وجود هزاران امامزاده در گوشه و کنار ایران در تمام سالهای گذشته یکی از داغترین سوژههای رسانهها بوده است.
به گزارش شهدای ایران؛ هر چند وقت یکبار یکی از مسئولان درباره امامزاده های کمتر شناخته شده در گوشه و کنار حرفی میزند و به تنور سوژه میدمد؛ مثلا همین چند وقت پیش جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده رشت اعلام کرد که طی ٣٧ سال گذشته ده برابر شده است. واکنش رسانهها به چنین خبرهایی هم پیگیری از فلان مسئول و متولی بوده است و کمتر کسی به سراغ خانوادههای در قید حیات امامزادهها رفته است؛ اما حالا در مورد یکی از این امامزادهها چنین فرصتی فراهم شده، جالبتر اینکه پسر این امامزاده که مقبرهاش در دشت مغان قرار دارد و صاحب گنبد، بارگاه و هیأت امنا و متولی است، نماینده مجلس هم است. ماجرای مقبره پدر میرحمایت میرزاده، نماینده مردم گرمی استان اردبیل در مجلس، به محض اینکه در یکی از شبکههای اجتماعی به گوش سایر کاربران رسید، موج واکنشها شروع شد؛ همین موضوع هم باعث شد که میرزاده ترجیح بدهد که گفتوگو نکند. او اصرار میکرد که از بقیه نمایندههای استان اردبیل و مردم منطقهای که مقبره پدرش در آن قرار دارد، درباره این موضوع سوال کنیم اما درنهایت حاضر شد چند خطی توضیح بدهد.
آیا درست است که پدر شما امامزاده است؟
من بهعنوان پسر آن مرحوم بهتر است دربارهاش حرف نزنم؛ بروید از مردم منطقه که به ایشان ارادت دارند، بپرسید که ایشان چه کسی بوده و برای چه مردم از جیب خودشان برای مقبره ایشان هزینه و نذر میکنند. پدر مرحوم من یک سیدی بوده که مردم او را صاحب کرامت میشناختند و برای ایشان احترام زیادی قایل بودهاند. پدر مرحومم در همان زمانی که زنده بودند، بسیار مورد احترام بودند و زمانی هم که به رحمت خدا رفتند، این احترام و ارادت باقی ماند و مردم خودشان تصمیم گرفتند که برای ایشان مقبرهای بسازند که محل مراجعه خودشان باشد.
یعنی شما در ساختهشدن گنبد و بارگاه برای «آستان مقدس امامزاده سید عزیز» هیچ نقشی نداشتهاید؟
من اصلا آنجا بزرگ نشدم؛ اینها سالها پیش ساخته شده است. من فرزند کوچک خانواده بودم و از زمانی که پنجم ابتدایی بودم، به تبریز رفتم و کلا در تعطیلاتی مثل تابستان و عید به خانه میرفتم. کلا در تبریز بزرگ شدم و تحصیلات و مشاغل مختلفی که داشتم در همانجا بوده است؛ نه در زادگاهم.
الان مقبره پدر شما متولی و هیأت امنا دارد؛ شما عضو آنها نیستید؟
نه اصلا؛ اینها قبل از اینکه من نماینده بشوم، ساخته شده بود. ایشان سیسال پیش فوت کردند و همان موقع هم مردم خودشان تصمیم گرفتند همانطور که زمان حیات او نزدشان میرفتند و درخواستهایی داشتند و کمکهایی میخواستند، بعد از فوتشان هم جایی باشد که مراجعه کنند. تمام اینها با پول خود مردم ساخته شده است و خیلی از مردم آن دهات اصلا نمیدانند که پسر ایشان نماینده است، خیلیها هم نمیدانند که پدر بنده ایشان است. من هیچ اقدامی برای این مسأله نکردهام، حالا ممکن است عدهای بگویند پسر چنین سید بزرگواری نباید نماینده مجلس میشد، نباید وارد سیاست میشد، اینها را میپذیرم، اگر اینها جرم است و من به عنوان پسر کوچک آن سید بزرگوار نباید دست به چنین جرمی میزدم، میپذیرم. بیشتر از این نه کاری از دست من برمیآید و نه نقش و تقصیری دارم.