عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس فرهنگستان هنر مسئولیت هایی است که میرحسین موسوی در سال های 87 داشت.
به گزارش شهدای ایران؛ حسین خان بابازاده: همانند اکثر چالشهای رسانههای اجتماعی، به طور کامل مشخص نیست که آغازگر «چالش 10 سال - 10yearchallenge#» چه کسی و یا چه جنبشی بوده است، اما درهرحال این چالش در بین کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی خصوصا اینستاگرام هم فراگیر شد و جدای از سلبریتی ها، عموم مردم هم وارد این چالش شدند. چند روزی نگذشت که این چالش کم کم عمیق تر شد و فراتر از تغییرات ظاهری افراد، رنگ و بوی اقتصادی و سیاسی هم به خود گرفت. عده ای با مقایسه قیمت پراید، سکه، دلار تغییرات چشم گیر این موارد را در این 10 سال را نشان دادند. اما اگر از ورود به تغییرات حقیقی و فراتر از شکل ظاهر و وضع کنونی برخی چهره های شاخص سیاسی را با 10 سال گذشتهشان مقایسه و تفاوت نقطه کنونی که در آن ایستاده اند را با مواضع و نقطه استقرار آنان 10 سال گذشته مقایسه شود، بسیار جالب توجه و قابل تامل می باشد.
اکبر هاشمی رفسنجانی
هاشمی در 19 دی ماه سال 95 از دنیا رفت. اما اگر بخواهیم او را به شرط حیاتش در سال 97 بررسی کنیم، قطعا صحیح آن است که مواضع او را همان هایی تصور کنیم که در آخرین روزهای عمرش صریحانه آن را بیان می کرد. هاشمی سال 87 در سال 97 هم هنوز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما هاشمی سال 87 را می توان روزهای آغازین سیر به هاشمی 97 دانست. هنوز یک سال به فتنه 88 مانده است. تا الان نامه بدون سلام و السلام تهدیدآمیز به رهبرانقلاب نگارش نشده است. فائزه و مهدی هنوز در آشوب ها میدان داری نکرده اند. خطبه های هاشمی در 26 تیر 88 هنوز خوانده نشده است. خاطره سازی های هاشمی از امام هنوز اوج نگرفته است. حمله و تهمت هاشمی به بشار اسد در اوج جنگ با داعش هنوز بیان نشده است. هنوز هاشمی برای ریاست جمهوری عدم تائید صلاحیتش را دریافت نکرده است. هنوز «دنیای گفتمان ها به جای گفتمان موشکی» ارائه نشده و تز عجیب کاهش توان نظامی کشور مانند ژاپن و آلمان را نگفته است.
حسن روحانی
شاید کمتر کسی فکر می کرد که عضو شورای عالی امنیت ملی در سال 87 و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام که بیشتر در اذهان عمومی علاوه بر ارادت ویژه اش به هاشمی به عقب نشینی های هسته ای سال های 82 تا 84 شناخته می شد، 10 سال بعد در سال 97، پنج سال و نیم است که رئیس جمهور کشور است. چهره امنیتی که تا 25 بهمن سال 89 درباره فتنه سنگین 88 سکوت اختیار کرد اما در همان روزها به حصر دو نفر از سران داخلی این فتنه رای مثبت داد. با هر تفسیر حسن روحانی توانست با حمایت هاشمی، عقب کشیدن عارف و دوقطبی هایی که ایجاد کرد با 270 هزار رای بیشتر بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزند. به محض آغاز دوره روحانی، حرف های انتخاباتی هم تغییر پیدا کرد و تحریم ها که به اعتراف خود روحانی تنها 20 درصد در کشور تاثیرگذار بود به همه چیز مربوط شدند و حتی تا آب خوردن مردم را هم شامل می شدند. در نتیجه این حرف ها و دوقطبی هایی که برای مردم از قبل ساخته بودند دوران انفعال در برابر گستاخی های کدخدای مودب و اعتماد همزمان به آنها برای رسیدن به یک توافق-به هر قیمت- آغاز شد. دورانی که چون روحانی و دوستانش زبان دنیا را بلد بودند از هر رهگذری برای بهبود رابطه ایران با دنیا استفاده کردند؛ از گفتگوی تلفنی با اوباما تا دیدار نخست وزیر انگلیس بعد از چندین سال و یا قدم زدن وزیر خارجه اش با کری و... . اما روحانی سال 97 در جایی ایستاده که بعد از آزمایش تمام الگوهای ذهنی اش امروز گوی سبقت از همه ربوده و از هر فرصتی برای حمله به آمریکا استفاده می کند. رئیس جمهور هفتاد ساله ایران در جایی ایستاده که بخش اعظم فرصت هایش را از دست رفته می بیند و نه تنها برجامش ثمر نداده که به عنوان یک سند ضعف هم در کارنامه اش ثبت شده است. نوع مدیریت دولتش که نام آن را تدبیر گذاشت شرایط را به جایی رسانده که سه سال مانده به 1400 حامیانش برای فرار از تبعات دولتش بر سر اعلام برائت رقابت می کنند.
سید محمد خاتمی
رئیس جمهور هشت ساله دوره اصلاحات در سال 87 یعنی سه سال بعد از پایان دوره اش در نقطه ای قرار داشت که فارغ از اتفاقاتی که در زمان ریاست جمهوری اش توسط حامیان وی برای ضربه جمهوری اسلامی ایجاد شد، هنوز معتبر و قابل احترام بود. هرچند او در یک پست رسمی مشغول به کار نبود اما اعتبار خاتمی تا حدی بود که رهبرانقلاب در مهرماه 87 خاتمی و مهمانان او که سران سابق برخی کشورها بودند را برای یک دیدار رسمی به حضور پذیرفت. خاتمی در همان سال ظاهرا آماده رقابت با احمدی نژاد می شد و حضورش را اعلام کرد اما با آمدن میرحسین و همان طور که قابل پیش بینی بود خودش را کنار کشید. گذر به 10 سال بعد و مرور امروز شرایط خاتمی جالب است. خاتمی امروز آزادانه می چرخد اما ممنوع التصویر است. محدودیت حضور دارد. این کمترین کارها در حق رئیس دولت اصلاحات به نقش محوری وی در همان فتنه پرخسارت سال 88 برمی گردد. خاتمی امروز از سمت و سوی دیگر هنوز در افکار عمومی نامش می چرخد. حامیان خاتمی که با «تکرار می کنم» های او برای انتخاب فراکسیون امید فعلی و ادامه دولت روحانی ترغیب شدند و در پیروی آنها موثر بودند، امروز به دنیال او برای پاسخگویی این توصیه اش می گردند اما خبری از فرد مورد علاقه شان نیست.
میرحسین موسوی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس فرهنگستان هنر مسئولیت هایی است که میرحسین موسوی در سال های 87 داشت. نخست وزیر دوران دفاع مقدس و یا نخست وزیر امام عباراتی بودند که حامیان موسوی برای او اصطلاحا به یدک می کشیدند. اما در دوسال بعد از سال 87 یعنی سال های 88 و 89 میدان داری آقای نخست وزیر در یک فتنه طراحی شده که با اسم رمز «تقلب در انتخابات» آغاز شد باعث آن شد که از 25 بهمن 89 این فرد در حصر خانگی قرار بگیرد. ادعای تقلب در انتخابات در ابتدا از سوی کاندیدای شکست خورده در یک رقابت سخت شاید قابل فهم بود اما اعلام پیروزی قبل از پایان انتخابات، عدم اعتقاد به هیچ سازو کار نظارتی و عدم ارائه هیچ گونه سندی مبنی بر تقلب و همچنین اصرار به آشوب خیابانی اهداف پشت پرده را به وضوح مشخص می کرد. خصوصا در آنجا که وی به صراحت بیان کرده بود که اگر انتخابات مجددا برگزار شود و او این بار هم رای نیاورد، باز نتیجه را نخواهد پذیرفت!
مهدی کروبی
کروبی این روزها مانند میرحسین در حصر است. هرچند که در حقیقت نه حصر او و نه میرحسین حصر به معنای واقعی نبوده و به عبارت بهتر حصر همراه با امتیازات ویژه است. شاید کروبی سال 87 به اشتباه وارد این مسیر شد چرا که حتی برای خود اصلاح طلبان هم محلی از اعراب نداشت. این موضع را معاون اول خیالی اش به خوبی ثابت کرد و کرباسچی که در تمام تبلیغات به نام معاون اول کروبی معرفی می شد در لحظه نوشتن رای بر روی تعرفه نام میرحسین را ثبت کرد. با این حال، کروبی ناراحت از نتیجه انتخابات سال 84، وارد انتخابات سال 88 شد و با 330 هزار رای بعد از آرای باطله در مرتبه پنجم قرار گرفت و مدعیانه اعلام تقلب کرد. کروبی زندان کشیده زمان ظاغوت، کروبی همراه با امام، کروبی رئیس مجلس ششم که جلوی تندروی اصلاح طلبان می ایستاد، شخصیتی که رهبرانقلاب از انصراف وی از دور دوم انتخابات مجلس هفتم ابراز ناراحتی کرد چنان در نقشه دشمنان انقلاب اسلامی بازی کرد و پازل را تکمیل کرد که در 25 بهمن 89 با مصوبه شورای عالی امنیت ملی به حصر خانگی رفت و تا امروز در حصر است.
محمود احمدی نژاد
محمود احمدی نژاد، فرماندارماکو، استاندار نمونه اردبیل در دولت هاشمی و در نهایت شهردار تهران کسی بود که توانست در ناباوری همگان، در سال 84 کرسی ریاست جمهوری را از خاتمی تحویل بگیرد. شعارهای انقلاب را سر دست گرفت و با رویه ای در خلاف جهت شانزده سال مدیریت هاشمی و خاتمی مدیریت دولت را آغاز کرد. از جوان گرایی و شکستن حلقه بسته مدیران، سفر به تک تک استان ها، شهرستان ها و حتی روستاها و توجه ویژه به نقاط محروم تا از سرگیری رویکرد عزت ملی و پرداختن به پیشرفت های هسته ای و پرتاب ماهواره و...
احمدی نژاد سال 87 چهره محبوبی بود که مردم تمایلشان را برای ادامه دولتش که در بسیاری از موضوعات با اصول امام و اشارات رهبری تطبیق داشت را با رای بی سابقه حدود 25 میلیونی اعلام کردند. اما پایان انتخابات و آغاز دولت دوم احمدی نژاد نقطه شروع حاشیه ها بود و این کار با انتصاب مشایی و مخالفت رهبرانقلاب آغاز شد که با مقاومت احمدی نژاد یک هفته طول کشید. قدم های احمدی نژاد در دوری از اصول امام و تصفیه نزدیکان انقلابی و جای دادن به حلقه انحرافی رو به روز پررنگ تر شد تا در سال 90 به 11 روز خانه نشینی وی در ماجرای عزل مصلحی، وزیر اطلاعات ختم شد. دولت دوم وی با اوج گیری حواشی در دولت با میدان داری مشایی، تغییر برخی نظرات احمدی نژاد، برجسته کردن مسائلی همچون مکتب ایرانی و... با هر تفسیر به پایان رسید و احمدی نژاد نتوانست با هر ترفند که شده تائید صلاحیت مشایی را از شورای نگهبان اخذ کند.
ورود دستگاه قضا به پرونده های مالی و امنیتی نزدیکان احمدی نژاد که در دولت دهم میدان دار بودند احمدی نژاد را دست به قلم کرد تا سیر نامه نگاری های تهمت آلود را آغاز کند. از روسای قوا تا حاج قاسم سلیمانی مخاطب نامه های احمدی نژاد شدند. احمدی نژاد سال 87 که معتقد بود باید سنگر و خاکریزی برای ولایت فقیه بود در روزهای آخر دولتش و این روزها نه تنها حاضر به پذیرش توصیه مانند عدم شرکت در انتخابات سال 96 نیست بلکه نامه های تند، بی پرده و گلایه آمیز هم به رهبرانقلاب نگارش می کند. احمدی نژاد سال 87 که در خرداد 88 در مناظره با نخست وزیر امام! مدافع جدیی و تمام قامت اصول امام است این روزها برای مصدق و بازرگان که عبارات امام راحل در وصف جریان آنها موجود است، توئیت تمجید می زند.