چرا حتي وزارتخانههايي كه تعداد معدودي از زنان توانمند را در سطح معاونان و مشاوران عالي وزير به كارگرفتهاند از زنان مدير در هياتهاي اعزاميشان به اجلاسهاي بينالمللي بهره نميگيرند؟
به گزارش شهدای ایران؛ سیده فاطمه حسینی، عضو فراکسیون امید که تنها رزومه وی برای قرار گرفتن در لیست انتخاباتی امید، انتساب وی به صفدر حسینی بود، طی یادداشتی با عنوان «جاي خالي عدالت جنسيتي!» در روزنامه اعتماد از دغدغه جدید خود پرده برداشته است.
حسینی نوشته است: «روز پنجشنبه تصاوير دو هيات ايراني در نشستهاي بينالمللي توجهام را به خود جلب كرد. نخستين تصوير، عكسي از سفر هيات عاليرتبه ايراني به رياست حسن روحاني رييسجمهوري به تركيه بود كه در خبرگزاريها منتشر شد و تصوير ديگر، عكسي مربوط به سفر سيدعباس عراقچي، معاون سياسي وزارت امور خارجه و ديدار با وزير امور خارجه سوئد است؛ تصاويري كه بار ديگر بر چهره مردانه هياتهاي ايراني در نشستهاي بينالمللي صحه گذاشته است. در واقع همچنان هياتهاي ايراني بدون توجه به مقوله عدالت جنسيتي و بدون حضور زنان توانمند و متخصص براي حضور در نشستها و اجلاسهاي بينالمللي اعزام ميشوند. اين نشان ميدهد، دستگاههاي اجرايي هنوز مقوله عدالت جنسيتي را يا به درستي درك نكردهاند يا آنكه با وجود اشراف بر لزوم اجرايي شدن آن در سطوح چندگانه مديريتي بر آن وقعي نمينهند.»
در بخش دیگری از نوشته این عضو فراکسیون امید آمده است: «البته نميتوان تلاش برخي وزارتخانهها در راستاي اجراي عدالت جنسيتي و كاهش شكاف جنسيتي در سطوح مديريتيشان را ناديده گرفت اما كمتر از 3 سال ديگر به پايان برنامه ششم توسعه باقي مانده و هنوز به نتيجه قابل ذكري در اين زمينه دست نيافتهايم. رفع تبعيضهايي كه به شكلي نانوشته عليه زنان در همه زمينهها ازجمله حضور در سطوح بالاي مديريتي وجود دارد، يكي از آن موضوعاتي است كه همواره به عنوان يك مطالبه از سوي جامعه زنان مطرح بوده اما آنچه تا امروز در اين زمينه براي زنان ايراني به دست آمده در مقايسه با جايگاههايي كه مردان در سطوح بالاي مديريتي تصاحب كردهاند بسيار اندك و ناچيز بوده است. نبود فرصتهاي عادلانه براي زنان در مقايسه با مردان در جامعه مهمترين موضوعي است كه صاحبنظران در قالب آنچه شكاف جنسيتي ميخوانند، مطرح ميكنند. در واقع يكي از شاخصهاي سنجش توسعه انساني در دنيا، زنان شاغل در ردههاي بالاي مديريتي و سياسي است و منطقي اين شاخص نيز منطبق بر وجود يا نبود تبعيض جنسيتي در كشورهاست.با اين همه، اگر بخواهيم به مصداقهايي كه در ابتداي اين نوشتار به آن اشاره كرديم، بازگرديم در وهله نخست اين سوال به ذهن متبادر ميشود كه چرا حضور زنان در هياتهاي ايراني در نشستها و اجلاسهاي بينالمللي تا اين اندازه كمرنگ است؟ به نظر ميرسد، قانوني نانوشته در اغلب دستگاههاي اجرايي جاري است و نشات گرفته از ديدگاهها و رويكردهاي جنسيتزدهاي است كه توجه اندكي به زنان در مقايسه با مردان دارد. زيرا اگر معيار تشكيل هياتهاي ايراني، تخصص و شايستگي و توانمندي است چرا حتي وزارتخانههايي كه تعداد معدودي از زنان توانمند را در سطح معاونان و مشاوران عالي وزير به كارگرفتهاند هم از همين زنان مدير در هياتهاي اعزاميشان به اجلاسهاي بينالمللي بهره نميگيرند؟»