به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در طول جنگ تحمیلی هرکس سعی می کرد به روشی نقشی درحمایت از رزمندگان اسلام داشته باشد. حاجیه خانم شمس نورانی، طلبه علوم دینی و کارمند کمیته امداد کاشان که با حقوق ناچیز خود زندگی چهار فرزند یتیمش را اداره میکرد، پس از شهادت یکی از پسرانش دستبند طلای خویش و حقوق یک ماههاش را همراه با نامهای تقدیم امام امت کرد. وی نذر کرده بود شش ماه حقوق خود را صرف جبههها نماید. امام همراه با پاسخ پرمهری به نامه وی، دستبند و حقوق وی را برگردانده و شخصاً پرداخت معادل آن را به جبههها تعهد مینماید.
متن نامه خانم حاجیه شمس نورانی و پاسخ حضرت امام در ذیل از نظرتان میگذرد:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضور مقدس رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (روحی فداه)
سلام علیکم
از آنجا که مایل نیستم در این شرایط حساس وقت شریف را تصدیع نمایم، بدون مقدمه سخنانم را آغاز میکنم. من مادر شهید سیدعلی اصغر کیا از شهدای اسلام هستم. خود که در اوایل زندگی بر اثر حادثهای همسر عزیزم را که از سادات بود از دست دادم و با چهار فرزند که به یادگار از آن مرحوم مانده، زندگی را ادامه دادم و یکی از آنها را در جنگ تحمیلی تقدیم اسلام و آن حضرت نمودم و اکنون آماده انجام تکلیف هستم.
اماما! پیام پردرد و محنت شما درپذیرش قطعنامه 598 آسایش را از روح و جسم ملت ایران و مستضعفان جهان به ویژه خانواده شهیدان گرفت و مطمئن باشید که آنها هم همانگونه که فرمودید آن را مانند جرعه زهری نوشیدند ولی تحمل هر چیزی برای رضای خدا و مصلحت اسلام عزیز گوارا است.
دشمنان قسمخورده اسلام عزم خود را جزم نمودهاند که دین مقدس اسلام را نابود نمایند و این را از اجداد و پیشینیان پلید خود به ارث بردهاند، اما زهی خیال باطل، خدایا تو شاهد باش که ما هم با تأسی به پیشوایان بزرگمان همچون ابراهیم، محمد و علی و زهرا و فرزندان معصومشان صلواتالله علیهم اجمعین با تقلید از مرجع و ملجع عظیم الشأن انقلاب عزم خود را جزم نمودهایم که تا آخرین نفر و آخرین نفس با اهداف نامبارک آنها مبارزه کنیم.
اماما! راهپیمایی روز عید غدیر ثابت کرد که مردم شریف ایران مرگ را تحمل میکنند ولی ننگ و خاری و ذلت در مقابل دشمنان اسلام را نه، آنها با این حضور نشان دادند همواره گوش به فرمان رهبر الهی خود هستند و این اطاعت را تکلیف شرعی خود میدانند.
اماما! اینجانب هدیهای ناقابل را که ذخیره نموده و دهها فکر و خیال برای مصرف آن جهت رفاه خود و فرزندانم داشتم، به منظور رفع نیاز جبهه های جنگ تقدیم مینمایم و همچنین نذر نمودم که حقوق شش ماه خود را تقدیم نمایم. لذا اکنون هدیه مذکور (یک قطعه دستبند طلا) را به همراه مبلغ 30 هزار ریال (حقوق یک ماه) تقدیم و بقیه را نیز تحویل خواهم داد.
انشاءالله در خاتمه آرزوی دعای خیر و تقاضای عاجزانه دارم که با دستخط مبارک (ولو کوتاه) جواب نامه را مرقوم فرمایید. از خداوند تبارک و تعالی همراه همه مستضعفان و مسلمین و شیعیان طول عمر آن حضرت را با سلامت کامل خواهانم. والسلام علیکم و رحمه الله برکاته.
(حاجیه شمس نورانی از طلاب دینیه و از خدمتگزاران کمیته امداد امام خمینی کاشان. والده شهید سیدعلی اصغر. 15 مرداد 67.)
***
پاسخ امام خمینی (ره) به نامه مادر شهید:
بسمه تعالی:
فرزند عزیزم حاجیه شمس نورانی، نامه پراحساس شما را خواندم، از شما و افرادی مانند شما نمیدانم چگونه باید قدردانی کرد .من که در مقابل این همه محبت و صفا غیر از تشکر و دعا کاری نمیتوانم انجام دهم، دستبندت را برایت میفرستم تا از جانب من هدیهای باشد برای تو و معادل آن را با نذر حقوق شش ماههات را من خود به جبهه میفرستم. از قول من به فرزندان عزیزت این عزیزان ملت شریف ایران سلام گرم برسان، خدا یار و نگهدارت باد.
روحالله خمینی، 23 مرداد 67.
متن نامه خانم حاجیه شمس نورانی و پاسخ حضرت امام در ذیل از نظرتان میگذرد:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضور مقدس رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (روحی فداه)
سلام علیکم
از آنجا که مایل نیستم در این شرایط حساس وقت شریف را تصدیع نمایم، بدون مقدمه سخنانم را آغاز میکنم. من مادر شهید سیدعلی اصغر کیا از شهدای اسلام هستم. خود که در اوایل زندگی بر اثر حادثهای همسر عزیزم را که از سادات بود از دست دادم و با چهار فرزند که به یادگار از آن مرحوم مانده، زندگی را ادامه دادم و یکی از آنها را در جنگ تحمیلی تقدیم اسلام و آن حضرت نمودم و اکنون آماده انجام تکلیف هستم.
اماما! پیام پردرد و محنت شما درپذیرش قطعنامه 598 آسایش را از روح و جسم ملت ایران و مستضعفان جهان به ویژه خانواده شهیدان گرفت و مطمئن باشید که آنها هم همانگونه که فرمودید آن را مانند جرعه زهری نوشیدند ولی تحمل هر چیزی برای رضای خدا و مصلحت اسلام عزیز گوارا است.
دشمنان قسمخورده اسلام عزم خود را جزم نمودهاند که دین مقدس اسلام را نابود نمایند و این را از اجداد و پیشینیان پلید خود به ارث بردهاند، اما زهی خیال باطل، خدایا تو شاهد باش که ما هم با تأسی به پیشوایان بزرگمان همچون ابراهیم، محمد و علی و زهرا و فرزندان معصومشان صلواتالله علیهم اجمعین با تقلید از مرجع و ملجع عظیم الشأن انقلاب عزم خود را جزم نمودهایم که تا آخرین نفر و آخرین نفس با اهداف نامبارک آنها مبارزه کنیم.
اماما! راهپیمایی روز عید غدیر ثابت کرد که مردم شریف ایران مرگ را تحمل میکنند ولی ننگ و خاری و ذلت در مقابل دشمنان اسلام را نه، آنها با این حضور نشان دادند همواره گوش به فرمان رهبر الهی خود هستند و این اطاعت را تکلیف شرعی خود میدانند.
اماما! اینجانب هدیهای ناقابل را که ذخیره نموده و دهها فکر و خیال برای مصرف آن جهت رفاه خود و فرزندانم داشتم، به منظور رفع نیاز جبهه های جنگ تقدیم مینمایم و همچنین نذر نمودم که حقوق شش ماه خود را تقدیم نمایم. لذا اکنون هدیه مذکور (یک قطعه دستبند طلا) را به همراه مبلغ 30 هزار ریال (حقوق یک ماه) تقدیم و بقیه را نیز تحویل خواهم داد.
انشاءالله در خاتمه آرزوی دعای خیر و تقاضای عاجزانه دارم که با دستخط مبارک (ولو کوتاه) جواب نامه را مرقوم فرمایید. از خداوند تبارک و تعالی همراه همه مستضعفان و مسلمین و شیعیان طول عمر آن حضرت را با سلامت کامل خواهانم. والسلام علیکم و رحمه الله برکاته.
(حاجیه شمس نورانی از طلاب دینیه و از خدمتگزاران کمیته امداد امام خمینی کاشان. والده شهید سیدعلی اصغر. 15 مرداد 67.)
***
پاسخ امام خمینی (ره) به نامه مادر شهید:
بسمه تعالی:
فرزند عزیزم حاجیه شمس نورانی، نامه پراحساس شما را خواندم، از شما و افرادی مانند شما نمیدانم چگونه باید قدردانی کرد .من که در مقابل این همه محبت و صفا غیر از تشکر و دعا کاری نمیتوانم انجام دهم، دستبندت را برایت میفرستم تا از جانب من هدیهای باشد برای تو و معادل آن را با نذر حقوق شش ماههات را من خود به جبهه میفرستم. از قول من به فرزندان عزیزت این عزیزان ملت شریف ایران سلام گرم برسان، خدا یار و نگهدارت باد.
روحالله خمینی، 23 مرداد 67.