نمونه دیگر بداخلاقی انتشار نامه محرمانه منتسب به آقای جهانگیری است که در آن دغدغههای معاوناول نسبت به اوضاع حساس کنونی برای مقامات عالی نظام ارسال شده است.
به گزارش شهدای ایران؛ سیدرضا صالحیامیری، وزیر پیشین ارشاد در روزنامه شرق مدعی شد: در چند ماه اخیر جامعه همزمان شرایط سخت اقتصادی و معیشتی را تجربه کرده و متحمل میشود. آنچه در کالبدشکافی وضع موجود میتوان اذعان کرد این است که بسیاری از مردم بهدلیل شرایط سخت معیشتی، گرانی و تورم اظهار نارضایتی میکنند و انتظار دارند مدیریت اقتصادی کشور بتواند هرچه سریعتر ثبات و آرامش را به بازار برگردانده و گرانی و تورم افسارگسیخته را کنترل کند.
این مطالبه بهحق مردم دائما باید در صدر مسائل دولتمردان قرار گیرد و همگان باید در مقابل مطالبات بهحق مردم سر تعظیم و تکریم فرود آورند؛ چنانکه در یک ماه اخیر با توقف روند ناصحیح گذشته، ثبات نسبی به بازار بازگشته و روزنههای امید به چشم میخورد. میتوان اطمینان داشت که دولت روحانی با تجربه طولانی مدیریتی قطعا از این چالش عبور کرده و مسیر توسعه ملی و حرکت بهسوی قلههای توسعه را طی خواهد کرد. دراینمیان، یک جریان خارجی و یک جریان داخلی بهدنبال انتقامجویی از نظام و دولت هستند؛ دشمن خارجی با استفاده حداکثر از این فضا بهدنبال اعمال تحریمهای بی رحمانه به ملت و دولت است. استراتژی دشمن تبدیل امید به یأس و تبدیل اعتماد مردم به بیاعتمادی و ناکارآمدی است.
جریان دوم، طیفی رادیکال در داخل هستند که تلاش دارند با دمیدن در موج مطالبات اقتصادی و اجتماعی، افکار عمومی را بهسمت القای ناکارآمدی، ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به دولت تحریک کنند. تهاجم به رئیسجمهور در فضاهای مختلف بهویژه در میان جوانان، دانشجویان و نخبگان در حقیقت نوعی انتقامجویی از شخصیتی است که تمام توان، تجربه و آبروی خویش را برای دفاع از ملت به کار گرفته است.
نمونه دیگر بداخلاقی انتشار نامه محرمانه منتسب به آقای جهانگیری است که در آن دغدغههای معاوناول نسبت به اوضاع حساس کنونی برای مقامات عالی نظام ارسال شده است. ایشان نسبت به تداوم وضع موجود اعلام نگرانی کرده و خواهان تصمیمات اساسی و بنیادی برای عبور از چالشهای موجود شدهاند. بر فرض صحت، اینگونه اقدامات از سوی دولتمردان را باید نشان صداقت، شجاعت و صراحت آنان دانست؛ چراکه بهجای کار پوپولیستی و تبلیغاتی مسائل اصلی کشور را با عالیترین سطوح نظام در میان میگذارند تا راهی برای عبور از انبوه چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیدا کنند. متأسفانه در فضای سیاسی امروز جامعه، عدهای نام و نانشان در گرو تخریب و انگزنی و انتقامجویی هستند. نمونه زنده دیگر، تخریب گسترده آقای ظریف توسط عدهای محدود است. آیا کشوری را سراغ دارید که در شرایط جنگ با دشمنان ملت، پرچمدار دیپلماسی کشور را محاکمه یا استیضاح کنند؟!
البته عمق مسئله بسیار فراتر از نمونههای مذکور است و اساسا در کشور عدهای رادیکال رسالتی جز تخریب سرمایههای ملی برای خود قائل نیستند. ما قطعا منکر انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیستیم، ولی راهحل عبور از این فضا را در وفاق، انسجام، همدلی و گفتوگوی ملی میدانیم. گفتوگوی ملی مطلوبترین، نزدیکترین و عقلانیترین مسیر عبور از چالش است. در جریان گفتگو بهجای عصبیت، عقلانیت؛ بهجای انتقام، انتقاد؛ بهجای شکاف، وفاق، بهجای منافع جناحی، منافع ملی و بهجای انسداد، انسجام شکل میگیرد. بیایید همگی دست یاری در دست هم نهیم و به معجزه گفتگو از صمیم قلب باور داشته باشیم.
جریان دوم، طیفی رادیکال در داخل هستند که تلاش دارند با دمیدن در موج مطالبات اقتصادی و اجتماعی، افکار عمومی را بهسمت القای ناکارآمدی، ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به دولت تحریک کنند. تهاجم به رئیسجمهور در فضاهای مختلف بهویژه در میان جوانان، دانشجویان و نخبگان در حقیقت نوعی انتقامجویی از شخصیتی است که تمام توان، تجربه و آبروی خویش را برای دفاع از ملت به کار گرفته است.
نمونه دیگر بداخلاقی انتشار نامه محرمانه منتسب به آقای جهانگیری است که در آن دغدغههای معاوناول نسبت به اوضاع حساس کنونی برای مقامات عالی نظام ارسال شده است. ایشان نسبت به تداوم وضع موجود اعلام نگرانی کرده و خواهان تصمیمات اساسی و بنیادی برای عبور از چالشهای موجود شدهاند. بر فرض صحت، اینگونه اقدامات از سوی دولتمردان را باید نشان صداقت، شجاعت و صراحت آنان دانست؛ چراکه بهجای کار پوپولیستی و تبلیغاتی مسائل اصلی کشور را با عالیترین سطوح نظام در میان میگذارند تا راهی برای عبور از انبوه چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیدا کنند. متأسفانه در فضای سیاسی امروز جامعه، عدهای نام و نانشان در گرو تخریب و انگزنی و انتقامجویی هستند. نمونه زنده دیگر، تخریب گسترده آقای ظریف توسط عدهای محدود است. آیا کشوری را سراغ دارید که در شرایط جنگ با دشمنان ملت، پرچمدار دیپلماسی کشور را محاکمه یا استیضاح کنند؟!
البته عمق مسئله بسیار فراتر از نمونههای مذکور است و اساسا در کشور عدهای رادیکال رسالتی جز تخریب سرمایههای ملی برای خود قائل نیستند. ما قطعا منکر انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیستیم، ولی راهحل عبور از این فضا را در وفاق، انسجام، همدلی و گفتوگوی ملی میدانیم. گفتوگوی ملی مطلوبترین، نزدیکترین و عقلانیترین مسیر عبور از چالش است. در جریان گفتگو بهجای عصبیت، عقلانیت؛ بهجای انتقام، انتقاد؛ بهجای شکاف، وفاق، بهجای منافع جناحی، منافع ملی و بهجای انسداد، انسجام شکل میگیرد. بیایید همگی دست یاری در دست هم نهیم و به معجزه گفتگو از صمیم قلب باور داشته باشیم.