خودروی بلیزر حامل امام متاسفانه به علت «بی عرضگی ما مفقود شد» مالک بلیزر «علی مجمع الصنایع» پس از مدتی وضع اقتصادیش بد شد و خودرو را به شخص دیگری فروخت. او هم به نفر دوم و خریدار بعدی هم به نفر سوم فروخت تا آنجا را پیگیری کردیم. نفر سوم می گفت نمی دانم به چه کسی فروختم. البته احتمالات زیادی در این مورد بود مثلا کسی آن را خریده و پنهان کرده است و می خواهد بعدها گرانتر بفروشد یا منافقین خریده و از بین برده اند در این مورد حرف های زیادی زده می شود.
به گزارش شهدای ایران،وزیر سپاه در سال های ۶۱ تا ۶۴ می گوید: یک سال پیش از انقلاب بازداشت و در مهرماه ۵۷ آزاد شدم پس از آن مسئول تدارکات راهپیماییهای ایام محرم و اربعین، مراسم استقبال و حفاظت شخصی از امام (ره) بودم، بعد هم که سپاه تشکیل شد تدارکاتچی سپاه شدم و هنوز هم تدارکاتچی هستم.
«محسن رفیق دوست» وزیر سپاه پاسداران دولت سوم جمهوری اسلامی ایران و رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان پیشین می افزاید: از ۱۱ سالگی با مسائل سیاسی آشنا شدم و در جلسات فدائیان اسلام شرکت میکردم پس از آن، دوره کوتاهی با جبهه ملی آشنا شدم و با تشکیل نهضت آزادی به این تشکل پیوستم تا اینکه نهضت امام (ره) شروع شد چون مقلد آیت الله بروجردی بودم با درگذشت وی از چند نفر مانند آیت الله مهدوی کنی، محمدرضا غروی و سیداصغر آل احمد تحقیق کردم هر سه آنها حاج آقا روح الله را معرفی کردند.
اهم اظهارات رفیق دوست به شرح زیر است:
* آن زمان در منزل آیت الله کاشانی رفت و آمد داشتم روزی از نزدیکان کاشانی پرسیدم پس از فوت ایشان از چه کسی تقلید کردید؟ گفت کاشانی پیش از درگذشت در بستر بیماری گفته بود در قم یک حاج آقا روح الله هست از او تقلید کنید. بنابراین از سال ۴۰ مقلد امام (ره) بودم و وقتی امام (ره) از مردم دعوت کرد من به نهضت ایشان پیوستم و هنوز هم پیوندم با امام (ره) قطع نشده است.
*از پیش از انقلاب تا به امروز «تدارکاتچی» هستم. پس از تبعید امام (ره) در سال ۴۳ «بگیر بگیر عجیبی بود و خیلیها را گرفتند» افرادی که بازداشت می شدند حجره دار بودند و وضع مالی خوبی داشتند اما همه اینطور نبودند. برای کمک به خانواده افراد بی بضاعت بازداشتی، حساب جاری در بانک صادرات «چهل تن» بازار باز کردیم و به متدینین گفتیم کمک کنند. آخر ماه این پولها را در پاکت میگذاشتیم و خیلی آبرومندانه به خانواده آنها می دادیم. در سال ۱۳۵۵ بازداشت و در مهرماه ۵۷ آزاد شدم. پس از آن مسئول تدارکات راهپیماییهای ایام محرم و اربعین، مراسم استقبال و حفاظت شخصی از امام (ره) بودم. بعد هم که سپاه تشکیل شد و تدارکاتچی سپاه شدم و هنوز هم تدارکاتچی هستم.
*خودروی بلیزر حامل امام متاسفانه به علت «بی عرضگی ما مفقود شد» مالک بلیزر «علی مجمع الصنایع» پس از مدتی وضع اقتصادیش بد شد و خودرو را به شخص دیگری فروخت. او هم به نفر دوم و خریدار بعدی هم به نفر سوم فروخت تا آنجا را پیگیری کردیم. نفر سوم می گفت نمی دانم به چه کسی فروختم. البته احتمالات زیادی در این مورد بود مثلا کسی آن را خریده و پنهان کرده است و می خواهد بعدها گرانتر بفروشد یا منافقین خریده و از بین برده اند در این مورد حرف های زیادی زده می شود.