آیا چگونگی لباس پوشیدن و آرایش و روی آوردن به هنجارشکنیها در این زمینه، صرفاً رفتارهای نامناسب و غیر اخلاقی شخصی است کهگاه به یک معضل اجتماعی نیز مبدل میگردند، یا به عنوان یک حربه، در عرصهٔ سیاست نیز نقش آفرینی میکنند؟
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ گاهی اذهان عمومی (در تمامی جهان) گمان میکنند که «سیاست و حکومت»، یک مقولهٔ کاملاً مجزا و مستقل است و تحقق اهداف و استراتژیها نیز ابزار و حربههای خاصی چون «دیپلماسی، اقتصاد، فضاسازی... و جنگ» دارد، لذا رفتارهای ساده، روزمره یا حتی هنجارشکنیهای فردی در پوشش، آرایش، نوع مصرف، چگونگی ارتباطات اجتماعی و...، هیچ ربطی به سیاست نداشته و هیچ نقشی در استحکام یا تزلزل آن ایفا نمینماید!
اما سیاستمداران و سیاستگزاران، به ویژه طراحان اتاق فکرِ قدرتهای بزرگ [نه برای خودشان و نه برای ما] چنین فکر نمیکنند و از به کارگیری هیچ ابزاری در تحقق سیاستهایشان کوتاهی نمیکنند.
لذا از جنگ یا تحریم اقتصادی گرفته، تا موسیقی یا مینیژوپ و سکس آزاد و...، برای آنها یک حربهٔ سیاسی است.
مگر نه این است که یکی از وعدههای اوباما برای رأی آوردن، آزاد کردن کامل همجنسبازی در ارتش – قانونی کردن آن برای مردم و آزادی همخوابی با حیوانات بود و اتفاقاً در میان تمامی وعدههایش که تعطیلی گوانتانامو یکی از آنها بود، فقط به همین وعدهها عمل کرد؟
چند سال پیش، جرج بوش، رییس جمهور وقت امریکا، ضمن اینکه استراتژیهای کلان اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را تبیین میکرد، افزود: «سعی کنید مینیژوپ را در ایران گسترش دهید.»
نتانیاهو نیز چند روز پیش، در پی تلاشهای دیپلماسی جهت خنثی کردن پیامدهای سفر رییس جمهوری کشورمان به نیویورک و سخنان وی در سازمان ملل و نیز در گفتگوهای حضوری یا تلفنی با رؤسای جمهور کشورهای متفاوت و از جمله امریکا، ضمن آنکه گفت: «اگر انتخابات ایران آزاد بود، - حسن روحانی - در آن پیروز نمیشد» افزود: «اگر مردم ایران آزاد بودند شلوار جین میپوشیدند! »
چندی پیش نیز بیبیسی، ضمن تحلیل رویکردهای آثار تحریمهای «سیاسی – اقتصادی» علیه جمهوری اسلامی ایران [که ظاهراً به بهانه مناقشات هستهای اعمال میشود، ولی بیش از سه دهه است که ادامه دارد و اذعان داشتهاند که هم چنان ادامه خواهد یافت]، چنین تحلیل کرد که «علت گرایش برخی بانوان به ساپورت، گرانی است، چرا که قیمت یک شلوار جین بیش از صد هزار تومان است، ولی قیمت یک ساپورت بیست هزار تومان است، و مردم چون پول ندارند شلوار جین بخرند، ساپورت میخرند و میپوشند!»
هر چند هیچ دلیلی ندارد که مردم حتماً طالب شلوار جین باشند و چون (به قول گزارشگر) پول ندارند آن را بخرند، ساپورت میخرند و نیز قیمت یک بسته سیگار از یک ظرف ماست و قیمت یک وعده انواع مواد مخدر از یک پرس چلوکباب یا پیتزا ارزانتر است و دلیلی ندارد که مردم آنها را جایگزین نمایند و...، اما دقت، توجه و بیش از همه اذعان سیاستمداران مخاصم با این کشور و ملت و نیز همراهی بوقهای رسانهای آنها به نقش پوشش و آرایش هنجار شکن، در سیاست و حکومت، بسیار قابل توجه و البته قابل تأمل سیاستمداران، مسئولان و رسانههای خودمان میباشد.
حالا اگر ما بنا به اظهار، اقرار و حتی دستورالعملهای صادره از سوی دشمنان، دامن کوتاه، شلوار جین، ساپورت، لباسهای بدننما، آرایشهای عجیب و غریب و سایر این هنجارشکنیها را «سیاسی» قلمداد کنیم و بالتبع با نمودهای آن در جامعه و انظار عمومی، به عنوان یک جریان سیاسی در مقابله با حاکمیت نظام، استقلال مملکت و امنیت ملی و...، برخورد کنیم، چه میشود؟ اول داد انگلیسها و اسرائیلیها و امریکاییها در میآید، یا برخی از رسانههای داخلی خودمان؟!
منبع: پایگاه خبری و عکس ایران
اما سیاستمداران و سیاستگزاران، به ویژه طراحان اتاق فکرِ قدرتهای بزرگ [نه برای خودشان و نه برای ما] چنین فکر نمیکنند و از به کارگیری هیچ ابزاری در تحقق سیاستهایشان کوتاهی نمیکنند.
لذا از جنگ یا تحریم اقتصادی گرفته، تا موسیقی یا مینیژوپ و سکس آزاد و...، برای آنها یک حربهٔ سیاسی است.
مگر نه این است که یکی از وعدههای اوباما برای رأی آوردن، آزاد کردن کامل همجنسبازی در ارتش – قانونی کردن آن برای مردم و آزادی همخوابی با حیوانات بود و اتفاقاً در میان تمامی وعدههایش که تعطیلی گوانتانامو یکی از آنها بود، فقط به همین وعدهها عمل کرد؟
چند سال پیش، جرج بوش، رییس جمهور وقت امریکا، ضمن اینکه استراتژیهای کلان اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را تبیین میکرد، افزود: «سعی کنید مینیژوپ را در ایران گسترش دهید.»
نتانیاهو نیز چند روز پیش، در پی تلاشهای دیپلماسی جهت خنثی کردن پیامدهای سفر رییس جمهوری کشورمان به نیویورک و سخنان وی در سازمان ملل و نیز در گفتگوهای حضوری یا تلفنی با رؤسای جمهور کشورهای متفاوت و از جمله امریکا، ضمن آنکه گفت: «اگر انتخابات ایران آزاد بود، - حسن روحانی - در آن پیروز نمیشد» افزود: «اگر مردم ایران آزاد بودند شلوار جین میپوشیدند! »
چندی پیش نیز بیبیسی، ضمن تحلیل رویکردهای آثار تحریمهای «سیاسی – اقتصادی» علیه جمهوری اسلامی ایران [که ظاهراً به بهانه مناقشات هستهای اعمال میشود، ولی بیش از سه دهه است که ادامه دارد و اذعان داشتهاند که هم چنان ادامه خواهد یافت]، چنین تحلیل کرد که «علت گرایش برخی بانوان به ساپورت، گرانی است، چرا که قیمت یک شلوار جین بیش از صد هزار تومان است، ولی قیمت یک ساپورت بیست هزار تومان است، و مردم چون پول ندارند شلوار جین بخرند، ساپورت میخرند و میپوشند!»
هر چند هیچ دلیلی ندارد که مردم حتماً طالب شلوار جین باشند و چون (به قول گزارشگر) پول ندارند آن را بخرند، ساپورت میخرند و نیز قیمت یک بسته سیگار از یک ظرف ماست و قیمت یک وعده انواع مواد مخدر از یک پرس چلوکباب یا پیتزا ارزانتر است و دلیلی ندارد که مردم آنها را جایگزین نمایند و...، اما دقت، توجه و بیش از همه اذعان سیاستمداران مخاصم با این کشور و ملت و نیز همراهی بوقهای رسانهای آنها به نقش پوشش و آرایش هنجار شکن، در سیاست و حکومت، بسیار قابل توجه و البته قابل تأمل سیاستمداران، مسئولان و رسانههای خودمان میباشد.
حالا اگر ما بنا به اظهار، اقرار و حتی دستورالعملهای صادره از سوی دشمنان، دامن کوتاه، شلوار جین، ساپورت، لباسهای بدننما، آرایشهای عجیب و غریب و سایر این هنجارشکنیها را «سیاسی» قلمداد کنیم و بالتبع با نمودهای آن در جامعه و انظار عمومی، به عنوان یک جریان سیاسی در مقابله با حاکمیت نظام، استقلال مملکت و امنیت ملی و...، برخورد کنیم، چه میشود؟ اول داد انگلیسها و اسرائیلیها و امریکاییها در میآید، یا برخی از رسانههای داخلی خودمان؟!
منبع: پایگاه خبری و عکس ایران