واکنش قائم مقام موسسه نشر آثار امام(ره) به ادعاهای هاشمی رفسنجانی و نوع انتشار این واکنش درروزنامههای زنجیرهای، از یک تحریف و کلاهبرداری چند لایه حکایت میکند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، واکنش حمید انصاری هرچند دیرهنگام و ضمن رودربایستی است- و در واقع اولویت را به حفظ حرمت هاشمی و نه حضرت امام داده!- اما در عین حال واجد نکات قابل توجهی در حد تکذیب بخشهایی از ادعاهای هاشمی و سایت وی است ضمن اینکه نشان میدهد گردانندگان سایت هاشمی با خود هاشمی نیز بازی میکنند. اما نکته جالب بازتاب مصاحبه سایت جماران با حمید انصاری در روزنامههای زنجیرهای بود که دیروز در اقدامی هماهنگ و در تیترهای خود به تحریف واکنش ناکافی حمید انصاری پرداختند. به عنوان مثال روزنامه زنجیرهای اعتماد در تیتر اول خود با تحریف سخنان انصاری مدعی شد «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، اظهارات هاشمی را تایید کرد/ اسناد موافقت امام با حذف مرگ بر آمریکا.»! فقط ذیل این تیتر بزرگ در یک سوتیتر ریز نوشته شده «موسسه امام: خاطره آقای هاشمی، قطع شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی از رادیو و تلویزیون است نه حذف آن از تظاهرات و مناسبتها»! مشابه همین تحریف کلاهبردارانه در تیتر سخنان حمید انصاری، را روزنامه شرق نیز مرتکب شده و تیتر زده است «دستور امام: حذف مرگ بر آمریکا و شوروی»!
فاز اول؛
باز نشر یک مصاحبه بیات و اتهام به امام!
اما اصل مصاحبه چیست؟ حمید انصاری در این مصاحبه و در پاسخ به سوالی درباره خاطره هاشمی تلویحا به شیطنت سایت هاشمی اشاره میکند و میگوید: همان طور که گفتید اخیرا دو اظهار نظر از آیتالله هاشمی رفسنجانی که به نوعی مربوط به حضرت امام میشود منتشر شد و نقدها و مخالفتهایی را نیز برانگیخت. یکی نقل است که ایشان گفتهاند آن را در سالهای آخر برای امام نوشتهاند و دیگری مطلبی است که از قول ایشان تحت عنوان موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» مطرح شده است. اولا تاریخ هر دو اظهارنظر آقای هاشمی مربوط به الان نیست. اظهارات آقای هاشمی درباره حذف شعار، در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات 25 اردیبهشت 1389 (3 سال پیش) و مطلب مربوط به رابطه با آمریکا در گفتوگوی ایشان با فصلنامه موسسه مطالعات بینالمللی در پایان سال 1390 بیان شده است و بعدا این مطالب (چندین ماه قبل) در کتاب صراحتنامه انتشار یافته است. البته در این ایام- که افکار عمومی متوجه رویکرد دولت تدبیر و امید در موضوع هستهای و بررسی نوع تعامل با غرب و آمریکا و سفر ریاست محترم جمهوری به آمریکا بوده است- پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی بازگویی خلاصهای از گفتوگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیتها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.
سایت هاشمی و نشریات زنجیرهای طی چند ماه گذشته و برای چند بار مصاحبههای مذکور را بدون ذکر تاریخ بازنشر کردند و چنین القا نمودند که هاشمی موضع جدیدی گرفته است. سایت هاشمی در این زمینه تیتر زده است «ناگفتههای هاشمی در صراحت نامه/ امام موافق حذف مرگ بر آمریکا بود»(!)
موضع هاشمی قابل نقد است
حمید انصاری در ادامه بامرور گفته هاشمی مبنی بر مخالفتش با شعار مرگ بر آمریکا و اینکه امام با حذف شعار موافق بودند، اظهار داشت: آیتالله هاشمی در پاسخ به سوال فوق هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است که آن را هم عینا مرور خواهیم کرد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در ادامه جواب به این سوال و سوال بعد، مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولتها و اشخاص بیان کرده است اما نه تنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد بلکه تاکید کردهاند که این نظر خودشان است. [رسانههای زنجیرهای و سایت هاشمی موضع وی را به جای موضع امام جا زدهاند!]
البته بنده معتقدم که این نظر ایشان به خصوص با همان مبنایی که در ادامه سخنشان به قرآن استناد کردهاند، قابل نقد است. ولی این موضوع- یعنی اظهارنظر شخصی، بدون آن که آن را به امام نسبت دهند- ربطی به موسسه و وظیفه نظارتی آن ندارد! این اظهارنظر انصاری در حالی است که هاشمی با صراحت حذف شعار مرگ بر آمریکا را به حضرت امام(ره) نسبت دادهاند.
وی آنگاه با اشاره به چند خاطره مدعایی هاشمی گفت: موضوع این خاطرات قطع و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» (که به صورت توأمان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است نه فقط شعار مرگ بر آمریکا، آن هم قطع این شعار مرکب از رسانههای دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها. مردم ایران در جریان انقلاب براساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ بر آمریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. انقلاب اسلامی مستقل از نظام سلطه شرق و غرب حاکم بر جهان آن روز شکل گرفته بود. مردم ایران علاوه بر خاطرات تلخی که از سابقه اشغال کشورشان در گذشته و دخالت بیگانگان در تحمیل کودتای رضاخان و دخالت آمریکا و انگلیس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و خیانتهای حزب توده و دیگر احزاب کمونیستی داشتند در مبارزه علیه استبداد رژیم پهلوی شاهد حمایتهای دو قطب شرق و غرب به سردمداری آمریکا و شوروی از رژیم مستبد پهلوی بودند بعد از پیروزی انقلاب نیز موج خشونت و تجزیهطلبی و ترور توسط احزاب و گروهکهای وابسته به دولتهای خارجی که اسناد این وابستگیها در جریان اشغال سفارت آمریکا به دست آمده و منتشر شده بود، ولو رفتن ارتباطات جاسوسی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با سفارت شوروی در ماجرای دستگیری یکی از کادرهای سازمان به نام سعادتی، و پناه دادن دولتهای غربی به وابستگان رژیم و تروریستها و ضد انقلابیون فراری و تشکیل کانونهای فعال با هدف سرنگونی نظام تازه تأسیس مردمی ایران در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، واقعیتهای تلخ و عریانی بودند که مردم ایران آن را با تمام وجود حس میکردند.
حق اعتراض مظلوم به ستمگر
وی همچنین با مرور سوابق جنایات و خیانتهای دولت آمریکا در طول سالیان پس از انقلاب میگوید: به کاربردن این گونه شعارها زمانی ممنوع و ناپسند است که به ناحق و ناروا باشد وگرنه حق فریاد اعتراض مظلوم علیه ستمگر در همه فرهنگهای عالم به رسمیت شاخته شده است و اختصاص به ملت ایران ندارد. در فرهنگ اسلام هم، قرآن کریم با رسائی هرچه تمامتر میفرماید: لایحبالله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم. خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که براساس یادداشتهای ثبت شده روزانه است به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.
سند: ادعای هاشمی!
اما نکته جالب در این بخش رودربایستی آقای انصاری در قبال ادله هاشمی است و این عبارت که «سند و دلیل قاطعی بر مخالفت امام ]با پیشنهاد حذف شعار مرگ بر آمریکا از صدا و سیما[ نداریم»! آیا برای اصل ادعای هاشمی باید سند رو کرد یا برای عدم مخالفت امام با ادعا و سلیقه هاشمی؟ انصاری در این بخش میگوید: براساس مدارک و اطلاعات موجود در اینکه این مسأله یعنی پیشنهاد حذف شعار مرگ بر شوروی بطور اخص و کل شعار (مرگ بر آمریکا و شوروی) از صدا و سیما در آن زمان با توجیهات منطقی فراوان و از کانالهای مختلف به دفتر امام و به حضرت امام منعکس شده است تردیدی نیست. سند و دلیل قاطعی بر مخالفت امام نداریم. آنچه که آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات آورده است براساس دستنوشتههای خاطرات روزانه ایشان است که موجود است و به دلیل آن که در همان تاریخ و همان روز نوشته شده است نه سالهای بعد و این ایام، و از این جهت با توجه به ارتباط ایشان با امام و یادگار امام و موقعیت ایشان در نظام و مجلس و شورای عالی دفاع، فینفسه یک مدرک مهم و قابل اعتماد برای وقایع آن ایام محسوب میشود. علاوه بر این ایشان در خاطرات، نام نماینده شوشتر را ذکر کردهاند و مهمتر از آن مطرح شدن دستور امام بر حذف شعار از رادیو و تلویزیون در شورای مرکزی حزب ]باز هم استناد انصاری به ادعای هاشمی به عنوان تنها سند!![ را هم بیان کردهاند. هنوز تعداد قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوی اسلامی از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی که دبیر کل حزب بودهاند در قید حیاتند و براساس گفته جناب آقای هاشمی در همین مصاحبه، ایشان خاطراتشان را قبل از انتشار به رهبر معظم انقلاب ارائه کردهاند. اکثر اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما و من جمله آیتالله حاج سید محمد هاشمی (عضو دفتر حضرت امام) و حجتالاسلام والمسلمین آقای محمد علی انصاری (عضو و رابط دفتر حضرت امام با صدا و سیما) حضور دارند، اینها و قرائن فراوان دیگر مؤیدات قابل اعتمادی بر پذیرش این نقل هستند.
وی همچنین گفته «مطمئنم طبق دستور امام از مقطعی شعار مرگ بر شوروی» در پخش برنامههای رسمی از صدا و سیما حذف شد.
آنچه دستکم تا اینجا به دست میآید و خیانت بزرگی هم هست این است که رسانههای زنجیرهای و حامیان بیگانه آنها در خارج کشور ضمن بازنشر مصاحبه بیات آقای هاشمی و شیوههای فریب و تحریف و چشمبندی رسانهای، به افکار عمومی چنین القا کردهاند که امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا در تظاهرات ملت ایران بوده است.
امام به نامه هاشمی پاسخ ندادند
اظهارات حمید انصاری درباره ادعای دیگر هاشمی گویاتر است و مجدداً نشان میدهد رسانههای زنجیرهای به کمک سایت شخصی هاشمی علاقه شخصی آقای هاشمی را جای مواضع امام جا زدهاند. خبرنگار میپرسد «سوال دیگر مربوط به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی درباره پیشنهاد حل مسئله رابطه با آمریکا است که ایشان گفتهاند این پیشنهاد یکی از پیشنهاداتی است که طی نامهای در سالهای آخر برای امام فرستادهاند.»
و انصاری در پاسخ میگوید: بله چنین نامهای [نامه هاشمی] نوشته شده است. اصل دستخط این نامه خصوصی 4 صفحهای که به تاریخ 4 فروردین 1366 است در آرشیو اسناد موسسه نگهداری میشود. موضوع این نامه درخواست آقای هاشمی از امام برای حل چهار مشکلی است که نوشتهاند اگر حل نشود در آینده مشکلات بزرگی برای انقلاب خواهد داشت.
وی میافزاید: اکثر مطالب و پیشنهاداتی که ایشان در منصب ریاست مجلس و جانشین فرماندهی کل قوا در قالب این نامه خصوصی برای امام نوشتهاند آن زمان در محافل نیروهای انقلاب و تشکلهای سیاسی یا در سطوح تصمیمگیران نهادهای ذیربط و در بین نمایندگان فعال مجلس مطرح بوده و پیشنهادات مشابه از کانالهای مختلف به وسیله نامه - که سوابق آنها در اختیار موسسه است- یا در ملاقاتهای مسئولین به امام ارائه شده است. بدیهی است که اینگونه نامهها از شخصیتها و سازمانها که مشتمل بر بیان گزارش و مشکلات یا پیشنهادات هستند نیازی به پاسخ موردی نداشتهاند.
انصاری تاکید کرد: در مورد نامه مذکور هم حضرت امام پاسخ کتبی به آن ندادهاند. عدم پاسخ امام نه بمعنای رد پیشنهادات است و نه تایید برخی از موضوعات و پیشنهاداتی که آقای هاشمی در این نامه ذکر کردهاند که بعض موارد آن در نامههای دیگران نیز به چشم میخورد بعدا به موجب حکم حضرت امام برای تشکیل شورای بازنگری قانوناساسی یا در مقاطعی دیگر مورد توجه و موافقت قرار گرفته و برخی نیز مسکوت گذارده شده که دلیل آن ممکن است مخالفت امام با آن نظر و پیشنهاد باشد یا مناسب ندیدن زمان برای طرح و اقدام.
برای شما امام محترمتر است یا هاشمی؟!
آنچه در اظهارات آقای انصاری مغفول و مسکوت مانده مواضع صریح و قاطع حضرت امام پس از همین نامه و تا آخر عمر مبارک حضرت امامخمینی درباره ابراز انزجار از شیطان بزرگ و اصل شعار مرگ بر آمریکا که طی هفته گذشته به طور مستند از سوی کیهان و سایتها و رسانههای اصولگرا منتشر شد و حق این است که موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام برای ادای حق ولینعمت خویش، همین یک قلم - موضع امام نسبت به آمریکا و شعار مرگ بر آمریکا - را که جمعآوری آن بیش از یکی دو ساعت زمان نمیبرد، به عنوان مسئولیت خویش انجام دهد و در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار دهد تا نامحرمان و سادهلوحان موجه [تعبیر حضرت امام] جرئت دست بردن به نصوص صریح مواضع حضرت امامخمینی را نداشته باشند.
حمید انصاری در بخش دیگری از مصاحبه خود با بیان اینکه هاشمی نظر خود را گفته و چیزی به امام نسبت نداده، تصریح کرد: قبلا گفتم که حضرت امام، به این نامه پاسخ مکتوب ندادهاند، و در باب این پیشنهاد میتوان گفت از مجموع مواضع حضرت امام که بعد از تاریخ نگارش این نامه داشتهاند و شواهد و حتی تعابیری که در فرمایشات و پیامهای ایشان آمده است چنین استنباط میشود که در آن شرایط سال 66 و 67 که اوج حمایت علنی آمریکا از صدام و گسیل ناوگان نظامی دریایی به حمایت از صدام به خلیجفارس و مشارکت رسمی آمریکا در جنگ موسوم به جنگ نفتکشها علیه ایران و اسقاط جنایتکارانه هواپیمای مسافربری ایران بوسیله موشکهای ناو آمریکایی و مخالفتهای آشکار آمریکا در شورای امنیت با پیشنهادات منطقی ایران برای صلح عادلانه، است از نظر امامخمینی(ره) شرایط آن زمان مناسب طرح این پیشنهاد و اقدام عملی برای آن نبوده است.
حمید انصاری به این نکته توجه نکرده است که مردم از مؤسسه حفظ آثار، نظر حضرت امام را میخواهند و نه تحلیل آقای انصاری را.
وی اضافه کرد: اما این که به طور کلی و به عنوان یک سیاست راهبردی، نظر امامخمینی(ره) در موضوع مذاکره یا رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا چیست و اینکه براساس مبانی فقهی و سیاسی حضرت امام در باب سیاست خارجی آنچه که در فرمایشات ایشان در موضوع نفی مذاکره و رابطه با آمریکا در آن ایام آمده است بیانگر یک اصل بنیادین و همیشگی و خط قرمز نظام است یا اینکه معطوف به شرایط زمانی و مکانی است و اگر چنین است این شرایط کدامند؛ چون موضوع به تحلیل و تفسیر دیدگاه امام و برداشت از مواضع و سخنان امام باز میگردد، همه افراد ذیصلاح میتوانند به صورت مستدل و مستند برداشت خود را منتشر کنند و بنده هم اگر توفیق بیابم به عنوان تحلیل شخصی و نه موضع رسمی موسسه مقالهای را منتشر خواهم کرد.
همینجا باید گفت مسئولیت این مؤسسه انتشار مقاله و تحلیل نیست بلکه جا دارد این مؤسسه مواضع امام درباره آمریکا را عیناً منتشر کند.
ضمن یادآوری این نکته که موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نمیتواند درباره اقدامات تحریفآمیز نسبت به سیره و مواضع بنیانگذار جمهوری اسلامی از خود سلب مسئولیت کند، مسئولیت پیگیری نیز متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت اطلاعات است تا شیطنتهای سازمان یافته ائتلاف «نفاق - اپوزیسیون - فتنه - خط سازش» برای غبارآلود کردن فضای افکار عمومی آن هم در موقعیت تشدید دشمنیهای آمریکا را پیگیری کنند و اجازه فعالیت به پایگاههای مطبوعاتی و رسانهای دشمن ندهند.
فاز اول؛
باز نشر یک مصاحبه بیات و اتهام به امام!
اما اصل مصاحبه چیست؟ حمید انصاری در این مصاحبه و در پاسخ به سوالی درباره خاطره هاشمی تلویحا به شیطنت سایت هاشمی اشاره میکند و میگوید: همان طور که گفتید اخیرا دو اظهار نظر از آیتالله هاشمی رفسنجانی که به نوعی مربوط به حضرت امام میشود منتشر شد و نقدها و مخالفتهایی را نیز برانگیخت. یکی نقل است که ایشان گفتهاند آن را در سالهای آخر برای امام نوشتهاند و دیگری مطلبی است که از قول ایشان تحت عنوان موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» مطرح شده است. اولا تاریخ هر دو اظهارنظر آقای هاشمی مربوط به الان نیست. اظهارات آقای هاشمی درباره حذف شعار، در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات 25 اردیبهشت 1389 (3 سال پیش) و مطلب مربوط به رابطه با آمریکا در گفتوگوی ایشان با فصلنامه موسسه مطالعات بینالمللی در پایان سال 1390 بیان شده است و بعدا این مطالب (چندین ماه قبل) در کتاب صراحتنامه انتشار یافته است. البته در این ایام- که افکار عمومی متوجه رویکرد دولت تدبیر و امید در موضوع هستهای و بررسی نوع تعامل با غرب و آمریکا و سفر ریاست محترم جمهوری به آمریکا بوده است- پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی بازگویی خلاصهای از گفتوگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیتها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.
سایت هاشمی و نشریات زنجیرهای طی چند ماه گذشته و برای چند بار مصاحبههای مذکور را بدون ذکر تاریخ بازنشر کردند و چنین القا نمودند که هاشمی موضع جدیدی گرفته است. سایت هاشمی در این زمینه تیتر زده است «ناگفتههای هاشمی در صراحت نامه/ امام موافق حذف مرگ بر آمریکا بود»(!)
موضع هاشمی قابل نقد است
حمید انصاری در ادامه بامرور گفته هاشمی مبنی بر مخالفتش با شعار مرگ بر آمریکا و اینکه امام با حذف شعار موافق بودند، اظهار داشت: آیتالله هاشمی در پاسخ به سوال فوق هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است که آن را هم عینا مرور خواهیم کرد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در ادامه جواب به این سوال و سوال بعد، مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولتها و اشخاص بیان کرده است اما نه تنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد بلکه تاکید کردهاند که این نظر خودشان است. [رسانههای زنجیرهای و سایت هاشمی موضع وی را به جای موضع امام جا زدهاند!]
البته بنده معتقدم که این نظر ایشان به خصوص با همان مبنایی که در ادامه سخنشان به قرآن استناد کردهاند، قابل نقد است. ولی این موضوع- یعنی اظهارنظر شخصی، بدون آن که آن را به امام نسبت دهند- ربطی به موسسه و وظیفه نظارتی آن ندارد! این اظهارنظر انصاری در حالی است که هاشمی با صراحت حذف شعار مرگ بر آمریکا را به حضرت امام(ره) نسبت دادهاند.
وی آنگاه با اشاره به چند خاطره مدعایی هاشمی گفت: موضوع این خاطرات قطع و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» (که به صورت توأمان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است نه فقط شعار مرگ بر آمریکا، آن هم قطع این شعار مرکب از رسانههای دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها. مردم ایران در جریان انقلاب براساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ بر آمریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. انقلاب اسلامی مستقل از نظام سلطه شرق و غرب حاکم بر جهان آن روز شکل گرفته بود. مردم ایران علاوه بر خاطرات تلخی که از سابقه اشغال کشورشان در گذشته و دخالت بیگانگان در تحمیل کودتای رضاخان و دخالت آمریکا و انگلیس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و خیانتهای حزب توده و دیگر احزاب کمونیستی داشتند در مبارزه علیه استبداد رژیم پهلوی شاهد حمایتهای دو قطب شرق و غرب به سردمداری آمریکا و شوروی از رژیم مستبد پهلوی بودند بعد از پیروزی انقلاب نیز موج خشونت و تجزیهطلبی و ترور توسط احزاب و گروهکهای وابسته به دولتهای خارجی که اسناد این وابستگیها در جریان اشغال سفارت آمریکا به دست آمده و منتشر شده بود، ولو رفتن ارتباطات جاسوسی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با سفارت شوروی در ماجرای دستگیری یکی از کادرهای سازمان به نام سعادتی، و پناه دادن دولتهای غربی به وابستگان رژیم و تروریستها و ضد انقلابیون فراری و تشکیل کانونهای فعال با هدف سرنگونی نظام تازه تأسیس مردمی ایران در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، واقعیتهای تلخ و عریانی بودند که مردم ایران آن را با تمام وجود حس میکردند.
حق اعتراض مظلوم به ستمگر
وی همچنین با مرور سوابق جنایات و خیانتهای دولت آمریکا در طول سالیان پس از انقلاب میگوید: به کاربردن این گونه شعارها زمانی ممنوع و ناپسند است که به ناحق و ناروا باشد وگرنه حق فریاد اعتراض مظلوم علیه ستمگر در همه فرهنگهای عالم به رسمیت شاخته شده است و اختصاص به ملت ایران ندارد. در فرهنگ اسلام هم، قرآن کریم با رسائی هرچه تمامتر میفرماید: لایحبالله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم. خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که براساس یادداشتهای ثبت شده روزانه است به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.
سند: ادعای هاشمی!
اما نکته جالب در این بخش رودربایستی آقای انصاری در قبال ادله هاشمی است و این عبارت که «سند و دلیل قاطعی بر مخالفت امام ]با پیشنهاد حذف شعار مرگ بر آمریکا از صدا و سیما[ نداریم»! آیا برای اصل ادعای هاشمی باید سند رو کرد یا برای عدم مخالفت امام با ادعا و سلیقه هاشمی؟ انصاری در این بخش میگوید: براساس مدارک و اطلاعات موجود در اینکه این مسأله یعنی پیشنهاد حذف شعار مرگ بر شوروی بطور اخص و کل شعار (مرگ بر آمریکا و شوروی) از صدا و سیما در آن زمان با توجیهات منطقی فراوان و از کانالهای مختلف به دفتر امام و به حضرت امام منعکس شده است تردیدی نیست. سند و دلیل قاطعی بر مخالفت امام نداریم. آنچه که آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات آورده است براساس دستنوشتههای خاطرات روزانه ایشان است که موجود است و به دلیل آن که در همان تاریخ و همان روز نوشته شده است نه سالهای بعد و این ایام، و از این جهت با توجه به ارتباط ایشان با امام و یادگار امام و موقعیت ایشان در نظام و مجلس و شورای عالی دفاع، فینفسه یک مدرک مهم و قابل اعتماد برای وقایع آن ایام محسوب میشود. علاوه بر این ایشان در خاطرات، نام نماینده شوشتر را ذکر کردهاند و مهمتر از آن مطرح شدن دستور امام بر حذف شعار از رادیو و تلویزیون در شورای مرکزی حزب ]باز هم استناد انصاری به ادعای هاشمی به عنوان تنها سند!![ را هم بیان کردهاند. هنوز تعداد قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوی اسلامی از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی که دبیر کل حزب بودهاند در قید حیاتند و براساس گفته جناب آقای هاشمی در همین مصاحبه، ایشان خاطراتشان را قبل از انتشار به رهبر معظم انقلاب ارائه کردهاند. اکثر اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما و من جمله آیتالله حاج سید محمد هاشمی (عضو دفتر حضرت امام) و حجتالاسلام والمسلمین آقای محمد علی انصاری (عضو و رابط دفتر حضرت امام با صدا و سیما) حضور دارند، اینها و قرائن فراوان دیگر مؤیدات قابل اعتمادی بر پذیرش این نقل هستند.
وی همچنین گفته «مطمئنم طبق دستور امام از مقطعی شعار مرگ بر شوروی» در پخش برنامههای رسمی از صدا و سیما حذف شد.
آنچه دستکم تا اینجا به دست میآید و خیانت بزرگی هم هست این است که رسانههای زنجیرهای و حامیان بیگانه آنها در خارج کشور ضمن بازنشر مصاحبه بیات آقای هاشمی و شیوههای فریب و تحریف و چشمبندی رسانهای، به افکار عمومی چنین القا کردهاند که امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا در تظاهرات ملت ایران بوده است.
امام به نامه هاشمی پاسخ ندادند
اظهارات حمید انصاری درباره ادعای دیگر هاشمی گویاتر است و مجدداً نشان میدهد رسانههای زنجیرهای به کمک سایت شخصی هاشمی علاقه شخصی آقای هاشمی را جای مواضع امام جا زدهاند. خبرنگار میپرسد «سوال دیگر مربوط به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی درباره پیشنهاد حل مسئله رابطه با آمریکا است که ایشان گفتهاند این پیشنهاد یکی از پیشنهاداتی است که طی نامهای در سالهای آخر برای امام فرستادهاند.»
و انصاری در پاسخ میگوید: بله چنین نامهای [نامه هاشمی] نوشته شده است. اصل دستخط این نامه خصوصی 4 صفحهای که به تاریخ 4 فروردین 1366 است در آرشیو اسناد موسسه نگهداری میشود. موضوع این نامه درخواست آقای هاشمی از امام برای حل چهار مشکلی است که نوشتهاند اگر حل نشود در آینده مشکلات بزرگی برای انقلاب خواهد داشت.
وی میافزاید: اکثر مطالب و پیشنهاداتی که ایشان در منصب ریاست مجلس و جانشین فرماندهی کل قوا در قالب این نامه خصوصی برای امام نوشتهاند آن زمان در محافل نیروهای انقلاب و تشکلهای سیاسی یا در سطوح تصمیمگیران نهادهای ذیربط و در بین نمایندگان فعال مجلس مطرح بوده و پیشنهادات مشابه از کانالهای مختلف به وسیله نامه - که سوابق آنها در اختیار موسسه است- یا در ملاقاتهای مسئولین به امام ارائه شده است. بدیهی است که اینگونه نامهها از شخصیتها و سازمانها که مشتمل بر بیان گزارش و مشکلات یا پیشنهادات هستند نیازی به پاسخ موردی نداشتهاند.
انصاری تاکید کرد: در مورد نامه مذکور هم حضرت امام پاسخ کتبی به آن ندادهاند. عدم پاسخ امام نه بمعنای رد پیشنهادات است و نه تایید برخی از موضوعات و پیشنهاداتی که آقای هاشمی در این نامه ذکر کردهاند که بعض موارد آن در نامههای دیگران نیز به چشم میخورد بعدا به موجب حکم حضرت امام برای تشکیل شورای بازنگری قانوناساسی یا در مقاطعی دیگر مورد توجه و موافقت قرار گرفته و برخی نیز مسکوت گذارده شده که دلیل آن ممکن است مخالفت امام با آن نظر و پیشنهاد باشد یا مناسب ندیدن زمان برای طرح و اقدام.
برای شما امام محترمتر است یا هاشمی؟!
آنچه در اظهارات آقای انصاری مغفول و مسکوت مانده مواضع صریح و قاطع حضرت امام پس از همین نامه و تا آخر عمر مبارک حضرت امامخمینی درباره ابراز انزجار از شیطان بزرگ و اصل شعار مرگ بر آمریکا که طی هفته گذشته به طور مستند از سوی کیهان و سایتها و رسانههای اصولگرا منتشر شد و حق این است که موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام برای ادای حق ولینعمت خویش، همین یک قلم - موضع امام نسبت به آمریکا و شعار مرگ بر آمریکا - را که جمعآوری آن بیش از یکی دو ساعت زمان نمیبرد، به عنوان مسئولیت خویش انجام دهد و در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار دهد تا نامحرمان و سادهلوحان موجه [تعبیر حضرت امام] جرئت دست بردن به نصوص صریح مواضع حضرت امامخمینی را نداشته باشند.
حمید انصاری در بخش دیگری از مصاحبه خود با بیان اینکه هاشمی نظر خود را گفته و چیزی به امام نسبت نداده، تصریح کرد: قبلا گفتم که حضرت امام، به این نامه پاسخ مکتوب ندادهاند، و در باب این پیشنهاد میتوان گفت از مجموع مواضع حضرت امام که بعد از تاریخ نگارش این نامه داشتهاند و شواهد و حتی تعابیری که در فرمایشات و پیامهای ایشان آمده است چنین استنباط میشود که در آن شرایط سال 66 و 67 که اوج حمایت علنی آمریکا از صدام و گسیل ناوگان نظامی دریایی به حمایت از صدام به خلیجفارس و مشارکت رسمی آمریکا در جنگ موسوم به جنگ نفتکشها علیه ایران و اسقاط جنایتکارانه هواپیمای مسافربری ایران بوسیله موشکهای ناو آمریکایی و مخالفتهای آشکار آمریکا در شورای امنیت با پیشنهادات منطقی ایران برای صلح عادلانه، است از نظر امامخمینی(ره) شرایط آن زمان مناسب طرح این پیشنهاد و اقدام عملی برای آن نبوده است.
حمید انصاری به این نکته توجه نکرده است که مردم از مؤسسه حفظ آثار، نظر حضرت امام را میخواهند و نه تحلیل آقای انصاری را.
وی اضافه کرد: اما این که به طور کلی و به عنوان یک سیاست راهبردی، نظر امامخمینی(ره) در موضوع مذاکره یا رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا چیست و اینکه براساس مبانی فقهی و سیاسی حضرت امام در باب سیاست خارجی آنچه که در فرمایشات ایشان در موضوع نفی مذاکره و رابطه با آمریکا در آن ایام آمده است بیانگر یک اصل بنیادین و همیشگی و خط قرمز نظام است یا اینکه معطوف به شرایط زمانی و مکانی است و اگر چنین است این شرایط کدامند؛ چون موضوع به تحلیل و تفسیر دیدگاه امام و برداشت از مواضع و سخنان امام باز میگردد، همه افراد ذیصلاح میتوانند به صورت مستدل و مستند برداشت خود را منتشر کنند و بنده هم اگر توفیق بیابم به عنوان تحلیل شخصی و نه موضع رسمی موسسه مقالهای را منتشر خواهم کرد.
همینجا باید گفت مسئولیت این مؤسسه انتشار مقاله و تحلیل نیست بلکه جا دارد این مؤسسه مواضع امام درباره آمریکا را عیناً منتشر کند.
ضمن یادآوری این نکته که موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نمیتواند درباره اقدامات تحریفآمیز نسبت به سیره و مواضع بنیانگذار جمهوری اسلامی از خود سلب مسئولیت کند، مسئولیت پیگیری نیز متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت اطلاعات است تا شیطنتهای سازمان یافته ائتلاف «نفاق - اپوزیسیون - فتنه - خط سازش» برای غبارآلود کردن فضای افکار عمومی آن هم در موقعیت تشدید دشمنیهای آمریکا را پیگیری کنند و اجازه فعالیت به پایگاههای مطبوعاتی و رسانهای دشمن ندهند.