«قاتلوا هم حتی لاتکون فتنه». همه بشر را دعوت میکند به مقاتله برای رفع فتنه. یعنی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم». این غیر از این است که ما میگوییم. ما یک جزء کوچک از آن را گرفتهایم که میگوییم جنگ تا پیروزی بر صدام... .
به گزارش شهدای ایران؛ به نقل ازروزنامه کیهان در تاریخ 21 آذر 1363 نوشت: «در سالروز میلاد خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) و حضرت امام جعفرصادق(ع) و آخرین روز از هفته وحدت، آقایان خامنهای رئیسجمهور، هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، موسویاردبیلی رئیس دیوان عالی کشور و میرحسین موسوی، نخستوزیر بههمراه جمعی از مسئولان کشوری صبح دیروز با امام خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند. در این دیدار، ابتدا ریاستجمهوری طی سخنانی این روز بزرگ و تاریخساز را به محضر امام امت تبریک و تهنیت گفت. آنگاه امام خمینی، رهبر انقلاب سخنانی به این شرح ایراد کردند: بسم الله الرحمن الرحیم. من متقابلا این عید بزرگ را که باید گفت هم بزرگترین عید اسلامی و هم عید مذهبی است، به همه آقایان و ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان تبریک عرض میکنم. پیغمبر اکرم(ص) که ختم همه پیامبران است و کاملترین دین را عرضه کرده است بر بشر، قرآن را که بهوسیله وحی بر او نازل شده، عرضه کرده است. قرآن کتابی است که نمیشود در اطراف آن با این زبانهای الکن صحبت کرد. قرآن سفره گستردهای است از ازل تا ابد که از او، تمام اقشار استفاده میکنند و میتوانند استفاده کنند. منتها هر قشری که یک مسلک خاصی دارد، روی آن مسلک خاص تکیه میکند. فلاسفه روی مسائل فلسفی اسلام، عرفا روی مسائل عرفانی اسلام، فقها روی مسائل فقهی اسلام، سیاسیون روی مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام تکیه میکنند، لکن اسلام همه چیز است و قرآن همه چیز. قرآن حرکتی است برای همه بشر و پیغمبر اسلام(ص) رحمتی است برای عالمین که در همه امور رحمت است. جنگهای رسول اکرم(ص) رحمتش کمتر از نصایح ایشان نبوده است. اینهایی که گمان میکنند اسلام نگفته است «جنگ، جنگ تا پیروزی» اگر مقصودشان این است که این عبارت در قرآن نیست، درست میگویند و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه میکنند. قرآن میفرماید:
«قاتلوا هم حتی لاتکون فتنه». همه بشر را دعوت میکند به مقاتله برای رفع فتنه.
یعنی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم». این غیر از این است که ما میگوییم. ما یک جزء کوچک از آن را گرفتهایم که میگوییم جنگ تا پیروزی بر صدام... . آنچه قرآن میگوید این نیست. قرآن میگوید جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم. یعنی باید کسانی که تبعیتی از قرآن میکنند درنظر داشته باشند که باید تا آنجایی که قدرت دارند ادامه به نبردشان بدهند، تا فتنه از عالم برداشته شود. اگر چنانچه آنهایی که مستکبر هستند با جنگ سر جای خود بنشینند، این رحمت است بر آن امتی که بر مستکبر غلبه کرده است. اگر یک نفر فاسد را که مشغول فساد است، بگیرند و بکشند، به صلاح خودش است؛ برای اینکه اگر زنده بماند، فساد زیادتری میکند و فساد که زیادتر شد، چون عمل ریشه عذاب است، عذابش بیشتر میشود... اگر امروز کسی که فساد در ارض میکند کشته بشود، برای خودش رحمتی است؛ به صورت یک تادیب، نه اینکه این یک چیز خلاف رحمت باشد. آنهایی که خیال میکنند این آسایش دنیایی رحمت است و بودن و ماندن در دنیا و خوردن و خوابیدن حیوانی رحمت است، آنها میگویند اسلام چون رحمت است، نباید حدود داشته باشد. نباید قصاص داشته باشد، نباید آدمکشی کند. آنهایی که ریشه عذاب را میدانند، آنهایی که معرفت دارند که مسائل عذاب آخرت وضعش چیست، آنها میدانند که حد برای این آدمی که دستش را میبرند برای کاری که کرده است، این یک رحمت است و رحمتش در آن طرف ظاهر میشود... . عمده نظر کتاب الهی و انبیای عظام بر توسعه معرفت است؛ همه را میخواهند اصلاح بکنند. آن مذهبی که جنگ در آن نیست، ناقص است اگر باشد و من گمانم این است که اگر به حضرت عیسی(ع) مهلت میدادند، به همین ترتیب عمل میکرد که حضرت موسی(ع) عمل کرد. این اشخاص گمان میکنند حضرت عیسی اصلا سر این کارها را نداشته و فقط یک ناصح بوده است، اینها به نبوت حضرت عیسی لطمه وارد میکنند. معلوم میشود اگر اینطور باشد، او یک واعظ بوده نه یک نبی. واعظ غیر از نبی است. نبی همه چیز دارد، نبی صلح دارد، نبی جنگ دارد. جنگ اساس او نیست، برای اینکه اصلاح را توسعه بدهد، برای اینکه مردم را نجات بدهد، جنگ میکند... ، بنابراین غلطفهمی است از قرآن که کسی خیال کند قرآن نگفته است «جنگ، جنگ تا پیروزی»... نباید از قرآن سوءاستفاده کرد و آنهایی که با ما مخالف هستند، بگویند که این مخالف قرآن است. یا آخوندهای درباری و آخوندهای بدتر از آنها بگویند که این مخالف قرآن است. خیر، این موافق قرآن است و اگر کسی بگوید که با فاسد جنگ نکنید، مخالف قرآن است. اگر کسی بگوید که فتنه را با جنگ رفع نکنید، این مخالف قرآن است...»
«قاتلوا هم حتی لاتکون فتنه». همه بشر را دعوت میکند به مقاتله برای رفع فتنه.
یعنی «جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم». این غیر از این است که ما میگوییم. ما یک جزء کوچک از آن را گرفتهایم که میگوییم جنگ تا پیروزی بر صدام... . آنچه قرآن میگوید این نیست. قرآن میگوید جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم. یعنی باید کسانی که تبعیتی از قرآن میکنند درنظر داشته باشند که باید تا آنجایی که قدرت دارند ادامه به نبردشان بدهند، تا فتنه از عالم برداشته شود. اگر چنانچه آنهایی که مستکبر هستند با جنگ سر جای خود بنشینند، این رحمت است بر آن امتی که بر مستکبر غلبه کرده است. اگر یک نفر فاسد را که مشغول فساد است، بگیرند و بکشند، به صلاح خودش است؛ برای اینکه اگر زنده بماند، فساد زیادتری میکند و فساد که زیادتر شد، چون عمل ریشه عذاب است، عذابش بیشتر میشود... اگر امروز کسی که فساد در ارض میکند کشته بشود، برای خودش رحمتی است؛ به صورت یک تادیب، نه اینکه این یک چیز خلاف رحمت باشد. آنهایی که خیال میکنند این آسایش دنیایی رحمت است و بودن و ماندن در دنیا و خوردن و خوابیدن حیوانی رحمت است، آنها میگویند اسلام چون رحمت است، نباید حدود داشته باشد. نباید قصاص داشته باشد، نباید آدمکشی کند. آنهایی که ریشه عذاب را میدانند، آنهایی که معرفت دارند که مسائل عذاب آخرت وضعش چیست، آنها میدانند که حد برای این آدمی که دستش را میبرند برای کاری که کرده است، این یک رحمت است و رحمتش در آن طرف ظاهر میشود... . عمده نظر کتاب الهی و انبیای عظام بر توسعه معرفت است؛ همه را میخواهند اصلاح بکنند. آن مذهبی که جنگ در آن نیست، ناقص است اگر باشد و من گمانم این است که اگر به حضرت عیسی(ع) مهلت میدادند، به همین ترتیب عمل میکرد که حضرت موسی(ع) عمل کرد. این اشخاص گمان میکنند حضرت عیسی اصلا سر این کارها را نداشته و فقط یک ناصح بوده است، اینها به نبوت حضرت عیسی لطمه وارد میکنند. معلوم میشود اگر اینطور باشد، او یک واعظ بوده نه یک نبی. واعظ غیر از نبی است. نبی همه چیز دارد، نبی صلح دارد، نبی جنگ دارد. جنگ اساس او نیست، برای اینکه اصلاح را توسعه بدهد، برای اینکه مردم را نجات بدهد، جنگ میکند... ، بنابراین غلطفهمی است از قرآن که کسی خیال کند قرآن نگفته است «جنگ، جنگ تا پیروزی»... نباید از قرآن سوءاستفاده کرد و آنهایی که با ما مخالف هستند، بگویند که این مخالف قرآن است. یا آخوندهای درباری و آخوندهای بدتر از آنها بگویند که این مخالف قرآن است. خیر، این موافق قرآن است و اگر کسی بگوید که با فاسد جنگ نکنید، مخالف قرآن است. اگر کسی بگوید که فتنه را با جنگ رفع نکنید، این مخالف قرآن است...»