نقشه دقیق اوباما این بود که تا پایان سال 93 صادرات نفت ایران به صفر برسد، اما در همان سال ایران 4/1 میلیون بشکه نفت صادر کرد. پیشبینی میشود تحریمهای ترامپ نیز حتی تا 3 سال دیگر قادر به صفر کردن صادرات نفت ایران نباشد.
به گزارش شهدای ایران، نقشه دقیق اوباما این بود که تا پایان سال 93 صادرات نفت ایران به صفر برسد، اما در همان سال ایران 4/1 میلیون بشکه نفت صادر کرد. پیشبینی میشود تحریمهای ترامپ نیز حتی تا 3 سال دیگر قادر به صفر کردن صادرات نفت ایران نباشد.
با وجود ضربالاجل دو تا شش ماهه امریکا به خریداران نفت ایران برای به صفر رساندن واردات نفت ایران، این بلوف سیاسی باز هم شکست خواهد خورد تا ترامپ و تیم وی، بهانه دیگری را برای تداوم روند صادرات نفت ایران مهیا کنند.
در دوره تحریمهای گذشته که تحت مصوبات شورای امنیت و اتحادیه اروپا شکل گرفت، امریکاییها تصمیم گرفتند برای تثبیت قیمت نفت، کشورهای خریدار نفت ایران را از صفر کردن آتی واردات نفت از ایران مستثنی کنند. به این روش که هر شش ماه یکبار، میزان واردات نفت خود از ایران را ۲۰ درصد کاهش دهند تا پس از سه سال نفت ایران به طور کامل از بازار حذف شود. دولت اوباما که نقشه دقیقی برای اعمال تحریمها برای ایران داشت، پیشبینی میکرد میزان صادرات نفت ایران در اوایل سال ۹۳ به صفر برسد، اما به گفته محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت، در سال ۹۳ ایران بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت میفروخت که این رقم برای سالهای قبل نیز به ثبت رسیده بود تا آنکه با امضای برجام، میزان صادرات نفت کشور به ۵/۲ میلیون بشکه در روز رسید. با وجود اینکه تحریمهای سخت و همهجانبهای در آن دوران به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد و کشورهای خریدار نفت ایران باید به آن عمل میکردند، اما هیچگاه میزان صادرات نفت به صفر نرسید تا دونالد ترامپ، در معرکههای انتخاباتی خود با حمله به سیاستهای دمکراتها، فرصت سه ساله امریکا به خریداران نفت ایران برای صفر کردن واردات از کشورمان را به باد انتقاد بگیرد. او که رئیسجمهور شد، اندکی بعد به زیر برجام زد و در اردیبهشت ماه اعلام کرد تحریمهای سختی را علیه نفت ایران به کار خواهد گرفت. او وعده داد میزان صادرات نفت ایران تا تاریخ ۱۳ آبان به صفر خواهد رسید و با حملات پیدرپی خود به اوپک و سایر تولیدکنندگان نفت، خواستار افزایش تولید و کاهش قیمت نفت شد که نتیجه این دستورات، نهتنها تولید نفت جهان را با افزایش خاصی همراه نکرد، بلکه به افزایش قیمت نفت منجر شد. در میان مشتریهای نفت ایران، شرکتهای اروپایی از خرید نفت ایران امتناع کردند و بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه از رقم صادرات نفت ایران کاسته شد، اما در بازار شرق آسیا و همچنین ترکیه بهعنوان بازارهای سنتی، اتفاق خاصی رخ نداد و حتی در پارهای از مواقع، میزان واردات این کشورها از ایران افزایش یافت.
فرصت جدید
ناتوانی امریکا در به صفر رساندن میزان صادرات نفت، موجب شد این کشور به هشت کشور خریدار نفت و گاز ایران معافیتهایی اعطا کند؛ با این شرط که بین دو تا شش ماه آینده، واردات خود از ایران را به صفر برسانند که چنین مهمی نیز مانند ادعای قبلی به شکست منتج خواهد شد. در فصول سرد سال، میزان مصرف نفت جهان افزایش مییابد و این فصول در اقتصاد نفت جهان به پیک سود شرکتهای پالایشی مشهور است.
با توجه به این مهم، هیچ پالایشگاهی خود را اسیر برنامهای نمیکند که سودش را به خطر بیندازد؛ ضمن آنکه اصولاً منبع جایگزینی برای نفت ایران وجود ندارد و هم اینک اغلب کشورهای صادرکننده نفت با بیشترین ظرفیت خود در حال تولید هستند. حتی تخفیفهای غیرمعمول کشورهایی همچون عربستان هم نتوانسته ضربه بزرگی به صادرات نفت ایران وارد کند.
چه امروز و چه یک سال دیگر، ظرفیت جدید بزرگی در تولید نفت جهان بهوجود نخواهد آمد و پیشبینیها بر آن است که طی دو سال آینده، با افزایش میزان تقاضا، نفت کافی برای عرضه وجود ندارد؛ چراکه به دلیل کاهش قیمت نفت طی چند سال اخیر، بیشتر پروژههای توسعه میادین نفتی با تعطیلی مواجه و ظرفیتهای جهانی با مشکل اساسی روبهرو شده است.
کشورهایی مانند ونزوئلا، کانادا، لیبی و نیجریه هم طی چند سال گذشته با کاهش تولید نفت همراه شدهاند که بسیاری از این کشورها به دلیل تحریم و ناآرامیهای داخلی با این چالش بزرگ مواجه شدهاند. کشورهایی که بعید است تا یکسال آینده به ظرفیت اسمی تولید خود برگردند و همین موضوع به نگرانی اقتصادهای بزرگ جهان افزوده است.
در دوره تحریمهای گذشته که تحت مصوبات شورای امنیت و اتحادیه اروپا شکل گرفت، امریکاییها تصمیم گرفتند برای تثبیت قیمت نفت، کشورهای خریدار نفت ایران را از صفر کردن آتی واردات نفت از ایران مستثنی کنند. به این روش که هر شش ماه یکبار، میزان واردات نفت خود از ایران را ۲۰ درصد کاهش دهند تا پس از سه سال نفت ایران به طور کامل از بازار حذف شود. دولت اوباما که نقشه دقیقی برای اعمال تحریمها برای ایران داشت، پیشبینی میکرد میزان صادرات نفت ایران در اوایل سال ۹۳ به صفر برسد، اما به گفته محسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت ملی نفت، در سال ۹۳ ایران بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت میفروخت که این رقم برای سالهای قبل نیز به ثبت رسیده بود تا آنکه با امضای برجام، میزان صادرات نفت کشور به ۵/۲ میلیون بشکه در روز رسید. با وجود اینکه تحریمهای سخت و همهجانبهای در آن دوران به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد و کشورهای خریدار نفت ایران باید به آن عمل میکردند، اما هیچگاه میزان صادرات نفت به صفر نرسید تا دونالد ترامپ، در معرکههای انتخاباتی خود با حمله به سیاستهای دمکراتها، فرصت سه ساله امریکا به خریداران نفت ایران برای صفر کردن واردات از کشورمان را به باد انتقاد بگیرد. او که رئیسجمهور شد، اندکی بعد به زیر برجام زد و در اردیبهشت ماه اعلام کرد تحریمهای سختی را علیه نفت ایران به کار خواهد گرفت. او وعده داد میزان صادرات نفت ایران تا تاریخ ۱۳ آبان به صفر خواهد رسید و با حملات پیدرپی خود به اوپک و سایر تولیدکنندگان نفت، خواستار افزایش تولید و کاهش قیمت نفت شد که نتیجه این دستورات، نهتنها تولید نفت جهان را با افزایش خاصی همراه نکرد، بلکه به افزایش قیمت نفت منجر شد. در میان مشتریهای نفت ایران، شرکتهای اروپایی از خرید نفت ایران امتناع کردند و بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه از رقم صادرات نفت ایران کاسته شد، اما در بازار شرق آسیا و همچنین ترکیه بهعنوان بازارهای سنتی، اتفاق خاصی رخ نداد و حتی در پارهای از مواقع، میزان واردات این کشورها از ایران افزایش یافت.
فرصت جدید
ناتوانی امریکا در به صفر رساندن میزان صادرات نفت، موجب شد این کشور به هشت کشور خریدار نفت و گاز ایران معافیتهایی اعطا کند؛ با این شرط که بین دو تا شش ماه آینده، واردات خود از ایران را به صفر برسانند که چنین مهمی نیز مانند ادعای قبلی به شکست منتج خواهد شد. در فصول سرد سال، میزان مصرف نفت جهان افزایش مییابد و این فصول در اقتصاد نفت جهان به پیک سود شرکتهای پالایشی مشهور است.
با توجه به این مهم، هیچ پالایشگاهی خود را اسیر برنامهای نمیکند که سودش را به خطر بیندازد؛ ضمن آنکه اصولاً منبع جایگزینی برای نفت ایران وجود ندارد و هم اینک اغلب کشورهای صادرکننده نفت با بیشترین ظرفیت خود در حال تولید هستند. حتی تخفیفهای غیرمعمول کشورهایی همچون عربستان هم نتوانسته ضربه بزرگی به صادرات نفت ایران وارد کند.
چه امروز و چه یک سال دیگر، ظرفیت جدید بزرگی در تولید نفت جهان بهوجود نخواهد آمد و پیشبینیها بر آن است که طی دو سال آینده، با افزایش میزان تقاضا، نفت کافی برای عرضه وجود ندارد؛ چراکه به دلیل کاهش قیمت نفت طی چند سال اخیر، بیشتر پروژههای توسعه میادین نفتی با تعطیلی مواجه و ظرفیتهای جهانی با مشکل اساسی روبهرو شده است.
کشورهایی مانند ونزوئلا، کانادا، لیبی و نیجریه هم طی چند سال گذشته با کاهش تولید نفت همراه شدهاند که بسیاری از این کشورها به دلیل تحریم و ناآرامیهای داخلی با این چالش بزرگ مواجه شدهاند. کشورهایی که بعید است تا یکسال آینده به ظرفیت اسمی تولید خود برگردند و همین موضوع به نگرانی اقتصادهای بزرگ جهان افزوده است.
با توجه به این شرایط، فرصتی که ترامپ به مصرفکنندگان داده است تنها یک پیام دارد: او خیلی دیر فهمید که بازار نفت بازار کالاهای مصرفی نیست که با افزایش تولید در کارخانهای دیگر، بتوان محصول کارخانه دیگر را حذف کرد. بازار نفت در عین کوچک بودن از لحاظ بازیگران مؤثرش، دارای پیچیدگیهای خاص خود است که کوچکترین عامل بنیادین یا غیربنیادین، این بازار را متأثر میسازد، بهطوریکه گاهی اوقات، تحلیلگران موفق به ریشهیابی برخی رفتارهای بازار نمیشوند. معافیتی که ترامپ برای خریداران در نظر گرفته، شکست بزرگی برای او بود و با توجه به شرایط بازار نفت و تولیدکنندگان این کالای استراتژیک، شش ماه آینده که هیچ تا سه سال دیگر هم صفر کردن صادرات نفت ایران امکانناپذیر است. مهمترین مشکل خریداران نفت ایران، تسویه پول نفت ایران به دلار است که با توجه به توافقهای انجام شده از ارزهای دیگری برای تسویه پول نفت بهره گرفته خواهد شد.
ضمن نامشروع خواندن تحریمهای امریکا؛
لاوروف: مکانیسمی برای تداوم روابط تجاری با ایران شکل میگیرد
وزیر امور خارجه روسیه تحریم های آمریکا علیه ایران را نامشروع خواند و اعلام کرد که این اقدام ناقض تصمیمات شورای امنیت است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ریانووستی، «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه اظهار داشت که تحریم های آمریکا علیه ایران کاملا نامشروع هستند و به شدت ناقض تصمیم شورای امنیت سازمان ملل است.
لاوروف گفت: اقدامات ایالات متحده علیه ایران، کاملا غیرقانونی است. این اقدامات با نقض آشکار تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد اجرا می شوند و البته در مواردی که این اقدامات اعلام و اجرا می شود، نمی تواند موجب ناامیدی عمیق شود.
وی افزود: پیگیری سیاست مبتنی بر اولتیماتوم و تقاضاهای یک طرفه در دوران ما به سختی قابل قبول است.
لاوروف در ادامه گفت: ما از برجام که توسط شورای امنیت سازمان ملل در سال 2015 به اتفاق آراء تصویب شد، پیروی می کنیم و این توافق قدرت را برای کسانی که مشارکت خود را در این مکانیسم حفظ کرده اند، حفظ می کند.
وی خاطرنشان کرد اکنون یک چارچوب مشترک با کشورهای باقی مانده در برجام در حال شکل گیری است که اجازه می دهد همچنان به اجرای مفاد این سند، به ویژه روابط اقتصادی با ایران و بدون مشارکت آمریکا ادامه داد و این موضوع ساده ای نیست.