در شرایطی که عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی از «ناکارآمد» خواندن عملکردش عصبانی شده، کارنامه وی هیچ چیزی به جز ناکارآمدی را نشان نمیدهد.
به گزارش شهدای ایران، در شرایطی که عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی از «ناکارآمد» خواندن عملکردش عصبانی شده، کارنامه وی هیچ چیزی به جز ناکارآمدی را نشان نمیدهد.
چندی پیش یکی از خبرگزاریها، عملکرد عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی را ناکارآمد خواند؛ اما این انتقاد ساده و کاملا بدیهی، واکنش خشمگینانه دفتر وزیر سابق و جنجالی را در پی داشت.
دفتر «عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی در پاسخ به «ناکارآمد دانستن» عملکرد وی اعلام کرد: «استفاده از پسوند ناکارآمد برای وزیری که از سوی ۱۶۷ تن از نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی مورد تقدیر قرار گرفته، آنهم پس از ترک موضع مسئولیت که از هرگونه ناراستی بهدور است، تنها نشان از کینهی ضدرسانهای نسبت به فرزندان ایران و پاکبازان در راه رشد و توسعه ایران و سرافرازی جمهوری اسلامی دارد.»
دفتر آخوندی در شرایطی از «واژه» ناکارآمدی درباره عملکرد وی عصبانی شده که برای این وزیر پرحاشیه، هیچ واژهای مودبانهتر و کاملتر از ناکارآمدی نیست. نگاهی به کارنامه عباس آخوندی در پنج سالی که وی تصدی وزارت راه و شهرسازی را بر عهده داشت، حاکی از همین موضوع است. البته ناکارآمدیهای آخوندی آنقدر زیاد است که حتی برای فهرست کردن آنها با سختی مواجه میشویم! شاید مهمترین نقطه ضعف کارنامه وی مربوط به عدم تکمیل مسکن مهر باشد.
آخوندی در طول پنج سال گذشته از عباراتی مانند «مزخرف»، «شهربرانداز»، «مسجد ضرار»، «شلخته» و... برای مسکن مهر استفاده کرده بود، اما حداقل به این اصل بدیهی توجه نداشت که حتی اگر این طرح را قبول ندارد، به عنوان یک مسئول دولتی باید نسبت به اتمام و انجام تعهدات گذشته احساس مسئولیت کند؛ موضوعی که میبینیم حتی بعد از پنج سال هم اتفاق نیفتاده است.
از سوی دیگر، این وزیر پرحاشیه که همواره درباره موضوعاتی خارج از چارچوب کاریاش صحبت میکرد (از مقاله نویسی درباره FATF تا سخنرانی درباره لیبرالیسم و...) در ابتدای کار خود در دولت یازدهم از اجرای طرح «مسکن اجتماعی» خبرداد ولی باز هم از اجرای آن خبری نشد!
اما نکته مهم تری که در این میان وجود دارد مربوط به آثار رفتارهای این وزیر مستعفی میباشد؛ چنانچه آمارهای وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد در مهرماه سال 92 یعنی تقریبا در دو ماهگی حضور عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی، متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران، سه میلیون و 764هزار تومان بوده اما در آخرین ماه حضور وی در این وزارتخانه (یعنی مهر97) متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی به هشتمیلیون و 633هزار تومان افزایش یافته است.
به عبارت دیگر در بازه زمانی مهرماه 92 تا مهرماه 97 قیمت متوسط یک مترمربع آپارتمان در تهران 129/3 درصد افزایش یافته است. از خاطر نبریم که افزایش 130 درصدی قیمت مسکن در دوره آخوندی، تنها نقطه ضعف وی در این حوزه نیست. آمارهای رسمی نشان میدهد بخش مسکن بدترین عملکرد را در پنج سال اخیر داشته است، به عنوان نمونه فعالیت بخش خصوصی در حوزه مسکن کاهش پیدا کرده، تعداد معاملات و هزینههای نهادههای ساختمانی (فقط در یکسال اخیر) به ترتیب 32 درصد کاهش و 50 درصد افزایش داشتهاند.
اگر این عملکرد که مصداق عبارت «تقریبا هیچ» است، معنایی به جز ناکارآمدی ندارد، پس حامل چه معنایی میتواند باشد؟ آقای آخوندی با کارنامهای حاوی «بی توجهی به اتمام مسکن مهر، اجرایی نکردن مسکن اجتماعی، گرانی چشمگیر مسکن، کاهش فعالیت بخش خصوصی و کاهش معاملات در این بخش» انتظار دارد چه واژهای برای جمعبندی عملکردش بشنود؟
متاسفانه عملکرد وی حتی در حوزه راه هم سؤال برانگیز و غیر قابل دفاع است؛ هنوز یادمان نرفته در مرداد ۹۳ هواپیمای تهران طبس دقایقی بعد از بلند شدن به علت خاموش شدن موتور سمت راست خود در منطقه مسکونی شهرک آزادی به دیوارههای سیمانی برخورد کرد و منفجر شد.؛ با این حال آخوندی به عنوان وزیر راه اولین فردی بود که باید در این خصوص دست کم اطلاعرسانی میکرد اما اینچنین نشد!
هنوز فراموش نکردهایم که سقوط هواپیمای ATR شرکت آسمان بر فراز دنا و از دست رفتن جان 66 مسافر این پرواز، طلب میکرد که وزیر راه دست کم یک عذرخواهی خشک و خالی از خانوادهها داشته باشد، اما چه شد؟
البته باز هم ماجرا صرفا به سقوط هواپیمای تهران – یاسوج ختم نمیشود. حادثه انفجار کشتی نفتکش سانچی در آبهای چین و جان باختن 30 هموطنمان در آن، نیز با سکوت وزیر راه همراه بود. اگرچه شرکت ملی نفتکش که زیرنظر وزارت کار است مسئولیت پیگیری این حادثه را بر عهده داشت اما به دلیل ارتباط حوزه کاری آن یعنی حملونقل دریایی با وزارت راه، دست کم انتظار میرفت این وزارتخانه هم نقش خود را – حتی محدود – ایفا کند.
ضمن اینکه آذر ۹۵ هم دو قطار مسافربری در حوالی «ایستگاه هفت خوان» در محور سمنان-دامغان با هم برخورد کردند و ۴۷ نفر کشته و ۱۰۳ نفر نیز مصدوم شدند؛ حادثهای که مرگبارترین حادثه ریلی ایران در سالهای گذشته بعد از حادثه ۸۲ بود اما آخوندی در اولین اظهار نظر خود بعد از این حادثه اعلام کرد که «همه مسافران تحت پوشش بیمهاند و از این نظر جای هیچ نگرانی نیست.» اظهارنظری که انتقادات از او را به شدت افزایش داد و درخواست استعفای او مطرح شد.
همانطور که ملاحظه میشود عملکرد آخوندی نه فقط در حوزه مسکن، بلکه در حوزه راه نیز حاکی از یک نظام مدبرانه و پویا نیست؛ به عبارت دیگر عملکرد آخوندی نه تنها در حوزه مسکن، بلکه در حوزه راه نیز شدیدا ناکارآمد است.