قابل توجه دستگاه های نظارتی:
تئاتر امروز به جزیرهی امنی برای لاکچریسازان و ابتذالسرایان تبدیل شده است و هیچکس هم پاسخگوی این وضعیت اسفبار نیست. شوخیهای جنسی، استفاده از کلمات و جملات کاملا اروتیک و رکیک، ترویج سبک زندگی مدرن و تبلیغ فرقههای انحراف جنسی مثل بردهداری و ... امروز از سر و کول تئاترها بالا میرود و به جامعه و فرهنگ ایرانی دست اندازی میکند و نکته جالب توجه آن است که در این میان وجود دارد مدیری در وزارت ارشاد، که خود پرچم دار ساخت آثار لاکچری در تئاتر بوده است.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ سینما،موسیقی و تئاتر از تاثیرگذارترین محصولات فرهنگی در تمام دنیا به حساب میآیند. محصولاتی که این سالها در ایران به صورت محسوسی به سراشیبی ابتذال افتادهاند. محصولاتی که هرچه جلوتر میرویم ضدفرهنگتر میشوند و با فاصله گرفتن از جامعهی ایرانی سعی در القای سبک زندگی مدرن و بی بند وبار دارند. در این میان اما تئاترها گویا دارند گوی سبقت را از مابقی محصولات فرهنگی در به ابتذال کشیدن فرهنگ جامه میربایند.
سینمای این سالها به صورت عجیبی به سمت ساخت و اکران محصولات مبتذل و جنسی گرایش پیدا کرده است و این را میتوان از کمدیهایی که در این مدت به روی پرده رفتهاند به خوبی فهمید. اتفاقی که در سایهی غفلت مدیران فرهنگی وزارت ارشاد درحال وقوع بوده شکل گیری سندرم شوخیهای جنسی و اروتیک برای فروش بیشتر است. این غفلت مدیران فرهنگی نه تنها در سینما قابل مشاهده است که در تئاتر نیز به صورت گستردهای وجود دارد. ساخت آثاری با اقتباس از رمانها و داستانهای غربی که بعضا با فرهنگ خود فرنگنشینان هم در تضاد است؛ تئاترهایی که در دل خود مروج سبک زندگی مدرن و اشاعه کننده اباحهگری هستند و در این بین گویا هیچ نهادی نیز متولی پاسداشت از موازین اخلاقی نیست.
اخیرا تئاتری با نام «عشق ثگی» به کارگردانی امید غفاری مجوز اجرا گرفته و از یازدهم دی ماه 97 نیز به روی صحنه رفته است. این تئاتر که در سایه غفلت وزارت ارشاد به کار خود ادامه میدهد، به صورت عجیبی نه تنها با فرهنگ بومی کشور همخوانی ندارد که به صورت عریانی به ارزش ها و اصول اخلاقی نیز دست اندازی میکند. نمایش بردگی جنسی و پرداخت عشق به سگ و گربه توسط کارکتر زن داستان از نکات عجیب این تئاتر است. «عشق ثگی روایت زوجی به نام های سِنو و زولان است که رابطه ای عاشقانه با هم دارند!یکی از دوستان سنو (بازیگر نقش زن) به سفر میرود و گربه اش را به سِنو میدهد که نگه دارد! سنو به گربه وابسته میشود و این مسئله حسادت زولان را بر می انگیزد و زولان برای اینکه شر گربه را کم کند سگی را به خانه می آورد و در همان حین مخفیانه گربه را میکشد و برای اینکه سنو شک نکند اتهام را متوجهه سگ میکند! سنو باور میکند و کشته شدن گربه را توسط سگ میپذیرد و با خود میگوید این غریزهی سگ است که با گربه دشمنی دارد و چون این حس غریزیست سگ را مقصر نمیانگارد و با سگ هم رابطهی احساسی برقرار میکند برای سگ نام لیام ( نام دوست پسر قبلیاش) را انتخاب میکند به او وابسته میشود و باز هم حسادتهای زولان!» این خلاصه داستان تئاتریست که از وزارت ارشاد مجوز اجرا گرفته است.
اخیرا تئاتری با نام «عشق ثگی» به کارگردانی امید غفاری مجوز اجرا گرفته و از یازدهم دی ماه 97 نیز به روی صحنه رفته است. این تئاتر که در سایه غفلت وزارت ارشاد به کار خود ادامه میدهد، به صورت عجیبی نه تنها با فرهنگ بومی کشور همخوانی ندارد که به صورت عریانی به ارزش ها و اصول اخلاقی نیز دست اندازی میکند. نمایش بردگی جنسی و پرداخت عشق به سگ و گربه توسط کارکتر زن داستان از نکات عجیب این تئاتر است. «عشق ثگی روایت زوجی به نام های سِنو و زولان است که رابطه ای عاشقانه با هم دارند!یکی از دوستان سنو (بازیگر نقش زن) به سفر میرود و گربه اش را به سِنو میدهد که نگه دارد! سنو به گربه وابسته میشود و این مسئله حسادت زولان را بر می انگیزد و زولان برای اینکه شر گربه را کم کند سگی را به خانه می آورد و در همان حین مخفیانه گربه را میکشد و برای اینکه سنو شک نکند اتهام را متوجهه سگ میکند! سنو باور میکند و کشته شدن گربه را توسط سگ میپذیرد و با خود میگوید این غریزهی سگ است که با گربه دشمنی دارد و چون این حس غریزیست سگ را مقصر نمیانگارد و با سگ هم رابطهی احساسی برقرار میکند برای سگ نام لیام ( نام دوست پسر قبلیاش) را انتخاب میکند به او وابسته میشود و باز هم حسادتهای زولان!» این خلاصه داستان تئاتریست که از وزارت ارشاد مجوز اجرا گرفته است.
یکی از نکات زننده در طول تئاتر جایگزینی شخصیتهای انسانی به جای سگ و گربه است. بازیگرانی که روی صحنه چهاردست و پا راه میروند و غلاده آنها دست بازیگر زن داستان است. این نوع تصویر در ابتدا چیزی جز بردگی جنسی و فرقههای انحرافی جنسی را در ذهن تداعی نمیکند. البته این مسائل در تئاتر مسبوق به سابقه است و تعداد تئاترهایی که با مضامین جنسی اجرا شدهاند و هیچ ارگان و نهاد ذیربطی نیز کاری به کارشان نداشته بسیار زیاد است.
سوال اینجاست که اصولا نهادهایی که وظیفه اصلی آنها حفظ و صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی بوده و برای همین امر بودجهی دولتی دریافت میکنند، چه میکنند؟ آیا نمایشنامهی آثاری که مجوز اجرا میگیرند اصلا خوانده میشود؟ آیا اصلا یک بار برای بازبینی اثر مجوز داده شده اقدام میشود؟ اگر اینها انجام میشود و با این حال به این آثار سخیف و مبتذل و خطرناک مجوز اجرا داده میشود که وای به حال فرهنگی که قرار است مسئولان ارشاد از آن صیانت کنند! و اگر موارد نظارتی بر آثار اعمال نمیشود که باید باز سوال کرد که اصولا چرا دَرِ وزارت ارشاد را تخته نمیکنند و نمیروند سراغ کار دیگری؟
تئاتر امروز به جزیرهی امنی برای لاکچریسازان و ابتذالسرایان تبدیل شده است و هیچکس هم پاسخگوی این وضعیت اسفبار نیست. شوخیهای جنسی، استفاده از کلمات و جملات کاملا اروتیک و رکیک، ترویج سبک زندگی مدرن و تبلیغ فرقههای انحراف جنسی مثل بردهداری و ... امروز از سر و کول تئاترها بالا میرود و به جامعه و فرهنگ ایرانی دست اندازی میکند و نکته جالب توجه آن است که در این میان وجود دارد مدیری در وزارت ارشاد، که خود پرچم دار ساخت آثار لاکچری در تئاتر بوده است. طبیعی است که از چنین وزارتی و از چنین مدیرانی توقع نظارت بر آثار وجود ندارد و باید دادستانی کل به ماجرای این تئاترها ورود کند.
سوال اینجاست که اصولا نهادهایی که وظیفه اصلی آنها حفظ و صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی بوده و برای همین امر بودجهی دولتی دریافت میکنند، چه میکنند؟ آیا نمایشنامهی آثاری که مجوز اجرا میگیرند اصلا خوانده میشود؟ آیا اصلا یک بار برای بازبینی اثر مجوز داده شده اقدام میشود؟ اگر اینها انجام میشود و با این حال به این آثار سخیف و مبتذل و خطرناک مجوز اجرا داده میشود که وای به حال فرهنگی که قرار است مسئولان ارشاد از آن صیانت کنند! و اگر موارد نظارتی بر آثار اعمال نمیشود که باید باز سوال کرد که اصولا چرا دَرِ وزارت ارشاد را تخته نمیکنند و نمیروند سراغ کار دیگری؟
تئاتر امروز به جزیرهی امنی برای لاکچریسازان و ابتذالسرایان تبدیل شده است و هیچکس هم پاسخگوی این وضعیت اسفبار نیست. شوخیهای جنسی، استفاده از کلمات و جملات کاملا اروتیک و رکیک، ترویج سبک زندگی مدرن و تبلیغ فرقههای انحراف جنسی مثل بردهداری و ... امروز از سر و کول تئاترها بالا میرود و به جامعه و فرهنگ ایرانی دست اندازی میکند و نکته جالب توجه آن است که در این میان وجود دارد مدیری در وزارت ارشاد، که خود پرچم دار ساخت آثار لاکچری در تئاتر بوده است. طبیعی است که از چنین وزارتی و از چنین مدیرانی توقع نظارت بر آثار وجود ندارد و باید دادستانی کل به ماجرای این تئاترها ورود کند.
#قدیمها #میرم_بابا_بخرم آواز#بانوعهدیه #بازشب_اومد
#آواز_زنان_ايران_و_جهان##سحرمحمدی ##هایده_مهستی #حمیرا #بانوعهديه #بانومرضيه
www.instagram.com/p/BsietxHgELF
#علی_قمصری#هاله_سیفی_زاده#بهرخ_شورورزی#سحر_محمدی#مژده_بهرامی#مصباح_قمصری#آواز_زن#خواننده_زن#آواز_زنان#صدای_زن#صدای_زنان#موسیقی_بانوان#شاملو