به گزارش شهدای ایران؛ یک کاربر فضای مجازی در اینستاگرام با انتشار تصویر شهید حمید سماعی یکتابه نقل خاطره ای عجیب از نبش قبر این شهید پرداخت.
بعد از شهادت، یکی از نامه هایش را پیدا کردیم که نوشته بود: " وصیت نامه ام را در جیب پیراهنم گذاشتم. "
چند روزی از خاکسپاری اش میگذشت. با کلی دردسر، اجازه گرفتیم که نبش قبر کنیم.
مقدار زیادی گلاب، برای از بین رفتن بوی بد جنازه،با خودمان برده بودیم.
چون مزارش در بهشت امام رضا(ع) است، قرار شد یکی از خادمین حرم این کار را انجام دهد.
قبر را که کندیم، بوی عطر همه جا پیچید. جنازه نه تنها بوی تعفن نگرفته بود، بلکه فوق العاده خوش بو بود.
وقتی خادم خواست نامه را از جیبش دربیاورد، خون تازه از بدن فوران کرد. پیکر حمید سالم و معطر بود.
دانشجوی رشته تحصیلی: مهندسی عمران
منبع: یک جرعه ماه( کتاب دوم) .
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیه به روح مطهر شهید صلوات
بعد از شهادت، یکی از نامه هایش را پیدا کردیم که نوشته بود: " وصیت نامه ام را در جیب پیراهنم گذاشتم. "
چند روزی از خاکسپاری اش میگذشت. با کلی دردسر، اجازه گرفتیم که نبش قبر کنیم.
مقدار زیادی گلاب، برای از بین رفتن بوی بد جنازه،با خودمان برده بودیم.
چون مزارش در بهشت امام رضا(ع) است، قرار شد یکی از خادمین حرم این کار را انجام دهد.
قبر را که کندیم، بوی عطر همه جا پیچید. جنازه نه تنها بوی تعفن نگرفته بود، بلکه فوق العاده خوش بو بود.
وقتی خادم خواست نامه را از جیبش دربیاورد، خون تازه از بدن فوران کرد. پیکر حمید سالم و معطر بود.
دانشجوی رشته تحصیلی: مهندسی عمران
منبع: یک جرعه ماه( کتاب دوم) .
جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و هدیه به روح مطهر شهید صلوات