پردهای دیگر از یک مراسم اشرافی
دهمین حراج تهران هم با بیش از ۳۴ میلیارد تومان فروش آثاری که در «اثر» بودن بسیاری از آنها تردید وجود دارد، به پایان رسید. اما یک سؤال همچنان از سوی متولیان این حراجی بدون پاسخ مانده است و آن منشأ میلیاردها تومان پولی است که صرف خرید این آثار میشود و همچنین محل هزینهکرد درآمد حراجی که یک علامت سؤال بزرگ در برابر حراجی تهران است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در دهمین حراج تهران بازهم با برخی آثار نه چندان با ارزشی از حیث هنری مواجه بودیم که به شکل عجیبی با ارقام نجومی چکش خوردند. اعتبارسنجی این آثار در حراج تهران مسئله قابل تأملی است که هیچگاه کارشناسان صاحبنظر دربارهاش اظهارنظر نمیکنند و شاید جرأت اظهارنظر ندارند.
حراج تهران فرصت خوبی است تا خدماتش را به هنرمندانی که خارج از ایران زندگی میکنند ارائه دهد؛ پرسش مهم این است آیا این افراد در شرایط کنونی، شهروند ایرانی هستند؟ اگر شهروند ایرانی هستند، آیا این آثار واقعاً به آنان تعلق دارد؟ اینها سؤالاتی است که حراج تهران هیچ پاسخی به آنها نخواهد داد.
اما پرحاشیهترین بخش این حراجی عنایتی ویژه است که حراج تهران به منیر فرمانفرمائیان از نوادگان پادشاهان قاجار دارد. تابلوی بدون عنوان فرمانفرمائیان در این حراجی به قیمت دو میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان فروخته شد. فروش این تابلو با چنین قیمتی نشان میدهد که چرا فرمانفرمائیان علیرغم توقیف همه اموالش در سال ۱۳۵۸، در سال ۲۰۰۴ به ایران بازگشت و کارش را از سر گرفت.
خاندان فرمانفرما از وابستگان سببی قاجار بودند که از روابط نزدیکی با انگلستان برخوردار بودند به همین مناسبت در دورههای مختلف حکومت قاجاریه و پهلوی، اعضای خاندان فرمانفرما در پستهای مهم دولتی حضور داشتند.