در آن روزهای غم انگیز یک بار امیدها زیاد شد و آن روزی بود که خبر دادند تیم متبحر تکاوران دریایی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عازم آبهای دریای چین است.
به گزارش شهدای ایران؛ یک سال از روزهای سخت و پر حادثه جدال نفتکش سانچی با آتش و دریا میگذرد.روزهایی پر از بیم و امید، روزی امیدوار میشدیم به نجات ۳۲ خدمه این غول آهنی گداخته شده از آتش و روزی دیگر به اوج ناامیدی میرفتیم هرچند سرانجام نیز آن شد که هیچکدام مان دوست نداشتیم.
در آن روزهای غم انگیز یک بار امیدها زیاد شد و آن روزی بود که خبر دادند تیم متبحر تکاوران دریایی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران عازم آبهای دریای چین است. توانایی و شجاعت این نیروها که در نیروهای مسلح ایران و جهان زبانزد هستند این امید را ایجاد کرده بود که شاید روزنهای از نجات گشوده شود اما محیط پیچیده و استثنایی این حادثه حتی راه را براین دلاورمردان که خود را برای هر نوع ایثاری آماده کرده بودند، بست.
فرمانده این تیم ویژه امیر دریادار سید مرتضی درخوران فرمانده تکاوران دریایی نیروی دریایی ارتش بود که در گفت وگویی به بیان گوشههایی از ناگفتههای این عملیات متهورانه پرداخته است.
امیر درخوران میگوید: ما یک تیپ عملیات ویژه داریم به نام تیپ مسلم ابن عقیل و نیروهای این تیپ از بین تکاورانی انتخاب میشوند که بالاترین ویژگیهای تکاوری را داشته و تحت آموزش دورههای سخت عملیات ویژه که مأموریت شأن عملیاتهای راهبردی و برون مرزی است قرار میگیرند.
اینها دوره چتر بازی اتوماتیک و چتربازی سقوط آزاد، دوره غواصی عمق زیاد برای عملیات در اسکلهها و سکوهای نفتی میبینند و در مجموع حدود دو سال طول میکشد تا تکاور ما آماده عملیات ویژه شود.
در عملیات امداد و نجات برای کشتی سانچی نیز تیمی از همین تیپ اعزام شد و من خودم هم در این تیم حضور داشتم. خیلی هم تلاش شد اما با توجه به بعد مسافت و شرایطی که وجود داشت، ابتدا نگذاشتند به منطقه برویم و این باعث شد تا موقعیت از دست برود و وقتی تیم ما به آنجا رسید در حقیقت کار از کار گذشته بود و فقط شعلهای میدیدیم.در اطلاعات اولیه ای که گرفتیم متوجه شدیم خنکترین قسمت نفتکش سانچی ۱۴۰ درجه و بیشترین تا ۸۰۰ درجه دما وجود دارد.
با وجود این وقتی تیم اعزامی به منطقه رسید چینیها اصرار کردند باید یک تیم از ما و فرماندهی مشترک باشد که گفتیم مشکلی نیست و فقط زودتر برویم. وقتی به صحنه رسیدیم و با واقعیت میدانی رو به رو شدیم فرمانده چینی به من گفت با این شرایط ما شرکت نمیکنیم و خودتان بروید.
حتی کتبی از ما تعهد گرفتند که مسئولیت با خودتان است. ما هم تا ۳۰۰ متری واحد رسیدیم به صورتی که آب در اطراف کشتی در حال جوشیدن بود. با همه این تفاسیر میخواستیم به سمت یک تکه پاشنه که از آب بیرون بود و ۱۴۰ درجه دما داشت برویم و قرار گذاشتیم تا کشتی نجات با توری بزرگی که داشت ما را به آن نقطه برساند و چینیها با تعجب میگفتند چیزی از کشتی نمانده و نروید اما گفتیم پیکر مردههای ما هم برای ما مهم است اما در ۳۰۰ متری کشتی انفجاری انجام شد و سانچی زیر آب رفت و فقط آتش بود و با رادار میشد دید. غم انگیزترین لحظه عمر کاری من، زمانی بود که کشتی از رادار هم محو و به صورت کامل غرق شد.