در محاسبات دشمن، ضربه اساسی به جمهوری اسلامی وقتی حاصل خواهد شد که بالا بردن نارضایتی اجتماعی با مشروعیتزدایی مبنایی از جمهوری اسلامی، تلفیق و همگامسازی شود.
به گزارش شهدای ایران؛ چند روز قبل رهبر معظم انقلاب یکبار دیگر درباره تلاش برای دور کردن فضای قم از انقلاب تذکر دادند. تذکری که البته در چند سال گذشته نیز تکرار شده و نشان میدهد که رهبری معظم اهتمام جدی در بیان آشکار آن دارند.
اما تذکز جدید رهبر معظم انقلاب فقط یک دغدغه قدیمی ایشان محسوب نمیشود و به نظر میرسد که با توجه به برخی شواهد، ایشان ناظر به برخی تحرکات جدید این تذکر را تکرار کردهاند.
اما قبل از بررسی شواهد و کدها موجود در قم، دو تطور مهم در برنامه رسانهای و زیربنایی دشمنان انقلاب را باید حتماً مد نظر قرار داد. این دو تطور البته محصول به روز شدن یک محاسبه راهبردی در خارج از کشور است. محاسبه راهبردی که میگوید ضربه اساسی به جمهوری اسلامی وقتی حاصل خواهد شد که بالا بردن نارضایتی اجتماعی با مشروعیتزدایی مبنایی از جمهوری اسلامی، تلفیق و همگامسازی شود. به تعبیر دیگر نارضایتی اجتماعی بدون از بین بردن مشروعیت جمهوری اسلامی به تنهایی کارآمد نیست. در همین راستا دو اتفاق مهم ذیل در برنامه رسانهای دشمن رقمخورده است:
الف: به مجموع برنامهسازی و ساخت مستند علیه جمهوری اسلامی در حوزههای اجتماعی و سیاسی، مستندها و محصولات رسانهای با هدف مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی جدی تر از همیشه اضافه شده است. به همین دلیل مشاهده میشود که عملاً مشاوران و بازیگران مستندهای همچون بهتان از میان افرادی همانند کدیور و سروش انتخاب شده اند.
ب: اگر روزگاری رسانههای همچون بیبیسی به افرادی همانند آیت الله منتظری صرفاً به عنوان ابزاری علیه انقلاب اسلامی مینگریستند ولی اینک به دنبال علمای هستند که آلترناتیو برای جایگزین شدن روحانیون انقلابی در داخل کشور و ایضا در افکار عمومی باشند. به همین دلیل برجستهسازی و معرفی روحانیونی با مختصات خاص عملاً در برنامهشان از ماههای گذشته قرار گرفته است.
با فهم این دو رخداد به خوبی صورت مساله و برخی تحرکات و اتفاقات در شهر مقدس – به عنوان زادگاه اصلی انقلاب- روشن می شود و البته دست خارجی پنهان نیز نمایانتر.
اما شاید مرجعیتسازی و الگوسازی برای حوزههای علمیه از سوی رسانههای همچون صدای آمریکا و بیبیسی فارسی در ابتدا کمی خندهدار و غیرواقعی و از پیش شکست خورده به نظر برسد ولی این طرح پیچیدهتر از روشها و تابلوهای معمول علم شده رسانهای خواهد بود.
به این معنا که پروژه مرجعسازی و الگوسازی برای طلاب جوان قرار نیست با تابلو و تبلیغ مستقیم رسانههای ضدانقلاب شکل بگیرد و یا اسامی افراد و روحانیون نوشته شده در لیست ضدانقلاب خارج نشین از میان افرادی بدنام، سلطنت طلب! منافقین و یا همکار مستقیم با ضدانقلاب خارجنشین انتخاب شوند.
در یک نگاه کلی از دید ضدانقلاب خارجنشین باید افرادی از دل حوزه فعلی تبلیغ، الگو و نهایتاً برخی مرجع بشوند که ویژگیهای ذیل در آنها به اثبات رسیده باشد:
یک: ربطی اساساً به اسلام سیاسی و انقلابی نداشته باشند یا در حوزه اسلام سیاسی اهل تساهل و تسامح گسترده باشند. این دسته از به اصطلاح روحانیون عموماً ممکن است برای فروعات دینی سختگیر و دقیق ولی برای عمل مردم در حوزه اسلام سیاسی اهل آسان گیری عجیب و گاه بسیار سادهاندیش باشند. این دسته، آنقدری که در فلان شاخه از علوم حوزوی ریز و غرق شده اند؛ همان مقدار تحولات روز و بزرگ جامعه را ندیده گرفته! و دردهای اساسی فعلی مردم همچون اقتصاد اسلامی و مشکلات زیربنایی اجتماعی جامعه مسلمین برایشان در اولویت نیست و حتی احساس تکلیفی نیز به این موضوعات ندارند.
دو: روحانیونی که بر اساس یک دلسوزی سادهلوحانه یا با محاسبه کاملاً غلط و یا مغرضانه معتقدند که روحانیت باید مسیر خود را از انقلاب به خاطر اسلام جدا کند! این دسته افراد از عمق هم سرنوشت بودن اسلام و انقلاب بیاطلاع هستند. اینان در یک سادهانگاری عجیب آینده اسلام و انقلاب را جدا از هم میدانند. برخی از اینان هم هرگاه انقلاب در گذرگاههای خطرناکی همچون فتنه ۷۸ و ۸۸ و یا اخیراً شرایط سخت اقتصادی قرار میگیرد، بیشتر به صحنه میآیند!
سه: برخی چهرههای حوزوی که هیچگاه حاضر به دیدن و یا تمجید خشک و خالی از خدمات انقلاب به اسلام و یا حوزههای علمیه نیستند و حتی در کمال تعجب نسبت به دشمنان انقلاب اگر شقیترین چهرههای عالم هم باشند، موضعی نمیگیرند و ندارند. البته برخی از روحانیونی که در عمل و سخن اولویتهای حوزه را نیازهای انقلاب ندانند و یا حتی بیتفاوت باشند، نیز به نوعی و ناخواسته دنباله رو این چهرهها خواهند بود.
بیشک افرادی که ویژگی های بالا را داشته باشند، میتوانند طمعههای خوبی برای خبائث خارحنشین باشند، ولو اینکه هیچگاه همدیگر را نبینند و نشناسند. البته شاید چندان نتوان چهرههای برجسته و اثر گذار زیادی را در فهرست اینچنین در قم پیدا کرد ولی در برخی اقشار وجود تعداد اندک نیز میتواند، فرصت های بزرگی را برای دشمن کمین کرده بوجود بیاورد و به همین دلیل باید آن را جدی گرفت.
اما برای عملیاتی شدن این چینن پروژههای مهمی نیاز به یک جریان داخلی از دل حوزه نیز است. این جریان چه کسانی هستند و چگونه عمل می کنند؟ چه کسانی کانال طرحهای دشمن در داخل حوزه علمیه و شهرهای همچون قم هستند؟
ادامه دارد...