حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت كعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مكه و مدینه، خالی نمانده بود ... و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 كه به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد ...
به گزارش سرویس سياسي پایگاه خبری شهدای ایران؛ به نقل از khamenei.ir ، رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از مطالعه برخی كتابها یادداشتی در ابتدای آن مینویسند.
این یادداشتها برخی در نقد و بیان اشكالات موجود در كتابهاست. بعضی هم در تعریف و تحسین نویسنده و نوشتهاش.
بیست سال پیش و بعد از مطالعهی كتاب «سفر به قبله» كه سفرنامهی حج هدایتالله بهبودی است، حاشیهنوشتهی ایشان از جنس دیگری بود.
متن ذیل دستخط دلنوشتهای است كه در حال و هوای دلتنگی زیارت خانهی خدا نوشته شده و به همراه تصویری از حضور حضرت آیتالله خامنهای در مراسم حج در سال 1358 منتشر میشود:
«این كتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی كه دیگر امیدی هم با آن نیست.
تا به یاد دارم -از سالهای دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق كه هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد. و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس كاروانی از ترس ساواك شاه، نمیتوانست و جرأت نمیكرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود - چه رسد به عنوان روحانی كاروان- بگذارد.
بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت كعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مكه و مدینه، خالی نمانده بود ... و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 كه به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد ...
در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم .. اما امروز ..؟ شور و اشتیاقی بیسكون و امیدی تقریبا فرو مرده ... تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است كه خود بازافزایندهی شوق نیز هست.
این كتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده!
زیارت قبول
70/12/10»
این یادداشتها برخی در نقد و بیان اشكالات موجود در كتابهاست. بعضی هم در تعریف و تحسین نویسنده و نوشتهاش.
بیست سال پیش و بعد از مطالعهی كتاب «سفر به قبله» كه سفرنامهی حج هدایتالله بهبودی است، حاشیهنوشتهی ایشان از جنس دیگری بود.
متن ذیل دستخط دلنوشتهای است كه در حال و هوای دلتنگی زیارت خانهی خدا نوشته شده و به همراه تصویری از حضور حضرت آیتالله خامنهای در مراسم حج در سال 1358 منتشر میشود:
«این كتاب مرا باز در شور و حال حسرتآلود زیارت خانهی خدا و حرم رسولالله(ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی كه دیگر امیدی هم با آن نیست.
تا به یاد دارم -از سالهای دور جوانی- هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافتهام. اما حتی در دوران سیاه اختناق كه هر روحانی بامعرفت و بیمعرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان میتوانست در خط حج قرار بگیرد. و من نمیتوانستم! یا بهتر بگویم: هیچ حملهدار و رئیس كاروانی از ترس ساواك شاه، نمیتوانست و جرأت نمیكرد نام مرا در فهرست حاجیهای خود - چه رسد به عنوان روحانی كاروان- بگذارد.
بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت كعبه و بوسه زدن بر جای پای پیامبر(ص) در مكه و مدینه، خالی نمانده بود ... و این امید، اگرچه با حج ده روزهی سال 58 كه به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزندهتر و مشتعلتر شد ...
در سالهای ریاست جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم .. اما امروز ..؟ شور و اشتیاقی بیسكون و امیدی تقریبا فرو مرده ... تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامهها یا شنیدن آنها است كه خود بازافزایندهی شوق نیز هست.
این كتاب، شیرین، موجز، با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده!
زیارت قبول
70/12/10»