رهبر معظم انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان خراسان جنوبی به سه نفر از شخصیتهای بزرگ عالم اسلام اشاره کردند که هر یک در دوران خود وزنهای برای جبهه حق بودهاند.
به گزارش شهدای ایران؛ بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران کنگرهی شهدای استان خراسان جنوبی که در تاریخ 14 آبان 97 برگزار شده بود، صبح امروز (سهشنبه 1397/9/20) در محل برگزاری این همایش در حسینیه جماران بیرجند منتشر شد. رهبر انقلاب اسلامی در بخشی از سخنان خود به سه نفر از شخصیتهای عالِم و وارسته دینی اسلام اشاره کردند، شخصیتهایی که هر کدام در دوران حیات خود وزنهای برای جبهه حق بود و وجودشان ضربهای سنگین برای دشمنان دین به حساب میآمد. رهبر انقلاب اسلامی در سخنان خود از این شخصیتهای بزرگوار با عنوان « سه مُلای بزرگ» یاد کردند و فرمودند:
«... بنده البتّه با بیرجند و آن استان مؤمنخیز و عالِمخیز از قدیم آشنا هستم؛ استان خراسان جنوبی اینجور بوده؛ هم مردم مؤمنی در آن استان بودهاند ـ چه در خود بیرجند، چه در قائن و چه در بقیّهی شهرهای استان ـ هم علمای برجستهای و بزرگی در این استان بودهاند که حالا در زمان ما و آنچه خود ما از نزدیک دیدهایم، مرحوم آقای تهامی، مرحوم آقای آیتی، مرحوم آقای عارفی، این سه نفر ملّای بزرگ که دو نفر از اینها تحصیل کردههای نجف بودند. مرحوم آقای آیتی شاگرد مرحوم آقاضیاء بود؛ مرحوم آقای تهامی شاگرد آقای نائینی بود؛ آقای عارفی هم شاگرد مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری) در قم بود، از فضلای قم بود».
در ادامه به اجمال به معرفی این عالم وارسته میپردازیم.
آیتالله جواد عارفی
آیتالله جواد عارفی در اولین روز ذیالحجه 1309 هجری قمری در روستای خرمی (در نزدیکی اناران و زادگاه اجداد شهدای آخوندی) از توابع نهبندان به دنیا آمد. از جمله اساتید این عالم وارسته آیتالله محمد علی صفایی، شیخ ابوالقاسم قمی، حاج شیخ مهدی پایین شهری و به ویژه آیتالله عبدالکریم حائری بودند.
یکی از اقدامات ارزشمند او، بازسازی مدرسه علمیه معصومیه در سال 1320 هجری شمسی و تربیت صدها عالم و روحانی بود. آیتالله عارفی در ذیالحجه الحرام سال 1354 هجری قمری با اجازه نامهای از آیتالله محمد مهدی مازندرانی به درجه اجتهاد نائل آمد. علاوه بر این، او در جریان کشف حجاب دوره رضاخان بارها به افشاگری و سخنرانی آتشین بر ضد کارهای او پرداخت. زمانی که رضاخان فرمان شیطانی کشف حجاب را صادر کرد آیتالله عارفی به مخالفت و افشاگری پرداخته و در سفرهای تبلیغی اصفهان، تهران، اراک، مباحث مختلف روز و به ویژه ضرورت و اهمیت حجاب را در اسلام مطرح کرد که سرانجام دو سال تمام نیز تبعید شد. او سرانجام در نیمه شب عید قربان شب شنبه 9 ذیالحجه 1421 هجری قمری برابر با سوم اسفند 1380 هجری شمسی در سن 112 سالگی از دنیا رفت و در قطعه دوم مزار شهدای شهرستان بیرجند به خاک سپرده شد.
در ادامه به اجمال به معرفی این عالم وارسته میپردازیم.
آیتالله جواد عارفی
آیتالله جواد عارفی در اولین روز ذیالحجه 1309 هجری قمری در روستای خرمی (در نزدیکی اناران و زادگاه اجداد شهدای آخوندی) از توابع نهبندان به دنیا آمد. از جمله اساتید این عالم وارسته آیتالله محمد علی صفایی، شیخ ابوالقاسم قمی، حاج شیخ مهدی پایین شهری و به ویژه آیتالله عبدالکریم حائری بودند.
یکی از اقدامات ارزشمند او، بازسازی مدرسه علمیه معصومیه در سال 1320 هجری شمسی و تربیت صدها عالم و روحانی بود. آیتالله عارفی در ذیالحجه الحرام سال 1354 هجری قمری با اجازه نامهای از آیتالله محمد مهدی مازندرانی به درجه اجتهاد نائل آمد. علاوه بر این، او در جریان کشف حجاب دوره رضاخان بارها به افشاگری و سخنرانی آتشین بر ضد کارهای او پرداخت. زمانی که رضاخان فرمان شیطانی کشف حجاب را صادر کرد آیتالله عارفی به مخالفت و افشاگری پرداخته و در سفرهای تبلیغی اصفهان، تهران، اراک، مباحث مختلف روز و به ویژه ضرورت و اهمیت حجاب را در اسلام مطرح کرد که سرانجام دو سال تمام نیز تبعید شد. او سرانجام در نیمه شب عید قربان شب شنبه 9 ذیالحجه 1421 هجری قمری برابر با سوم اسفند 1380 هجری شمسی در سن 112 سالگی از دنیا رفت و در قطعه دوم مزار شهدای شهرستان بیرجند به خاک سپرده شد.
مرحوم آیت الله سیّد حسن تهامی در سال 1314 هجری قمری (1276 ه.ش) در بیرجند متولد شد. او از شاگردان برجسته آیتالله نائینی و مرحوم میرزا بود. او پس از سپری کردن تحصیلات علوم دینی در بیرجند، مشهد و نجف به عالیترین مراتب اجتهاد دست پیدا کرد و تصدیق اجتهاد خود را از حضرات نائینی و اصفهانی و سایر عالمان بزرگ آن زمان دریافت کرد.
یکی از اقدامات ارزشمند این عالم ربّانی، تأسیس مدرسه علمیه معصومیه، تأسیس کتابخانهای شامل 700 جلد کتاب و وقف آن به محصّلین و پایهگذاری سه مسجد: خیرآباد نو، مسجد رضوی، مسجد خضر علی بوده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال 1370 در مراسمی به بیان خاطرهای از آیتالله تهامی پرداختهاند:
«مرحوم آقا سیّد حسن تهامی که از شاگردان خوب مرحوم میرزا و همعرض و همقران با آقای خویی و آقای میلانی و ملای حسابیای بود، میگفت که ما ده، دوازده نفر شدیم که اسم آقای خویی و آقای میلانی و مرحوم آسیّد علی مدد قاینی و خودش و چند نفر دیگر را میآورد و بعد از اینکه مرحوم میرزا فوت کرد، چند صباحی دور و بر مرحوم آسیّد ابو الحسن رفتیم و گفتیم که ترتیبی به حوزه داده بشود؛ طلبهها از مسائل جدید مطلع بشوند و احیاناً زبان خارجی بخوانند؛ آن وقتهایی بود که تازه این افکار اروپاییها راه افتاده بود و به همه جا میآمد. ایشان میگفتند که جلسهی اول مرحوم سیّد از حرف ما استقبال کرد؛ اما جلسهی دوم که برای نتیجهگیری رفتیم، به نتیجه نرسیدیم! ایشان میگفتند که بین بیرونی و اندرونیِ سیّد اتاق کوچکی بود که اتاقِ نشستن خود ایشان بود؛ دیدیم در باز شد و درحالیکه عبا روی دوشش نیست و دکمههای قبایش را هم نبسته است پیدا بود که برای نشستن نیامده بود وارد جمع ما شد؛ ما بلند شدیم و احترام کردیم؛ گفت نه، من داخل نمیآیم؛ خواستم همین قدر بدانید که این وجوهاتی که من میدهم، ملک شخصی من است؛ برای اینکه من قبلًا قرض میکنم و شهریه را میدهم؛ بعد که وجوهات میآید، قرضم را ادا میکنم؛ بنابراین آن وقتی که این شهریه داده میشود، ملک شخصی من است که داده میشود و من راضی نیستم که جز فقه و اصول، طلبه به کار دیگری اشتغال داشته باشد و بخواهد شهریه بگیرد. این را گفت و در را بست و رفت! حالا در این فاصلهی یک هفته، 10 روز چه کسی خدمت ایشان رفته بود و چه گفته بود، آدم نمیداند».
آیت الله تهامی دومین نفر از سمت چپ
«باروی قفقاز، دو قرن مبارزه مسلمانان قفقاز، بحران فرهنگ اسلامی، چین و هنرهای اسلامی، سیاست و دیانت در اسرائیل، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام، مسائل هنر و زیباییشناسی، نگارگری اسلامی» از جمله آثار آیتالله تهامی محسوب میشود که در میان آنها، کتاب فرهنگ اعلام تاریخ اسلام در سال 1386 به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی و برگزیده شده است. او سرانجام در سال 1385 ه.ق و 1344 ه.ش از دنیا رفت و طبق وصیت خود در مسجد صاحب الزمانی خیرآباد نو به خاک سپرده شد.
آیتالله محمد حسین آیتی
آیتالله شیخ محمّد حسین آیتی، در نیمه ماه ذیالقعده سال 1310 هجری قمری در روستای مهمویی از توابع بیرجند چشم به جهان گشود و تا بیست سالگی در محضر پدر و در مدرسه معصومیه بیرجند مقدمات علوم اسلامی را فرا گرفت. او علاوه بر تسلط در فقه شیعه در فن سخنوری، شعر و نثر تبحر خاصی داشت.
از وی اشعاری به فارسی و عربی باقی مانده که نمونههایی از آن را میتوان در کتاب بهارستان او یافت. این کتاب که در سال 1327 در تهران به چاپ رسید، شامل چهار مقاله است: مقاله اول در ذکر اسامی قری و قصبات و مزایای بلوکات، مقاله دوم درباره اوضاع ملکی و سیاسی و امور واقعه قهستان از عهد ملوک ساسانی تا دولت قاجاریه، مقاله سوم در مورد اماکن متبرکه و بقاع شریفه و مقاله چهارم درباره تراجم رجال و بزرگان قهستان از امرای عظام، وزرای والا مقام، علمای اعلام و شعرای شیرین سخن است که به شرحی از خود مولف خاتمه یافته است. گفتنی است چاپ دوم این کتاب نیز در سال 1371 شمسی با نظارت استاد احمدی بیرجندی در مشهد منتشر و روانه بازار کتاب شد.