همرزم شهید کاظمی میگوید: قبل از عملیات با بچهها خوابیدن روی سیم خاردار را تمرین میکردیم. البته این خوابیدن روی سیم خاردار، جزء برنامههای آموزشی نبود، اما تعدادی از بچهها که جسارت و روحیه بالای ایثارگری داشتند به صورت داوطلبانه این کار را میکردند.
به گزارش شهدای ایران؛ به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو جمعی از اعضای هیئت الوارثین، از رزمندگان تخریبچی دوران هشت سال دفاع مقدس بر سر مزار شهید دانشجو «اصغر کاظمی» حاضر شدند. این شهید از نیروهای لشکر 10 سیدالشهدا بود که در 13 اردیبهشت ماه سال 65 در عملیات سیدالشهدا (ع) در منطقه فکه به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
کاوه ذاکری از همرزمان شهید کاظمی بر سر مزار وی این خاطره را روایت کرد:
قبل از عملیات با بچه ها خوابیدن روی سیم خاردار را تمرین می کردیم. البته این خوابیدم روی سیم خاردار جزء برنامه های آموزشی نبود اما تعدادی از بچه ها که جسارت و روحیه بالای ایثارگری داشتند به صورت داوطلب از این کارها می کردند.
یک میدان مین آموزشی زده بودیم و سه تا توپ سیم خاردار توپی هم مقابلش کشیده بودیم به طوری که دوتا توپ سیم خاردار زیر بود و یک توپ سیم خاردار رو قرار گرفته بود. تقریبا ارتفاع سیم خاردارها تا بالای سینه می آمد.
تعدادی از بچه ها قبل از شهید کاظمی با احتیاط روی سیم خاردار خوابیدند و از طرفی هم مواظب بودند آسیب نبینند. تا اینکه نوبت به ایشان رسید. انگار نه انگار که حرکتش یک کار آموزشی و تمرینی است. مثل شناگری که از داخل آب شیرجه می زند خودش را پرت کرد روی سیم خاردارها و با همه طول و عرض بدنش سیم خاردارها را جمع کرد و به بقیه بچه ها گفت: حالا بیایید از روی من رد شوید. این کار شهید کاظمی همه را حیرت زده کرد.
شهید کاظمی چند روز بعد در شب عملیات سیدالشهدا به عنوان تخریبچی جهت باز کردن معبر به یکی از گردان های لشکر 10 سیدالشهدا مامور شد و در شب عملیات پس از باز شدن معبر، برای گذشت از سیم خاردارهای انتهای میدان مین بار دیگر بدنش با سیم خاردارهای دشمن تماس پیدا کرد و به شهادت رسید.
رزمنده ها از سیم خاردار گذشتند اما شهید کاظمی را ملائک با خود بردند.
کاوه ذاکری از همرزمان شهید کاظمی بر سر مزار وی این خاطره را روایت کرد:
قبل از عملیات با بچه ها خوابیدن روی سیم خاردار را تمرین می کردیم. البته این خوابیدم روی سیم خاردار جزء برنامه های آموزشی نبود اما تعدادی از بچه ها که جسارت و روحیه بالای ایثارگری داشتند به صورت داوطلب از این کارها می کردند.
یک میدان مین آموزشی زده بودیم و سه تا توپ سیم خاردار توپی هم مقابلش کشیده بودیم به طوری که دوتا توپ سیم خاردار زیر بود و یک توپ سیم خاردار رو قرار گرفته بود. تقریبا ارتفاع سیم خاردارها تا بالای سینه می آمد.
تعدادی از بچه ها قبل از شهید کاظمی با احتیاط روی سیم خاردار خوابیدند و از طرفی هم مواظب بودند آسیب نبینند. تا اینکه نوبت به ایشان رسید. انگار نه انگار که حرکتش یک کار آموزشی و تمرینی است. مثل شناگری که از داخل آب شیرجه می زند خودش را پرت کرد روی سیم خاردارها و با همه طول و عرض بدنش سیم خاردارها را جمع کرد و به بقیه بچه ها گفت: حالا بیایید از روی من رد شوید. این کار شهید کاظمی همه را حیرت زده کرد.
شهید کاظمی چند روز بعد در شب عملیات سیدالشهدا به عنوان تخریبچی جهت باز کردن معبر به یکی از گردان های لشکر 10 سیدالشهدا مامور شد و در شب عملیات پس از باز شدن معبر، برای گذشت از سیم خاردارهای انتهای میدان مین بار دیگر بدنش با سیم خاردارهای دشمن تماس پیدا کرد و به شهادت رسید.
رزمنده ها از سیم خاردار گذشتند اما شهید کاظمی را ملائک با خود بردند.