به گزارش شهدای ایران؛ یک کاربر فضای مجازی در اینستاگرام با انتشار تصویری از دورهمی حاج احمد متوسلیان و شهید ابراهیم همت در کنار دیگر رزمندگان در سوریه نوشت:
متوسلیان حتی نمیگذاشت که شبها هم بیکار بمانیم. معلوماتش بالا بود و با ما زیاد بحث می کرد. شبها بچه ها را در اتاق جمع میکرد و برای اینکه بتواند بُعد عقیدتی- فکری ما را هم تقویت کند، بحث های مختلف را وسط میکشید.مثلا یک بار گفت:
«من کمونیست هستم و شما مسلمان .باید برای من اسلام را ثابت کنید.» آقا طوری بحث می شد که کار به دعوا می کشید! خدا بیامرز شهید دستواره آخر سر کم میآورد و می گفت:
«حرفِ من درست است اما تو چون فرماندهای نمیخواهی قبول کنی.»
حاج احمد میگفت: «نه برادر، من با منطق دارم این حرف را میزنم».
یک شب هم گفت: «هر کسی هر چه دلش میخواهد بگوید.»
متوسلیان حتی نمیگذاشت که شبها هم بیکار بمانیم. معلوماتش بالا بود و با ما زیاد بحث می کرد. شبها بچه ها را در اتاق جمع میکرد و برای اینکه بتواند بُعد عقیدتی- فکری ما را هم تقویت کند، بحث های مختلف را وسط میکشید.مثلا یک بار گفت:
«من کمونیست هستم و شما مسلمان .باید برای من اسلام را ثابت کنید.» آقا طوری بحث می شد که کار به دعوا می کشید! خدا بیامرز شهید دستواره آخر سر کم میآورد و می گفت:
«حرفِ من درست است اما تو چون فرماندهای نمیخواهی قبول کنی.»
حاج احمد میگفت: «نه برادر، من با منطق دارم این حرف را میزنم».
یک شب هم گفت: «هر کسی هر چه دلش میخواهد بگوید.»
یکی از بچه ها که جعفر نام داشت و اهل کاشان بود، خیلی خجالتی بود. نوبت به جعفر که رسید او گفت: «برادر ما رویمان نمیشود چیزی بگوییم.»
حاجی گفت: «خب یک حمد بخوان». جعفر گفت: «رویم نمیشود.» حاجی گفت: «یک قل هوالله بخوان.» جعفر گفت: «رویم نمیشود.» احمد گفت: «خوب یه بسم الله الرحمن الرحیم بگو...». #حاجی آخر سر شاکی شد و گفت: «این قدر که تو میگویی رویم نمیشود تا به حال یک #بقره را خوانده بودی»!
راوی : سردار «مجتبی عسگری»
شامگاه ۱۲ تیر ۱۳۶۱، سنگر فرماندهی قوای ایرانی در پادگان زبدانی سوریه
حاجی گفت: «خب یک حمد بخوان». جعفر گفت: «رویم نمیشود.» حاجی گفت: «یک قل هوالله بخوان.» جعفر گفت: «رویم نمیشود.» احمد گفت: «خوب یه بسم الله الرحمن الرحیم بگو...». #حاجی آخر سر شاکی شد و گفت: «این قدر که تو میگویی رویم نمیشود تا به حال یک #بقره را خوانده بودی»!
راوی : سردار «مجتبی عسگری»
شامگاه ۱۲ تیر ۱۳۶۱، سنگر فرماندهی قوای ایرانی در پادگان زبدانی سوریه