دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه مشکلات اقتصادی کشور را «فتنه اقتصادی» میخواند که بر افت شدید کارآمدی دولت سوار شده است و میگوید: در فتنه 88 هدف این بود که با کشیدن مردم در خیابان و سردادن شعار «رأی ما را پس بدهید» نظام از بین برود.
به گزارش شهدای ایران؛ محمّدجواد لاریجانی با اشاره به ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر فروپاشی ایران گفته است: اولاً آمریکاییها به فکر فروپاشی خود باشند. چراکه در طول تاریخ آمریکا در صد سال گذشته، آمریکا تا این حد در لبه از هم گسیختگی نبوده است. اگر مشتریهای ترامپ کم بودند از هم پاشیدگی پیدا نمیشد و نهایتا میگفتند که ترامپ را عوض کنند. انتخابات اخیر نشان داد که ترامپ این دوره را تا آخر میرود و احتمالا دور دوم نیز رای خواهد داشت که این موضوع به واقع به معنی فروپاشی آمریکا است.
لاریجانی در گفتوگو با تسنیم با اشاره به سخن حضرت امام در نامه به گورباچف مبنی بر فروپاشی سایر امپراطوریهای مقابل شوروی، با بیان اینکه برای من همیشه این سوال مطرح بود که امپراطوری آمریکا چگونه قرار است از هم بپاشد، اظهار داشت: حالا مشخص شد که نحوه فروپاشی آمریکا بیرون از جریان دو حزب صورت میگیرد. در واقع ترامپ شخصی است که دو حزب حاکم در آمریکا را به گوشه رینگ برد و شاهد هستیم که حزب جمهوریخواه هم کارهای نیست و این شخص ترامپ است که به تعبیر محاورهای اعضای حزب جمهوریخواه را به دنبال خود "سگکش" میکند.
وی، فروپاشی آمریکا را موضوعی خونین توصیف میکند و ادامه میدهد: راجع به این موضوع فراوان بحث میشود و بحثی از دموکراسی آمریکایی دیگر بهصورت قبل بهعنوان مدل موفق دموکراسی سکولار ــ لیبرال مطرح نیست.
لاریجانی در ادامه، مشکلات اقتصادی کشور را «فتنه اقتصادی» میخواندکه بر افت شدید کارآمدی دولت سوار شده است و میگوید: در فتنه 88 هدف این بود که با کشیدن مردم در خیابان و سردادن شعار «رأی ما را پس بدهید» نظام از بین برود. امروز نیز همین هدف را دنبال میکنند و دوست دارند مردم را به خیابان بیاورند و به جای اینکه مردم بگویند «رأی ما کجاست؟» بگویند«پول و نان ما کجاست؟».
دیپلمات کهنهکار کشورمان، شباهتهای بیشتری از فتنه اقتصادی با فتنه سال ۸۸ ارائه میدهد: فتنه اقتصادی هم همانند فتنه 88 است که اتاق فرمان آن در خارج از کشور بود، تمامی سرویسهای اطلاعاتی خارجی از جمله موساد و سیا فعال بودند و نوکران زیادی هم از بین منافقین و ضد انقلاب جمع کردند و با کمک عقبه داخلی جناح اصلاحات که پای کار این فتنه بود، شورشی به پا کردند که البته به شکست منجر شد. این بار هم اتاق فکر فتنه اقتصادی به شکل آشکار در خارج از کشور است و آقای ترامپ در این فتنه پرچمدار است و اروپایی هم با او همزبان هستند. البته نحوه همنوایی آنها به دلیل نحوه برخورد با ایران کمی تفاوت دارد.
«جالب است کسانی که در فتنه 88 بودند، در فتنه اقتصادی هم میداندار هستند. شاهد بودیم که برخی از آنها که پس از التهابات اقتصادی اخیر استعفا دادند، مانند ارسطو طلبکار هم شده بودند. مطبوعات و یک جریان سیاسی که در فتنه 88 پرچمدار بود اکنون نیز به نحوی فعال است. این جریان سیاسی و مطبوعاتشان یک وقت میگویند «نکند که ما از بین برویم» و با این حرفها دل مردم را خالی میکنند. وقتی هم که میخواهند ضد امپریالیسم صحبت کنند، با ذلت حرف میزنند و میگویند «ای آمریکایی که ما را تحریم کردی، حالا مریضها دارو و بچهها خوراک ندارند.» این ادبیات در واقع ضد امپریالیسم نیست بلکه لنگ انداختن جلوی امپریالیسم است. اصلاً ادبیات آنها ماهیتاً اینگونه است که ظاهر آن ضد آمریکایی است. به طور مثال خطاب به شخصیتهای مهم دنیا نامه مینویسند که "ای هوار ملت ما در حال مرگ است».
لاریجانی معتقد است دولت نباید از اینکه بعد از شش سال نیروهای زیرنظرش نتوانستند خوب کار کنند، خجالت بکشد؛ بلکه در این زمینه باید مصالح و منافع ملی و حتی مصالح سیاسی دولت مورد نظر قرار گیرد.
وی با بیان اینکه هیچ کدام از دوستان اصلاحات دلشان با رئیس جمهور و دولت نیست و از کلام آنها به راحتی میتوان به این واقعیت رسید، اضافه میکند: آنها دنبال تطهیر خود از خیانت برملا شده در فتنه 88 هستند. بنابراین رئیسجمهور باید بین همه گرایشهای سیاسی نیروهای جهادی و پاکباخته را به کار گیرد. البته اگر از من سوال شود که چرا افت ناکارآمدی رخ داد، میگویم که دلایل روشنی دارد.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، برجام را توافقی کم فایده و پر ضرر توصیف کرده است که نتوانسته مشکلات کشور را حل کند و در ادامه میگوید: مشکلات ما مشکلات نرمی نبود که با شعر و شاعری بتوان آن را حل کرد. مقام معظم رهبری دو شاخصه یعنی«تضمین فروش نفت» و «تسریع و روان شدن روابط پولی و بانکی ایران با دیگر کشورها» را شرط مذاکرات هستهای قرار دادند که ما در هر دو ناموفق بودیم. البته دیپلماتهای ما امروز راحتتر به اروپا سفر میکنند و رئیسجمهور ما با مکرون با تلفن میتواند صحبت کند و در محافل بینالمللی به دیپلماتهای ما توجه بیشتری میشود. درست است که این موارد نکات خوشایندی برای مسئولان ما به حساب میآید ولی این موارد مسئله ما را حل نمیکند.
لاریجانی در ادمه، با بیان اینکه نگرانی اروپاییها درباره ایران، شبیه نگرانیهای ترامپ است و در مسائل اصلی هم با ما کنار نمیآیند، در پاسخ به سؤالی درباره سرنوشت کانال مالی اروپا برای ایران(SPV) گفته است: اروپاییها نمیگذارند منفعتی از این کانال نصیب ایران شود و مطرح کردن این کانال ارتباطی به این دلیل است که فرصت بخرند تا مسئلهای علیه ما ایجاد کنند و به طور کلی اجرای این وعده را هم منتفی کنند.
وی، به نقش افراد و مدیران در مشکلات اقتصادی کشور اشاره میکند و میگوید: ما در داخل هیئت دولت نه ارسطو میخواهیم که از بالای ابرها دستورالعمل بدهد و نه کسی را میخواهیم که در دفتر کار خود نشسته باشد و چیزهای ماکرو(خیلی کلان) را تصمیمگیری کند.ما کسی را میخواهیم که دید صحیحی از وضعیت کنونی کشور داشته باشد و علاوه بر آن نیز در میدان کارهای اجرایی کشور حاضر باشد. به طور مثال دولت تصمیم میگیرد که بنگاههای تولیدی متوسط و کوچک را تقویت کند. حال یک وقت است که ما در اتاق مینشینیم و میگوییم که بنگاههای متوسط اینگونه هستند و باید فلان قدر تسهیلات بانکی در اختیارشان قرار گیرد. در حالی که مشکل این بنگاهها تنها مالی نیست.
لاریجانی در پاسخ به سؤالی درباره FAFT و ربط دادن آن به مشکلات کشور از سوی برخی مسئولان، میگوید: FAFT نهادی است که مرتباً دستورالعمل و مدل کاری به کشورهای زیرمجموعه خود پیشنهاد میکند و روز به روز هم بر افاضات این نهاد اضافه میشود. سر نخ این نهاد هم دست کسانی است که دشمنان قسم خورده ایران هستند. اگرچه همانند تمامی نهاد بینالمللی اینچنینی به شکل شکلات پیچ شده در اختیار کشورهایی همچون ایران قرار گرفته است. به طور مثال گفته است که ما باید تمام مجاری پولی تروریسم را خشک کنیم. خب این مجاری کجا هستند؟ سیا، عربستان سعودی و انگلیس در صدر مجاری تروریستی قرار دارند. با این توصیف این نهاد چطور میتواند پولی که به منافقین، داعش و النصره داده میشود، رصد کند؟ در حالی که تمرکز FAFT تنها بر روی حزبالله است که مجاری مالی این سازمان را بخشکاند.
«از سوی دیگر ظاهراً موضوع مبارزه با پولشویی در این نهاد در حال پیگیری است. شما فکر میکنید مقادیر انبوه موادمخدر که در افغانستان تولید و برای فروش به سراسر دنیا فرستاده میشود، در دست کیست؟ بدون تردید مدیریت تجارت موادمخدر و پول حاصل از آن از سوی غربیها در حال مدیریت است. پولشوییهای دیگری که اتفاق میافتد چگونه است؟ این همه نفتی که داعش در عراق و سوریه فروخت، کجا رفت؟ از چه طریقی توانست پولهای حاصل از فروش نفت را دریافت کند؟ بالاخره نفت را فروختند و تبدیل به دلار کردند نه اینکه تبدیل به شربت کنند و بخورند. بدون شک نفت به فروش رسیده از سوی داعش در بازار کشورهای غربی به فروش رسیده است.»
لاریجانی با اشاره به اظهارات مشاور معاون حقوقی رئیسجمهور مبنی بر اینکه اگر لوایح مرتبط با این کارگروه را میپذیرفتیم امروز تا این حد تخلفات مالی در کشور ایجاد نمیشد، میگوید: یعنی ظاهرا عدهای معتقدند که از این امامزاده قرار است برخی منافع داخلی تامین شود نه منافع خارجی. اگر ما روی منافع داخلی تاکید کردیم حتما نباید عضو این کارگروه شویم.
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی، نحوه اظهارات ظریف درباره وجود پولشویی گسترده در کشور را «بیّنالغی» میخواند و توضیح میدهد: احتمالا آقای ظریف میخواسته بگوید که لابیهای سنگینی برای پیوستن به FAFT صورت گرفته و پول خوبی در این راه صرف شده است. البته درست نیست که مخالفان خود را با این نوع اتهامات سنگین مورد هجمه قرار دهید. به هر صورت اولاً این اظهارات درست نیست ثانیا برای کشور پرضرر است.
لاریجانی معتقد است طرح این موضوع به نحوی ماله کشیدن بر روی خرابیهای برجام است و قدمهای بعدی را در پیش دارد.
رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه به موضوع قتل خاشقچی؛ روزنامهنگار منتقد آل سعود هم ورود میکند و ابتدا یک سؤال مطرح میکند: سوال مهم این است که چرا برای رسانههای غربی قتل این شخص تا این حد مهم بوده و چرا جزئیات قتل او به این صورت بازتاب داشته است؟ به نظر من مسئله مهمی در این رابطه وجود دارد.
لاریجانی در پاسخ میگوید: خاشقچی اطلاعات مهمی در اختیار داشت که برای آمریکا بسیار بد بود. یکی از این مسائل رابطه اقتصادی ترامپ و خانواده او با محمد بن سلمان بود. از زمانی که شروع به طرح روابط نزدیک کوشنر داماد ترامپ با بن سلمان کرد، شرایط تغییر کرد. بنابراین برای ترامپ خیلی خطرناک بود. اینکه دموکراتها از قتل خاشقچی ناراحت هستند به دلیل حس انسان دوستی آنها نیست. دموکراتها قصد داشتند که از این اطلاعات به تدریج در انتخاباتهای مختلف از جمله همین انتخابات اخیر مجلس و سنا استفاده کنند.
«اینجا بود که ترامپ به بن سلمان علامت داد که باید از شر این آدم خلاص شوند. نوع خلاص شدن از دست خاشقچی را نیز همین گروههای جنایتکار مانند بلک واتر به عربستانیها آموزش دادهاند. همین تعلیمدیدههای زیر نظر بلک واتریها بودند که کار خاشقچی را تمام کردند. به این دلیل دموکراتها این مسئله را تا این حدی پوشش دادند و ترامپ هم در این رابطه در موضعی دفاعی قرار گرفت و در تلاش است تا قتل این آدم را ماستمالی کند.»
لاریجانی درباره تحولات داخلی عربستان هم میگوید: در عربستان لازم بود که یک تغییر رژیمی صورت گیرد که ظاهر آن مقداری دموکراتیکتر شود که با قتل خاشقچی این مهره سوخت. حالا باید مهرهای بیاورند که او این کار را انجام دهد. بنابراین اولین چیزی که باید منتظر باشیم تا در داخل عربستان رخ دهد، حضور یک چهره جدید است تا انتخاباتی در عربستان به راه بیندازد و بگوید که باید اوضاع جدیدی خلق کنیم و یک نظام با ظاهر دموکراتیک ولی عملاً سکولار دیکتاتوری به راه بیندازد. این در واقع آغاز تحول است و به محض اینکه این اتفاق بیفتد، نیروهای عظیمی در داخل عربستان ظهور پیدا میکنند که چالشگر هستند. دقیقا همان چیزی که مقامات عربستان را نگران کرده است.
لاریجانی در گفتوگو با تسنیم با اشاره به سخن حضرت امام در نامه به گورباچف مبنی بر فروپاشی سایر امپراطوریهای مقابل شوروی، با بیان اینکه برای من همیشه این سوال مطرح بود که امپراطوری آمریکا چگونه قرار است از هم بپاشد، اظهار داشت: حالا مشخص شد که نحوه فروپاشی آمریکا بیرون از جریان دو حزب صورت میگیرد. در واقع ترامپ شخصی است که دو حزب حاکم در آمریکا را به گوشه رینگ برد و شاهد هستیم که حزب جمهوریخواه هم کارهای نیست و این شخص ترامپ است که به تعبیر محاورهای اعضای حزب جمهوریخواه را به دنبال خود "سگکش" میکند.
وی، فروپاشی آمریکا را موضوعی خونین توصیف میکند و ادامه میدهد: راجع به این موضوع فراوان بحث میشود و بحثی از دموکراسی آمریکایی دیگر بهصورت قبل بهعنوان مدل موفق دموکراسی سکولار ــ لیبرال مطرح نیست.
لاریجانی در ادامه، مشکلات اقتصادی کشور را «فتنه اقتصادی» میخواندکه بر افت شدید کارآمدی دولت سوار شده است و میگوید: در فتنه 88 هدف این بود که با کشیدن مردم در خیابان و سردادن شعار «رأی ما را پس بدهید» نظام از بین برود. امروز نیز همین هدف را دنبال میکنند و دوست دارند مردم را به خیابان بیاورند و به جای اینکه مردم بگویند «رأی ما کجاست؟» بگویند«پول و نان ما کجاست؟».
دیپلمات کهنهکار کشورمان، شباهتهای بیشتری از فتنه اقتصادی با فتنه سال ۸۸ ارائه میدهد: فتنه اقتصادی هم همانند فتنه 88 است که اتاق فرمان آن در خارج از کشور بود، تمامی سرویسهای اطلاعاتی خارجی از جمله موساد و سیا فعال بودند و نوکران زیادی هم از بین منافقین و ضد انقلاب جمع کردند و با کمک عقبه داخلی جناح اصلاحات که پای کار این فتنه بود، شورشی به پا کردند که البته به شکست منجر شد. این بار هم اتاق فکر فتنه اقتصادی به شکل آشکار در خارج از کشور است و آقای ترامپ در این فتنه پرچمدار است و اروپایی هم با او همزبان هستند. البته نحوه همنوایی آنها به دلیل نحوه برخورد با ایران کمی تفاوت دارد.
«جالب است کسانی که در فتنه 88 بودند، در فتنه اقتصادی هم میداندار هستند. شاهد بودیم که برخی از آنها که پس از التهابات اقتصادی اخیر استعفا دادند، مانند ارسطو طلبکار هم شده بودند. مطبوعات و یک جریان سیاسی که در فتنه 88 پرچمدار بود اکنون نیز به نحوی فعال است. این جریان سیاسی و مطبوعاتشان یک وقت میگویند «نکند که ما از بین برویم» و با این حرفها دل مردم را خالی میکنند. وقتی هم که میخواهند ضد امپریالیسم صحبت کنند، با ذلت حرف میزنند و میگویند «ای آمریکایی که ما را تحریم کردی، حالا مریضها دارو و بچهها خوراک ندارند.» این ادبیات در واقع ضد امپریالیسم نیست بلکه لنگ انداختن جلوی امپریالیسم است. اصلاً ادبیات آنها ماهیتاً اینگونه است که ظاهر آن ضد آمریکایی است. به طور مثال خطاب به شخصیتهای مهم دنیا نامه مینویسند که "ای هوار ملت ما در حال مرگ است».
لاریجانی معتقد است دولت نباید از اینکه بعد از شش سال نیروهای زیرنظرش نتوانستند خوب کار کنند، خجالت بکشد؛ بلکه در این زمینه باید مصالح و منافع ملی و حتی مصالح سیاسی دولت مورد نظر قرار گیرد.
وی با بیان اینکه هیچ کدام از دوستان اصلاحات دلشان با رئیس جمهور و دولت نیست و از کلام آنها به راحتی میتوان به این واقعیت رسید، اضافه میکند: آنها دنبال تطهیر خود از خیانت برملا شده در فتنه 88 هستند. بنابراین رئیسجمهور باید بین همه گرایشهای سیاسی نیروهای جهادی و پاکباخته را به کار گیرد. البته اگر از من سوال شود که چرا افت ناکارآمدی رخ داد، میگویم که دلایل روشنی دارد.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، برجام را توافقی کم فایده و پر ضرر توصیف کرده است که نتوانسته مشکلات کشور را حل کند و در ادامه میگوید: مشکلات ما مشکلات نرمی نبود که با شعر و شاعری بتوان آن را حل کرد. مقام معظم رهبری دو شاخصه یعنی«تضمین فروش نفت» و «تسریع و روان شدن روابط پولی و بانکی ایران با دیگر کشورها» را شرط مذاکرات هستهای قرار دادند که ما در هر دو ناموفق بودیم. البته دیپلماتهای ما امروز راحتتر به اروپا سفر میکنند و رئیسجمهور ما با مکرون با تلفن میتواند صحبت کند و در محافل بینالمللی به دیپلماتهای ما توجه بیشتری میشود. درست است که این موارد نکات خوشایندی برای مسئولان ما به حساب میآید ولی این موارد مسئله ما را حل نمیکند.
لاریجانی در ادمه، با بیان اینکه نگرانی اروپاییها درباره ایران، شبیه نگرانیهای ترامپ است و در مسائل اصلی هم با ما کنار نمیآیند، در پاسخ به سؤالی درباره سرنوشت کانال مالی اروپا برای ایران(SPV) گفته است: اروپاییها نمیگذارند منفعتی از این کانال نصیب ایران شود و مطرح کردن این کانال ارتباطی به این دلیل است که فرصت بخرند تا مسئلهای علیه ما ایجاد کنند و به طور کلی اجرای این وعده را هم منتفی کنند.
وی، به نقش افراد و مدیران در مشکلات اقتصادی کشور اشاره میکند و میگوید: ما در داخل هیئت دولت نه ارسطو میخواهیم که از بالای ابرها دستورالعمل بدهد و نه کسی را میخواهیم که در دفتر کار خود نشسته باشد و چیزهای ماکرو(خیلی کلان) را تصمیمگیری کند.ما کسی را میخواهیم که دید صحیحی از وضعیت کنونی کشور داشته باشد و علاوه بر آن نیز در میدان کارهای اجرایی کشور حاضر باشد. به طور مثال دولت تصمیم میگیرد که بنگاههای تولیدی متوسط و کوچک را تقویت کند. حال یک وقت است که ما در اتاق مینشینیم و میگوییم که بنگاههای متوسط اینگونه هستند و باید فلان قدر تسهیلات بانکی در اختیارشان قرار گیرد. در حالی که مشکل این بنگاهها تنها مالی نیست.
لاریجانی در پاسخ به سؤالی درباره FAFT و ربط دادن آن به مشکلات کشور از سوی برخی مسئولان، میگوید: FAFT نهادی است که مرتباً دستورالعمل و مدل کاری به کشورهای زیرمجموعه خود پیشنهاد میکند و روز به روز هم بر افاضات این نهاد اضافه میشود. سر نخ این نهاد هم دست کسانی است که دشمنان قسم خورده ایران هستند. اگرچه همانند تمامی نهاد بینالمللی اینچنینی به شکل شکلات پیچ شده در اختیار کشورهایی همچون ایران قرار گرفته است. به طور مثال گفته است که ما باید تمام مجاری پولی تروریسم را خشک کنیم. خب این مجاری کجا هستند؟ سیا، عربستان سعودی و انگلیس در صدر مجاری تروریستی قرار دارند. با این توصیف این نهاد چطور میتواند پولی که به منافقین، داعش و النصره داده میشود، رصد کند؟ در حالی که تمرکز FAFT تنها بر روی حزبالله است که مجاری مالی این سازمان را بخشکاند.
«از سوی دیگر ظاهراً موضوع مبارزه با پولشویی در این نهاد در حال پیگیری است. شما فکر میکنید مقادیر انبوه موادمخدر که در افغانستان تولید و برای فروش به سراسر دنیا فرستاده میشود، در دست کیست؟ بدون تردید مدیریت تجارت موادمخدر و پول حاصل از آن از سوی غربیها در حال مدیریت است. پولشوییهای دیگری که اتفاق میافتد چگونه است؟ این همه نفتی که داعش در عراق و سوریه فروخت، کجا رفت؟ از چه طریقی توانست پولهای حاصل از فروش نفت را دریافت کند؟ بالاخره نفت را فروختند و تبدیل به دلار کردند نه اینکه تبدیل به شربت کنند و بخورند. بدون شک نفت به فروش رسیده از سوی داعش در بازار کشورهای غربی به فروش رسیده است.»
لاریجانی با اشاره به اظهارات مشاور معاون حقوقی رئیسجمهور مبنی بر اینکه اگر لوایح مرتبط با این کارگروه را میپذیرفتیم امروز تا این حد تخلفات مالی در کشور ایجاد نمیشد، میگوید: یعنی ظاهرا عدهای معتقدند که از این امامزاده قرار است برخی منافع داخلی تامین شود نه منافع خارجی. اگر ما روی منافع داخلی تاکید کردیم حتما نباید عضو این کارگروه شویم.
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی، نحوه اظهارات ظریف درباره وجود پولشویی گسترده در کشور را «بیّنالغی» میخواند و توضیح میدهد: احتمالا آقای ظریف میخواسته بگوید که لابیهای سنگینی برای پیوستن به FAFT صورت گرفته و پول خوبی در این راه صرف شده است. البته درست نیست که مخالفان خود را با این نوع اتهامات سنگین مورد هجمه قرار دهید. به هر صورت اولاً این اظهارات درست نیست ثانیا برای کشور پرضرر است.
لاریجانی معتقد است طرح این موضوع به نحوی ماله کشیدن بر روی خرابیهای برجام است و قدمهای بعدی را در پیش دارد.
رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه به موضوع قتل خاشقچی؛ روزنامهنگار منتقد آل سعود هم ورود میکند و ابتدا یک سؤال مطرح میکند: سوال مهم این است که چرا برای رسانههای غربی قتل این شخص تا این حد مهم بوده و چرا جزئیات قتل او به این صورت بازتاب داشته است؟ به نظر من مسئله مهمی در این رابطه وجود دارد.
لاریجانی در پاسخ میگوید: خاشقچی اطلاعات مهمی در اختیار داشت که برای آمریکا بسیار بد بود. یکی از این مسائل رابطه اقتصادی ترامپ و خانواده او با محمد بن سلمان بود. از زمانی که شروع به طرح روابط نزدیک کوشنر داماد ترامپ با بن سلمان کرد، شرایط تغییر کرد. بنابراین برای ترامپ خیلی خطرناک بود. اینکه دموکراتها از قتل خاشقچی ناراحت هستند به دلیل حس انسان دوستی آنها نیست. دموکراتها قصد داشتند که از این اطلاعات به تدریج در انتخاباتهای مختلف از جمله همین انتخابات اخیر مجلس و سنا استفاده کنند.
«اینجا بود که ترامپ به بن سلمان علامت داد که باید از شر این آدم خلاص شوند. نوع خلاص شدن از دست خاشقچی را نیز همین گروههای جنایتکار مانند بلک واتر به عربستانیها آموزش دادهاند. همین تعلیمدیدههای زیر نظر بلک واتریها بودند که کار خاشقچی را تمام کردند. به این دلیل دموکراتها این مسئله را تا این حدی پوشش دادند و ترامپ هم در این رابطه در موضعی دفاعی قرار گرفت و در تلاش است تا قتل این آدم را ماستمالی کند.»
لاریجانی درباره تحولات داخلی عربستان هم میگوید: در عربستان لازم بود که یک تغییر رژیمی صورت گیرد که ظاهر آن مقداری دموکراتیکتر شود که با قتل خاشقچی این مهره سوخت. حالا باید مهرهای بیاورند که او این کار را انجام دهد. بنابراین اولین چیزی که باید منتظر باشیم تا در داخل عربستان رخ دهد، حضور یک چهره جدید است تا انتخاباتی در عربستان به راه بیندازد و بگوید که باید اوضاع جدیدی خلق کنیم و یک نظام با ظاهر دموکراتیک ولی عملاً سکولار دیکتاتوری به راه بیندازد. این در واقع آغاز تحول است و به محض اینکه این اتفاق بیفتد، نیروهای عظیمی در داخل عربستان ظهور پیدا میکنند که چالشگر هستند. دقیقا همان چیزی که مقامات عربستان را نگران کرده است.
آمریکا و هیچ کشور دیگری حق دخالت در امور داخلی ایران را ندارند.
ایران بیش از999 باراعلام کرده که مسئله موشکی قابل مذاکره نیست ولی متاسفانه سران بی ادب، بی فرهنگ و بی شخصیت آمریکا جنایتکار، انگلیس جنایتکار، فرانسه جنایتکار و آلمان جنایتکار درک نمی کنند و تاکنون نمی فهمند.
همواره به توسه آن ادامه خواهد داد و هیچ کشوری اجازه دخالت در این موضوع را ندارد و آمریکا که خود صادرکننده انواع سلاح به منطقه است.
آمریکا همچنان به ائتلاف عربستان سعودی درجنگ یمن سلاح می دهد.
آمریکا همچنان به تروریست ها درسوریه ومنطقه خاورمیانه سلاح می دهد.
آمریکا انواع سلاح های ممنوعه اختیارائتلاف عربی به سرکردگی عربستان قرارداده است وهمچنان نیزادامه می دهد.