرد، خواستار ایجاد اختلاف میان حزبالله و حزب التیار الوطنی الحر (میشل عون) شده بود.
نصرالله شایعه تلاش حزبالله برای لغو توافق طائف [در سال 1989 که جنگ داخلی لبنان را پایان داد] را تکذیب کرد و گفت برخی محافل مسیحی در لبنان این شایعه را مطرح کردهاند اما این مسئله بیاساس است. ما شیعیان، حزب أمل و شیعیان در هیچ جلسه عمومی یا خصوصی درباره چنین چیزی حرفی نزدهایم. برادران ایرانی به نقل از فرانسویها به ما انتقال دادند که مشکل لبنان در 2005 و... است. ایرانیها از من سوال کردند که مسئله چیست... ما اعلام میکنیم هر کس خواستار «سهجانبهگرایی» [تقسیم قدرت میان سه گروه] است، دنبال صلح در لبنان نیست و ما هیچ وقت خواستار تغییر، اصلاح یا لغو توافق طائف نشدهایم. آنانکه این شایعات را مطرح میکنند هدفشان ایجاد نگرانی در داخل لبنان است.
نصرالله در خصوص تشکیل دولت جدید لبنان نیز گفت که «حزبالله خواستار تشکیل هرچه سریعتر دولت است زیرا این به نفع کشور است». هیچ روزی ایران یا سوریه به تشکیل دولت جدید لبنان ارتباطی نداشته و دخالتی نکردهاند. برخی دیگر هستند که منتظرند ببینند ترامپ از توافق هستهای خارج میشود یا نه. اینکه چه زمانی تحریمهای ایران را برمی گرداند. الان هم برخی منتظر کنفرانس ورشو هستند که ببینند چه میشود.
نصرالله گفت، طی چند روز گذشته تلاشهای جدیدی صورت گرفته که دو مشکلی که در راه تشکیل دولت جدید است، حل شود. این دو مشکل در خصوص وزرای مستقل اهل سنت و توزیع کرسیهای وزارتی است.
دبیر کل حزبالله در پاسخ به سوالی درباره مبارزه با فساد در لبنان تأکید کرد که حزب الله با جدیت به دنبال این مسئله است و چیزی که در لبنان به این موضوع کمک میکند، ضعف قانون است و این مسئله نیازمند قوانین جدید است که راه را بر روی مفسدان ببندد.
نصرالله در پاسخ به آخرین سوال درباره چرایی عدم نزدیکی سعد الحریری به حزبالله بعد از آنچه برای او و بازداشت در عربستان سعودی رخ داد گفت، وضعیت منطقهای، حساسیتهای داخلی و... مانع شده است. حزبالله سیاست باز و تعامل مثبتی مقابل همه دارد و بر همکاری تأکید دارد هر چند که حزب «تیار المستقبل» به حزبالله هجمه میکند. حزبالله دنبال سلطه بر لبنان نیست و اگر همه مردم لبنان بیایند و بگویند که حزب الله کل دولت را تشکیل دهد، من این را نخواهم پذیرفت چون ما دنبال این نیستیم و حجم و ظرفیت خود را میدانیم. ما اعتقاد داریم که لبنان را نمیشود اداره کرد جز از طریق همه گروههای حاضر در آن.